زمانی میشنیدم که آمریکاییها آنقدر به شبکهی سی اِن اِن[CNN] علاقه و اعتماد دارند که آن را انجیل آمریکاییها نامگذاری کرده بودند، ولی اکنون شبکههای ماهوارهای زیادی در سراسر جهان وجود دارند که برای بسیاری از ساکنان کرهی زمین به انجیل تبدیل شده است.
در ایران اما پاره ای از شبکههای ماهوارهای برای برخی ایرانیها حکم قرآن و وحی را دارند، و آنقدر به آنها اعتماد دارند که خبرهایشان را بدون هیچ چونوچرایی میپذیرند.
آنچه مسلم است این شبکهها با بودجههای هنگفت کشورهای متبوع خود و در راستای تأمین منافع آن دولتها تأسیس شدهاند و نه به خاطر چشم و ابروی مخاطب ایرانی، و بسیار سادهانگاری است که وجود گویندگان و کارمندان مزدبگیر فارسیزبان در این شبکهها را، دال بر ایرانی بودن این شبکهها تصورکنیم وبپنداریم که این دستگاه عریض و طویل امریکایی و انگلیسی، صرفا برای روشنگری، آگاهسازی و خدمت به منافع مردم ایران تأسیس شدهاند.
چهارتا از شبکههایی که در ایران بیشترین مخاطب و تأثیر را دارند عبارتاند از: بیبیسی(BBC)، من و تو، وِی اُو اِی(VOA) و ایران اینترنشنال که مقر دوتای اولی در لندن/بریتانیا و مقر دو تای دومی در واشینگتن/امریکاست.
سياست تأثيرگذاری این شبکهها بر مخاطب، مبتنی بر ریختن سم در عسل است، یعنی مقدار زیادی راست را با مقدار کمی دروغ قاطی میکنند، تا مخاطب اصلاً احساس نکند که کدام خبر راست و کدام خبر دروغ است. ازآنجاکه غالب مردم سواد رسانهای برای تشخیص راست از دروغ را ندارند، همه را باور میکنند، و از این طریق آنها بهصورت تدریجی دروغهای خود را یکی پس از دیگری به مخاطب القا میکنند، و نگاه آنها را به سمت اهداف خود سوق میدهند. گرچه درصد سمی که هر شبکه در عسل میریزد ممکن است با شبکهی دیگر تفاوت داشته باشد اما همهی آنها در این سیاست باهم وجه اشتراک دارند.
گاهی میزان ریختن سم در خبر آنقدر وقیحانه و بیشرمانه است-احتمالاً از دستشان در میرود- که هر انسان عاقلی را به واکنش وامیدارد، چند روز پیش شبکهی من و تو و به دنبال آن شبکه ایران اینترنشنال قضیهای را مطرح کرد که طرح آن توهین آشکار به عقل و شعور بيننده بود.
مجری شبکه (من وتو) در گفتوگویی با محسن بنائی تاریخ نگار ساکن آلمان از او درباره روایت رایج تشکیل اسرائیل پرسید و او در جواب گفت که در طول تاریخ کشوری به نام فلسطین وجود خارجی نداشته است ولی مملکت یهودا وجود داشته است!
از آن سو فرداد فرحزاد گوینده شبکه ایران اینترنشنال با فرج سرکوهی روزنامهنگار در آلمان مصاحبه میکرد و از او پرسید: الآن دیگه هیچکس نمیتونه انکار کنه که حماس آغازگر جنگ بوده؟ فرج گفت: البته فلسطینیها هم میتوانند بگویند که شما ۷۵ سال پیش کشور ما را اشغال کردین و از این لحاظ شما آغازگرین!! فرداد گفت: ولی هفتادوپنج سال پیش که کشوری بنام فلسطین وجود نداشته!
واقعاً چه کشف بزرگی!! بیچاره ما مسلمانان که تاکنون چنین روایت اشتباهی را باور کرده بودیم!
این حجم از وقاحت، پررویی و خندیدن به ریش مخاطب واقعاً جای تأمل دارد.
کشوری بنام فلسطین وجود خارجی نداشته یعنی چه؟
اگر منظور از فلسطین کشوری با مرزهای جغرافیایی کنونی بر روی نقشهی جهان كه اربابان شما یعنی سایکس و پیکو در سال 1916م (یعنی ۱۰۷ سال پیش) بر روی نقشهی جهان ترسیم و به آن شکل مسخره، خاورمیانهی بهجامانده از دولت عثمانی را تکهپاره کردند باشد، بله چنین کشوری تا قبل از سال ۱۹۱۶م وجود خارجی نداشته، چراکه آن سرزمین، اساساً تحت قلمرو دولت عثمانی بوده است.
ولي ۷۵ سال پیش، قطعاً فلسطینِ سایکس-پیکویی وجود خارجی داشته و سیودو سال از تشکیل آن میگذشته و تحت قیمومیت دولت ارباب شما یعنی انگلیس بوده است، و حتی "بالفور" در اعلامیه معروفش در سال ۱۹۱۷م صراحتاً نام فلسطین را ذکر کرده است.
اما اگر منظور از فلسطین سرزمین فلسطین است که ویکیپدیا -که یک دائرةالمعارف آنلاین آمریکایی است- در توصیف آن میگوید: « فلسطین بهصورت تاریخی و از دوران روم باستان به ناحیهای گفته میشده که بین دریای مدیترانه و کرانههای رود اردن واقعشده است. کما اینکه فلسطین در دوران حتی قدیمیتر به ناحیهای محدودتر در کنار مرز دریای مدیترانه اطلاق میشد.»
پس فلسطين با استانداردهای سایکس-پیکویی، تا قبل از سال ۱۹۱۶ وجود نداشته اما بهعنوان یک سرزمین که مردمانی از عهد باستان و اسلامی در آن ساکن بودهاند، هزاران سال است که وجود دارد، و مردمانی از آیینهای مختلف(یهودیت، مسیحیت و اسلام و غیره) در آن حضورداشته و وجه مشترک همه این بوده که فلسطینی بودهاند حتی در تورات دهها بار از فلسطین نامبرده شده است.
نکتهای که در اینجا قابلذکر است این است که در موقعیت حساس کنونی، هدف شبکه وگوینده از طرح این موضوع چیست؟
مگر غیر از این است که میخواهد با پاشیدن خاکستر در چشم بیننده و ریختن سم در عسل، اشغال فلسطین توسط یهود را توجیه کند و تشکیل کشور اسرائیل را به رسمیت بشناسد؟
مگر نه این است که با این سفسطه بازی وقیحانه قصد دارد به بیننده القا کند که فلسطینیان حقی در فلسطین ندارند، چون کشوری به نام فلسطین وجود خارجی نداشته اما یهودیان زمانی کشوری به نام مملکت یهودا داشتهاند لذا آنها حقدارند به سرزمین آباء و اجدادی خود برگردند؟
اتفاقاً اين منطق دقیقاً منطق دولت اشغالگر اسرائیل است، و این رژیم با منطق حق دینی و حق تاریخی، اکنون به اشغال فلسطین ادامه میدهد.
واقعیت آن است که قبل از آمدن یهودیان (حضرت موسی و قومش) به سرزمین فلسطین، آن دیار خالی از سکنه نبوده بلکه قوم پَلِسْت به رهبری جالوت(که نام فلسطین از نام این قوم گرفتهشده است) در آن ساکن بودهاند، و بعد از رفتن آنها نیز خالی از سکنه نشده است.
اگر قرار باشد ماندن قومی در یک سرزمین برای مدتزمانی معینی، برای آنها حق آب وخاک و مالکیت آن سرزمین ایجاد کند امروزه باید جغرافیای سیاسی بسیاری از کشورها عوض شود، آیا کشورهایی مانند ایالاتمتحده، استرالیا، نیوزیلند و...موافقت میکنند حق تاریخی سرخپوستان امریکا (Native Americans) و بومیان استرالیا(Aboriginal) و مائوری های نیوزیلند(Māori) را به رسمیت بشناسند و کشور را به آنها واگذار کنند؟ اتفاقاً صاحبان این سرزمینها، هنوز در آنجا ساکن هستند و شهروند این کشورها محسوب میشوند و همهی دنیا شاهد است که آنان ساکنان اصلی این سرزمین بوده اند، درحالیکه یهودیان حدود ۳۰۰۰ سال پیش در فلسطین دولت تشکیل دادند، و به تاریخ پیوستند. اکنون چگونه یهودیانی از اروپا و خاورمیانه و حبشه ادعا میکنند که از سلالهی مردمان ۳۰۰۰ سال پیش هستند، و حق آبوخاک در فلسطین دارند؟
به قول مرحوم مالکوم ایکس: «اگر مراقب نباشید رسانهها با شما کاری خواهند کرد که از مظلوم متنفر باشید و به ظالم عشق بورزید.» آیا این روزها این داستان برایتان آشنا نیست؟
نظرات