در این مقاله جنبههای عدالت مشروع در کتابهای فقهی مذاهب چهارگانه را مورد بررسی قرار میدهیم:
زمان تقسیم بندی:
اصل نوبت بندی بر شب استوار است؛ چراکه خداوند تبارک وتعالی میفرماید: {وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَکَنًا}: [و شب را مایهٔ آرامش قرار داد]. [۱] مگر تنها برای آنانکه شب کاراند مانند نگهبان و امثال آنکه این دسته از مردها روز را اصل نوبت بندی عدالت ورزانه میان همسران قرار میدهند. و جایگزین شب میکنند. واگر شبی به یکی از همسران اختصاص داده شد روز بعد نیز از آن وی خواهد بود؛ زیرا در روایتی آمده که: «أنَّ سَوْدة وَهَبَت یومها لعائشة»: سوده نوبت روزش را به عائشه بخشید. (متفق علیه) [۲]. و از عائشه روایت است که گفته: رسول الله (ص) در روزی که نوبت من بود و در خانه من بودند قبض روح شدند. شوهر باید شب و روز قبل یا بعد آن را به عنوان معیار نوبت بندی قرار دهد که سزاوارتر همین است چون ماههای شرعی بر اساس شباند و اول هر ماه با شب آغاز میگردد.
نوبت تقسیم بندی:
کمترین نوبت تقسیم بندی یک شب است و یک شب در میان جایز نمیباشد و بیشتر از یک شب نیز نباشد بهتر است؛ چراکه در اقتدا به رسول الله (ص) بوده وبه این شکل با فاصلهٔ اندکی به همه میرسد و در مجاورت آنان خواهد بود و عرف نیز این را بیشتر میپذیرد هرچند که دو یا سه روز هم جایز است اما یک شب به ادای کامل حقوق همسران نزدیکتر است.
اصل در تقسیم بندی:
ازدواج دلیل حقوق شوهر بر همسر؛ مانند اطاعت، خانه نشینی وخانه داری و نیز حقوق همسر بر شوهر است: مانند مهریه، نفقه، لباس و حسن معاشرت. خداوند میفرماید: {وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ}: [برای هـمسران (حـقوق و واجباتی) است (که باید شوهران اداء بکنند) همانگونه که بر آنان (حقوق و واجباتی) است (که باید همسران اداء بکنند) بگونه شایستهای (که برابر عرف مردمان و موافق با شریعت اسلام باشد] [۳].
و نیز میفرماید: {وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ}: [و با زنان خود بطور شایسته (در گفتار و در کردار) معاشرت کنید]. [۴]
از جمله آداب معاشرت شایسته: زمانبندی عادلانه است که فایدهٔ آن عدالت، پرهیز از آزار و ایجاد تنفر به سبب برتری دادن میباشد. در حدیث ابوهریره آمده که از پیامبر (ص) نقل نموده که فرمودند: ((من کانت له زوجتان، فمال إلى إحداهما فی القَسْم، جاء یوم القیامة وأحد شقَّیه مائل)) یعنی «هر کس دو زن داشته باشد و بین آنها عدالت برقرار نکند، روز قیامت در حالی به پیشگاه خداوند حاضر میشود که یکی از پهلوهایش مایل (افتاده) است». [۵]
از آنجا که زنان رعیت اویند آیا نباید آنان را محافظت نموده و هزینههای آنان را بپردازد؟ و هر مسئولی نسبت به رعیت خود مامور به انجام عدالت است. و پیامبر (ص) به این موضوع اشاره میفرمایند: «کلُّکُم راعٍ، وکلکم مسؤول عن رعیته» یعنی همه شما سرپرست و مسئوول هستید و درباره زیردستانتان باز خواست مى شوید. [۶] و از عائشه (رض) روایت شده که گفته است: رسول الله (ص) تقسیم بندی مینمود ودر آن عدالت داشت. و میفرمود: ((اللهم هذا قَسْمی فیما أملک، فلا تلُمنی فیما تملک ولا أملک)) یعنی: «ای الله! این تقسیم من در آن چیزی است که در اختیار و توانم است. پس در آنچه در اختیار توست و در اختیار من نیست؛ مرا ملامت مکن» [۷] منظور ایشان این بود که به خاطر محبت بیشتری که نسبت به عایشه دارم مرا ملامت مکن زیرا محبت قلبی چیزی نیست که فرد برآن مسلط باشد.
تقسیم بندی از چه کسی آغاز شود؟
اگر کسی قصد تقسیم بندی دارد نباید بدون رضایت بقیهٔ همسران از یکی از آنان آغاز کند و آغاز تقسیم بندی بدون قرعه کشی جایز نیست.
تقسیم بندی میان چه کسانی اجرا شود؟
هر زنی که نفقه دادن به وی واجب است و مطلقه نباشد مستحق آن است. هم چنین همسر بیمار، معیوب، بسته، حیض، و نفاس و... نیز مستحق تقسیم بندیاند؛ چراکه منظور از تقسیم بندی آرامش وآسایش یافتن است و نه فقط لذتجویی وکام گیری و بنابراین موارد مذکور در این حالات برآورده میشود.
چرا تقسیم بندی عادلانه:
این عدالت در شب خوابی برای همنشینی و آرامش والفت گرفتن است و در جماع مد نظر نیست؛ زیرا این امر بر پایهٔ نشاط وتوان استوار است و نمیتوان مساوات را در آن مورد کامل اجرا کرد مانند محبت که در قلب است اما مستحب است که در لذتجویی وکام گرفتن نیز میان همسران عدالت برقرار گردد؛ زیرا عدالت کاملتر میگردد اما واجب نیست؛ زیرا انگیزهٔ آن شهوت و محبت است و راهی برای عدالت کامل در آن وجود ندارد: چنانکه الله تعالی نیز در مورد محبت قلبی میفرماید:
منظور از آیهٔ «وَلَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ». شما نمیتوانید میان زنان (از نظر محبت قلبی) عدالت کنید، همین است. [۸]
که ابن عباس (رض) منظور از این عدالت را در آیه بالا (محبت وجماع) میداند و عائشه (رض) میگوید: رسول الله میان همسران خود با عدالت تقسیم بندی نموده ومی فرمود: ((اللهم هذا قَسْمی فیما أملک، فلا تلُمنی فیما تملک ولا أملک)) یعنی: «ای الله! این تقسیم من در آن چیزی است که در اختیار و توانم است. پس در آنچه در اختیار توست و در اختیار من نیست؛ مرا ملامت مکن» [۹] یعنی محبت بیشتر نسبت به یکی از همسران مواخذهای در پی ندارد و عدالت در امور مادی مانند خوراک، پوشاک، مسکن ومحل خواب و زمان سپری شده با هر کدام از همسران است اما امور روحی و روانی مانند محبت ورغبت قلبی و انس گرفتن را کسی نمیتواند عادلانه به انجام برساند؛ زیرا این موار د به وجدان وقلب انسان بسته است و اموری این چنینی را انسان قادر به تغییر و تسلط بر آن نیست وعاقلانه نیز نمیباشد که خداوند مرد را به عدالت در محبت ومیل قلبی دستور فرماید؛ چراکه این امر محال استو خداوند هر کس را به اندازهٔ توان او مکلف فرموده است.
تقسیم بندی در سفر:
اگر بخواهد با تمام همسرانش به مسافرت برود همان طوری باید به زمانبندی بپردازد که در حضر میپرداخته است. واگر بخواهد برخی از آنان را با خود به سفر ببرد باید برای این کار قرعه کشی نماید. عائشه (رض) روایت میکند که رسول الله (ص) هرگاه بانگ سفر میفرمود میان همسرانش قرعه میانداخت و هر کدام شانس آن را مییافتند، با خود به سفر میبرد. [۱۰]
تقسیم بندی در بیماری:
مرد بیمار نیز باید تقسیم بندی نماید همانگونه که پیامبر اسلام (ص) نیز در هنگام بیماری خود اقدام به این امر میفرمود؛ زیرا مقصود از این کار در بیماری انس والفت ایجاد کردن است ودر حالت بیماری هم ممکن میباشد. تنها در صورت اجازهٔ دیگر همسران میتواند نزد یکی از آنان برای مدتی طولانیتر از بقیه بماند. روایت است که رسول الله (ص) در هنگام بیماریشان از همسران اجازه خواستند که در خانه عائشه (رض) بماند و آنان نیز اجازه دادند و تا زمان وفات در خانهٔ او بودند. این روایت دلیلی بر عدم تفاوت میان فرد بیمار و سالم در تقسیم بندی است؛ زیرا پیامبر (ص) در ابتدای بیماری نزد همه همسران خود میرفت اما زمانی که بیماری شدت یافت از آنان اجازه خواست تا در منزل عائشه (رض) بماند واین حاکی از آن است که فرد چه سالم وچه بیمار باید به تقسیم بندی ادامه دهد مگر در صورتی که با رضایت بقیه در منزل یکی از آنان اقامت کند.
حضور در نزد یکی در نوبت دیگر:
تنها در صورت نیاز مانند عیادت بیمار ناخوش احوال، اهدای نفقه و خبرگیری فرد میتواند در نوبت یکی از همسران به نزد دیگری برود و نباید مدت اقامت وی طولانی گردد وبه حضور در نزد یکی به جای دیگران عادت نکند و یا برعکس. اما آیا میتواند از همسری در غیر نوبت وی لذتی جز جماع، بجوید؟ آری به دلیل روایتی از عائشه (رض) که میگوید: «رسول الله (ص) میان همهٔ ما در گردش بودند و نزد همه میرفتند اما با هیچ کدام [غیر از آنکه نوبت وی بود] جماع نداشتند» و نیز به دلیل این روایت عائشه که میگوید: «رسول الله (ص) میان همهٔ ما در گردش بودند و نزد هر کدام از همسران که میرفتند تنها در صورتی که نوبت وی بود به معاشرت [جماع] با وی میپرداختند» [۱۱] واگر اقامت در نزد هووی او به درازا میکشید در نوبت بعدی به جای او نزد همسری میرفت که قبلا نوبت وی را در نزد او گذرانده بود [یعنی مبادلهٔ نوبتها] و به معاشرت نمیپرداختند زیرا در غیر نوبت نزد او رفته بودند و این ناهماهنگی ناشی از محبت قلبی میبود.
ازدواج مجدد
تقسیم بندی در صورت ازدواج مجدد چگونه است؟ توقف گردش نوبت بندی شده به خاطر همسر جدید...
بهتر است همسر جدید چند روزی اضافه بر نوبت از همنشینی با شوهر بهره ببرد؛ زیرا که همسران قدیم پیشتر شب زفاف داشته و از این حق استفاده کردهاند و حتی در شب اول عروسی وایام ابتدایی نوعی ترس همراه زن است که نیاز به آرامش دارد و باید این ترس ووحشت اولیه با همراهی مداوم شوهر برطرف گردد تا مانند سایر همسران به این نوع زندگی عادت نماید و پس از آن عدالت ادامه یابد. این همسر جدید یا باکره است یا بیوه که اگر باکره باشد مدت یک هفته پیاپی باید همراه وی باشد واگر بیوه باشد باید مدت سه روز متوالی نزد وی اقامت نماید وپس از اتمام این روزها دوباره گردش نوبت بندی شده ادامه یابد. دلیل این امر در روایتی است که ابوقلابه از انس روایت میکند که گفته است: «سنت این است که هرگاه کسی به زن دوشیزهای ازدواج نماید تا هفت روز پیش او بماند بعد از آن دوباره عدالت را رعایت کند و اگر با بیوه زنی ازدواج میکند پیش او تا سه روز بماند سپس به نوبت بندی بپردازد». ازام سلمه روایت است که گفته پیامبر (ص) وقتی با او ازدواج فرمود سه شب نزد او ماند وفرمود: «اگر تو میخواهی پیش تو تا یک هفته خواهم ماند اگر نزد تو هفت شب بمانم [برای این است که پیشتر] نزد همسرانم هفت شب ماندهام» [۱۲] و در روایتی دیگر: «اگر بخواهی نزد تو سه روز خواهم ماند سپس به گردش ادامه میدهم» [۱۳]؛ دلیل این امر آن است که دختر باکره نسبت به مردان ترس دارد و با برتری دادن وی به مدت هفت روز این ترس و غرور وی کاهش یافته وآرام میگردد واگر بیوه باشد بدلیل همنشینی با مردی هم نوع شوهر کنونی نیازی به بیشتر از سه شب نیست. کنیز و آزاده در این امر برابراند.
ملاقات با همسران در یک مکان یا در خانههای مخصوص خودشان؟
بهتر است برای پیروی از پیامبر (ص) شوهر با هر کدام از همسرانش در خانهٔ خاص او ملاقات نماید که این شیوهٔ معاشرت بهتر بوده وآنان در آرامش بیشتری خواهند بود. هم چنین میتواند در یک خانه زندگی کرده وهر کدام از زنان را در نوبت خویش فرا خواند اما جایز نیست که نزد برخی رود و برخی دیگر را به سوی خود بخواند؛ زیرا این امر تنفر وبرتری بخشی را به دنبال خواهد داشت ومیان همسران کینه بوجود خواهد آمد.
حرمت نزدیکی با همسران در یک مکان
نزدیکی با یکی از همسران در حضور دیگر همسران امری ناپسند است واز جوانمردی به دور است ومخالف با شرم وحیاست و عدم اجابت این امر از سوی زنان نافرمانی محسوب نمیگردد.
زن میتواند در صورت رضایت شوهر نوبت خود را به هووی خویش ببخشد.
عائشه روایت میکند که روزی پیامبر (ص) از صفیه بنت حیی ناراحت بود. صفیه به عائشه گفت اگر رسول الله (ص) را از من خشنود سازی نوبت خود را به تو میبخشم. عائشه گفت: این کار را خواهم نمود. سپس یک روسری آغشته به زعفران را با آب خیس نمود تا بوی آن پخش شود سپس [میگوید] نزد پیامبر نشستم ایشان فرمود: «عائشه برگرد امروز نوبت تو است؟»، عائشه گفت: این فضل خداوند است به هرکس خواهد میبخشد و ماجرا را برایشان بازگو نمود و پیامبر (ص) از او خشنود گشت. [۱۴]
بازنماندن از دیگر وظایف
چند همسری نباید باعث شود مرد از واجبات دینی خود امثال نماز جماعت، تشییع جنازه وسایر اعمال نیک باز ماند. در شب نباید در خارج از خانه بماند وماندن نزد همسران واجب است وزمان ماندن نزد همسران باید برابر باشد جایز نیست شوهر تنها در نوبت یکی از همسران برای کار شبانه خارج شود ودر نوبت دیگران خارج نشود.
پی نوشتها:
[۱] -انعام: ۹۶
۲- بخاری در شماره ۱۷۱۶ روایت کرده است.
۳-تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب ترجمه مصطفی خرمدل تفسیر جزء سوم آیه ۲۲۸ بقره.
۴-نساء: ۱۹
۵- ابن ماجه (۱۹۶۹)
۶ - صحیح البخاری» کتاب الجمعة» باب الجمعة فی القرى والمدن شماره ۸۵۳
۷ - ابوداود (۲۱۳۴)
۸-نساء: ۱۲۹
۹- ترمذی و ابن ماجه روایت کردهاند.
۱۰ - صحیح البخاری - کِتَاب الشَّهَادَاتِ-شماره ۲۵۴۲
۱۱- سنن أبی داود - کِتَاب النِّکَاحِ-۲۱۳۵
۱۲- صحیح مسلم- ۲۶۵۱ ۱۴۶۰ - کِتَاب الرِّضَاعِ - باب قَدْرِ مَا تَسْتَحِقُّهُ الْبِکْرُ وَالثَّیِّبُ مِنْ إِقَامَةِ الزَّوْجِ عِنْدَهَا عُقْبَ الزِّفَافِ
۱۳-همان
۱۴- سنن ابن ماجه - کِتَاب النِّکَاحِ شماره ۱۹۷۳
* کارشناس ارشد مترجمی زبان عربی و پژوهشگر مسائل فقهی- اسلامی
[۱] -انعام: ۹۶
[۲] - بخاری در شماره ۱۷۱۶ روایت کرده است.
[۳] -تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب ترجمه مصطفی خرمدل تفسیر جزء سوم آیه ۲۲۸ بقره.
[۴] -نساء: ۱۹
[۵] - ابن ماجه (۱۹۶۹)
[۶] - صحیح البخاری» کتاب الجمعة» باب الجمعة فی القرى والمدن شماره ۸۵۳
[۷] - ابوداود (۲۱۳۴)
[۸] -نساء: ۱۲۹
[۹] - ترمذی و ابن ماجه روایت کردهاند.
[۱۰] - صحیح البخاری - کِتَاب الشَّهَادَاتِ-شماره ۲۵۴۲
[۱۱] - سنن أبی داود - کِتَاب النِّکَاحِ-۲۱۳۵
[۱۲] - صحیح مسلم- ۲۶۵۱ ۱۴۶۰ - کِتَاب الرِّضَاعِ - باب قَدْرِ مَا تَسْتَحِقُّهُ الْبِکْرُ وَالثَّیِّبُ مِنْ إِقَامَةِ الزَّوْجِ عِنْدَهَا عُقْبَ الزِّفَافِ
[۱۳] -همان
[۱۴] - سنن ابن ماجه - کِتَاب النِّکَاحِ شماره ۱۹۷۳
* درج و انتشار مقالات به معنای تأیید کل محتوای آنها نیست و لزوماً نظر مختار اصلاحوب نمیباشد.
نظرات
عثمان
15 اسفند 1394 - 05:24اگر زنی نازا بود، مرد همسر دوم اختیار میکند اگر مرد عقیم بود زن چه کار باید بکند؟ . اگر زنی سردمزاج بود مرد همسر دوم اختیار میکند اگر مرد سرد مزاج بود چه کار باید کرد؟ احتمالا راه حل این است که زن صبور باشد و به زندگی ادامه دهد. یا شاید راه بهتر این است که زن طلاق بگیرد و با مردی گرم مزاج ازدواج کند. و بعدا از زن بپرسند که علت طلاق چه بود یا بخاطر حیا و آبرو دروغی سرپا کند یا اینکه بگوید همسرم از لحاظ جنسی من را تامین نمی کرد مجبور به طلاق و ازدواج مجدد شدم(که به آرزوی جنسیم برسم). .