ترجمه‌: شادی محمد امینی (لیسانس فقه و حقوق امام شافعی) شوبو محمدامینی (لیسانس علوم اجتماعی)

از آنجا که آسایش و خوشبختی جامعه در گرو سلامت خانواده است، حل اختلافات خانوادگی و مشکلات میان زن و شوهراز مهمترین موارد اصلاح جامعه می‌باشد. بی‌شک جامعه‌ی ما نیز همانند سایر جوامع شرقی صاحب ویژگی ها و شرایط خاصی برای تشکیل و ادامه خانواده می‌باشد، چنان که همسر که از اصول اساسی خانواده است، باید در چارچوب شریعت اسلامی و پیشرفتهای مدنی انتخاب شود. زیرا مهمترین روابط بین انسانها روابط میان اعضای خانواده است، بر همین اساس اهمیت دادن به تمام جوانب تشکیل خانواده از انتخاب تا نامزدی و ازدواج می‌تواند مهمترین عامل پیشگیری از وقوع مشکلات آتی باشد.
وجود تفاوت و اختلاف میان تمام انسانها به خصوص میان زن و شوهر امری دور از انتظار نیست، هر فرد محصول تربیت، فرهنگ و شرایط خاصی می‌باشد که در اجتماع داشته است. ما در اینجا می‌خواهیم در مورد چگونگی حل این مشکلات با بررسی نظرات روان‌شناسی، راهکارهایی عملی ارائه دهیم شاید گامی مؤثر در جهت آسایش و خوشبختی هرچه بیشتر زندگی خانواده‌ها باشد.
1-آیا تغیر لازم است؟ چه کسی تغییر را به وجود می‌آورد؟ چه کسی باید تغییر بکند؟ آیا زن موظف است شوهرش را تغییر دهد؟ آیا داماد باید گربه را دم حجله سر بکشد؟ چگونگی پاسخ به این سؤال از عوامل مهم بروز اختلاف است. جواب به تمام این سؤالها این است که هر دوی زن و مرد نه فقط یکی از آنها باید سعی کنند خودشان را تغییر دهند، هر دو باید بدانند با بسته شدن پیمان زناشویی دیگر شرایط فرق می‌کند. هدف هر دو باید در کنار هم ماندن همراه با درک متقابل باشد. چنانکه یکی از آندو حاضر به تغییر خود نباشد و در عوض بخواهد طرف مقابلش مطابق میل او عوض شود، زندگی راحت به طرف پرتگاه کشانده می‌شود.
2-تا زمانی که زندگی جریان دارد، تفاوت هم وجود دارد. همچنانکه پیشتر هم بحث شد، زن و شوهر نباید به دنبال این باشند که در تمام موارد هر دو مثل هم عمل کنند و یا اینکه نباید در هیچ چیز اختلاف نظر داشته باشند، چونکه چنین چیزی غیر ممکن است. با این وجود لازم است هر دو بدانند با فردی متفاوت و جدا از خود زندگی می‌کنند که لازم است به خواسته‌هایش احترام گذاشته شود در مناسبت با این مطلب حدیثی از پیامبرمان وجود دارد که می‌فرماید: زن همانند استخوان ستون فقرات است این استخوان کج و منحنی است و باید هم کج باقی بماند چونکه راست کردن آن مساوی است با شکستنش.
3-توافق داشتن در تقسیم مسئولیت منظور از تفاوت زن و مرد تفاوتهای تربیتی و ساختگی نیست بلکه تفاوت در استعدادهاست، سرپرستی مرد در خانه، سرپرستی عشق و محبت است نه ریاست به جبر زور و قدرت و ستم روا داشتن بر خانواده. وظیفه‌ی مرد حفاظت از زن و فرزندانش است، او همچون معلم و فرمانده‌ای باید در قبال خانواده پاسخگو باشد. در عوض زن هم وظیفه دارد عشق، محبت و دوستی را میان اعضای خانواده تقسیم کند. او با امنیتی که به خانه می‌دهد زندگی را پر خیر و جذاب می‌کند و از اختلافات در خانه جلوگیری می‌کند. مرد، زندگی را در حرکت به سوی خوشبختی پیش می‌برد و زن یاری دهنده‌ی مرد در این مسئولیت مهم است.
نارضایتی و عدم درک صحیح وظایف باعث اختلاف می‌شود و تنها راه حل این است که هر کدام از زن و مرد نقش خود را بشناسند و به آن عمل کنند.
4-مشورت و گفتگو در تمام جوانب زندگی از این عنوان می‌توان نتیجه گرفت زن و شوهر مرتب باید در حال گفتگو باشند و امور منزل را با مشورت همدیگر حل و فصل کنند. یادآوری خاطرات آشنایی قبل از ازدواج و چگونگی به تفاهم رسیدن باعث برطرف شدن بسیاری از اختلافات می‌شود. با بحث و گفتگو و سخن گفتن از مشکلات و نیز شنیدن انتظارات طرفین، هر دو به تفاهم می‌رسند و مشکلات در آرامش پایان می‌یابند.
5- حل اختلافات به شیوه‌ی درست و اصولی:
الف- کتک کاری و تنبیه بدنی مشکلی را حل نمی‌کند: حتی در زمان اختلافات نیز باید احترام به خود و دیگران را حفظ کنیم، هرگز وجود تفاوت را غیر ممکن ندانیم اگر این تفاوتها درک شوند بروز برخوردهای شدید و خشن برای تحمیل خواسته‌ها به ندرت اتفاق می‌افتد.
ب-گاهی هم عقب‌نشینی لازم است. برای اینکه اختلافات عمیقتر و بزرگتر نشوند و کار به جاهای باریک نکشد همواره باید آمادگی عقب‌نشینی را داشته باشیم و خودمان را از برخوردهای شدید کنار بکشیم و منتظر فرصتهای بهتر بمانیم، با ظاهر شدن اختلاف عصبانیت هم به وجود خواهد آمد، بهترین کار در این مواقع این است که چند ساعت از هم دور شوند تا بعد از آرام شدن در صحت عقل با هم گفتگو کنند، اما با ادامه‌ی بحث در حال عصبانیت سخن و گفتگو از روی عقل و منطق نخواهد بود و هر دو در پی جوابهای دندان‌شکن برای رهایی خود خواهند بود.
ج- دیگران را در زندگی زناشویی خود دخالت ندهید. زن و شوهر با هم تصمیم می‌گیرند و اختلافاتشان را کنار می‌گذارند. با مباحثه و گفتگو مشکلات کوچک و قابل حل می‌شوند، اما با دخالت دادن افراد دیگر در مسائل خصوصی میان زن و شوهر عقاید و دیدگاه‌های مغرضانه و جانبداری نیز شروع می‌شود که خود مشکلی بزرگ خواهد بود که ممکن است اختلاف را به جاهای باریک همچون ترک منزل، بکشاند (بدون شک این مسئله تفاوت دارد با موارد محدودی که زن و مرد تصمیم می‌گیرند با مشورت همدیگر فردی امین و عادل را میان خود حکم قرار دهند طوری که هر دو به قضاوت او اعتماد داشته باشند.)
6- عشقی که در دل به هم دارند. زندگی زناشویی باید با عشق و دوست داشتن شروع شده باشد، هنگام به وجود آمدن مشکلات، زن و شوهر با یادآوری عشقی که به هم دارند راحت‌تر با هم کنار می‌آیند. اما اگر در دعوا به کلی علاقه و عشق را نادیده بگیرند و فقط با عقل و منطق خشک بخواهند مشکلشان را حل کنند، زندگی بی‌روحی را خواهند گذراند.
7- همدیگر را مقصر دانستن با به وجود آمدن اختلاف طرفین به دنبال مقصر می‌گردند و همواره در پی بی‌گناه جلوه دادن خود هستند، با این کار به بیشتر شدن مشکل و دور شدن راه حل کمک می‌کنند. برای همین لازم است در هنگام اختلاف، هر کدام در فکر راه حل باشند. پس لازم است برای آشتی پیشقدم شوند و با کلمات زیبا همدیگر را در پیدا کردن راه حل یاری رسانند، و بدانند هر دو در به وجود آمدن اختلاف مقصر بوده‌اند. پس برای حل مشکل نیز وجود هر دو طرف لازم است. چقدر زیباست که زن و شوهر با هم به تفاهم برسند و در آرامش و با گفتگو همدیگر را راضی کنند و راه حل مناسب به توافق هر دویشان انتخاب شود.
8- کوتاه آمدن و پشت گوش انداختن اختلافات خانوادگی همچون اختلاف میان دو کشور نیست که بتوان جزئیاتش را در کتاب قانون پیدا کرد، بلکه یک مسئله‌ی روحی و درونی زناشویی است میان دو نفر که از راز و نیاز و اسرار هم خبر دارند آنها دو روح در یک بدن‌اند که می‌توانند مشکلاتشان را خودشان به آسانی حل کنند. معذرت‌خواهی و پیشقدم شدن برای آشتی نشانه‌ی قدرت و توانایی و سلامت روانی فرد است، چه خوب است که برخوردها و ناراحتی‌های هنگام عصبانیت و اختلاف نادیده گرفته شود و همه‌ی کدورتها فراموش شوند، چنانچه غرور و خود بزرگ‌بینی مانع عقب‌نشینی شود، زندگی زناشویی همچون دردی کشنده خواهد بود که سعادت و خوشبختی به آن راه پیدا نمی‌کند، در عوض فداکاری و احترام به همسر و چشم‌پوشی از خطاها همچون چراغ روشنی زندگی را در مسیر خوشبختی راهنمایی می‌کند.

منبع: سایت خوشکانی اسلامی