محسن آرمین
امروز: اگر در بررسی جایگاه آزادی در اسلام به جستجوی کاربرد لفظ آزادی و یا معادلهای آن در متون اسلامی بسنده کنیم راه خطا رفتهایم، آزادی یک مفهوم و مقوله جدید است بنابراین در بررسی نسبت دین و آزادی به مفهوم جدید نباید خود را محدود به بحث واژه شناسی کنیم. به گزارش سایت امروز محسن آرمین که به مناسبت روز آزادی بیان در انجمن اسلامی دانشجویان پردیس دانشکدههای فنی با موضوع نسبت "اسلام و آزادی از نظر قرآن" سخن میگفت،با بیان این مطلب تاکید کرد: در گذشته آزادی در معنایی متفاوت با معنای جامعه شناختی و امروزین آن نبود. این واژه در زبان فارسی و عربی عمدتاً به دو معنای حقوقی یعنی آزادی در برابر بردگی و معنای اخلاقی یعنی آزادگی و شرافت و بزرگی به کار رفته است.
وی با بیان اینکه در اندیشه فلسفی و کلامی اسلامی از منظر مباحث هستی شناسی به آزادی تاکید بسیار شده است، تصریح کرد: بحث جبر و اختیار و اینکه انسان آزاد یا مجبور است در واقع رویکردی هستیشناسانه و آنتولوژیک به مقوله آزادی است و متاسفانه در اندیشه فلسفی اسلامی مباحث مربوط به آزادی به مباحث آنتولوژیک محدود ماند و به حوزه جامعه وارد نشده است.
آرمین در عین حال ریشه بحث مربوط به جبر و اختیار را با مباحث سیاسی مرتبط دانست و گفت: میتوان رد پای آزادی به معنا و مفهوم جدید آن را در تاریخ و مراحل آغازین پیدایش بحث جبر و اختیار جستجو کنیم. مقوله جبر و اختیار ریشههای سیاسی و اجتماعی دارند. این مقوله به عنوان یک بحث کلامی و در سطحی گسترده برای اولین بار این مساله در زمان حکومت بنیامیه مطرح شد. چرا که خلفای بنی امیه میکوشیدند ایدئولوژی جبر را در جامعه برای توجیه دیکتاتوریشان ترویج کنند. یعنی آنان از اندیشههای دینی برای تقویت جبرگرایی سوء استفاده میکردند.
وی افزود: ادامه یافتن حکومت و دیکتاتوری بنیامیه باعث شد که بحث آزادی به جنبههای کلامی محدود و جنبههای سیاسی و اجتماعی آن مسکوت بماند.
این استاد دانشگاه با اشاره به مدینه فاضله فارابی گفت: فارابی در کتابهای مدینه فاضله و السیاسـة المدنیة خود چند نظام اجتماعی را برمیشمارد که یکی از آن نظامها "مدینه فاضله" است که از نظر او نظام مطلوب و آرمانی محسوب میشود. وی در عین حال از نظامی دیگر نزدیک به مدینه فاضله یاد میکند که میتواند زمینه نظام اجتماعی مدینه فاضله شود. وی نام این نظام را "مدینة الاحرار است". و معتقد استمردم در این نظام آزاد هستند و هیچ کس بر دیگری سلطه ندارد و همچنین حاکم این مدینه خدمتگذار مردم محسوب میشود و وظیفه گسترش و تامین آزادی مردم را بر عهده دارد. استفاده از واژه حر در نام این نظام اجتماعی توسط فارابی بسیار مهم است . در واقع اصطلاح مدینهالاحرار به روشنی حاکی از آن است که فارابی لفظ حر و احرار را در معنایی بسیار نزدیک به معنا ی امروزی آن به کار برده است
آرمین با بیان اینکه اگر در بررسی جایگاه آزادی در اسلام به جستجوی کاربرد لفظ آزادی و یا معادلهای آن در متون اسلامی بسنده کنیم راه خطا رفتهایم، آزادی یک مفهوم و مقوله جدید است بنابراین در بررسی نسبت دین و آزادی به مفهوم جدید نباید خود را محدود به بحث واژه شناسی کنیم.
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب در ادامه با بیان اینکه میتوان برای تبیین نسبت میان دین و آزادی و یا دین و دموکراسی به سراغ قرآن رفت و دید آموزهها و تعالیم این متن دینی با آزادی سازگاری دارد یا خیر. در این زمینه به عنوان مثال در تبیین موضوع آزادی عقیده که یکی از مباحث مهم در بحث آزادی و دموکراسی است بهترین راه مطالعه گزارشی است که قرآن درباره تعامل پیامبران با کفار و مسلمین بیان میکند. آیا پیامبران ملزم بودند همه را به پذیرش پیام وحی و رسالت خود وادار کنند؟ اگر در این بررسی به این نتیجه برسیم که پیامبران وظیفه اکراه و اجبار مردمان را در پذیرش پیام وحی بر عهده داشتند در این صورت باید بپذیریم که آزادی و دین یا دستکم آزادی عقیده و مذهب با اسلام تعارض دارد.
آرمین با اشاره به اینکه پیامبران در دعوت خود اجازه تحمیل عقیده نداشتند، ادامه داد: قرآن میگوید انسان مختار است که دعوت پیامبران را بپذیرد یا نپذیرد. البته مسولیت این انتخاب و آزادی را نیز باید بپذیرد و در برابر پروردگار خویش پاسخگو باشد.
وی با اشاره به آیهی« لو شاء ربک لآمن من فی الارض جمیعا» ،گفت: همه مفسران در تفسیر این آیه گفتهاند که خداوند از انسانها ایمان از سر اختیار و آزادی را خواسته است.
وی در خصوص بحث ارتداد نیز گفت : در بحث ارتداد نمیتوانیم به گونه ای سخن بگوییم که گرفتار معیار دوگانه در نظر و عمل بشویم. نمیتوان تغییر دین را در پذیرش اسلام مطلوب بدانیم اما از اسلام به دین دیگر را موجب مرگ. اگر همه ادیان همینگونه عمل کنند دیگر ارشاد و هدایت و تبلیغ بلاموضوع میشود. وی با اشاره به آیاتی در مورد ارتداد و تاکید بر این نکته که در قرآن هیچ اشاره ای به مجازات دنیوی مرتد نشده است، توضیح داد: بسیاری از عالمان و مفسران بزرگ قرآن معتقدند حکم ارتداد حکمی سیاسی است و نه شرعی. یعنی در گذشته و در دوران صدر اسلام که صف بندیهای سیاسی و دینی کاملا بر یکدیگر منطبق بوده و خروج از دین به معنای اعلام مخاصمه و پیوستن به جبهه دشمن بوده است. مجازات مرگ برای مرتد به عنوان حکمی سیاسی از سوی حکومت قابل توجیه بوده است
از این رو برخی از متفکران و عالمان مسلمان معتقدند که مرتد به معنایی که در گذشته مطرح بوده است به هیچ وجه به معنای تغییر و انتخاب دین اگر چه از سر خطا و نا آگاهی نیست.
نظرات