نویسنده: عزیز صادقی
سلام چه لغت زیبا و غریبی است، آری امروز همه که بهم میرسند به هم سلام میدهند، امّا بهراستی خیلی از ایشان از هم در سلامت نیستند!
سلام یکی از اسماء زیبای خداوند است، بلی اسم خداست.
امّا من میخواهم به تو بگویم سلام، سلامی به پاکی و زلالی ایمان راستین و به صداقت و صفای یقین، سلامی به مبارکی اسماء الحسنای خداوند و سلامی لبریز از سلامت، لطف و آرامش خدایی.
آری! من میخواهم متفاوت و بینظیر باشم، من دوست دارم برترین و بهترین باشم.
چون باور و اعتقاد من متفاوت و بینظیر است.
چون اندیشه و فکر و خیال من برتر و بیریاست!
زیرا از سرچشمه زلال و مصفای ایمان و ارتباط با الله جوشیده و نشأت گرفته است.
آری! سلام من سلامی واقعی است، پر از برکت و سلامت و صداقت، که آن هم ثمر و میوه شجرهی طیبهی ایمان و اندیشهی مؤمنانهی من است.
ای برادرم و خواهرم!
من تو را از خود میدانم و خود را از تو!
من غریبی، مهربان و مهاجری دلسوزم، که از دشت ظلمت و تاریکی جهل و بیایمانی، به گلستان فهم و بصیرت و آگاهی کوچ کردهام، و روی بهسوی نور و روشنایی ایمان و اعتقاد نهاده و در سرزمین امن و پر از آرامش ایمان سکنی گزیدهام.
کلبهام ساده و صمیمی و زیباست، دور نیست، همین نزدیکیهاست، همینجا پیش خداست، کنار خداست!
آه! اینجا چه حال و هوایی دارد، ای کاش تو هم با من بودی!
من از اینجا به تو سلام میفرستم، مهم نیست تو کجایی، کی هستی، و چگونه میاندیشی...
ولی بدان که سلام من سلامی ظاهری و عرفی نیست!
آری! سلام من سلامی حقیقی است لبریز از سلامت و امید و حامل پیامی آشنا و زیبا!
پس سینهات را بگشای و پذیرای این خیر و رحمت اسم زیبای پروردگار خود و خالق زیباآفرین و نیکوپسندت باش!
و لختی خود را از درد و رنج دنیا و مشکلات زندگی وارهان و در این ساحل آرامش کمی بمان و در سایهسار درخت ایمان خستگی به در کن.
پس هزاران سلام از من بر تو باد!
هزاران سلام که از ته قلبم برخاسته و از نیروی عشق و ایمانم انرژی گرفته بر تو باد.
ای هرکس هستی و هر کجایی!
تو هم قلبت و دل مهربانت را پذیرای سلام صادقانه و مملو از رحمت و برکت و سلامت من بگردان.
که بر تو سلام باد و سلام!!!
آری اینجا عجب حال و هوایی دارد!
سلام من حقیقی است.
کاش تو هم اینجا بودی کنار من!
نظرات