ترجمه و تنظیم: محمد جبروتی
عمربن عبدالعزیز از حسن بصری درخواست کرد که برای او حاکم عادل را توصیف کند، حسن بصری در جواب نوشت: ای امیر مؤمنان بدان که، همانا خداوند حاکم عادل را سبب راست گرداندن و استواری هر چیز کجی قرار دادهاست و او را وسیله به راه راست آوردن هر شخص ظالم و اصلاح هر فاسد، و نیروی هر کسی که زمینگیر و گرفتار است، و دادرس هر مظلوم و پناهگاه هر ترسنده و نیازمندی قرار دادهاست.
حاکم عادل: همچون پدری است که نسبت به فرزندانش مهربان است و تا زمانی که فرزندان کوچک هستند تلاش میکند نیازهای آنها را برآورد. وقتی هم بزرگ میشوند به فکر تحصیل و پیشرفت آنهاست. تا زمانی که زنده است با تمام وجود برای آسایش آنها تلاش میکند، حتی بعد از مرگش هم چیزی برای آنها به عنوان ارث به جای میگذارد.
حاکم عادل همچون مادر دلسوز و مهربانی است که بر فرزندش مهر و محبت میورزد، او را نه ماه در شکم حمل میکند و با سختی او ار به دنیا میآورد و با رنج و زحمت او را بزرگ میکند و شبها در کنار گهواره او مینشیند و بیخوابی میکشد تا فرزندش بیاساید. با آرامش و آسایش فرزند، مادر هم آرام می شود و با ناراحتی او، مادر ناراحتتر میشود. شیرش میدهد و نیازهای او را برطرف میکند. با تمام وجود در خدمت فرزند خویش است. با تندرستی و خوشی او خوش است و به گله و شکوههای او پاسخ میدهد.
حاکم عادل سرپرست یتیمان است. آنها را بزرگ میکند و نیازمندیهایشان را مهیا میسازد.
حاکم عادل، همچون قلب در کالبد است، اگر سالم باشد سایر اعضا هم سالم میشوند و اگر فاسد هم شود تمام اعضا فاسد میشوند.
حاکم عادل همیشه خدا را ناظر بر اعمال خود میداند و برنامههایش را بر اساس برنامههای خدا تنظیم و هماهنگ میکند و با تمام وجود از خدا پیروی و بندگان را هم به این کار هدایت میکند، تا برنامههای زندگیشان بر اساس برنامهی خدایی اجرا شود و رستگار شوند.
ای امیر مؤمنان، همچون غلامی نباش که آقایش او را امین میداند و مال و فرزند و خانوادهاش را او قرار داده تا از آنها محافظت کند، اما برعکس آن غلام مال را پایمال میکند و از بین میبرد و فرزندان را آواره و از خانه به در میکند!
ای امیر مؤمنان، بدان که خداوند حدود شرعی را قرار داده تا به وسیله آنها مردم را از کارهای پست و بیارزش و بیبند و باری باز دارد. اما وقتی کسی که حاکم آنها شد و خودش مرتکب این کارهای بد و بیبند و باری میشود، چگونه میتواند مردم را اصلاح کند؟!
همانا خداوند برای حفظ جان بندگان از دستبرد تبهکاران، قصاص را قرار داده تا مایهی زندگی بندگان باشد، اما وقتی کسی که حاکم آنهاست، به ناحق دست به کشتار آنان میزند و حقوق آنان را پایمال میکند، چگونه میتواند قصاصِ صاحبانِ حق خود را بگیرد؟!
ای امیر مؤمنان، مرگ و حوادثی را که به دنبال مرگ میآیند، همچنین کمی یاران و پیروان برای نجات تو از چنگال مرگ به یاد بیاور. پس برای مرگ و بعد از آن توشه بگیر، که بهترین توشه تقوا و ترس از خداست، چون مال و فرزندان نمیتوانند به داد انسان برسند. فقط کسی که دارای قلبی سالم است، رستگار و موفق میشود. قلب سالم هم با ترس از خدا و اجرای فرمان او به دست میآید.
ای امیر مؤمنان، بدان که منزلی بهتر از منزل دنیا در انتظار توست. جایگاهی که ماندگاری تو در آنجا طول میکشد و دوستانت از تو جدا میشوند و حتی عزیزترین کسان تو با دستانشان، تو را تک و تنها به قعر آن میسپارند. پس برای آن توشه بگیر، که فقط اعمال تو در آنجا همراه و قرین توست. پیامبر [صلیاللهعلیهوسلم] فرمود: «سه چیز تا گورستان همراه میت میروند، [مال و فرزند و عمل] دو چیز [مال و فرزند] هنگام بازگشت مردم برمیگردند و تنها عمل با او در قبر میماند.» پس مواظب باش عملی انجام بدهی که آنجا به داد تو برسد. تا زمانی که در دنیا فرصت داری بذری ارزشمند بکار که در هنگام برداشت، بتوانی برداشت سودمندی داشتهباشی، و قبر تو به باغی از باغهای بهشت تبدیل شود: «القبر إمّا روضة من ریاض الجنة أو حفرة من حفر النیران»
ای امیر مؤمنان، روز آخرت را به یاد بیاور، روزی که قبرها میشکافند و انسانها زنده میشوند و رازها آشکال میگردند، نامه اعمال بدون کم و کاستی همه چیز را ثبت و ضبط میکند و در معرض دید قرار میدهد. در دنیا و قبل از آمدن مرگ فرصت است، میتوان برای آن چارهای اندیشید.
ای امیر مؤمنان، با حکم جاهلانه بر مردم حکومت نکن و با رعایا همچون ظالمان رفتار نکن، افراد زورمند و قدرتطلب و مستکبر را بر ضعیفان مسلط مگردان، چون آنها در حق مؤمنان هیچ عهد و پیمانی را رعایت نمیکنند.
در صورت حاکمگرداندن مستکبران بر مستضعفان، مجبور میشود بار گناه خود و بار گناه دیگران را که به ناحق حاکم گرداندهای حمل کنی.
به قدرت و نیروی امروزی خود منگر، بلکه به ضعف و ناتوانی آینده خودت بنگر که اسیر چنگال مرگ میشوی و سختیهای مرگ دامنگیر تو میشوند، که همانا لحظهی مرگ بسیار دشوار است. فقط کسانی که در اجرای برنامه خدا و پیامبر او، پایدار بودهاند، سختی مرگ برایشان آسان میشود. به یاد بیاور روزی را که در پیشروی خداوند، با حضور فرشتگان و پیامبران خواهی ایستاد.
در آن روز موجودات خواسته و ناخواسته تسلیم محض پروردگار میشوند: «وعنت الوجوه للحی القیوم»
ای امیر مؤمنان، این پند و نصیحت من به شما از روی دلسوزی و مهربانی بود. نامه مرا همچون داروی مفیدی فرض کن که گر چه تلخ و در مزاج بیمار ناپسند است، اما چون بیمار امید به بهبودی و سلامتی دارد آن را میخورد.
نظرات