هر وقت مصیبت و بلایی بر سر ما مسلمانان میآید درصدد پیدا کردن راه خلاص خود هستیم تا مسؤولیت خود را سبک سازیم و فرا فکنی کنیم بهمین سبب خداوند متعال مسلمانان را نکوهش میکند:
(أَوَلَمَّا أَصَابَتْکُم مُّصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُم مِّثْلَیْهَا قُلْتُمْ أَنَّىٰ هَـٰذَا ۖ قُلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنفُسِکُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿١۶۵﴾آیا (به ناله و افغان افتادهاید و بیحال و زبون شدهاید) هنگامی که مصیبتی (در جنگ احد) به شما دست داده است (و میگوئید:) این (کشتار و فرار) از کجا است؟! و حال آنکه (در جنگ بدر) دو برابر آن، (پیروزی) کسب کردهاید (و از طرف کشته و اسیر گرفتهاید؟!) بگو: این (شکست خوردن و کشتهشدن) از ناحیهی خودتان (و نتیجهی مخالفت با رهنمودهای رسول خدا و پیروی از حرص و آزتان) است. بیگمان خداوند بر هر چیزی توانا است (و پیروزی و شکست در حیطهی اختیار او است). (۱۶۵آل عمران)
خداوند متعال دنیا را میدان تلاش و خلوص و صحیح عمل کردن و برآورد درست میداند درجنگ احد نافرمانی از دستور پیامبر اسلام و برآورد ایشان توسط جمعی از سپاهیان نافرمان منجر به شکستی گردید که در تاریخ مایهی عبرت و کتاب خدا جاودانه ماند.
در حقیقت مسلمانان باید ظرفیت خود را بشناسند و با توجه به ظرفیت خود برنامهریزی کنند نسبت به دشمنانشان شناخت کافی داشته باشند و از کید آنان آگاه باشند. موانع را به خوبی شناسایی کنند و وضعیت منطقهای و جهانی که در آن بسر میبرند را کاملاً ارزیابی کنند طبعاً رهبری اخوان و دکتر مرسی قاعدتاً نبایستی غافل بوده باشند.
کودتای نظامی بسیاری از ضعفها و جوانب قوت مسلمانان مصر را آشکار میکند که بر آنها اشارهای گذارا میگردد:
نقاط ضعف:
۱-نداشتن تجربهی حکومت.
۲-عدم وحدت در بین گروههای اسلامی و ملاحظهی انشعاب از جمع بخاطر دیدگاه سیاسی دیگر. مانند اختلاف حزب نور با اخوان در قبل و بعد از کودتا و یا انشعاب دکتر عبدالمنعم ابوالفتوح.
۳-تردید در معرفی نامزد برای انتخابات ریاست جمهوری که ابتدا اخوان تصمیم به عدم مشارکت گرفت و برداشت و تحلیل را عبدالمنعم ابوالفتوح را جهت مشارکت نپذیرفت که منجر به انشعاب او از جماعت اخوان و معرفی خیرت شاطر به عنوان نامزد ریاست جمهوری گردید و گروههای سکولار مدتها در این باره مانور دادند که اخوان دروغگو است و بر موضع خود ثابت نمانده است.
۴-نبود رسانههای قوی و زیاد مانند روزنامهها و سایتها و شبکههای ماهوارهای تأثیرگذار در داخل و خارج مصر که موجب حملههای شدید سکولارهای خوش انصاف! به اخوان و جریان اسلامی شد. اخوان سالهاست ناجوانمردانه مورد اتهام به تندروی و ترور و اسلام سیاسی و تجارت به نام دین و... توسط جریانهای سکولار و ناسیونالیست مصری و غیر مصری هستند و این ضرورت رسانههای قوی را ایجاب میکرد.
۵-نداشتن تجربهی انقلابها بخصوص عدم استفاده از تجربهی انقلاب اسلامی ایران. بارها در ایران کودتاهای خزنده و آشکار به شکست انجامیده است و استفاده از این تجارب میتوانست رهگشا باشد.
۶-انقلاب مصر فاقد نیروی قوی برای پاسداشت انقلاب است؛ نیرویی که بتواند در مقابل توطئهی دشمنان ایستادگی کند... لابد للحق من قوة یحمیها..
۷-انقلاب مصر منجر به تصفیهی بازماندگان فاسد رژیم سابق نشد و دولت مرسی نیز نتوانست با آنان بصورت انقلابی برخورد کند، بلکه بصورت دولت عمیق و موازی در مقابل دولت مرسی قد علم کرد و مشکلات سوخت نمونهی سادهای از این مشکلات است که با کودتا فوراً حلّ گردید!
۸-...
نقاط قوت:
۱-اخوان دارای نیروی منظم تشکیلاتی است که از اول انقلاب تا بحال دشمنان مصر و اسلام را به ترس از آنان واداشته است که در بحرانها بسیار کارساز و مفید خواهد بود بشرطی که درست و بجا مورد استفاده قرار گیرد و سازماندهی شود.
۲-اخوان حرکتی جهانی است هواداری گروههای اسلامی جهان از قدس گرفته تا چچن، از مرسی بعد از کودتا خود بیانگر عمق نفوذ اخوان در کشورهای اسلامی و غیراسلامی است، که میتواند این هواداریها در آینده موجب رشد و شکوفایی مصر بعنوان مرکزیت دعوت اسلامی گردد.
۳-همفکریی اخوان با جنبشهای اسلامی در جهان موجب همصدایی و یاری رسانیدن به اخوان بعد از بستن ۲۵ ماهواره مصر گردید مانند الحوار و القدس و... که تظاهرات مردم مصر را مستقیماً پخش میکنند. اخوان میتواند بیش از بیش از این ظرفیت استفاده کند.
۴-اخوان جماعتی صرف سیاسی نیست، توجه آنان به جوانب روحی، اخلاقی و عقیدتی نیز موجب گردیده در میادین مصر کاملاً برادرانه همکار و غمخوار هم بوده و نمونهی اخلاق یک فرد مسلمان باشند، در حالیکه در میدان تحریر شاهد بیاخلاقی و تجاوز جنسی به زنان هستیم که تنها در یک روز بیش از ۱۰۰ مورد گزارش شده بود.
۵-اخوان جماعتی عمیق در تاریخ مصر است بیش از هشتاد سال سابقهی فعالیت و خدمتگزاری دارد و با این سابقهی عظیم و خدمات بزرگ نمیشود آنان را براحتی نادیده گرفت.
۶-....
هرچند عوامل زیادی در کودتا ظاهراً خارج از قدرت اخوان و دکتر مرسی بودند مانند: ساختار و وابستگی ارتش به آمریکا و تعهد نسبت به اسراییل- وجود سکولارهای بیانصاف و دروغگو- رسانههای زیاد مخالف و بیانصاف و دروغ پراکن- وجود قبطیها که از حاکمیت اسلام هراس دارند - همکاری دولتهای امارات و سعودی و کویت با دولت کودتا و نظامیان و... اما این عوامل موجب بری شدن اخوان و دکتر مرسی نمیگردند. چرا که همچنانکه خداوند متعال میفرمایید «وَلَن تَرْضَىٰ عَنکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّـهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَکَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿١٢٠﴾ یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمیشوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوسهای آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. (۱۲۰بقره. مهم این است: گام برداشت و تیرهای دشمنان را بجان خرید و خدا تلاش ما را میسنجد و کوتاهی ما را نخواهد بخشد و ما را مکلّف به پیروز شدن نکرده است.
از خداوند برای مردم مصر خیر و برکت و سرفرازی خواستاریم و امیدواریم که مردم مسلمان مصر کودتاگران را سرجای خود بنشانند و شاهد مصری آزاد و دموکراتیک در خاورمیانه باشیم.
نظرات
یوسف
24 تیر 1392 - 12:57تصمیم گرفتن یا نگرفتن برای معرفی کاندیدا یک موضع سیاسی است و ممکن است بنا به شرایطی تغییر کند. اخوان در این زمینه کدام یک از اصول و مبانی دینی و یا منهجی خویش را زیر سوال برده که باید مورد مواخذه قرار گیرد. نهایتش در این زمینه اشتباهی صورت گرفته یا گناهی مرتکب شده اند که با توبه قابل جبران است. حتماً بایستی برای چنین تصمیماتی شرایطی که دو تصمیم صورت گرفته را باید در نظر گرفت واز دور قضاوت نکرد.تازه اگه تصمیم اول اخوان برای عدم شرکت اشتباه بوده باشه برگشت از تصمیم به خاطر مردم و یا از ترس افتادن و سرقت انقلاب به نفع حکومت گذشته(احمد شفیق) تصمیم شجاعانه است.
دانا
25 تیر 1392 - 12:12اخوان با آن همه سابق و تاریخ در مصر بسی دوراندیش تر می بایست عمل می کرد تا انگ دروغ گویی بر او وارد نشود
از سقز
24 تیر 1392 - 01:06مقایسه ی تحولات مصر با انقلاب ایران و الگو برداری اخوان از آن هم بنا به دلایل زیر کاملاً اشتباه است: 1_ تحولات مصر در عرض 18 روز روی داد وشبه انقلاب بود نه انقلاب با تخریب بنیان های حاکمیت گذشته 2_ انقلاب ایران رهبری کاریزماتیک داشت که بیشتر مردم گرد او جمع شده بودند. 3_ مبانی اندیشه سیاسی اهل سنت با تشیع منفاوت است. 4_ وابستگی ارتش مصر به آمریکا 5_ وجود احزاب متفاوت در جامعه مصری 6_ وجود رسانه ها و منابع اطلاع رسانی در عصر حاضرو .........
با تشكر از قلم فرسايي وتحليلتان ولي در مورد تجربه گرفتن از انقلاب ايران توضيح مبسوطي نفرموده بوديد آيا ايشان نيز امثال خلخاليها را به جان مردم مي انداختند وهر كس كوچكترين اختلافي با آن ها داشت در زندان سربنيست مي كردند مگر گناه استاد ناصر سبحاني چه بود كه مظاومانه شهيد كردند آيا انقلاب ايران حق مردم انقلابي را به خوبي پرداخت كرده است يا تمام امكانات به نفع موافقان تنظيم شده است نه اخوان واقعا مي خواست دمكراسي را رعايت كند نه نمايش دهد
پدر محمد
24 تیر 1392 - 10:07جزالک الله... اللهم انصر المظلومین فی کل مکان....ان الاون لیتوحد المومنون
دانا
28 تیر 1392 - 08:19تبسم رجل مسن من أهل القرآن و قال " طوال العام الماضي و مرسي في الحكم أقول أن هناك شئ خطأ , مجريات الأمور و معركة الحق و الباطل ليست هذه سنتها ... حتى أتت تمرد و نزل الناس و تم عزله قلت .. هكذا تصححت الأمور !؟! .. " فسُأل " كيف ؟!!! " .. تبسم و قرأ " . قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ " .. و بدأ تفسيرها و قال " ففي أول الأمر يجمع الله بين أهل الحق و أهل الباطل , ليلتقي الحق بالباطل وجها لوجه , و ليدعو أهل الحق إلى حقهم و يعالج الدعاة دعوتهم , و في أول الأمر تختلط الأمر و تتشابك , و يصطرع الحق و الباطل و قد تقوم الشبهات أمام البراهين , و قد يغشي الباطل على الحق .. و لكن ذلك كله إلى (حين ) .. ثم يفصل الله بين الفريقين بالحق , و يحكم بينهم حكمه الفاصل المميز الحاسم الأخير ... " و هو الفتاح العليم " .. أي الذي يفصل و يحكم عن علم و عن معرفة بين المحقين و المبطلين .. قد يجمع الحق الباطل ( 25 يناير ) ليهلكوا باطل كبير ... و لكن الله لابد يحكم ويفصل و يبين عن وجه حق .. فهو لا يترك الامور مختلطة إلا الى حين ... و لا يجمع بين المحقين و المبطلين إلا ريثما يقوم الحق بدعوته و يبذل طاقته و( يجرب تجربته )*عام الرئاسة*.. ثم يمضي الله أمره و يفصل بفصله .. و الله سبحانه و تعالى يعلم متي يقول كلمة الفصل .. فليس لأحد ان يحدد موعدها , و لا يستعجلها .. فالله هو الذي يجمع و هو الذي يفتح ... " و الفتاح العليم "