حامد بهرامی - مریوان
اینجا کردستان است زیبا و خوش آب و هوا. با مراتع و جنگلهای خدادادی. با تصویرگریهای بدیع و دلربای خداوند صاحب هنر. با رنگآمیزیهای بکر و تنوع گیاهی و جانوری شادی بخش.
اینجا کردستان است. جایی که جز خداوند مهربانش، هیچ قدرتی تا به حال، در آن نه زیبایی آفریده و نه رفاهی ایجاد نموده. جز خراشهایی که روی صورت زیبایش ایجاد نمودهاند چیز قابل دفاعی را نمیتوان به آنها انتساب نمود. از جادّههای کُشندهاش گرفته تا پارکها و شهربازیهای (میبخشید چنین چیزهایی وجود ندارد؛ منصرف شدم.)
اینجا مریوان است کنار زیبائیهای زریبار و کوههای جذابش. اینجا نگین کردستان است. اما....
اما مدتهاست که میآیند و میسوزانند و میکشند و تباه میکنند و .... میبرند و میروند.
جادههای پرپیچ و خمش را دیدهای. همان جایی که به قول دوستمان کاک عادل سجادی، «پیچ برمودا» است و هزاران فرد را به کام مرگ کشانده و هزاران خانواده را تا به حال داغدار و متضرر نموده و کسی پاسخگو نیست.
همان جایی که به ناحق کاروان تانکرهای نفت سیاه راه افتاده و جادهها را از آن چه که بوده بدتر و خطرناکتر و غیر قابل تحمل تر نموده. و واژگونی دهها تانکر در این مسیر خراشهای بیشتری بر سینهی کردستان کشیده و نفت سیاه، بیشتر از قبل رنگ سیاهی حاکم بر این مناطق را غلیظتر نموده و توازن رنگ و ابداع و زیبایی تابلوی شاهکار طبیعت خداوندی را بدریخت و نازیبا نموده.
اما پدیدهی دیگری خلق شده تا جانها را به گلوگاه برساند و یاسها را عمیقتر نماید و آن ظهور دستهای ناپیدا و شرور و همیاران شیطانی است که آتش را با خود به قلب این کوهستانها و جنگلها آوردند و تنهی تنومند درختانمان را به آتش سپردهاند. مراتع را خاکستر و حیوانات را از چریدن محروم و از آن بدتر، زنده زنده این حیوانات زیبا را محصور آتش نمودند و برای چشمان جهنمی خود کبابشان نمودند.
از کنار دامنههای سیاه سوختهی کوهها، که روزی چشم مسافران را از این همه زیبایی مینواخت، که میگذری و برگهای خشکیده و پلاسیده و تنهی مردهی درختان را که میبینی، آتش به جانت میافتد و اشک در چشمانت حلقه میزند و میپرسی آخر چرا چرا چرا چرا؟؟
آیا این مزد مهمان نوازیهای این ملّت بزرگ است. آیا این پاداش سر سفره نشستن این مردان بخشنده است. سفره دریدن تا کی؟ از خوان این مردم بسی خوردید چرا نمکدانها را میشکنید؟؟ مگر جیبهایتان کم آماسیده است که اینگونه برای فروکش کردن عقدههایتان، به تاراجش میبندید؟ مگر از تبار مغولانید که اینگونه تباه میکنید و بیمی ندارید؟
این جا آتش است و آن جا آتش. دود همه جا را فرا گرفته و آسمان را خفه ساخته. نه از گنجشکان خبری است و نه از کبوتران کوهی. و نه آز آتشنشانیها. و نه از بسیجهای عمومی برای سرکوب نمودن آتش. فقط چند جوانی را میبینی که خود خواسته و با چشمانی مملو از عشق و دود و اشک، میدوند و میپرند و ور میجهند و آتش را میکوبند اما نه ابزاری در اختیارشان قرار گرفته و نه نظمی به آنها بخشیده شده نه حتی وسایلی برای انتقال سریع این جوانان به محلهای بیداد آتش، در نظر گرفته شده و هر آنچه هست عشق است و فداکاری و دیگر هیچ....
هرگاه گرد و غبار همسایگان، شهرم را میپوشاند، ترس در دلم فوران میزند که حتما اژدها صفتان، فرصتی بهتر مییابند که بیرون پرند و تفرجگاههای این شهر را به آتش کشند. که دود از دور کمتر پیداست و جوانان دیرتر متوجه میشوند و بیشتر از بین میبرند و آنگاه گرد و غبار را با دود تیرهتر میسازند.
و از همه خراشندهتر، توجیهات غیر منطقی عدهای است که با آب و تاب میگویند که این آتش سوزیها، عمدی نبوده و به دلیل باران فراوان این چند ساله و وجود علفزارهای بسیار و آمادهی احتراق است که با فرو غلتیدن یک سنگ آتش زنه ( سنگ چخماق = بهرده رژه ) این علف زارها آتش میگیرند. گویا فراموش کردهاند از زمانی که کردستان زیبایمان وجود داشته این علف زارها و این سنگهای آتش زنه وجود داشتهاند و اما تباهی نیافریدهاند.
یا میگویند از بی احتیاطی مردم در پرتاب ته سیگارهای خود در جاده به وجود آمدهاند.
و مثل اینکه چشمان خود را بسته داشتهاند که خیلی از کوهها و محلهای آتش گرفته در غیر از مسیر جاده بودهاند. و میتوان پرسید این همه جا که در یک روز، گاه به 15 منطقهی دور از هم میرسند چگونه اتفاق افتاد. مگر قبلاً کسی سیگار نمیکشید و ته سیگارش را پرت نمیکرد؟ پس چرا چنین اتفاقهایی نمیافتاد. (هر چند که سیگار کشیدن مضرّات بسیار دارد و به فتوای بسیاری از عالمان دینی حرام اعلام شده است؛ اما باید این مسئله نیز نادیده گرفته نشود و افراد سیگاری واقعاً این امر را فراموش نکنند و چه در ماشین باشند و چه در غیر آن، باید از خاموش شدن کامل سیگار خود اطمینان حاصل نمایند.)
یا میگویند عدهای از مالکان زمینهای کشاورزی و یا زمینهای حاشیهی شهری، برای بسط زمینهای خود و فروش و یا تبدیل نمودن آن به زمین کشاورزی این آتشها را راه میاندازند تا در آینده بدون واهمه از جنگلبانی، زمینهای بدست آمده را کشت و یا بفروشند. و خود تجاهل میکنند که بسیاری از این مراتع و جنگلهای آتش زده شده نه در حاشیهی شهرهایند و نه در حاشیهی زمینهای کشاورزی و حتی به دلیل شیب و سنگلاخهای کوهستانی، نه قابل زرع و کشتند و نه قابل فروش. و جالب این جاست که گاه برای دلیل افزایش مراتع و علفزارهای قابل اشتعال میگویند چون مردم بیشتر به امور دیگر اقتصادی پرداختهاند و روستا نشینان از کشاورزی و دام پروری بریده و به امور مرز و ... روی آوردهاند این مراتع افزایش یافته و علفها برداشت و مصرف نمیشوند پس با افزایش رویش آنها، احتمال اشتعال بیشتر شده است. حال باید به کدام مورد باور کرد؟ اشتعال جنگلها و مراتع به دلیل عدم کشاورزی و دامپروری یا افزایش کشاورزی و سوزندان جنگلها برای افزودن زمینهای سوخته به زمینهای کشاورزی. باید به قسم حضرت عباستان باور کنیم یا به دم خروس بیرون زده از پیراهنتان و یا به عدم همکاریتان برای فرو نشاندن آتشها و یا ... .
آیا زمان آن نرسیده خود مردم، زن و مرد و پیر و جوان، روستایی و شهری، یک خیزش همگانی برای فرونشاندن آتش تباهی کردستان داشته باشند در حالی که چشمها و گوشهای دیگران، بر ما فروبسته شده و یاریگر همدیگر در این راستا باشیم؟
و آیا زمان آن نرسیده که نمایندگان فراکسیون مناطق کرد نشین، فریاد برآورند و حقیقتگرایان را بیدار نمایند و مسئولان را به سرکوب نمودن آتش و آتشپرستان بگمارند و عاملان را دستگیر و گوشمالی نمایند که در دیگر موارد تجارب بسیار دارند... و گر بخواهند میتوانند که هر دو را به خوبی مهار نمایند.
ببینیم و بیندیشیم و از سرانجام ظالمان در حق آیات خداوندی عبرت گیریم؛ که آفرینش و طبیعت نیز از آیات پاک و عظیم آن مهربان قهار است.
اینجا کردستان است. آتش کردستان را میسوزاند اما بلوطهای خمیده هنوز پابرجایند.
نظرات
با سلام<br /> کاک حامد گیان از ارسال این مطلب زیبا و توجه به مسئله به آتش کشیدن کوهها و درختان مریوان بسیار سپاسگزارم <br /> من دیروز مریوان بودم ، واقعا قبلا نگاه کردن به درختان سرسبز و کوههای اطراف گذر از جاده برمودا مریوان را برای مسافران خوشایند می نمود اما حالا صحنه های باقیمانده جنگ مرگ و زندگی میلان آتش ودرختان و جانوران و کوهها و... و سیاهی باقیمانده از آن دل هر رهگذری را کباب می کند . <br /> ما هم امیدواریم که مردم از هر راهی که ممکن است بتوانند مسئله را پیگیری کنند و عاملان این عمل غیر انسانی را بازخواست و متنبه نمایند <br /> باتشکر مجدد / عزیز صادقی
برای اطلاعات و تصلویر بیشتر از این فاجعه مراجعه کنید به آدرسهای زیر:<br /> http://chya.org<br /> http://greenchya.wordpress.com/<br /> http://greenchya.blogspot.com<br /> <br /> <br /> وبلاگ نویسنده:<br /> http://hamedbahramy.blogfa.com/
دوستان عزیز و مدیران بزرگوار سایت<br /> <br /> نام اصلی متن را کمی تغییر داده اید و ای کاش آن را تغییر نمی دادید.<br /> <br /> عنوان متن:<br /> کردستان سوزی در میان گرد و غبار و دود <br /> می باشد که معانی پنهانی نیز در خود دارد اما با اضافه کردن جنگلها به آن در واقع آن را از ایهام و ابهام در آورده اید و فقط یک معنی از آن برداشت می شود.<br /> اصل متن در وبلاگ طلوع دوباره نصب شده شده است. آدرس آن:<br /> http://www.hamedbahramy.blogfa.com