مردم مظلوم و آواره، مؤمن و مقاوم «غزه» به مدت ۴۷١ روز در نمایشی دراماتیک و سوزناک در برابر انظار جهانیان از سوی صهیونیست‌های اشغالگر با همکاری، همراهی و حمایت همه جانبه‌ی آمریکا و متحدان غربی‌اش با فجیع‌ترین شیوه‌های غیر انسانی شکنجه‌کش، قصابی و سلاخی شدند.در این نسل‌کشی بی‌سابقه بیش از ۱۷۰ هزار فلسطینی کشته و زخمی شده‌اند که اکثریت آنان زنان و کودکان هستند. همراهی یا سکوت شرم‌آور تقریباً تمام کشورهای جهان (مسلمان و غیرمسلمان)، سازمان ملل و سازمان‌های منطقه‌ای درد این ژنوساید را چند برابر کرده است. وضعیت انسانی و اخلاقی جهان بخصوص در سطح سران، به چنان انحطاطی دچار شده است که حتی در تقبیح و محکومیت این توحش مدرن ندایی سر نمی‌دهند و حاضر به محاکمه و مجازات این جنایتکاران جنگی و ضد بشریت نیستند. گویا یدالله بهزاد شعر ذیل را برای چنین فضای تاریک و دل‌آزاری سروده که می‌گوید:

ای خوشا بانگی کزو آشفته گردد خواب‌ها
 تا مگر موجی فرا خیزد ازین مرداب‌ها
 
 صبح دولت بردمید و چشم بیداری ندید
 خود چه می‌بینند این بی‌دولتان در خواب‌ها
 
 برتنی مویی نمی‌جنبد ز تاب کینه‌ای
 یاد باد آن از خروش و خشم‌ها بی‌تاب‌ها
 
 از چه طوفان زاد این وحشت که با دریادلی
 موج سرکش هم گریزان است در پایاب‌ها
 
 در دهان غنچه از غم، خنده خون‌آلود شد
 گو به چشم ابرها باران شود خوناب‌ها
 
 با فروغ روز هم از باغ‌ها نتوان ستُرد
 گرد اندوهی که شب می‌ریزد از مهتاب‌ها
 
 جویباران را شکست آیینه صافی که باد
 چین حسرت می‌زند هر دم به روی آب‌ها
 
 شهسواران در غبار فتنه گم گشتند و رفت
 نامشان از یادها، تصویرشان از قاب‌ها
 
 جز نوای ناامیدی نغمه در سازت نماند
 ای کدامین پنجه سنگت بشکند مضراب‌ها
 
 فتح بابی روی ننماید تو را از هیچ در
 ور بخوانی فصل‌ها  "بهزاد " درین باب‌ها
 

  این‌همه در حالی است که رهبران رژیم صهیونیستی، آمریکا، غرب و بسیاری از روشنفکرنماها این رژیم اشغالگر خون‌آشام را دموکراتیک‌ترین کشور خاورمیانه می‌دانند؛ و رسانه‌های صهیونیستی ـ غربی و اذناب منطقه‌ای آنان (چون «ایران اینترنشنال»، «من و تو»، «صدای آمریکا» و ...با انواع و اقسام اکاذیب، تزویر و فرافکنی و سانسور شدید، در پی توجیه این ادعا بوده و هستند.

 بدیهی است که قوانین دربردارنده‌ی حقوق بشر، آزادی، عدالت، کرامت انسانی و ...و همچنین وجود ضمانتهای اجرایی آنها و برابری عملی تمام شهروندان در برابر قانون، از مهمترین ویژگی‌های کشوری دموکراتیک هستند و رعایت حقوق و قوانین بین‌المللی متضمن حقوق بشر، حسن همجواری و عدم تجاوز به آنها نیز لازمه‌ی آن است.در حقیقت می‌توان گفت: تا زمانی که ارزش‌ها و قیَم اخلاقی و کرامت ذاتی انسانی در درون مسئولین و مردم جامعه‌ای نهادینه نشده و قوانین متضمن آنها تصویب و اجرایی نشوند، ادعای وجود حکومتی دموکراتیک، گزافه گویی ای بیش نیست.

برای راستی‌آزمایی دموکراتیکبودن رژیم صهیونیستی، گوشه‌هایی از قوانین و رفتار این رژیم با شهروندان عرب خود (اعراب ۱۹۴۸م)1 و مناطق اشغالی تحت کنترلش (قدس شرقی، کرانه‌ی باختری و غزه) را به صورت گذرا بررسی خواهیم کرد:

1ـ وجود دو نظام متفاوت حقوقی و قضایی: 

رژیم صهیونیستی چند روز پس از اشغال قدس شرقی، کرانه باختری و غزه در خرداد ماه ۱۳۴۶ ه.ش (ژوئن ۱۹۶۷ م) در این سرزمین‌ها دادگاه‌های نظامی تشکیل داد؛ که فلسطینی‌ها را طبق قانون امنیتی این رژیم، محاکمه می‌کنند.این دادگاه‌ها برای محاکمه‌ی فلسطینی‌ها اختیارات ویژه‌ای دارند.رویه‌ی قضایی این دادگاه‌ها و همچنین حقوق و جرائم آنها با دادگاه‌های غیرنظامی متفاوت است؛ و به هنگام محاکمه فلسطینی‌ها در راستای اعمال معیارهای تصریح‌شده در «حقوق بین‌الملل بشردوستانه» و «حقوق بین‌الملل» مانند اصول دادرسی منصفانه و عادلانه، اصل قانونی بودن جرم و مجازات، حق داشتن وکیل، حق دفاع و ...کوتاهی کرده؛ و نظارت قابل توجهی نیز بر روند محاکمه‌ی آنان در این دادگاه‌های نظامی وجود ندارد.این در حالی است که محاکمه شهروندان اسرائیلی سرزمین‌های اشغالی ( ساکنان صهیونیست شهرک‌های استعماری)2 با دادگاه‌های غیرنظامی است.

2ـ اخراج فلسطینی‌ها و مصادره‌ی زمین و اموال آنان و جایگزینی یهودیان به جای آنها: 

این سیاست به صورت سیستماتیک از ۱۹۴۸م به صورت گسترده آغاز شد؛ با اشغال قدس شرقی، کرانه‌ی باختری و غزه در خرداد ماه ۱۳۴۶ ه.ش (ژوئن ۱۹۶۷م) ادامه یافت؛ و اکنون نیز با شدت و وسعت بیشتری ادامه دارد؛ که باعث کاهش سرزمین و تعداد فلسطینی‌ها شده است؛ که در ذیل برخی از این سیاست‌ها را ذکر خواهیم کرد:

 الف ـ تخریب خانه‌های فلسطینی‌ها و مصادره زمین و اموال آنان به بهانه‌های مختلف امنیتی و نظامی و...؛

ب ـ مخالفت با اعطای حق شهروندی و سکونت به فلسطینی‌ها؛ و لغو حقوق سکونت آنها؛

ج ـ اعمال محدودیت در مدارس برای ثبت نام کودکانی که پدر و مادر آنها فلسطینی اند؛

دـ سلب تابعیت از شهروندان فلسطینی به بهانه اقدام علیه امنیت ملی و همکاری با تروریست‌ها3 یا بزهکاری؛ 

ه ـ مسلح کردن ساکنان شهرک‌های استعماری؛ و آزار و اذیت و کشتار فلسطینی‌ها توسط آنها؛

وـ مخالفت با بازگشت آوارگان فلسطینی ( 1948 م) به خانه‌های خود4؛

 زـ سرکوب وحشیانه‌ی هرگونه مقاومت؛ و دستگیری، شکنجه، تبعید و کشتار مبارزان فلسطینی؛

ح ـ تخریب خانه‌های مبارزان فلسطینی‌؛ و تبعید و اخراج اقوام و خویشاوندان آنان.

۳ـ ساخت دیوار حائل ( دیوار تبعیض نژادی)5: 

الف ـ علاوه بر جداسازی کامل «غزه» و «کرانه‌ی باختری» از هم به هنگام تقسیم نامشروع و استعماری فلسطین، رژیم صهیونیستی به بهانه‌ی حفظ امنیت شهرک نشینان صهیونیست در سرزمین‌های اشغالی، با ساخت دیوارحائل، کرانه‌ی باختری را عملا به ۵ منطقه مجزا از هم تقسیم کرده است؛ که از داشتن مرز بین‌المللی محروم هستند و عملاً تشکیل دولت فلسطین را با دشواری فراوانی مواجه کرده است.این دیوار که در خاک فلسطینی‌ها ساخته شده است با مصادره‌ی خاک و اموال فلسطینی‌ها، تخریب و انهدام همراه بوده است؛ و آثار و تبعات مصیبت‌باری برای فلسطینی‌ها به همراه داشته و دارد.

 ۴ـ برتری‌بخشی قانونی به یهودیان نسبت به اعراب در سرزمین‌های 19۴۸ م و سرزمین‌های اشغالی پس از آن:

 الف ـ درباره‌ی اعراب فلسطینی قوانینی وجود دارد که مشخص می‌کند آنان کجا و چگونه ساخت و ساز کنند؛ و جز در مواردی نادر، آن هم با گذر از هفت خان رستم، به آنها مجوز ساخت و ساز داده نمی‌شود.

ب ـ طبق این قوانین آنها نمی‌توانند مثل یهودی‌ها در کشور خود آزادانه سفر کنند؛ و باید قانون مشخص کند که فلسطینی‌ها کجا و چگونه سفرکنند.در کرانه باختری فلسطینی‌ها برای عبور نیازمند مجوزهای ویژه هستند؛ و باید از ایست بازرسی‌های متعدد6 عبور کنند.« از دید اسرائیل فلسطینیان همگی مظنون به تروریسم هستند.اعطای اختیار کامل به سربازان وظیفه و جوان اسرائیلی که در پست‌های بازرسی، فلسطینیان را در معرض هر شکل متصور از شکنجه‌های خصوصی و خفت بار قرار می‌دهند، مظهر اشغالگری اسرائیل است.ساعت‌ها انتظار کشیدن در زیر آفتاب؛ توقیف لوازم و تجهیزات پزشکی تا زمانی که که از حیّز انتفاع بیافتد؛ عبارات رکیک همراه با ضرب و شتم دلخواهانه، هجوم ناگهانی جیپ‌ها و سربازان به غیرنظامیان منتظر نوبت در صف‌های هزار نفری پشت پست‌های بازرسی بیشمار (که زندگی را برای فلسطینیان، جهنم خفقان‌آور ساخته است)؛ وا داشتن جوانان به ساعت‌ها زانو زدن زیر آفتاب؛ مجبور کردن مردان به کندن لباس‌هایشان؛ توهین و تحقیر والدین جلو چشم فرزندانشان؛ ممانعت از عبور بیماران به صرف میل و هوس شخصی سربازان؛ متوقف کردن آمبولانس‌ها و آتش گشودن بر آنها؛ و بالاخره مرگ و میر دائمی فلسطینیان(چهار برابر اسرائیلی‌ها) که روزانه بر آن افزوده شده و در جایی ثبت نمی‌شود...»؛7 

ج ـ فلسطینی‌ها حق استفاده از بعضی جاده‌ها را ندارند؛ و نرم‌افزهایی طراحی شده‌اند که در آن، مسیرهایی که فلسطینی‌ها می‌توانند از آنها برای رفتن از جایی به جای دیگر استفاده کنند نشان داده شده است؛ و همچنین فلسطینی‌ها نمی‌توانند آزادانه بین کرانه‌ی باختری و غزه رفت و آمد کنند؛ 

د ـ بیش از هفده سال است که غزه را به بزرگترین زندان بدون سقف دنیا تبدیل کرده‌اند؛ و باب میل خود مردمش را در شرایطی شبه قحطی قرار داده و بدان حمله کرده و مردمش را ترور و قتل عام می‌کنند.

ه ـ این قانون مشخص می‌کند که فلسطینی‌ها کجا و چگونه کسب و کار کنند و فعالیت اقتصادی انجام دهند؛ و به چه میزان به آب و منابع آبی دسترسی داشته باشند.۸۰ درصد از منابع آبی کرانه باختری در اختیار صهیونیست‌های ساکن شهرک‌های استعماری است که ۱۵درصد از جمعیت این مناطق را اشغال کرده‌اند؛ و مناطق فلسطینی‌نشین با 85 درصد جمعیت این مناطق، با کمبود شدید آب روبرو هستند..

در حالی که وضعیت فلسطینی‌های چنین است، در تبعیضی بسیار واضح و آشکار یهودیان و صهیونیست‌های ساکن شهرک‌های استعماری از تمام حقوق شهروندی برخوردار هستند.

5 ـ قانون بازگشت:

این قانون از مهم‌ترین قوانین مؤید برخورد دوگانه با شهروندان در کشور اشغالگر صهیونیستی است.این قانون از یهودیان سراسر جهان (بدون توجه به فرهنگ و رابطه‌‌شان با سرزمین) دعوت می‌کند که به این کشور مهاجرت کنند. در اصلاحیه‌ی این قانون آمده است که: این قانون نسبت به غیر یهودیان دارای همسر یهودی و یهودی‌زاده‌ها و گروندگان به یهود نیز اعمال می‌شود؛ در حالی که غیر یهودیان (بخصوص مسلمانان عرب) از این حق قانونی محروم هستند؛ و حتی به آوارگان رانده شده‌ی فلسطینی اجازه بازگشت به خانه و کاشانه‌ی خود را نمی‌دهد.

۶ـ قانون تابعیت:

 طبق این قانون هر یهودی که وارد این کشور می‌شود، تابعیت اسرائیلی دریافت می‌کند؛ و یک شهروند اسرائیلی محسوب می‌شود؛ اما این قانون درباره غیر یهودیان( اعراب و فلسطینی‌ها) اعمال نشده و آنان را از این حق قانونی محروم می‌کند.

۷ـ قانون املاک فاقد سرپرست، قانون دخل و تصرف، قانون استملاک زمین، قانون مرور زمان نیز علیه اعراب فلسطینی وضع شده‌اند؛ که نسبت به یهودیان قابلیت اجرایی ندارند.

۸ـ شهروندان عرب و فلسطینی ساکن مناطق اشغالی و سرزمین‌های 1948 م به خلاف، یهودیان از حقوق آزادی بیان، آزادی تجمعات، تشکیل حزب، حق کار، حق داشتن اتحادیه، حق ترک کشور و بازگشت به آن، حق انتخاب محل اقامت و...محروم هستند 

۹ـ قانون دولت ـ ملت یهودی:

 این قانون جزء قوانین بنیادین رژیم صهیونیستی است که شامل ۱۱ بند است؛ که برخی را آنها را ذکر خواهیم کرد: الف ـ در بند یک این قانون آمده است: سرزمین اسرائیل میراث تاریخی یهودیان است، که دولت اسرائیل در آن تاسیس شده است؛ و دولت اسرائیل متعلق به یهودیان است؛ که حق تاریخی، مذهبی و طبیعی برای تعیین سرنوشت خود دارند.در این بند حق تعیین سرنوشت ملی منحصراً به یهودیان تعلق دارد؛ و همچنین پذیرش مهاجران یهودی و گردآوری یهودیان خارج از سرزمین‌های اشغالی در آن ذکر شده است.

 ب ـ در این قانون آمده است که تقویم یهودیان، تقویم رسمی است، البته با استفاده از تقویم سکولار در کنار آن؛ و همچنین در آن آمده است که: اعیاد یهودیان و نیز روز شنبه، روزهای تعطیل اسرائیل می‌باشند.

ج ـ در بند دیگری از این قانون آمده است که بیت المقدس کامل و متحد (بخش شرقی و غربی آن) پایتخت اسرائیل است؛ و بدین ترتیب بخش اشغالی آن (در سال ۱۹۶۷ یعنی قسمت شرقی) را به خلاف تمام قوانین بین‌المللی و قطعنامه‌هایی سازمان ملل به صورت رسمی به خاک خود ضمیمه کرد.

د ـ در یکی دیگر از بندهای آن شهرک‌ها و شهرک سازی [ در خاک و زمین فلسطینی‌ها] به عنوان ارزش ملی محسوب شده‌اند؛ و به تشویق و ترویج برای ساخت و توسعه آنها اشاره شده است.

در تمام ین قوانین یهودیان به عنوان شهروندان اصلی و درجه یک و اعراب فلسطینی به عنوان شهروند درجه دوم و پست محسوب می‌شوند.

علاوه بر قوانین داخلی مذکور، رژیم صهیونیستی در ارتباط با کشورهای مجاور و همسایه و حتی سایر کشورها حقوق بشر، قوانین بین‌المللی و قطعنامه‌های سازمان ملل متحد را مراعات نمی‌کند و خلاف آنها نیز عمل می‌کند؛ که به عنوان نمونه به برخی از آنان اشاره خواهیم کرد:

1 ـ عدم اجرای هیچ کدام از قطعنامه‌های سازمان ملل متحد در رابطه با رعایت حقوق فلسطینی‌ها از جمله: الف ـ عدم اجازه به تشکیل دولت مستقل فلسطینی؛

ب ـ عدم اجازه‌ی بازگشت به آوارگان فلسطینی و استیراد اموال و املاک مصادره شده آنان؛

ج ـ الحاق رسمی قدس شرقی به سرزمین خود؛

د ـ الحاق رسمی بلندی‌های جولان در خاک سوریه به سرزمین خود؛ و اعلان آن در تاریخ پنجم فروردین ماه سال ١٣٩٨ ه.ش برابر با ۱۸ رجب ١٤٤٠ ه.ق و ۲۵ مارس ۲۰۱۹ م.

2 ـ چندین تجاوز و حمله‌ی وحشیانه‌ی گسترده به غزه و همچنین تجاوز اخیر این رژیم به این منطقه و نسل‌کشی فلسطینی‌ها (کشتار بیش از ۱۷۰ هزار نفر که اکثر آنها زنان و کودکان هستند؛ تخریب اکثریت زیرساخت‌ها، اماکن عمومی و دولتی و خدماتی و...) که بنا به گزارش دیوان کیفری بین‌المللی لاهه «جنایت جنگی» و «جنایت علیه بشریت» محسوب می‌شود.

3 ـ حمله نظامی به مصر، لبنان و سوریه؛ و اشغال قسمت‌هایی از خاک آنان از جمله بلندی‌های جولان و جنوب لبنان.

4 ـ ترور سیستماتیک و علنی رهبران حماس و سایر گروههای مبارز فلسطینی و لبنانی؛ و همچنین ترور ده‌ها دانشمند هسته‌ای مصر، عراق، سوریه و ایران در ممالک خودشان یا در سایر کشورها.

5 ـ بمباران تاسیسات هسته‌ای کشورهای سوریه و عراق.

6 ـ حدود 400 حمله‌ی هوایی و موشکی به تاسیسات نظامی، قتصادی، تحقیقاتی و زیرساخت‌های سوریه پس از سقوط بشار اسد؛ و اشغال منطقه‌ی عازل بین این رژیم و سوریه.

 7ـ رژیم صهیونیستی تنها کشوری است که مرز رسمی نداشته و مرتب مشغول اضافه کردن خاک دیگران به خاک خود است.

8ـ این رژیم به تعهدات و توافقنامه‌های خود با دیگران پایبند نیست.به عنوان تازه‌ترین نمونه‌ها دو مورد را ذکر خواهیم کرد: الف ـ علی رغم امضای توافقنامه صلح با لبنان در دوماه گذشته، با عدم ترک مناطق اشغالی و بمباران مناطقی از لبنان و کشتار مردم بی گناه، بارها این توافقنامه را نقض کرده است و حاضر به اجرای مفاد آن نیست؛ ب: به امضای توافقنامه‌ی آتش بس خود در غزه و مبادله‌ی اسرا نیز پایبند نیست و تاکنون چندین بار با کشتار فلسطینی‌ها آن را نقض کرده است؛ و هر روز آنها را به آغز دوباره‌ی جنگ تهدید می‌کند.

 بنا بر آنچه که بیان شد ژیم صهیونیستی نه تنها حکومتی دموکراتیک نمی‌باشد، بلکه بنا به گزارش‌های سازمان‌های حقوق بشری «دیدبان حقوق بشر» و «سازمان عفو بین‌الملل» دولت اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در سرزمین‌های تحت اشغالش نظام سرکوب و سلطه را تداوم می‌بخشد؛ و یهودیان این کشور را بر فلسطینی‌ها مقدم می‌دارد؛ و در این کشور به خصوص در سرزمین‌های اشغالی( کرانه‌ی باختری، قدس شرقی و غزه) «آپارتاید»8 به تمام معنا وجود دارد.

در پایان لازم می‌دانم که این نوشته را با عباراتی از زنده یاد «ادوارد سعید»9 به پایان برسانم که می‌گوید: « از اسرائیل مرتبا به عنوان یک دموکراسی یاد می‌شود.اگر چنین باشد دموکراسی بی‌وجدانی است؛ کشوری است که روحش اسیر جنون ضعیف آزاری است؛ دموکراسی‌ای است که عینا روحیه‌ی روان‌پریشی حاکمش ـ بنیامین نتانیاهو10 ـ را منعکس می‌کند؛ که تنها فکرش ـ اگر واژه‌ی درستی به کار ببرم ـ کشتن، فروکاستن، مثله کردن و راندن فلسطینیان است؛ تا بالاخره آنها «متلاشی» شوند»11

                                                                              

پانوشت‌ها و ارجاعات:

1ـ اکنون در سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ م که رژیم صهیونیستی آنها را به صورت رسمی جزء سرزمین خود می‌داند، حدود ۲میلیون عرب فلسطینی دارای تابعیت این رژیم زندگی می‌کنند؛ که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند

 2ـ حدود ۴۹۰ هزار شهرک نشین صهیونیست و دو میلیون و ۹۰۰ هزار فلسطینی در کرانه باختری زندگی می‌کنند.

3ـ مبارزان و آزادی‌خواهان فلسطینی که برای ازادی سرزمین و ملت خود مبارزه و مقاومت می‌کنند؛ و مطابق تمام قوانین و حقوق بین‌المللی دفاع و مقاومت انان مشروع است.

4ـ اکنون تعداد آنان در مجموع به حدود هشت میلیون نفر می‌رسد.

5ـ دیوارحائل یا دیوار نژادپرستی که محکومیت ساخت آن در شورای امنیت سازمان ملل با وتوی آمریکا عقیم ماند؛ و دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه نیز ساخت آن را محکوم کرده و بیان کرد که عملیات ساخت آن باید متوقف شود.دیوان این رژیم را متعهد به پرداخت خسارت‌های ناشی از ساخت دیوار به فلسطینی‌ها دانست؛ هر چند که ساخت این دیوار در عمل خط مرزی ۴ ژوئن ۱۹۶۷م را نقض کرده و مغایر با قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل نیز بود.اما صهیونیست‌ها علی رغم اعتراضات جهانی و منطقه‌ای در سوم بهمن ماه ۱۳۹۶ ه.ش (۵ جمادی الاولای ۱۴۳۹ هجری قمری و ۲۳ ژوئن ۲۰۰۲) ساخت آن را آغاز کردند.این دیوار به طول حدود 48 کیلومتر دارای چندین لایه می‌باشد: ستون‌های فلزی و دارای سیم خاردار، دیوارهای بتنی یا فلزی، سیستم‌های هشدار با سنسورهای الکترونیکی، دوربین‌های مراقبت، کاریز و خاکریز، جاده‌های دارای حدود 10 ـ 12 متر عرض، برج‌های دیده‌بانی، نیروهای گشتی، سگ‌های ردیاب و غیره.

6ـ اکنون در سرزمینهای اشغالی در کرانه‌ی باختری بیش از 500 ایست بازرسی وجود دارد.

7ـ به من دروغ نگو زارش‌هایی تاریخ ساز از روزنامه‌نگاران کاوشگر به کوشش جان کری ترجمه مهرداد خلیل شهابی و میرم محمود نبوی صفحه ۳۹۶ چاپ دوم زمستان ۱۳۹۰ 

8ـ «آپارتاید» در لغت به معنای «جدا» می‌باشد؛ و مطابق تعریف «کنوانسیون بین‌المللی منع و مجازات آپارتاید سازمان ملل» آپارتاید اقدامات غیر انسانی با هدف برقراری و حفظ سلطه یک گروه نژادی بر هر گروه دیگر یا سرکوب سیستماتیک آنهاست. می‌توان گفت آپارتاید نوعی خاص از تبعیض نژادی مذهبی و قومی و جداسازی اجتماعی می‌باشد؛ که غالباً به وسیله‌ی طیف اکثریت نسبت به گروه اقلیت اعمال می‌شود؛ که غالباً با جداسازی سرزمینی و فیزیکی و محروم ساختن آنان از خدمات عمومی اجتماعی شکل می‌گیرد.

9ـ ادوارد سعید در سال 1935 میلادی در بیت المقدس متولد شد و در 24 سپتامبر 2003 در نیویورک درگذشت. وی استاد ادبیات انگلیسی تطبیقی دانشگاه کلمبیا بود؛ و از بیش از بیست دانشگاه معتبر جهان درجه‌ی دکترای افتخاری داشت. سعید مدتها عضو شورای ملی فلسطین به رهبری یاسر عرفات بود که پس از قرارداد ذلت‌آور اسلو راهش را از عرفات جدا کرد.وی سخنگوی شجاع، جسور و اهل منطق و استدلال ملت فلسطین در آمریکا و محافل جهانی و منتقد و مخالف سرسخت رژیم صهیونیستی بود.

10 ـ در متن، ژنرال شارون آمده بود که الان بنیامین نتانیاهو است.

11ـ به من دروغ نگو گزارش‌هایی تاریخ‌ساز از روزنامه‌نگاران کاوشگر به کوشش جان کری ترجمه مهرداد خلیل شهابی و میرم محمود نبوی صفحه 396 ـ 397چاپ دوم زمستان .۱۳۹۰