قضاوت در مورد شخصیتی به عظمت رسول الله-صلّی الله علیه وسلّم- کار چندان آسانی نیست، شخصیتی که خداوند متعال او را با وصف «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ»(قلم:4) ستوده و او را الگوی برتر و تجسم همه‌ی خوبیها معرفی کرده است.

نقاط قوت یک انسان غالباً از طرف دوستان وطرفداران او ابراز می‌شود، دوستان هم که عیبهای انسان را نمی‌بینند و فقط ذهنشان متوجه محاسن وخوبیها می‌شود، ولی کمتر اتفاق می‌افتد مخالفان یک شخص که عادتاً عیبهای انسان را می‌بینند و مترصّد فرصتی برای خرده‌گیری هستند، زبان به ذکر فضایل بگشایند و او را ستایش کنند.

از این روست که در زبان عربی ضرب المثلی است که می‌گوید: «الفضلُ ما شَهِدَ بِهِ الأعدَاءُ» یعنی فضیلت آنست که دشمنان به آن گواهی دهند و به‌قول مولانا جلال الدین رومی:

خوشتر آن باشد که سر دلبران 

گفته آید در حدیث دیگران

در تاریخ اسلام نه تنها دوستان و مؤمنان رسالت محمدی به فضایل رسول الله-صلّی الله علیه وسلّم- اعتراف کرده‌اند، بلکه در طول تاریخ، دشمنان او بارها به عظمت، صداقت، امانت، شجاعت و اخلاص او در راه خدا اقرار کرده‌اند، در ذیل برخی از دیدگاه‌های فرهیختگان و دانشمندان غیر مسلمان که با عدل و انصاف، سیره‌ی پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم- را مطالعه کرده و به عظمت وبزرگی رسول الله-صلّی الله علیه وسلّم- اعتراف کرده‌اند، نقل می‌شود:

 دائرة المعارف بریتانیکا (Encyclopedia Britannica) پیامبر اسلام-صلّی الله علیه وسلّم- را چنین توصیف می‌کند: بخش عمده‌ای از جزئیات در منابع اولیه نشان می‌دهد که او مرد صادق و درستکاری بود، که احترام و وفاداری را از دیگرانی که راستگو و درستکار بودند، به دست آورده بود.(1) 

جرج برنارد شاو(Sir George Bernard Shaw) (1856م-1950م) نمایشنامه‌نویس، منتقد و فعال سیاسی ایرلندی در باره محمد-صلّی الله علیه وسلّم- می‌گوید: 

«اگر دینی این شانس را داشته باشد که در صد سال آینده بر انگلستان و نه اروپا حاکم شود، آن دین می‌تواند اسلام باشد.»

او اضافه می‌کند: «من باور دارم که اگر مردی مانند او بود که به‌فرض دیکتاتور جهان مدرن باشد، می‌توانست در حل مشکلات طوری موفق شود که صلح و شادی مورد نیاز بیشتری را به ارمغان بیاورد.»

سپس خاطرنشان می‌کند: «من در مورد دین محمد-صلّی الله علیه وسلّم- پیشگویی کرده‌ام که همانطور که این دین برای اروپای امروز مورد قبول واقع می‌شود، می‌تواند برای اروپای فردا نیز قابل قبول باشد.»

در جای دیگر می‌گوید: «من همیشه دین محمد-صلّی الله علیه وسلّم- را به خاطر پویایی و سرزندگی فوق‌العاده‌ی آن، در جایگاه بالایی قرار داده‌ام. به نظر من اسلام تنها دینی است که ظرفیت سازش با تغییر و تحولات زندگی را داراست، به‌طوری که می‌تواند آن‌را در هر عصری جذاب کند.»

او تأکید می‌کند: «من او را مورد مطالعه قرار داده‌ام- مرد فوق العاده‌ای که از دیدگاه من بعنوان یک ضد مسیح، باید به عنوان نجات دهنده‌ی بشریت نامگذاری شود.»(2)

مایکل هارت (MICHAEL H. HART) فیزیکدان نجومی و نویسنده‌ی مشهور آمریکایی کتابی دارد بنام: (صد؛ رتبه‌بندی تأثیرگذارترین اشخاص تاریخ)

آنچه در این کتاب خوانندگان را شگفت‌زده کرد، این بود که او از میان صد شخصیت برتر، محمد-صلّی الله علیه وسلّم- را به عنوان اولین شخص تأثیرگذار در تاریخ معرفی کرد و برای انتخاب خود چنین استدلال نمود:

 «انتخاب محمد-صلّی الله علیه وسلّم- توسط من بعنوان اولین شخص در لیست با نفوذترین افراد جهان ممکن است برخی از خوانندگان را به تعجب وا دارد و ممکن است توسط دیگران مورد پرسش واقع شود، اما او تنها مردی در تاریخ بود که به‌طور عالی در هر دو سطح دینی و دنیوی موفق بود.»(3) 

آلفونس دو لامارتین (Alphonse de Lamartine) نویسنده، شاعر و سیاستمدار مشهور فرانسوی قرن نوزده (1790م- 1869م) در کتاب خود بنام «تاریخ ترکیه» می‌گوید:

«اگر بزرگی هدف، ناچیزی وسایل و نتایج حیرت‌انگیز، سه معیار برای نبوغ بشر باشد، چه کسی جرأت دارد در تاریخ مدرن، مرد بزرگی را با محمد-صلّی الله علیه وسلّم- مقایسه کند؟ معروف‌ترین مردان، تنها سلاح، قوانین و امپراتوری را تأسیس کردند. آنها چیزی بیش از قدرت مادی تأسیس نکردند که در هر صورت، اغلب در جلو چشم آنها از هم پاشیده شد. این مرد نه تنها ارتش، قانون، امپراتوری، امت و حکومت را به حرکت درآورد، بلکه میلیون‌ها نفر از مردان در یک سوم از جهان مسکونی آن روز و نیز بیشتر از آن، عبادت‌گاه‌ها، خدایان، ادیان‌، عقاید‌، باورها و روحها را متحول ساخت.»(4)

توماس کارلایل (Thomas Carlyle) (1795م- 1881م) فیلسوف، نویسنده‌ی طنزپرداز، مقاله‌نویس و مورخ اسکاتلندی در کتاب خود تحت عنوان «قهرمانان و قهرمان‌پرستی» درباره‌ی محمد-صلّی الله علیه وسلّم- نوشته است:

«بسیار شرم‌آور است که کسی به این اتهام گوش کند، که اسلام یک دروغ و محمد-صلّی الله علیه وسلّم- یک کلاهبردار و فریبکار بوده است. ما دیدیم که او با عزم و اراده‌ی راسخ و مهربان و بخشنده، دلسوز، وارسته، پرهیزکار، با مردانگی واقعی، سخت‌کوشی و اخلاص، بر اصول خود ثابت‌قدم باقی ماند. علاوه بر تمام این ویژگی‌ها، او در برخورد با دیگران اهل مدارا، بردباری، مهربانی و خوشرویی بود و حتی گاهی با یاران خود مطایبه و مزاح می‌کرد. او عادل، راستگو، باهوش، خالص، بزرگوار و حاضرذهن بود. چهره‌ی او چنان درخشان بود که گویا چراغی در درون خود داشت تا تاریک‌ترین شبها را روشن کند، او یک مرد بزرگ بود، با این خصوصیت که در یک مدرسه درس نخوانده بود و توسط یک معلم پرورش نیافته بود، چرا که او به هیچکدام از اینها نیازی نداشت.» 

در همان کتاب او شگفت‌زده می‌پرسد: «چگونه یک مرد به تنهایی می‌تواند در کمتر از دو دهه قبایل در حال جنگ و سرگردان بدوی را به یک کشور قدرتمند و متمدن تبدیل کند؟»

و اضافه می‌کند: «دروغ (تهمت غربی) که همراه با تعصبِ از روی حسن نیت، دور این مرد (محمد) را فراگرفته است، تنها برای خودمان ننگین وشرم‌آور است.»(5)

یوهان ولفگانگ فون گوته [Johann Wolfgang von Goethe] (1749م- 1832م) نویسنده و سیاستمدار آلمانی می‌گوید:

«ما‌ اروپایی‌ها، با تمام مفاهیم‌مان نمی‌توانیم به آنچه محمد-صلّی الله علیه وسلّم- رسیده است برسیم و هیچ کس قادر نخواهد بود تا از او پیشی بگیرد. من تاریخ بشریت را برای پیدا کردن یک الگو، بررسی کرده‌ام و متوجه شدم که تنها محمد-صلّی الله علیه وسلّم- است که باید به عنوان یک حقیقت آشکار شود. در واقع، محمد-صلّی الله علیه وسلّم- موفق شد کل جهان را برای عقیده‌ی توحید تحت کنترل در آورد.»

ادوارد گیبون (1737م-1794م) مورخ و عضو پارلمان انگلیس و سیمون اوکلی خاورشناس بریتانیایی در کتاب «تاریخ امپراطوری مسلمانان» می‌گویند:

« من به خدای یکتا ایمان دارم‌ و محمد رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم-، بیانیه‌ی ساده و ثابت اسلام است. تصور عقلانی از خدا هرگز توسط هیچ بت قابل مشاهده‌ای، تنزل پیدا نمی‌کند. افتخارات پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم- هرگز قدر و منزلت فضائل انسانی را نقض نکرده است.»(6)

مهاتما گاندی رهبر هند در مورد شخصیت محمد-صلّی الله علیه وسلّم- در مجله‌ی «هند جوان» می‌گوید:

«من می‌خواستم بهترین کسی را که امروزه بصورت بی‌چون و چرا بر قلب میلیون‌ها نفر از مردم حکومت می‌کند، بشناسم. من بیشتر به این قناعت رسیده‌ام که این شمشیر نبود که در برنامه‌ی زندگی آن روزها، جایی را برای اسلام بدست آورد. 

این ساده‌زیستی پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم-، توجه وسواس‌گون به وعده‌هایش، اخلاص و ایثار شدید نسبت به دوستان و پیروانش، شجاعتش، بی باکی‌اش، اعتماد مطلق او به خداوند در مأموریتش؛ اینها و نه شمشیر، همه چیز را برای آنها بدست آورد و بر هر مانعی غلبه کرد. وقتی که من جلد دوم کتاب (زندگینامه پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم-) را بستم، متأسف شدم که چیز دیگری برای خواندن من درباره‌ی زندگی این مرد بزرگ وجود ندارد.» 

آنی بیسانت (Annie Besant) [1847م- 1933م] جامعه‌شناس، عارفه، فعال حقوق زنان، نویسنده‌ی بریتانیایی در کتاب «زندگی و تعالیم محمد-صلّی الله علیه وسلّم-» می‌گوید:

«هر کسی که به مطالعه‌ی شخصیت پیامبر بزرگ عرب‌ها-صلّی الله علیه وسلّم- بپردازد و بداند که چگونه این پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم- زندگی می‌کرده است و چگونه به مردم یاد می‌داده است، غیر ممکن است که نسبت به این پیامبر بزرگوار-صلّی الله علیه وسلّم- احساس احترام نکند، یکی از بزرگترین رسولانی که خداوند فرستاده است.»

دکتر گوستاو ویل (Dr. Gustav Weil) (1808م- 1889م) خاورشناس آلمانی در کتاب «تاریخ ملل اسلامی» می‌نویسد:

«محمد-صلّی الله علیه وسلّم- یک الگوی درخشان برای قوم خود بود. شخصیت او خالص و بی‌شائبه بود. خانه‌اش، لباسش، خوراکش متمایز با یک سادگی نادر بود. تا آنجا بی‌تکلف بود که از اصحاب خود هیچ علامت خاصی از احترام دریافت نکرد و هر خدمتی که می‌توانست برای خود انجام دهد از غلامش قبول نمی‌کرد. او برای همه و در هر زمانی قابل دسترسی بود. از بیمار عیادت می‌کرد و سرشار از همدردی برای همه بود. خیرخواهی و سخاوت او نامحدود بود. همچنین دلواپسی و نیک‌خواهی او برای رفاه جامعه بود.»

آری! این است محمد-صلّی الله علیه وسلّم-، پیام‌آور رحمت، خاتم همه پیامبران و فرستادگان الهی و برترین شخصی که پس از گذشت هزار و چهارصد سال، همچنان بر قلب بیش از یک ملیارد و نیم نفر از جمعیت کره‌ی زمین حکومت می‌کند. درود و سلامهای خداوند بر او و خاندان و یاران و پیروانش باد. آمین.

__ 

ارجاعات:

1.Encyclopedia Britannica, vol:12

2.Sir George Bernard Shaw in 'The Genuine Islam,' Vol. 1, No.8, 1936.

3.M.H. Hart, The 100: A Ranking Of The Most Influential Persons In History, New York, 1978, P. 33)

4.Alphonse De Lamar Tine, Histoire De La Turquie, Paris, 1854, Vol. Ii, pp 276-277

5.Thomas Carlyle, Heroes And Hero-worship

6.History Of The Saracen Empires, London, 1870, P. 54