نویسنده: نزار آگری
ترجمه از عربی: عبدالعزیز مولودی
به نقل از سایت قنطره
مقدمه مترجم: کشورهای خاورمیانه به عنوان بخشی از جهان در حال رشد، در حالی از پیشرفتهترین وسایلی که مدرنیسم به بشریت ارائه کرده بهره میبرند که از پذیرش آثار و نتیج مدرن شدن سرباز میزنند. اگرچه یک بعد دنیای مدرن تهیه و تولید ابزار و وسایل پیشرفته مخابراتی و نظامی است - ظاهراً تنها این بعد دنیای مدرن بیشتر خوشایند دولتهای غیردموکراتیک و نیمه دموکراتیک با روشهای نظامیگرایانه در جهان و از جمله در خاورمیانه است- اما در عین حال توجه به بهبود وضعیت کلی بشر در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و روانی و تأمین حقوق اولیه او ددغدغه دولتها و جوامع پیشرفته است. در مقابل آنچه که در جهان در حال توسعه و توسعه نیافته جاری است، به طور مشخص نادیده گرفتن حقوق اولیه انسانی و بدتر از آن زیرپانهادن آن حقوق بنا به علتهای متفاوتی که دستاویز دولتها در این جوامع است.
چالش موجود در خاورمیانه، در قالبهای متفاوت ولی یکسان فلسطین و اسرائیل، کردها و دولت ترکیه، چالش قومی و ملی در ایران، فدرالیسم در عراق، شیعه و سنی در لبنان، کردها و دولت سوریه و موارد مشابه دیگر بیانگر این واقعیت هستند که در زمینهای پیش مدرن از نظر فکری، اجتماعی، فردی، سیاسی و اقتصادی و مخصوصاً فرهنگی، ابزار بسیار پیشرفته و مدرن برای مقاصدی نامدرن و در بسیاری موارد غیرانسانی مورد استفاده قدرتهای سیاسی- نظامی قرار میگیرند.
مسئله کردها، از مسائل اساسی منطقه است که با پیچیدگیهایی از نظر سیاسی-اجتماعی و اقتصادی توام شده و به عنوان یکی از گرههای ناگشوده در منطقه مطرح بوده و هست. نوع تعامل دولتها با کردها اگر چه به درجه دارای تفاوت است اما در سطح استراتژیک برای دولتهای درگیر این مسئله یکسان است و در این راستا همکاریها و هماهنگیهای منطقهای نیز وجود دارد.
در مقاله پیش رو اگرچه نزار آگری- نویسنده مقاله به مسئله کردها در ترکیه نظر دارد اما این امر یک واقعیت تکراری برای منطقه و رفتار مشابه دولتها در برابر کردها است. موضوع جالب توجهی که در این مقاله قابل ذکر است مقایسه هوشمندانه رفتار داخلی و بین المللی ترکیه است. اگر در داخل این کشور با کردها به مثابه شهروند رفتار نمیشود و بعضاً نیز از سوی جناحهای افراطی و هواداران نظامی آنها هویت انسانی کردها نفی میشود و دل کسی را نیز به درد نمیآورد، اما واکنش به مسائل مشابه آن با مردم فلسطین به عنوان رفتاری برای کسب پرستیژ سیاسی امری است که ظاهرا هیچ یک از دولتهای منطقه نمیتوانند نسبت به آن بیطرف بمانند و به مثابه دفاع از شهروندان مسلم خود، تا سرحد قطع روابط دیپلماتیک و گاهاً قطع رابطه یا حتی نفی موجودیت سیاسی میروند و هزینههای لازم برای آنرا نیز پرداخت میکنند.
در تحلیل قضیه فلسطین قدری با نویسنده متن متفاوت میاندیشم زیرا تا حال هیچ یک از دولتهای یادشده مواضع سازمان آزادیبخش فلسطین را به رسمیت شناخته یا از آن استقبال نموده است بلکه برخلاف این ادعا حتی جناحهای افراطی اسرائیلی نیز از آن استقبال نکردهاند. افراطیهای حاکم بر اسرائیل همواره از وجود کسانی بیشتر بهره بردهاند که بخواهند بیشتر از پیش، وجود آنها را نفی کنند. چنین رابطهای در حال حاضر در ترکیه وجود ندارد زیرا از یکسو احزاب قانونی کرد مشغول فعالیت مسالمتآمیز خود هستند و از سوی دیگز نیز چند بار به صورت یکجانبه پ. ک. ک آتش بس اعلام کرده و سلاح بر زمین نهاده است. نمیتوان منکر این واقعیت شد که دولت فعلی ترکیه رفتار به مراتب متعادلتری با کردها دارد، با وصف این، هنوز تا شهروند برابر و یکسان با شهروندان ترک، کردها راه درازی درپیش دارند. به نظر میرسد که طرفین درگیر در مسئله نیازمند تغییری مدنی در اندیشهها و اعمالشان هستند، چه کردها و احزاب مورد اعتماد آنها، چه دولت و احزاب سیاسی موثر در ترکیه و از همه مهمتر گسترش فرهنگ مسالمتآمیز و دموکراتیک در سطح اجتماعی ترکیه. این تغییرات لازم است که در سطح منطقهای و دولتهای حاکم بر آنها نیز روی دهد تا بتوانیم شاهد تحولی مبتنی بر توسعه انسانی و سیاسی در منطقه باشیم.
متن مقاله:
در ترکیه اعلام شد که یکصد و پنجاه پایگاه نظامی مرزی جدید که مجهز به تکنولوزی پیشرفته هستند، برپا میشود و یک نیروی نظامی حرفهای که جایگزین ارتش در پایگاههای مرزی میشوند نیز تأسیس میگردد. رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه گفت که افراد این نیرو با توجه کامل بزودی برگزیده و به شکل تخصصی آموزش میبینند. ترتیبی برای آنها اتخاذ میشود که از نظر جسمی قدرتمند، از نظر سنی حداکثر 25 سال سن داشته و البته مجرد باشند. آنان ملزم میشوند تا شرایط اجتماعی مناطقی را که بدانجا روانه میگردند از نظر نوع لباس پوشیدن و... رعایت نمایند تا ساکنان محلی را تحریک نکنند.
مناطق مورد نظر جنوب شرق ترکیه یا مناطق کردنشین این کشور است که از نظر وجود و حضور حزب مخالف دولت یعنی حزب کارگران کرد شناخته شده به نام «پ. ک. ک» اهمیت دارد. این بیان جدیدی برای چارهجویی متفاوت مسئلهای دیرین است که کماکان همچون مشکل اساسی و دردآوری برای همه دولتهای ترکیه وجود داشته است مخصوصاً بعد از آنکه پ. ک. ک در سال 1984 اعلام کرد که علیه دولت این کشور مبارزه مسلحانه خواهد کرد. واقعیت آن است که چیز جدیدی در این تعبیر وجود ندارد. در گذشته نیز این تجارب وجود داشته و شاید بیشتر از این را در دورههای قبل بدون آنکه به نتیجهای دست یابند، تجربه کردهاند.
بر اساس موافقتنامههای سه گانه گذشته، در منطقه حالت فوقالعاده اعلام و برای مقابله با نیروهای معارض کرد نیروی مخصوص، واحدهای پاسدار مرزی، مجموعهای از پاسداران محلی (از عشایر کرد همکار دولت همانند نیروی صلاحالدین که صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق برای مقابله با دو حزب کرد به رهبری بارزانی و طالبانی بوجود آورده بود) و گروهی که وظیفه جنگ شبکهای و روانی را برعهده دارند، شکل گرفتند. جز اینکه مشکل هنوز به قوت خود باقی است، حزب کارگران کرد نیز بدون اینکه تضعیف شود یا اقتدار آن بشکند، نه تنها باقی مانده است بلکه از نظر تعداد و توان افزایشیافته و عزم خود را برای ادامه مبارزه جزمتر کرده است.
- تلاش برای گشایش (راهحل) کردی
اردوغان آشکار کرد که از هنگام بدست گیری قدرت دولتی توسط حزبش در ترکیه، این حزب در نظر داشته تا طرح صلحی را برای حل مسئله کردها شروع کند که به طرح «تلاش برای گشایش کُردی» معروف گردید و در این زمینه نیز گامهایی را برداشته است از جمله دایر نمودن یک کانال ماهوارهای به زبان کردی و خوش رفتاری با زندانیان کرد در هنگام ملاقات با خانوادههایشان و فرخواندن آنها به زبان مادری- کردی- و موارد مشابه آن و وعدههایی برای برداشتن گامهای اجرایی بیشتر نیز وجود داشتهاند. در حالیکه اکنون زمان زیادی سپری شده بدون اینکه اقدام جدی و جسورانهای صورت گیرد. در حال حاضر نیز همچون گذشته دولت تصمیم خود را تغییر داده و مقرر کرده است که گامی به جلو برندارد و دوباره به خانه اول برگردد و در واقع آنچه را در گذشته تجربه شده میخواهد دوباره بیازماید.
برخلاف «هجوم نرم»ی که دیپلماسی ترکیه در خارج از این کشور برای کاهش مشکلات خود با همسایگان خود و ایجاد فضایی جدید بر اساس صلح و همکاری و نزدیکی با آنها بکارگرفته است، در داخل کشور اراده دولت معطوف به «حمله» به کردهاست. این امر مبتنی بر فرضیه نادرستی است که دولتهای گذشته تاکنون در مورد کردها بکار بردهاند. فرضیهای که معتقد است برای حل مسئله کردها بکارگیری قدرت نظامی به تنهایی کافی است و اینکه حزب کارگران کردستان سازمانی تروریستی است و امکان گفتگو با آن وجود ندارد.
- حزب کارگران کردستان و حماس
بر کسی پوشیده نیست که حزب کارگران کردستان دست به خشونت زده و در این راه و هرجا که بتواند به نیروهای ترک ضربه میزند و تا حال نیز منکر این موضوع نشده است. استدلال آنها برای اعمال خشونت این است که راه حلهای دیگر به روی این حزب بسته بوده است.
حزب کارگران کردستان توسط عبدالله اوجالان تأسیس شد، کسی که توسط دولت ترکیه دستگیر شد و در حال حاضر در جزیره ایمرالی در زندان بسر میبرد. این حزب حزبی مارکسیستی است و هدف تأسیس دولتی کردی در جنوب شرق ترکیه را دنبال میکند. در آغاز حزب مبارزه مسلحانه را برای دستیابی به هدف اعلام و شروع کرد. این در حالی است که در دوره اخیر حزب دچار تغییراتی شد و تصمیم گرفت تا بیشتر برنامهها و شعارهای خود را گرگون کند. از این رو، مارکسیسم را کنار نهاد و شعار تأسیس دولت کردی را ترک کرد و اهداف آشکار خود را بر وادار نمودن دولت ترکیه برای برسمیت شناختن وجود کردها به عنوان اقلیتی قومی و افزایش امکانات فرهنگی و اداری آنها به مثابه شهروندانی برابر با ترکها متمرکز کرده است.
موضع رسمی دولت ترکیه نسبت به حزب کارگران کردستان مشابه موضع اسرائیل در برابر حماس است. زیرا دولت ترکیه نیز مانند اسرائیل، پ. ک. ک را سازمانی تروریستی میداند که امکان گفتگو با آن وجود ندارد. تنها تفاوت آن با حماس این است که آنها اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند و نمیخواهند با مسئولان آن بر سر میز مذاکره بنشینند. اگر حماس تصمیم بگیرد که خشونت را کنار بگذارد و با اسرائیلیها گفتگو کند، این تصمیم موجب خوشحالی و استقبال اسرائیلیها میگردد. این وضعیت کنونی سازمان آزادیبخش فلسطین است که تا زمانی که از خشونت و مبارزه مسلحانه دست نکشیدند، در نگاه اسرائیلیها به عنوان سازمانی تروریستی باقی ماندند. درست برعکس آنچه در ترکیه رویداده است.
- پایگاههای نظامی یا دانشگاهها؟
وقتی رسانههای جمعی ترکیه درخواست نخست وزیر برای تشکیل نیروی ویژه و پایگاههای نظامی مرزی را اعلام کردند، همزمان و به صورت ناگهانی خبر دیگری منتشرشد مبنی بر اینکه شش دانشگاه جدید در شهرهای ترکیه تأسیس میشود که هیچ یک از شهرهای کردنشین ترکیه جزو آنها نبودند. سهم این مناطق از برنامههای دولتی تنها پایگاههای نظامی، وسایل و ادوات نظامی و هلیکوپتر «آنکا» ساخت ترکیه و مشابه «هیرون» اسرائیلی است.
دانشگاهها و آموزشکدههای عالی، صنایع و شرکتهای تولیدی چیزهایی است که در خارج از فضای کردستان ترکیه قرار گرفتهاند. در این مناطق بیچارگی، بیسواد، فقر، ناامیدی و کینه حکمفرماست. در «دیاربکر»، میانگین بیکاری 40 تا60 درصد است، در «حکاری» این میزان به 70 درصد میرسد در حالیکه حداقل نیمی از ساکنان آن کمتر از 19 سال سن دارند و تعداد آنها بالغ بر 256 هزار نفر است.
دولتهای ترکیه نیز هیچگاه تصمیمی برای بهبود وضعیت این منطقه نداشتهاند. از نظر اقتصادی و اجتماعی شرایط بدتر از این است. نسبت بیسوادی 35 درصد است و بیشتر ساکنان مناطق کردنشین زیر خط فقر زندگی میکنند.
چون دولت حزب عدالت و توسعه به وعدههای خود در اجرای طرحهای توسعه به دلیل خودداری کارگزاران دولتی از سرمایهگذاری در مناطق کردنشین شرق ترکیه و اولویت دادن به استانبول و استانهای غرب ترکیه برای سرمایهگذاری، توجه نکرد؛ در چنین شرایطی تنها افق باقیمانده برای بیشتر دختران و پسران جوان کرد پیوستن به حزب کارگران کردستان و فرو افتادن به فعالیت مسلحانه است.
- کودکان غزه و دیاربکر
در گرماگرم درگیری لفظی اخیر دولتهای ترکیه و اسرائیل، مسئولان ترک در مورد وضعیت اسفبار ساکنان غزه تأکید زیادی داشتند. در همین زمان خبرگزاری رویتر گزارشی از وضعیت کودکان کرد در دیاربکر و دیگر شهرهای کردنشین ترکیه منتشر کرد. در این گزارش نحوه برخورد نیروهای نظامی ترک با کودکان و نوجوانان کرد که در تظاهرات اعتراضی شرکت کرده یا سنگاندازی میکنند، توجه شده بود.
به عنوان مثال نحوه رفتار با جوانی به نام «متین» با 16 سال سن، بیانگر کلیت و خلاصه فاجعهای است که مسئولان ترک به آن توجهی نمیکنند. متین در راه مدرسه بود که پلیس ترکیه وی را دستگیر و متهم میکند که عضو حزب کارگران کردستان است. او را در زندان مورد آزار و شکنجه قرار میدهند. متین برای محاکمه پنج ماه در زندانی انتظار کشید که مملو از زندانیان بود و در یک بستر با دو یا سه کودک دیگر بسر میبرد. قاضی وی را آزاد کرد اما بار دیگر بعد از چند ماه او را به اتهام شرکت در تظاهرات اعتراضی دوباره دستگیر و زندانی کردند.
متین گفت: «تصویر شخصی را که سنگ انداخته به من نشان میدهند در حالی که من نیستم. من هیچوقت در تظاهرات اعتراضی شرکت نداشتهام.» و میافزاید که: «شرایط زندگی بسیار سخت است. ما نمیتوانیم در تابستان حتی به حمام برویم. در حالیکه پلیس ترکیه با خشونت زیاد با ما رفتار میکند و فشار میآورد تا اعتراف کنیم که از یاوران حزب کارگران کردستان هستیم.»
«ولات» جوان دیگر کرد نیز وضعیت مشابهی دارد. او را شبی در منزل بسیار سادهاش در حالی دستگیر کردند که هلیکوپترهای ارتش برفراز خانه آنها ایستاده بودند. «قدرت» مادر «ولات» با عصبانیت و در حالی که عکس فرزندش را در برابر زندان در دست دارد، میگوید: «پلیس ادعا میکند که «ولات» در تظاهرات اعتراضی شرکت کرده و او را دستگیر کردهاند.» او میافزاید: «ولات پسر خوبی است و در این مسائل هیچوقت شرکت نمیکند. او به مدرسه نمیرود زیرا از 10 سالگی تا حال برای تأمین معاش خواهران کوچک خود کار میکند. پدر او بیمار و ناتوان است.» خانواده او به «یوکسیکوفا» نقل مکان کرد بعد از اینکه در دهه 1980 ارتش آنها را از روستای محل زندگیشان بیرون کرد. در این زمان صدها روستا در نتیجه درگیریهای مسلحانه بین پ. ک. ک و ارتش ترکیه خالی از سکنه شدند.
مادر«ولات» که زبان ترکی را نمیداند، میگوید: «ولات منتظر محاکمه است و در زندانی بسر میبرد که 300 کیلومتر از محل سکونتش دور است.» یکی از همسایگان نیز میگوید 32 جوان -محله- خانواده خود را ترک کردهاند تا به پ. ک. ک بپیوندند. وی افزود که: «به کوهستان رفتهاند.» ( به کوهستان رفتن، اصطلاحی محلی است که بیانگر دست شستن از زندگی عادی و روی آوری به زندگی مخفی و مبارزه مسلحانه است- مترجم)
اسماعیل دورغون رئیس -کانون- وکلای «حکاری» و کسی که از بسیاری از کودکان کرد - که در ترکیه آنها را «کودکان سنگ» نامیدهاند- دفاع کرده است میگوید: «در اینجا نسلی در زندانها بزرگ میشوند.» او میافزاید: «دولت کودکان را مجازات نمیکند، بلکه در واقع خود را مجازات میکند چرا که این کودکان به هنگام ورود به زندان کودکانی بیش نیستند اما هنگام خروج از آن مبارزینی هستند که باز میگردند.» در مناطق کردنشین ترکیه حاکم است وقتی که جامعه از نظر اقتصادی و اجتماعی سهلانگاری و اهمال ورزیده و پلیس نیز در همان وقت به سرکوب مردم میپردازد، در نتیجه انباری از مواد در حال انفجار و ذخیره تمام نشدنی انسانی برای حزب کارگران کردستان فراهم میکند، حزبی که اکثر مردم منطقه آنرا تنها مدافع حقوق خود میدانند.
بازنگری متن: هشام العدم
به نقل از مجله الحیاة لندن 2010
نظرات
مسئلهی کرد در ترکیه گامهای بسیاری جلوتر از سایر نقاط کردنشین است. امیدوارم به زودی کردهای ترکیه و سایرین به حقوق مدنی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خویش برسند.
حزب کارگران کردستان که قبلاً مارکسیست بوده باوجود رویگرداندن از این ایدئولوژی مطرود نمیتواند نماینده کردهای مسلمان باشد . اگر عده ای از مردم ناراضی به آنها پیوسته باشند معلول ندانم کاری رژیم فعلی یا ایادی لائیک و جنگ سالار موجود در حکومت اسلامگرای کنونیند که پاکسازی آنان زمان می برد . در مجموع لازم بنظر می آید مسلمانان کرد از این حزب که متهم به همدستی با رژیم صهیونیست می باشد فاصله بگیرند یا رهبران آن همپای با اکثریت دینداران ملّت با صبر و بردباری موجبات رفع خصومت با دولت مورد قبول اغلب ترکها وسایر مسلمانان و حتّی آزادگان دنیا فراهم سازند . <br /> به قول ما قزاقها : برادر را آزار ست ولی جای بیزاری ندارد . حم شادکام .
در این مقاله بیش از آنکه وضعیت کردها مورد بررسی قرار گیرد از حزب کارگران(p.k.k)تمجید و تعریف شده است حزبی که باعث کشته شدن 40 هزار جوان شده و البته پس از سالها هنوز هم دستاورد محسوسی برای کردها نداشته است...
بیایید کمی به دور از تعصب به کلیت حاکم بر کشور و دولت ترکیه نگاه بیندازیم، تعصبی که از دو طرف مذهبیون و ملیون ما در حال حاضر دیده می شود. ما شاهد آنیم که بسیاری از مذهبی های ما که قلم به دست نیز هستند و دارای وب سایت شخصی نیز هستند به صرف چند پروپاگاندا از جانب حزب عدالت و توسعه، چنان شیفته می شوند که آشکارا و نهان لب به تحسین می گشایند اما حاضر نیستند شرایط حاکم بر مناطق کردنشین را ببینند و تز جانب دیگر نیز بسیاری از ملیون ما قدم های کوچک به زعم بنده و البته مهم حزب حاکم را نادیده می گیرند. <br /> سخت گیری و تعصب خامی است تا جنینی کار خون آشامی است