اشاره: آغاز جام جهانی فوتبال رخدادی است بی‌نظیر که با قدرت بالای تأثیرگذاری‌اش، ارتباطات اجتماعی مردم در سراسر دنیا را تحت تأثیر قرارمی‌دهد. انگار جشن و مراسم باشکوهی است که نمایندگانی از همه کشور‌ها باشور و هیجان وصف‌ناپذیری درآن شرکت می‌کنند. راستی در این فوتبال چه رازی نهفته است که مردم اقصی نقاط دنیا را این چنین شیفته و مجذوب خویش ساخته است؟ جام جهانی ۲۰۱۴برزیل فرصتی بود برای پرداختن به فوتبال و کارکردهای متنوع و چند وجهی‌اش در زندگی انسان امروز. یادداشتی که تقدیم مخاطبان عزیز می‌گردد بنا دارد بەطور اختصار، به این موضوع بپردازد. 

با آغاز رقابت‌های جام جهانی، تب فوتبال بالا می‌گیرد و تمام نگاه‌ها در سراسر دنیا به این بزرگ‌ترین رخداد ورزشی معطوف می‌شود. امروزه فوتبال به شهادت بسیاری از جامعه‌شناسان، سیاستگذاران و برنامەریزان، پدیدەای است فرا‌تر از یک ورزش صرف، بلکه با داشتن کارکردهای چند وجهی‌اش دل بسیاری از انسان‌ها را صرف نظر از جایگاه و موقعیت اجتماعیشان، چه بی‌محابا ربوده است! فوتبال و جام جهانی‌اش دارای آنچنان جذابیتی است که «حسن روحانی» رئیس جمهور ایران را تا پاسی از شب جهت پیگیری نتیجەی تیم ملی با رقیبش نیجریه درپای گیرنده‌های تلویزیونی نگاه می‌دارد و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان توسعەیافته را به استادیومی در برزیل می‌کشاند تا با حضورش به تیم ملی کشورش انرژی و روحیەی مثبت ببخشد. پس جا دارد از خودمان بپرسیم راز جذابیت فوتبال در کجای این ورزش نهفته است؟ 

واقعیت این است که فوتبال بعنوان پدیده‌ای اجتماعی دارای کارکردهای گوناگونی است که در این مجال به زوایایی از این پدیده اشاره‌ای خواهیم داشت. 

1-فوتبال مختص طبقه اجتماعی خاصی نیست: 

اگر نگاهی به ورزش‌های متداول امروز جهان بیندازیم متوجه خواهیم شد که غالب ورزش‌ها تابع ظروف، امکانات و شرایط خاصی است که بدون فراهم شدن آن شرایط، انجامش ممکن نخواهد بود. ورزش‌هایی امثال اسکی، ورزشهای آبی، تیراندازی، سوارکاری و... تابع تحمل هزینه‌ها و فراهم‌سازی امکاناتی است که به دلایل عدیده‌ای من جمله هزینه‌های بالا و شیک بودن این قبیل ورزش‌ها، عملاً خانواده‌هایی با درآمد ضعیف از آن محروم‌اند. اما ورزش فوتبال با صرف کمترین هزینه و امکاناتی در دسترس همگان قرار دارد و همه هرگاه اراده کنند می‌توانند بدان بپردازند. همین خاصیت است که باعث می‌شود بزرگ‌ترین ستارگان فوتبال جهان یعنی «په له» و «مارادونا» از محله‌هایی فقیرنشین در برزیل و آرژانتین برخیزند و روزی به اوج شهرت، درآمد و قدرت برسند. در واقع شگفتی فوتبال همین جاست که بچه‌ای خیابانی به واسطه هنرنمایی پا‌هایش این مجال را خواهد یافت که به یک «تحرک اجتماعی» شگرفی برسد و بتواند طبقه اجتماعی‌اش را دستخوش تحول اساسی نماید. این است که زندگی ستارگان فوتبال بسیار مورد توجه اهل هنر و سینماست و سوژەای است که کارگردانان بزرگ می‌توانند آن را خمیرمایه‌ی خلق آثار هنری و سینمایی خویش نمایند. 

2-فوتبال ورزشی جمعی است: 

 می‌گویند بزرگ‌ترین درد بی‌درمان زندگی مدرن امروز درد «تنهایی» است که به مرور منجر به افسردگی و سایر اختلالات روانی در افراد می‌گردد. ورزشهای جمعی و من جمله فوتبال، انسان تنهای امروز را به عمق زندگی جمعی و گروهی می‌کشاند. اگر نگاهی به شکل سازماندهی این ورزش بیندازیم می‌بینیم که فوتبال فعالیتی است فوق‌العاده جمعگرا. مجموعه‌ای از بازیکنان‌اند که باهم می‌توانند یک تیم ورزشی را تشکیل دهند. این تیم با گردآوری استعدادهای متنوع تک‌تک افراد از دروازه‌بان گرفته تا دفاع و هافبک و فوروارد می‌تواند به اهداف تاکتیکی و استراتژی‌هایش در یک مسابقه دست پیدا کند. ما امروز شاهد وجود «سبک‌ها و فلسفه‌ها» ی مختلفی در باشگاه‌های مطرح فوتبال جهان هستیم که باشگاهی مانند منچس‌تر یونایتد انگلیس را از بایرن مونیخ آلمان متمایز می‌سازد. بنابراین فوتبال ورزشی جمعی است که با متصل شدن شبکه‌ای از مدیران، مربیان، بازیکنان، فلسفه‌ها و فرهنگ‌های خاص باشگاه داری، سبک‌ها و الگو‌های منحصربه فرد بازی، امور تدارکات و پشتیبانی، رسانه‌ها و مطبوعات حامی، تماشاگران و کانون‌های پرشور هواداران می‌تواند در دنیای امروز در مستطیل سبز میلیون‌ها نفر را به ساق پای یک بازیکن فوتبال خیره نماید و ایشان را سرگرم نماید. فوتبال در اهداف و نتایجش هم معطوف به جمع است بدین معنا که اگر بخشی از این شبکەی وسیع و پیچیده اجتماعی که خالق «فوتبال مدرن» امروز‌اند نتواند به هر دلیلی رسالت و مسئولیت خویش را به نحو احسن به انجام برساند، این ضعف‌ها و کاستی‌ها در نتایج رقابت‌های حساس به اشکال گوناگون خودنمایی خواهد کرد. پس در شبکه اجتماعی همچون فوتبال سرنوشت‌ها زنجیروار به هم گره خورده است و فردیت‌ها تا زمانی مشروعیت خواهد داشت که به تحقق اهداف و آرمان‌های جمعی یاری رساند. 

3-فوتبال با تربیت و پرورش استعداد‌ها عجین است: 

 این ورزش از نظم، نظام و قواعد خاصی پیروی می‌کند که محوریت آن را بازیکنان تشکیل می‌دهد. بازیکنی در فوتبال موفق می‌شود که: 

- انگیزه بالایی برای رشد و پیشرفت داشته باشند و با سختکوشی کیفیت خودش را در رقابت‌ها در سطح قابل قبولی حفظ نماید. 

- از نظم و دیسیپلین کافی در کارش برخوردار باشد و ساعات خواب، استراحت و تمرین را به خوبی رعایت نماید. 

- همواره در معرض یادگرفتن و آموزش مستمر قرار داشته باشد. 

- روحیەی اطاعت و فرمانبرداری در برابر مربیانش را داشته باشد و همواره مانند سربازی که در جبهه جنگ است، گوش به فرمان فرمانده (مربی) ‌اش باشد. 

- روحیه شکست‌ناپذیری و اعتماد به نفس بالایی داشته باشد و بتواند هم ظرفیت پیروزی داشته باشد و هم در شکست‌ها از لحاظ روحی به سرعت ریکاوری شود. 

- به قوانین ومقررات حاکم بر دنیای فوتبال پایبند باشد وهمواره با مربیان، بازیکنان که همکارش هستند، تماشاگران و هواداران، داوران و رسانه‌ها برخورد شایسته‌ای داشته باشد. 

- اصول اخلاقی و بازی جوانمردانه را همواره سرلوحه کارش قرار دهد و مراقب افتادن در خطوط قرمز فساد ازجمله تبانی درزمین فوتبال و یا کم‌فروشی باشد و اخلاقیات را درهمه حال رعایت نماید. این تنها نمونه‌ای از اصول تربیتی است که بازیکنان فوتبال جهت رسیدن به موفقیت باید مرحله به مرحله آن را طی نمایند. بسیار بوده‌اند بازیکنان بااستعدادی که به واسطه عدم داشتن روحیه سمع و طاعه و درگیری با مربیان، در ‌ه‌مان گام‌های اول برای همیشه از صحنه فوتبال محو شدند. بوده‌اند بازیکنانی که بسبب مصرف مواد نیروزا و سرپیچی از قوانین ورزشی مادام العمر از رقابت‌های ورزشی محروم شدند. این نشانگر این است که تربیت از اصول اساسی موفقیت در فوتبال است و بدون حاکم بودن یک فلسفه پویای تربیتی، استراتژی‌های تعریف شده، مربیان مجرب و کارآزموده، الگوهای ورزشی توسعەیافته، نمی‌توان بازیکنانی را تربیت نمود که همانند زین‌الدین زیدان، لیونل مسی و کریستیانو رونالدو به تمام افتخارات در ورزش پرطرفدار فوتبال برسند. نباید فراموش کنیم که کم نبوده‌اند استعدادهای نادری که بخاطر محروم بودن از مربیان مجرب و ماهر هیچگاه به شکوفایی نرسیدند و حسرت به دل عرصه‌ی ورزش را ترک کردند. 

4-فوتبال انسجام ملی وهمبستگی اجتماعی را تقویت می‌کند: 

 بازی تیم ملی ایران در برابر آرژانتین در همین جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل گواهی است بر این مدعا که می‌شود «زبان فوتبال»، جامعه‌ی متنوع و متکثر ایران با تمام اقوام، مذاهب، زبان‌ها و گرایش‌های ایدئولوژیک و سیاسی متفاوت و حتی متعارض را دور هم گرد آورد و همه بتوانند ساعتی اختلاف‌ها و جنگ منافع را کنار بگذارند و با تمام وجود و با دلی عاری از کینه و حسادت‌ها و رقابت‌های معمول، فقط به تیم ملی فوتبال کشورشان در جام جهانی بیندیشند. این روحیه انسجام وهمبستگی که فوتبال می‌تواند هرازگاهی به بدنه جامعه تزریق نماید شاید نتوان با میلیارد‌ها دلار پول و سال‌ها وقت و زمان، بازتولید نمود. اما مردم ایران در شبی به این خودآگاهی و همبستگی اجتماعی رسیدند که تیم ملی‌اشان درعین شایستگی، در مقابل ستارگان تیم ملی فوتبال آرژاتنین در ثانیه‌های پایانی تن به شکست دادند. شاید تنها فوتبال باشد که حتی شکست‌ها و اشک‌ها و حسرت‌هایش پیام‌آور وحدت و یکی شدن و سرنوشت مشترک و انسجام ملی گردد. بازی خوب ایران مقابل آرژانتین در مجموع این پیام را به جامعه انتقال داد که حتی نیروهای اپوزیسیون خارج‌نشین و منتقدان داخلی حاکمیت و اقوام و مذاهب ناراضی داخلی هم با وجود تفاوت‌ها و اختلافات، حول محوری به نام تیم ملی فوتبال که نماد وحدت و غرور ملی کشور است، می‌توانند توافق کنند و گرد هم آیند. پس اگر اراده‌ای در میان باشد، اعضای جامعه‌ی کثیرالمله‌ی ایران می‌توانند همزیستی مسالمت‌آمیز را با هم تمرین کنند و اختلافات خویش را نه با خشونت، جنگ و دعوا، بلکه با توافق، تحمل و مدارا مرتفع نمایند. 

5-فوتبال مدرسه روابط عمومی است: 

 فوتبال این امکان را به کشور‌ها می‌دهد که همواره تیم ملی خویش را در تورنمنتهایی همچو جام جهانی که بالا‌ترین سطح در این ورزش است، ببینند. خوب همین حضور فرصت مناسبی برای مردم جهان فراهم می‌سازد که به بهانه فوتبال با هم ارتباط برقرار سازند و بیشتر با فرهنگ جوامع یکدیگر آشنا شوند و بتوانند با صلح و آشتی در کنارهم زندگی آسوده و فارغ از جنگ و جدال‌های سیاسی را تجربه نمایند. جام جهانی فوتبال مرزهای سیاسی و جغرافیایی ساختگی و قراردادی کشور‌ها را به راحتی دور می‌زند و در مستطیل سبز در جستجوی صلح، آشتی و روابط انسانی بهتر است. امروزه کشورهای توسعه یافتەی دنیا همچون آلمان و ایتالیا همزمان با جام جهانی و در کشور محل برگزاری مسابقات، به دایرنمودن نمایشگاههایی جهت معرفی و تبلیغ فرهنگ خود در میان سایر مردم جهان اقدام می‌کنند. براستی در این مقوله جای بسی تأمل است که کشورهای توسعەیافتەی امروز، چه نگاهی به فوتبال دارند و چه بهرەبرداری‌هایی از این فرصت‌ها در جهت انتقال و ترویج فرهنگ و تمدن خویش می‌نمایند. 

6-فوتبال می‌تواند کارکرد دیپلماتیک داشته باشد: 

در تاریخ سیاسی دولت –ملتهای امروز اتفاق افتاده که از طریق ورزش، زمینه‌ای برای رفع اختلافات و بهبود روابط دو کشور متخاصم فراهم گردیده است. ازطرفی کشوری مانند آرژانتین که روزی مستعمرەی انگلستان بوده، در سال ۱۹۸۶این فرصت برایش فراهم می‌شود که با حذف انگلستان، آن هم توسط بازیکن افسانەای‌اش یعنی «دیه گو مارادونا» و جالب‌تر اینکه با دست و به دور از چشمان داور، موجبات حذف انگلیس از اینجام معتبر را فراهم سازند و مردمش این برد را مرهمی سازند بر روی سال‌ها تحقیر، ظلم، استعمار و بهرەکشی بریتانیای کبیر از کشورشان آرژانتین. 

7-فوتبال امروز صنعت است: 

 فوتبال امروز چیزی فرا‌تر از ورزش است و عامل رشد و توسعه‌ی کشورهاست. در جام جهانی سال ۲۰۰۶ آلمان، تمام هتل‌های این کشور، سه ماه قبل از آغاز جام جهانی، توسط تماشاگران و هواداران تیم‌ها رزرو شد. در طی برگزاری این مسابقات نزدیک به ۲میلیون توریست از این کشور دیدن کردند و برای ۲۰هزار نفر از مردم شغل موقت ایجاد شد. کار‌شناسان اقتصادی از افزایش نرخ رشد ناخالص ملی آلمان در نتیجه برگزاری جام جهانی فوتبال در این کشور خبر دادند. پس از برگزاری مسابقات درآمد این کشور از محل صنعت جهانگردی به ۴۰۰ میلیون دلار رسید و ۵۰هزار فرصت شغلی جدید هم در کشور ایجاد گردید. بنابراین کشورهای توسعه یافتەی دنیا و حتی کشورهای درحال توسعه به فوتبال بعنوان فرصتی برای کسب درآمد و رشد تولید ناخالص ملی می‌نگرند به گونه‌ای که حتی در آفریقای جنوبی درحین برگزاری جام جهانی در این کشور عبارتی تحت عنوان «حالا وقتشه» به ادبیات اقتصادی آنان اضافه گردید و نمایانگر این است که کشور‌ها امروزه به صنعت فوتبال بعنوان فرصتی در راستای رشد و توسعەی اقتصادی نگاه می‌کنند. 

در این میان نقش رسانه‌ها در بازتاب اخبار و رویدادهای ورزش پرطرفدار فوتبال را نباید از یاد برد. امروزه شبکه‌های بزرگ تلویزیونی و ماهواره‌ای با برخورداری از جدید‌ترین تکنیک‌های روز تصویربرداری به پوشش کامل تصویری رقابت‌های جام جهانی و لیگ‌های معتبر اروپایی می‌پردازند و خبرگزاری‌های معتبر بین‌المللی، لحظه به لحظه اخبار فوتبال را به سمع و نظر میلیون‌ها هوادار این رشته ورزشی در سراسر دنیا می‌رسانند و جذابیت آن را دوچندان نموده‌اند. 

این‌ها مجموعه عواملی هستند که موجبات گسترش و توسعه‌ی فوتبال در زندگی مردم را فراهم نموده‌اند و روز به روز آن را بیشتر با زندگی روزمره انسان‌ها عجین ساخته‌اند. 

البته بحث درباره فوتبال مجال بیشتر می‌طلبد، اما ما اینجا به همین مختصر اکتفا می‌کنیم. امید است این مقوله مورد توجه تمام نهاد‌ها، تشکل‌ها، برنامەریزان و سیاستگذارانی قرار گیرد که به شکلی از اشکال می‌توانند از فوتبال و جذابیت‌هایش در زمینه‌های تربیتی، اجتماعی، اقتصادی و روابط عمومی بهرەبرداری نمایند.