در حال حاضر آنچه فقدان و غیبت آن در درگیری‌های اخیر بین روسیه و اوکراین مشهود است عدم بهره‌گیری روسیه به عنوان کشور مهاجم از شیوه عملیات و جنگ روانی و نرم است. روسیه با دستپاچگی و عصبانیت فاقد دوراندیشی و خردورزی در باتلاقی افتاد که حلقۀ گمشدۀ آن عدم بهره‌گیری از قدرت جنگ نرم است. پوتین نه افکار عمومی جهان، نه افکار عمومی اوکراین و نه افکار عمومی کشور خود را برای این تهاجم آماده نکرده بود.  

قدرت نرم (soft power) تهدید نرم و جنگ نرم نوعی عملیات روانی و تبلیغاتی است که در زمان‌های گذشته و همراه با جنگ‌ها و درگیری‌ها در قالب شایعه، دروغ پراکنی و پایین آوردن روحیه حریف و دشمن بکار گرفته می‌شد.

در دوره معاصر، جوزف نای استاد دانشگاه ‌هاروارد در کتابی با عنوان «قدرت نرم، شیوۀ موفقیت سیاست‌های جهانی» این نظریه را به شکل تئوریک بسط و توسعه داد. به تعبیر وی قدرت و یا تهدید نرم مجموعه تحرکاتی است که از سوی کشور مهاجم موجب تغییر هویت فرهنگی و الگوی رفتاری نظام سیاسی متخاصم می‌شود.

برد شیوه‌های عملیات روانی و جنگ نرم و تلفات و خسارت‌های جانی و مالی آن به مراتب کمتر از جنگ‌های فیزیکی است با این حال ماندگاری و ثبات آن نیز پایدار و ریشه‌دارتر است. شاید انقلاب‌های رنگی که هر از گاه در گوشه و کنار جهان شاهد آن هستیم بر گرفته از شیوه‌های عملیات روانی در راستای تغییر ماهیت رژیم‌ها و تغییر ایدئولوژی آنهاست.

در دوران مدرن و در فضای مجازی و سایبر قدرت و برد جنگ‌های نرم بیش از جنگ‌های فیزیکی و ابزارهای نظامی است. حتی اگر بنا باشد جنگ‌های فیزیکی و سخت افزاری اتفاق بیفتد لازم است قبل از آن جنگ نرم در قالب تبلیغات، اقناع، شیوه‌های روانی، تضعیف ماهیت فرهنگی و ایدئولوژی طرف مقابل و تخریب هویت فرهنگی و نهایت متقاعدسازی افکار عمومی جبهه مقابل انجام شود.

بنظر می‌رسد حملاتی که از سوی غرب به رهبری آمریکا به عراق و افغانستان و نیروهای القاعده در حادثه یازده سپتامبر رخ داد عملیات و جنگ روانی در آن نقش بسزایی داشت. بطوری که به شیوه اقناع و متقاعد سازی افکار عمومی جهان و کشور متخاصم را آماده جنگ‌های فیزیکی کردند تا حدی که مردم، این جنگ‌ها را نجات بخش و موجب رهایی خود از چنگال دیکتاتورهای مسلط بر کشور و جامعه خود می‌دانستند.

در حال حاضر آنچه فقدان و غیبت آن در درگیری‌های اخیر بین روسیه و اوکراین مشهود است عدم بهره‌گیری روسیه به عنوان کشور مهاجم از شیوه عملیات و جنگ روانی و نرم است. روسیه با دستپاچگی و عصبانیت فاقد دوراندیشی و خردورزی در باتلاقی افتاد که حلقه گمشده آن عدم بهره‌گیری از قدرت جنگ نرم است. پوتین نه افکار عمومی جهان، نه افکار عمومی اوکراین و نه افکار عمومی کشور خود را برای این تهاجم آماده نکرده بود. به همین دلیل تمام دنیا را در مقابل خود می‌بیند و از طرفی مردم اوکراین هیچ‌ علاقه‌ای به تسلط روسیه بر کشورشان نداشته و با تمام توان در مقابل آن ایستاده‌اند و از همه بدتر اعتراض مردم و افکار عمومی روسیه است که به عنوان مخالفان جنگ روسیه در مقابل اوکراین در برابر پوتین مقاومت می‌کنند.

اکنون بنظر می‌رسد غرب و آمریکا از این حربه به بهترین نحو استفاده کرده و افکار عمومی جهان را علیه روسیه ترغیب کرده‌اند. هر چند تک محوری، لجاجت و خصلت جنگ طلبی پوتین نیز در این قائله بی تاثیر نیست.

شاید نظام سلطه، امپریالیسم خبری و اصطلاحاتی از این قبیل که سال‌ها از اردوی چپ جهانی و کشورهای انقلابی شنیده می‌شد نام دیگر عملیات روانی است که همواره تاثیرات خود را در مناسبات جهانی گذاشته است