ادریس ابراهیم نژاد ــ نقده
خودسانسوری نه تنها زندگی فرد را دچار اختلال میکند بلکه نسلهای مرتبط با افراد را هم تحت تأثیر قرار میدهد. خودسانسوری دروغی در حد شکست نفس و همچنین شکست نفس هم نوعی دروغ وارونه به حساب آمده، یعنی بعضی دروغ میگویند تا تأیید شوند ولی این بار دروغ میگویند تا تخریب شوند.
تأثیر الگوی اجتماعی سانسور، باعث شکلگیری نسل سانسورپذیری میشود که حتّی اگر فضا هم باز باشد، مبادرت به خودسانسوری میکنند، اظهار حقایق را قربانی مصالح مینمایند و ارزش حقیقی مصالح را تشخیص نمیدهند و بدینصورت با اعمال فشار و ترس از مجازات در درازمدّت، خودسانسوری به یک فرهنگ تبدیل میشود.
سانسور و خودسانسوری و ترجیح مصلحتهای اجتماعی، مقدّم بر طرح واقعیت در جامعه شدهاست و بدینسان هیچگونه تحلیل درست و صحیحی از شرایط اجتماعی نداشته و همیشه در خصوص آسیبهای اجتماعی دچار غافلگیری میشویم.
ایجاد فضایی دموکراتیک، دانشمحور و منطقی، به جای انجماد فکری، راه را برای مسئولیتپذیری اقشار مختلف جامعه باز میکند و بر همین اساس باید به این باور برسیم که اظهارنظر و ابراز رأی، حقّی است مسلّم و انکارناپذیر که اگر امروز در جهت احیای این حقّ تلاش کنیم، فردا خیلی دیر و سرانجام بدهکار نسلهای آینده خواهیمبود.
سانسور و سلب اختیار یکی از آفتهای اجتماعی در جوامع مییاشد، که این امر موجب شده تا در فرآیند تصمیمگیریها، عامّه مردم در امور کلان اجتماعی واکنش انفعالی از خود نشان دهند و در نهایت فرآیند دموکراسی را از ارزش و اعتبار ساقط کنند. البتّه صاحبان قدرت و گردانندگان اصلی رسانهها نیز با رفع این مشکل چندان هم موافق نیستند چرا که در واقع آرای مردم را بالقوّه مانعی بر سر راه خود میدانند، لذا دموکراتیزه کردن جامعه اطلاعاتی، نیازمند مشارکت فعّال و همهگیر عامّه مردم است. بر این مبنا و با توجه به ویژگیهای خاصّ فضای دیجیتال در رسانهها و بخصوص گستردگی و فرامرزی آن، توان دموکراتیزهشدن جامعه در چنین فضایی نسبت به فضای سنّتی رسانهها بیشتر است. با توجه به ویژگیهای خاص رسانههای دیجیتال، میزان سلباختیار در این فضا به شکل متفاوت از قبل میتواند مطرح شود. ما در فضای اطلاعاتی دیجیتال برای تمرین و برقراری دموکراسی که اصطلاحاً "دموکراسی دیجیتال" خوانده میشود، فرصتها و تهدیدهای پیچیده و فراوانی داریم. جذابیت، قابل دسترس بودن در همه جا و هر زمان و تنوع بسیار زیاد آن نیز شاید به همان میزان که فرصت تلقّی میشود، به عنوان یک تهدید هم به حساب آید. در فضای دیجیتال هر شهروند با داشتن وبلاگ یا ورود به چتروم و یا با استفاده از سایتهای خبررسانی گوناگون، دیگر میتواند به عنوان یک خبرنگار عمل کرده و اینگونه تحریفات را به چالش بکشد. لذا دنیای دیجیتال ابزار مناسبتر و بهتری جهت ایجاد و تقویت فرایندهای دموکراسی اطلاعاتی میباشد.
به گفته برخی از اندیشمندان میزان کارایی یک دموکراسی، به آزادی، تعهد و مسئولیتپذیری رسانههایش بستگی دارد. با فرض اینکه وبلاگها و چترومها نیز نقش رسانه داشته باشند و در واقع هر شهروند یک خبرنگار باشد، در فضای دیجیتال و سایبر آزادی بیشتر است امّا مسئولیتپذیری نسبت به فضای سنتی کمتر میباشد، مخصوصاً در جوامع استبدادزده این معضل بیشتر به چشم میخورد. در چنین جوامعی فضای دیجیتال میتواند بیشتر در راستای تخلیه ذهنی افراد عمل کرده، که در این میان بسیاری از گفتهها یا بنیان و اساس منطقی ندارد و یا صرفاً در حدّ یک رأی یا انتقاد کلامی باقی خواهدماند که ارزش کاربردی ندارد، لذا با بیان آن به دفعات کم یا زیاد این احساسات پرشور و برخی اوقات مخرّب تخلیه شده و جای آن را منطق و ثبات فکری میگیرد، البته گفتمان به همین شکل هم بویژه در فضای دیجیتال در درازمدّت میتواند نقش مؤثّری را در تمرین دموکراسی داشته باشد و میتوان از آن به عنوان فضایی جهت تمرین دموکراسی و تحمل دگراندیشی بهره جست.
نظرات
با سلام <br /> جناب آقای ابراهیم نژاد نکاتی را در این خصوص خدمتتان یاداور می شوم البته الزاما دیگاه شخصی من هست:<br /> نمی دونم ما واقعا دنبال جامعه باز هستیم یا دموکراسی؟کدومش بهتره؟ مقصود ما از دموکراسی چیه؟همون مردم سالاری نه؟اما مردم سالاری یعنی چه؟ آیا مقصود انتخابات و دخیل کردن مردن و اعلام مشارکت همگانی در حکمرانی هستش؟شاید هر کسی بنا به دیدگاه خودش تعبیرات خودشو از دموکراسی داشته باشه. در هر صورت من فک نمی کنم درد جوامع ما دموکراسی باشه چون دموکراسی همواره واژه ای بکارگرفته و مخدوم هستش.تصور می کنم پی جویی جامعه باز ارتباط مسثقیم با خودسانسوری داره نه دموکراسی و زدن به جامعه باز هم دل دریایی می خواد نه الحذر الحذر.<br /> با سپاس از دغدغه نیکوکارانه شما<br /> <br />
خودتان که در نوشتن نامتان الحذر فرموده اید!
با درود:<br /> نکته قابل بحث در این مورد این است که این خود یانسوری در سطح کلان نیز مطرح می باشد و انگار این بیماری از ازل باما بوده است%
شاید چون نوشتن نام در این خصوص مفید فایده نبود از نوشتنش خودداری کردم به هر جهت واقعیات جامعه رو نمی شه نادیده گرفت جامعه فعلا همینه چه کنیم<br />
باسلام!<br /> پا نهادن در وادی رها از قیود و به تعبیری اجتماع باز، توانی را می طلبد که شاید اکنون برای ما زود است، امّا این بهانه خفتن و خود را کور و کر انگاشتن نمی شود و به تعبیر دوست معززم ما سرانجام از این حصار بیرون آمده و خواهی نخواهی دچار دنیایی متفاوت از دنیای کنونی خواهیم شد و دموکراسی را در آن زمان معنی خواهیم کرد.<br />
با سلام از طرح چنین وبلاگی از شما ممنونم .امیدوارم که در عرصه خدمت به ملت kurd همیشه کوشا و موفق باشی...
خوب بود