در دنیای امروز صنعت گردشگری به عنوان یک صنعت رو به رشد شناخته می‌شود این صنعت، وضعیت اقتصادی و معیشتی بسیاری از کشورها بویژه کشورهای اسلامی را متحول کرده است. 

کشورهای ترکیه، لبنان، مالزی، اندونزی، امارات متحده‌ی عربی، قطر  و در سال‌های اخیر کشور بسیار سنتی و بسته فرهنگ عربستان سعودی، با احداث شهرها و شهرک‌های توریستی مدرن مانند «نعوم» با تصویب قوانین تسهیل‌کننده اقدامات اساسی را جهت رشد و توسعه صنعت چند تریلیون دلاری توریسم انجام داده‌اند.


صنعت گردشگری

صنعت توریسم در کشورمان با وجود تمدن دیرینه و آثار باستانی گرانمایه، تنوع اقلیمی، فرهنگی و آیینی در اثر بی‌مبالاتی مدیریتی و عدم شفافیت در قوانین و فتاوا، متٲسفانه سهم بسیار ناچیزی از این صنعت مترقی در اختیار دارد.

با توجه به آمار رتبه‌بندی در جذب گردشگری مجمع جهانی اقتصاد، ایران از میان ۱۴۰ کشور در رتبه‌ی ۸۹ قراردارد که در همین رتبه‌بندی اسپانیا در جایگاه اول و کشورهایی مانند ترکیه در رتبه‌ی ۱۷، امارات رتبه‌ی ۳۵ می‌باشد.

ایران در شاخص‌های جاذبه‌های طبیعی و فرهنگی ظرفیت بالایی دارد و این نشان از ظرفیت بالای کشور در جاذبه‌های گردشگری است. اما تنها جاذبه‌ها اهمیت ندارند، بلکه زیرساخت‌ها و امنیت بسیار مهم‌تر از دیگر شاخص‌ها هستند. کشورهایی که در زیرساخت‌ها، خدمات‌دهی و امنیت و بهداشت وضعیت خوبی دارند، توانسته‌اند گردشگران زیادی را جذب کنند.

ایران با کسب رتبه‌ی اول و شناخته شدن به عنوان ارزان‌ترین مقصد دنیا برگ برنده بزرگی دارد، ادامه‌ی این روند در کنار توسعه‌ی زیرساختی می‌تواند نقش بزرگی در رشد صنعت گردشگری کشور داشته باشد. در کنار این‌ها تلاش برای نشان دادن چهره‌‌ی واقعی ایران امن و کاستن از تنش‌های بین‌المللی نیز محرک مهم دیگری برای توسعه در گردشگری خواهد بود.


اولویت‌های صنعت گردشگری 

در کنار تمام این شاخص‌ها آن چیزی که از همه بیشتر مهم خواهد بود، «اولویت‌دهی» به گردشگری است. با مطالعه‌ی گزارش مجمع جهانی اقتصاد نکته‌ی مهم در بین کشورهای توسعه‌یافته در زمینه‌ی گردشگری شاخص «اولویت‌دهی» است. صنعت گردشگری در بیشتر این کشورها بین سه اولویت اول کشور قرار دارد. در ایران نیز اگر صنعت گردشگری جز اولویت‌های کشور قرار گیرد، بخش‌های دیگری چون سیاست‌گذاری، آماده‌سازی محیط و زیرساخت، آموزش و غیره در خدمت این اولویت خواهند بود.

صنعت تور و توریسم در جایی رشد می‌کند که امنیت گردشگر و سرمایه در آنجا فراهم گردد.


گردشگری داخلی

در دو دهه‌ی اخیر توریسم داخلی رشد بسیار خوبی  داشته،

اما نباید فراموش کنیم که گردشگری داخلی دارای ویژگی‌ها منافع خاصی است. گردشگران داخلی آشنایی بیشتری با مقاصد گردشگری کشور خود دارند و زبان، رسوم، قوانین و آب و هوای آنجا را بیشتر می‌شناسند. به همین دلیل است که این نوع گردشگران به نقاط مختلفی از کشور سفر می‌کنند؛ در حالی که گردشگران بین‌المللی محدود به مقاصد خاص هستند. گردشگران داخلی همچنین به برندها وفادارترند و این موجب بهبود کیفیت برندها می‌شود؛ مثلاً گردشگران داخلی بیشتر با گز، سوهان و صنایع دستی آشنا هستند و این برندها برای فروش بهتر باید کیفیت بهتری ارائه دهند. در حالی که یک گردشگر خارجی چنین محصولاتی را می‌خرد و با خود می‌برد ولی گردشگر داخلی می‌خرد، به دیگران هم توصیه می‌کند و اگر گذرش احتمالاً دوباره به آن مقصد خورد باز هم از آن کالا می‌خرد.


ویژگی‌های گردشگر داخلی 

سه ویژگی آشنایی بیشتر، نزدیکی و قیمت پایین‌تر سبب می‌شود که گردشگری داخلی سمت و سوی متفاوتی از گردشگری بین‌المللی داشته باشد. اول این‌که گردشگری داخلی به قشر خاصی خلاصه نمی‌شود و پولدار و فقیر در گردشگری داخلی حضور دارند. خانواده‌های بچه‌دار، افراد ناتوان جسمی و سایر گروه‌ها راحت‌تر به سفر داخلی می‌روند. این تنوع گردشگران تنوع تقاضا را در همه‌ی ابعاد سفر از قبیل اقامتگاه به دنبال دارد. این درحالی است که گردشگری بین‌المللی تمرکز جغرافیایی کمتری دارد و بستر توسعه در مناطق دورافتاده را فراهم می‌کند. اگرچه هر گردشگر داخلی هزینه‌ی بسیار کمتری خرج می‌کند، ولی مجموع درآمدهای گردشگری داخلی از گردشگری بین‌المللی بیشتر است.

از آنجا که همه قشر گردشگر با هر درآمدی امکان سفر در داخل کشور را دارند، گردشگری داخلی می‌تواند تنش‌های طبقاتی را نیز کاهش داده و با فراهم کردن امکان استراحت روحی و جسمی، کیفیت زندگی را در اقشار مختلف جامعه بهبود بخشد. بسیاری از شهرها و روستاها در ایران می‌توانند به کمک گردشگری داخلی معرفی شوند و از آنجا که گردشگری، صنعتی کاربر و خدماتی است بسیاری از مردم مناطق به تازگی معرفی شده می‌توانند در مشاغل کوچک مقیاس و خانگی گردشگری مشغول کار شوند.

گردشگری داخلی همچنین اثرات مناسبی در اقتصاد کلان کشور دارد و منجر به صرفه‌جویی در هزینه‌های گردشگری بین‌المللی کشور می‌شود. در چنین شرایطی به نظر می‌رسد توجه به گردشگری داخلی می‌تواند برخی بحران‌های مبتلابه توریسم کشور را حل کند و عواید اقتصادی مناسبی نیز برای کشور به همراه داشته باشد.

فرهنگ گردشگری در مناطق کمتر برخوردار و محروم

در استان‌های مرزی شرقی و غربی کشور که جمعیت زیادی از دگر آیین‌ها در آن سکنی دارند شرایط فرهنگی و قواعد بومی سنتی ویژه‌ای حاکم است.

لذا دوری از مرکز ، محرومیت مطلق، عدم توسعه‌ی زیرساخت‌های اقتصادی فرهنگی، عدم توجه به زیر ساخت‌های توسعه‌ی صنعت  گردشگری، سیاست‌های تنگ‌نظرانه‌ی امنیتی، عدم توجه به دغدغه‌های فرهنگ بومی، باعث رشد لاک‌پشتی توریسم دراین مناطق گردیده است.


با وجود آثار بکر طبیعی مانند کوه، جنگل، باغات و نخلستان‌های کهن، دریای نیلگون، بندر اقیانوسی چابهار و آثار باستانی چند هزار ساله و....

 متاسفانه با توجه به ضعف در مدیریت و برنامه‌ریزی جهت جذب گردشگر در مناطق مرزی، هنوز کاستی‌های بسیار دارد.

رشد گردشگری در مناطق مرزی، تبعات منفی فرهنگی اجتماعی زیادی بوجود آورده که نشان از ناهمگونی در آداب و رسوم و تٲثیرپذیری نافرهنگی‌ها در فرهنگ بومی محلی این مناطق شده است. 

تفاوت و ‌تنوع فرهنگی در مناطق کشورمان و ورود دگر فرهنگ‌های توریستی باعث واکنش‌زایی منفی فرهنگ‌های بومی محلی در مناطق مختلف و بویژه مناطق مرزی شده است.


حادثه‌ای که چندی پیش در منطقه‌ی درک شهرستان چابهار با قطع درخت نخل هفتاد ساله، رخ داد نشان از همین ناهمگونی و عدم تحمل فرهنگی است لذا بر مدیران توسعه‌ی صنعت گردشگری، علما، نخبگان و اندیشمندان بومی محلی مناطق است تا جهت تناسب‌سازی فرهنگ بومی محلی، با فرهنگ گردشگری بیش از پیش توجه داشته باشند تا از این صنعت زودبازده و مترقی جهت توسعه‌ی اقتصادی و محرومیت‌زدایی مناطق کمتر برخوردار بهره گرفته شود.