با تبریک عید میلاد پیامبر رحمت و محبت، برآن شدیم تا درباره تازهترین مرحله یورشهای ویرانگر و بیرحمانه جهان مسیحیت [صلیبی] یعنی اروپا و آمریکا و روسیه، به جهان اسلام به بهانه مبارزه با تروریزم به اختصار مطالبی را بیان داریم.
بدین جهت گزیدههائی از کتاب صلاح الدین الایوبی نوشته الدکتور علی محمد الصّلابی ۲۰۰۸ م را ترجمه و نقل مینمایم. امید که گامی باشد در راستای روشنگری اذهان عمومی بویژه جوانان مسلمان نسبت به اوضاع و احوال سیاسی مه آلود و رسانه ساخته کنونی جهان اسلام. آنچه این دوره از جنگها را از جنگهای صلیبی کلاسیک ۱۲۹۱ – ۱۰۹۶ م [اگر تعبیر درستی باشد] متمایز میسازد، حضور و مشارکت برخی از کشورهای اسلامی، در جبهه دشمنان اسلام میباشد و این قضیه فراوان مایه تأسف و نگرانی است.
ریشههای تاریخی صلاح الدین ایوبی جنگهای صلیبی- لازم به یادآوری است که جنگهای صلیبی میان مسلمانان و مسیحیان غربی و دیگران در پایان قرن پنجم هجری شروع شده و در آخر قرن هفتم پایان نیافته است. بلکه این حملهها زنجیرهای از کشمکشهای طولانی را در بر میگیرد که با ظهور اسلام آغاز نشده و به اشکال گوناگون و مستمر، تا عصر حاضر ادامه مییابد و چندین محور را شامل میگردد.
اول- حکومت بیزانس [امپراتوری روم شرقی] - تحرکات ضد اسلامی دولت بیزانس به عصر رسالت و از سال پنجم هجری از طریق جنگهای دومه الجندل و ذات السلاسل و مؤته و تبوک و لشکر اسامه بن زید بر میگردد. که این دولت از ناحیه اسلام در جنوب مرزهای خود احساس خطر میکرد.
دوم- اسپانیان [اندلس] از همان آغاز شاهد حملات شدید و پی در پی نظامی از ناحیه شمال بود که سرانجام به سقوط آخرین پایگاه اسلامی یعنی سرزمین غرناطه در سال ۸۹۷ هجری به دست مسیحیها منجر گردید.
سوم- جنبش صلیبی- در حقیقت به عنوان واکنش مسیحیت در برابر اسلام، به آغاز اسلام و خروج مسلمانان از شبه جزیره عربستان و برخورد آنان با دولت بیزانس بر میگردد و از ۶۹۰ تا ۴۸۸ ﻫ / ۱۲۹۱-۱۰۹۵ م ادامه مییابد و مورخان مسلمان عنوان نهضت استعماری- صلیبی بدان میدهند که در اروپای غربی شکل گرفت و به صورت تهاجم مسلحانه به سرزمینهای اسلامی در شام و عراق و آسیای صغیر [ترکیه] و مصر و تونس و شکست مسلمانان و بازپس گیری [اشغال] بیت المقدس، به اجرا درآمد.
چهارم- چشم طمع دوختن صلیبیها توسط اسپانیا و پرتغال و سپس انگلستان و هلند و فرانسه به سرزمینهای اسلامی زیر نام اکتشافات جغرافیائی.
پنجم- استعمار- سپس نوبت به تحرکات استعماری اروپائیان رسید که به دنبال انقلاب صنعتی به قصد فروش محصولات صنعتی خود و دست اندازی به مواد خام و دسترسی به نیروی کار ارزان قیمت، به سرزمینهای آسیائی و آفریقائی روی آوردند که تا دهههای اول قرن بیستم بیشتر ممالک اسلامی را درنوردیدند.
[درخصوص استمرار جنگهای صلیبی به چند مورد اشاره میکنیم]: هنگامی که فرمانده صلیبی انگلیسی [ژنرال ادموند آلنبی] در خلال جنگ اول جهانی [۱۹۱۷] [در نتیجه خیانت اعراب!] فاتحانه وارد بیت المقدس شد، گفت جنگهای صلیبی هم اکنون پایان یافت! اما فرمانده صلیبی فرانسوی [حین اشغال دمشق در سال ۱۹۲۰] در کنار قبر صلاح الدین چنین گفت، صلاح الدین ما برگشتیم.
[ژنرال موشه دایان وزیر جنگ اسرائیل در پایان جنگ شش روزه ۱۹۶۷ و شکست اعراب در اورشلیم گفت که جنگهای صلیبی هم اکنون پایان یافت. جورج بوش پسر رئیس جمهور آمریکا در جریان تجاوز به افغانستان صراحتاً به ادامه جنگهای صلیبی اشاره کرد.]، آنچه که در عراق و افغانستان و فلسطین میگذرد، دلیل درستی گفته ما است.
مهمترین علل و انگیزههای جنگهای صلیبی
اولاً- انگیزه جنگهای صلیبیهای دینی: جنبش بازگشت به دین در اروپای غربی در قرن دهم میلادی آغاز شد و در قرن یازدهم به اوج خود رسید و به تقویت موقعیت پاپ و برانگیختن حماسه دین در اذهان مردم اروپا منجر گشت.
در سخنرانی پاپ اوربان دوم در اجتماع کلیرمونت در فرانسه در سال ۴۸۸/ﻫ ۱۰۹۵ م چنین میخوانیم: «ای اروپائیان،ای ملت برگزیده خدا خبرهای نگران کنندهای از فلسطین به ما رسیده است که مردمانی لعین و دور از خدا بر سرزمینهای مقدس مسیحی در مشرق زمین مسلط شدهاند و اماکن مقدس را آلوده ساختهاند و … سپس عازم این ممالک شوید و از گناهان خود رهائی یابید.» حاضرین در پایان فریاد زدند، این اراده خداوند است و این فریاد مسیحیت برای نبرد با مسلمانان بود و صلیب را به عنوان شعار انتخاب کردند و بدین جهت به صلیبی معروف گشتند.
به جهت رعایت اختصار از توضیح انگیزههای سیاسی و اجتماعی صرف نظر و درخصوص انگیزههای اقتصادی به گفتههای پاپ اوربان اشاره میکنیم. «سرزمینی که شما در آن زندگی میکنید به سبب وجود کوهها و دریاهای اطراف برای ساکنین فضای تنگی را تشکیل میدهد و غذای شما را تأمین نمیکند و بدین سبب یکدیگر را به قتل میرسانید. در مقابل اورشلیم سرزمینی است پر از انواع نعمتها و میوهها و …» و جنگهای صلیبی راه تازهای را پیش پای اروپائیان گرسنه قرار میداد.
نتایج جنگهای صلیبی اول: اشغال فرات علیا و قسمت بالای شام شامل انطاکیه و سواحل شام یعنی طرابلس و بیت المقدس و صیدا و یافا و ازقلان و الجلیل و حبرون و نابلس و حیفا و …
علل موفقیت جنگهای صلیبی اول- ۱– فقدان وحدت سیاسی در جهان اسلام. ۲- نبرد قدرت در درون خاندان سلجوقی. ۳- نقش دولت فاطمی در ایجاد موانع در برابر جهاد ضد صلیبی. ۴- سقوط خلافت اموی اندلس [اسپانیا]. ۵- نقش مسیحیان موجود در سرزمین شام [به عنوان ستون پنجم دشمن]. ۶- موضع گیری برخی از امیر نشینان عرب. ۷- نابسامانی اوضاع اقتصادی. ۸- استبداد سیاسی. ۹- پرداختن برخی از فقهای امت به مسائل فقهی فرعی.
مرحله دوم احمد حکیمیجنگهای صلیبی- با سقوط امارت الرّها به دست مسلمین. فریادهای کمک خواهی اروپائیان به دربار پاپ یوجنیوس سوم فرارسید و او نیز از کنراد سوم امپراتور آلمانی و لوئی هفتم پادشاه فرانسه برای نجات فرنگیهای مشرق زمین از خطر مسلمانان یاری طلبید. پس سپاهیان دو کشور به سوی آسیای صغیر به حرکت درآمدند. سلطان مسعود امیر سلاجقه روم سپاه آلمانی را تارومار کرد، کنراد در این نبرد زخمی شد و به دست لشکرش کشته شدند. مشارکت فقها در این جنگ بسیار چشمگیر بود.
نتایج مرحله دوم جنگهای صلیبی عبارت بود از، بروز دشمن میان اروپائیان و امپراتوری بیزانس، درخشش ستاره نورالدین محمود حاکم حلب، درهم شکستن هیبت و قدرت صلیبیها.
وزارت صلاح الدین در مصر، در خلال حملات اسدالدین شیرکوه به مصر صلاح الدین شایستگی خود را در سپاه عمویش نشان داد. بعد از درگذشت شیرکوه، خلیفه [فاطمی] العاضد او را به وزارت برگزید. و به زودی به مراکز قدرت در مصر دست یافت. و سرانجام به حکومت فاطمیان در مصر پایان داد ۵۶۷ ﻫ.
اصل و نسب و خانواده صلاح الدین- صلاح الدین وابسته به خانواده و قبیلهای اصیل و شریف کرد معروف به «الرّوادیه» از اهالی شهرک «دوین» در آذربایجان و نزدیک مرز تفلیس ارمنستان میباشد. نسب ایوبیان به ایوب بن شادی بر میگردد.
ابن اثیر آنان را از شریفترین اکراد میشمارد. که هیچگاه بردگی را تجربه نکردهاند. کما اینکه نجم الدین ایوب پدر و اسدالدین شیرکوه عمومی صلاح الدین هنگامی که به عراق و شام آمدند، نه افرادی عادی بلکه از میزان بالائی از خبرگی در امور سیاسی و نظامی و اداری برخوردار بودند. هنگامی که شادی جد بزرگ آنان در قرن ششم هجری/ دوازدهم میلادی، پارهای مسئولیتهای اداری را در قلعه تکریت متعلق به بهروز خادم یکی از فرماندهان سلطان محمدبن ملکشاه سلجوقی عهده دار شد در صحنه سیاسی شرق اسلامی مطرح شدند.
صلاح الدین در سال ۵۳۲ ﻫ / ۱۱۳۷ م در قلعه تکریت دیده به جهان گشود. از عجایب روزگار اینکه در روز ولادت صلاح الدین مجاهد الدین بهروز و الی بغداد، نجم الدین ایوب و برادرش شیرکوه را به خاطر کشته شدن یکی از فرماندهان قلعه توسط شیرکوه مجبور به ترک شهر تکریت کرده بود، علت قتل کمک خواهی زنی بود که توسط فرمانده مزبور مورد آزار قرار گرفته بود. همان شب هر دو نفر همراه خانواده، به سوی موصل حرکت کردند. پدر به بهانه بدشگونی قصد کشتن فرزند را داشت، لیکن یکی از همراهان او را از این کار بازداشت و گفت که نوزاد گناهی ندارد و خدا میداند شاید در آینده پادشاهی بزرگوار و نامور شود.
صلاح الدین جنگهای صلیبی ۳در دامن خانواده پرورش یافت و از پدرش بزرگی را در سیاست آموخت و شجاعت را در نظامیگری از عمویش کسب کرد. و علوم عصر و درس فقه و حدیث و حفظ قرآن را نزد علمای بزرگ منطقه شام و جزیره و از جمله شیخ قطب الدین نیشابوری تلمذ نمود. و تحت تاثیر اخلاص سلطان نورالدین محمود زنگی قرار گرفت.
ویژگیهای اخلاقی سلطان صلاح الدین که او را در تحقق اهدافش یاری دادعبارتند از: شجاعت، سخاوت، وفاداری، گذشت و بردباری، عدالت و عفو و مردانگی، شدت، اعتماد به خداوند و علاقه وافر به جهاد و حرص نسبت به علم و تواضع.
در خصوص تواضع سلطان صلاح الدین به یک مورد اشاره میکنیم: هنگامی که تصمیم به احداث دیوار قدس و حفر خندق اطراف آن گرفت، شخصا سنگها را بر دوش حمل میکرد و همه از فقها و اغنیا و امرا و ضعفا از او پیروی کردند. صلاح الدین و جانشینان او در زمینه نشر فرهنگ اهل سنت در قاهره و اسکندریه و دمشق و حلب اهتمام فراوانی به خرج دادند.
در زمینه توسعه اقتصادی به کشاورزی و بازرگانی و پارچه بافی و صنایع نظامی اقدامات مهمی را انجام داد. توجه خاص به مراکز طبی و بیمارستانهای متعدد از جمله بیمارستانهای قاهره و اسکندریه و قدس و عکا مبذول داشت.
نتایج نبر حطین. این جنگ به عنوان جنگ سرنوشت ساز شناخته شده است. شکست حطین بزرگتر از یک مصیبت نظامی صرف بود و در حقیقت آغازی برای پایان وجود صلیبیها به عنوان پدیده شوم استعمار در قرون وسطا به حساب میآید. این پیروزی موجب بالا رفتن قدر و منزلت صلاح الدین شد و اعتماد به نفس مسلمانان را به آنان بازگردانید. نبرد حطین کلید فتح بیت المقدس شناخته شد. و این پیروزی هیبت صلاح الدین را در قلوب صلیبیها به شدت افزایش داد.
فتح بیت المقدس در نتیجه نبرد حطین منطقه بیت المقدس بیشتر توان نظامی خود را از دست داد. صلاحالدین عملا جنگ را در تاریخ ۲۱رجب ۵۸۳ ه/۲۶ سبتامبر۱۱۸۷ م آغاز کرد. و در روز جمعه ۲۷ رجب۵۸۳ ه/۱۱۸۷ م شهر تسلیم شد. و صلاح الدین وارد بیت المقدس شد و دستور داد بناها و مساجدی را که اشغالگران صلیبی تغیراتی در آنها داده بودند به حالت اصلی و اولیه برگرداند
در خصوص رفتار صلاح الدین لین پول نویسنده انگلیسی نوشت: به راستی فرصتی بود که پادشاهی مسلمان معنای گذشت را به مسیحیان بیاموزند. صلاح الدین در برابر تجمع همسران و دختران سوارکاران صلیبی کشته شده یا اسیر که خواستار گذشت شدند دستور داد آنانی که همسرانشان زنده هستند در صورت شناسایی آنان آزاد سازند. و آنانی که همسر و پدرشان کشته شده باشد، از خزانه مخصوص خود، به آنان کمک مالی نمایند.
صلاح الدین به تأسی از رفتار امیرالمؤمنین عمر (رض) در جریان فتح شهر، آثار و بناها احساسات مسیحیان را قویاً مورد احترام قرار داد. مورخان اروپائی مینویسند: این حقیقت در یادها میماند که عصر خونریزی و قساوت نتوانسته است انسان بزرگ و قدرتمندی مانند صلاح الدین را فاسد نماید.
پس از پاک سازی بیت المقدس اولین نماز جمعه در چهاردهم شعبان [۵۸۳ ﻫ] به امامت قاضی محی الدین بن الذکی برپا گردید.
جنگهای سوم صلیبی و وفات صلاح الدین
پادشاهان اروپائی اختلافات درونی را فراموش کردند و فراخوان پاپ را برای حرکت صلیبیها به سوی شام پاسخ مثبت دادند. فردریک بار باروسا امپراتور آلمانی به همراه ارتش این کشور به سوی قسطنطنیه حرکت کرد. سال ۵۸۵ ﻫ / ۱۱۸۹ م.
سال بعد امپراتور آلمان در ارمنستان در رودخانه غرق شد. صلیبیها عکا را محاصره کردند و با مقاومت شدید مدافعان روبرو شدند. در سال ۵۸۷ ﻫ / ۱۱۹۱ م فیلیپ اگوست و ریچارد شیردل پادشاهان فرانسه و انگلیس همراه لشکریان خود وارد عکا شدند و بدین ترتیب روحیه صلیبیها به شدت تقویت گردید. حملههای صلاح الدین بر ضد صلیبیها به نتیجه نرسید و سرانجام عکا سقوط کرد. قرار بود ساکنان شهر در برابر اسرای صلیبی نزد مسلمانان آزاد شوند. ولی صلیبیها به تعهدات خود عمل نکردند.
صلاح الدین اولین گروه اسرا را آزاد ساخت ولی طرف مقابل بند مخصوص را اجرا نکرد. ریچارد شیردل دستور داد سه هزار تن از اسرای مسلمان را در ۲۷ رجب ۵۸۷ ﻫ/ ۱۱۹۱ م دست بسته همزمان به قتل رساندند.
علل سقوط عکا: ۱- رسیدن نیروهای جدید صلیبی. ۲- استفاده صلیبیها از سلاحهای تازه و ادامه محاصره دریائی. ۳- نابسمانی و ضعف مدیریت امور مالی در ارتش صلاح الدین.
صلاح الدین برای دفاع از قدس تدابیری اندیشید. ولی واقعیت نشان میداد، که در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و [قاضی بهاء الدین] ابن شداد از این عجز آگاه شد و از او خواست که کارش را به خدا واگذارد. این مورخ او را در حال سجده نماز مشاهده کرد که اشک به شدت از چشمانش جریان داشت. و آن روز جمعه به سختی گذشت و خبر آوران گزارش دادند که صلیبیها پیشروی به سوی قدس را متوقف کردهاند.
نتایج جنگهای سوم صلیبی و حوادث مهم قبل از فوت صلاح الدین
۱-آرامگاه با بازگشت ریچارد شیردل به انگلیس بعد از صلح الرمله جنگهای سوم صلیبی به پایان رسید. و باری دیگر چنین لشکر عظیمی از اروپا به شرق اسلامی حرکت نکرد و فعالیتهای صلاح الدین هم متوقف گشت.
۲- تاریخ نویسان جنگهای سوم صلیبی را شکست خورده میشمارند، زیرا به هدف اصلی خود یعنی آزادی قدس از دست مسلمانان دست نیافت.
۳- این مرحله از جنگهای صلیبی به خاطر تفاهم بزرگ با مسلمانان با مراحل دیگر تفاوت فراوان دارد. روابط دو طرف علاوه بر ارسال میوه و برف برای ریچارد شیردل و حضور پزشک ویژه صلاح الدین بر بالین او در زمان بیماری، زندگی اروپائیان را به شرح زیر دچار دگرگونی ساخت.
الف- اینان علوم و معارف زیادی را از مسلمانان گرفتند و مطالبی را به آن افزودند.
ب- صنایع و هنرهای فراوانی را به اروپا بردند که در زندگی آنها از حیث صنعت و تجارت و هنر اثرات ژرفی را برجای نهاد.
ج- تأثیرات تمدن اسلامی بر تمدن غرب- رشد و پیشرفت تمدن غرب را در پی داشت و اگر جنگهای صلیبی اتفاق نمیافتاد، رشد تمدن اروپا آنقدر به تأخیر میافتاد که فقط خدا میداند. و خاورشناسان باانصاف، پیش از تاریخ نویسان مسلمان به این حقیقت اعتراف نمودهاند.
[گوستاو] لوبون فرانسوی میگوید: با وجود این هرگاه به نتایج درازمدت جنگهای صلیبی نگاه کردهایم اهمیت آنها بر ایمان روشن شده است. در حقیقت ارتباط دو قرنه غرب با شرق، مدتی که صلیبیها در سرزمینهای اسلامی به سر برده اند- مهمترین عوامل پیشرفت تمدن اروپا به شمار میآید.
اما شرق [جهان اسلام] در سایه مسلمانان از تمدن درخشانی برخوردار بوده است، ولی غرب در دریای وحشیگری دست و پا میزده است.
لیکن صلیبیها چیزی نداشتند که مسلمانان از آن استفاده ببرند. در واقع جاک دو فیتری اسقف صلیبی عکا مهاجمان را اینگونه توصیف میکند: «در میان آنها در سرزمین موعود به جز بیدینان و ملحدان و دزدان و زناکاران و آدم کشان و خائنان و خوشگذرانها و راهبان و روسپیها و هرزهها و فواحش کسی دیگری به چشم نمیخورد.»
بیماری و وفات صلاح الدین
صلاح الدین حین بازگشت از شکار با حجاج شام برخورد کرد و به خاطر از دست دادن این فرصت و محرومیت از آرزوی بزرگ با چشمان گریان از اوضاع و احوال مردم مکه جویا شد.
شب شنبه کسالت شدیدی را احساس کرد. تدابیر گوناگونی پزشکان ادامه یافت، سرانجام بعد از دوازده روز، پس از نماز صبح روز چهارشنبه بیست و هفتم صفر سال پانصد و هشتاد و نه هجری به معبود خود پیوست. رحمه الله علیه. به راستی مسلمانان از زمان از دست دادن خلفای راشدین به چنین مصیبتی دچار نشدهاند.
ابن کثیر میگوید: سپس مراسم سوگواری به مدت سه روز در مسجد اموی [دمشق] با حضور خاص و عام و رعیت و حکام برگزار گردید. گفته میشود به دستور قاضی الفاضل شمشیری را که صلاح الدین در جهاد و جنگ همراه داشت با او دفن کردند. به امید اینکه روز قیامت برآن تکیه زند تا به بهشت وارد شود. آنهم به پاس نعمتها و الطافی که از بابت شکست دشمنان و یاری دوستان نصیب او شده بود.
وصیت صلاح الدین به فرزندش ملک الظاهر- تو را به تقوای خدا سفارش میکنم، و اجرای دستورات خدا را از تو میخواهم، چراکه مایه رهائی است. و از ارتکاب به قتل پرهیز کن. و به رعایت احوال مردم و زیردستان توصیه مینمایم. و نیز به رعایت احوال امرا و فرماندهان و بزرگان دولت فرا میخوانم. آنچه را که به دست آوردهای تنها در سایه مهربانی و مدارا کسب کردهای. کینه کسی را به دل نگیرد. تو را از پایمال کردن حقوق مردم برحذر میدارم. زیرا این حقوق قابل گذشت نیست، مگر با رضایت طرف در حالی که خداوند بخشنده از حق خود گذشت خواهد نمود.
ماترک صلاح الدین
موجودی صلاح الدین بعد از فوت، بیش از یک دینار و سی و شش درهم یا به قولی چهل و هفت درهم طلا نبوده است. خانه و ملک و مزرعه و بستان و هیچ نوع املاکی از خود به جا نگذاشته است، هرچه داشت به عنوان هدیه و صدقه و بخشش و احسان به امرا و وزرا و دوستان و حتی دشمنان خود میبخشید.
به راستی مردم از درگذشت صلاح الدین متأثر شدند. حتی تاریخ نویسان اروپائی بر او درود فرستادند و عدالت و قدرت و بزرگ منشی و بخشندگی او را مورد ستایش قرار دادند، و از او به مثابه بزرگترین شخصیت دوران جنگهای صلیبی قدردانی به عمل آوردهاند. بدون شک درگذشت صلاح الدین خسارت عظیمی برای جبهه متحد اسلامی به شمار میآمد.
پایان ترجمه و تلخیص یادآور میشود
در صفحات گذشته مطالب داخل کروشه [] از نویسنده این سطور میباشد.
باری بمب افکنیها و موشک بارانهایی جاری دولتهای مسیحی در ابعاد خود در تاریخ جنگها بیسابقه است و برخلاف آنچه که ادعا میشود، بیشتر از افراد وابسته به گروههای افراطی، خانهها و مدارس و کشتزارهای مردم و زیرساختهای اقتصادی کشورها و افراد غیرنظامی و غالباً زنان و کودکان مسلمان را هدف خرابی و نابودی و کشتار جمعی قرار میدهند.
دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا در جریان تجاوز سال ۲۰۰۳ به عراق گفته بود که «عراق» را پنجاه سال به عقب بر میگردانیم و چنین کردند. امروز نیز همین اهداف پلید را دنبال میکنند. و بدینگونه عقدهها و دشمنیهای عمیق و تاریخی خود را به نمایش میگذارند.
کردارهای خشونت آمیز و بیرحمانه افراد وابسته به گروههای افراط گرا و کشتن افراد بیگناه که به هر حال به اسلام نسبت داده میشود. با قرآن و سنت و آموزههای اصیل اسلامی همخوانی و سنخیتی ندارد. بلکه از کج فهمی و عدم درک درست متون معتبر اسلامی و تفسیر به رأی ناشی میشود.
روشن است که در این گونه موارد داوریهای دور از انصاف و یا مغرضانه را نیز نمیشود نادیده گرفت. اقدامات تروریستی و خارج از موازین و معیارهای انسانی، از هر طرف که باشد توجیه ناپذیر است. اما در عین حال همه اقدامات عدالت خواهانه و حق طلبانه انسانهای ستم دیده و از آن جمله مقاومت مشروع ملت فلسطین در برابر اشغالگری ۶۷ ساله را نباید به نام جنگ یا تروریزم محکوم و سرکوب کرد. و از آن سو کشتار روزانه دهها تن زن و کودک و سالمند مسلمان و نیز بمباران وحشیانه خانهها و بیمارستانهای آنها را زیر عنوان دفاع از امنیت و تمدن و دموکراسی مورد توجیه و تحسین قرار داد.
چند ماه پیش مطالبی زیر عنوان «ریشههای افراط گرائی» به همین قلم در سایت «پاوه پرس» انتشار یافت و در آن آمده بود که جنگ افروزی، تجاوزگری، غارتگری، تاراجگری، بیعدالتی، تبعیض، تحقیر، توهین، نژادپرستی، فقر و محرومیت و … از عوامل افراط گرائی به شمار میآیند.
قدر مسلم آن است که انسانها صرفنظر از دین و هدف و مرام، خواستها و حرف هائی برای گفتن دارند. انکار واقعیتها و نشنیدن این حرفها و حذف فیزیکی صرف این انسانها، بدون لحاظ کردن انگیزهها و ریشههای اعمال آنها مبارزه با معلول به جای علت است و منطقاً به نتایج مطلوب نخواهد رسید.
تجربه نشان داده است که این روشها تاکنون نتایج عکسی به بار آورده است. و هرگاه گروه تندروی را سرکوب کردهاند. گروههای دیگری و البته با تندروهای بیشتری وارد میدان شدهاند. اما سخنی درخصوص سود و زیان عملکرد گروههای افراطی برای طرفین مناقشه، در واقع وجود و اقدامات این جماعتها برای دولتمردان غربی به مثابه مائده آسمانی به شمار میآید. چراکه این وضعیت موجب شده است آنان تمامی اختلافات درونی خود را کنار بگذارند و در مقابل به اصطلاح دشمن مشترک، ضمن مظلوم نمائی وارد عرصه پیکاری بیامان شوند.
بازارهای بسیار پررونقی را برای فروش تسلیحات انبار شده خود به دست آورند و در سرزمین دشمن آنها را آزمایش کنند. در کشورهای خود فضای امنیتی را حاکم گردانند و به ناحق به رواج پدیده خود ساخته اسلام هراسی Islamo- phobia بپردازند. در مقابل برای مسلمانان، بلای آسمانی به حساب میآید. زیرا سبب بروز هرچه بیشتر اختلافات درونی و جنگهای داخلی و برادرکشیهای خونین شدهاند. جو تنفر و بدبینی را بویژه در بین جوانان نسبت به اسلام حاکم کردهاند. و این شرایط دست حکام مستبد و خودکامه را برای ایجاد ترس و وحشت و سرکوب هرچه بیشتر مردم بازتر ساخته است.
و سخن آخر اینکه جنگهای کنونی دنیای مسیحیت علیه جهان اسلام هر عنوانی که به آن داده شود، ادامه و استمرار جنگهای صلیبی است. ولو شیفتگان غرب را از این ارزیابی خوش نیاید! و دریغ و صد دریغ که در این نبرد جای صلاحالدین خالی است.
نظرات