روزه و روزهداری به معنای پرهیز آگاهانه و ارادی از خوردن و آشامیدن یكی از آداب و كردارهای مذهبی است كه در برخی ادیان و مذاهب همچون اسلام، مسیحیت، یهودیت، آیین زرتشت و آیین بودا بدان توصیه و برای آن شرایط و زمان و آداب خاصی تعیین شده است. در دین اسلام، روزهداری در ماه رمضان، نهمین ماه از سال قمری برای مسلمانان واجب است، یعنی در این ماه مسلمانان بالغی كه شرایط روزه گرفتن دارند و شرایط خاص مثل بارداری یا بیماری یا ... ندارند، موظفند از اذان صبح تا اذان مغرب چیزی نخورند و ننوشند و از برخی رفتارها و كردارهای باطلكننده روزه كه در شریعت مقرر شده، مثل فروبردن سر در آب یا فرودادن دود یا غبار غلیظ در حلق یا آمیزش جنسی یا .... پرهیز كنند. روزه به این معنا فرصتی برای مراقبه در نفس، دل كندن از دنیا و مادیات، دعا و نیایش پروردگار و خلوت كردن انسان با خویشتن است، عبادتی پرهیزكارانه كه با عزل توجه انسان از جهان پیرامون، او را به درون رهنمون میشود و فرصتی برای تامل در خویشتن خویش و رابطهاش با جهان هستی فراهم میسازد، به شرط آنكه روزهداری برای فرد دیندار به كرداری از سر عادت یا اجبار بیرونی تلقی نشود و او را به آشتی با خود و عالم هدایت كند. در گفتوگوی حاضر، سیدهادی طباطبایی، ضمن توضیح نگرش خود به روزه و روزهداری، به نگاه نواندیشان به این آیین دینی میپردازد و معتقد است كه از این منظر نتیجه و ثمره روزداری میباید رسیدن به صلحِ كل را برای ما به ارمغان بیاورد. نه اینكه خشم و غضب نسبت به دیگران را افزون كند. این پژوهشگر دینی در كارنامه خود كتابها و مقالات فراوانی دارد كه از آن میان میتوان به: حدیث نواندیشان دینی، فقیهان و انقلاب ایران و در طریقت مسلمانی اشاره كرد.
لازم به توضیح است درباره بحث کنونی دیدگاههای مختلفی مطرح است و آنچه در این گفتوگو طرح شده دیدگاه روزنامه نیست، اما صفحه اندیشه محل گفتو گوی آزاد اندیشهها از منظرهای مختلف است و منتقدان میتوانند دیدگاه خود را در این باب مطرح کنند.
ماه رمضان آغاز شده و بحث از روزهداری در جهانِ كنونی یكی از مباحثِ چالشبرانگیز است. شما به این مقوله چگونه مینگرید؟
روزه یكی از عباداتِ سخت و طاقتفرساست. كسی كه به عرصه دین قدم میگذارد، پذیرفته است كه برای تربیتِ خود، برخی اعمال را به انجام برساند. دینداری امری اجباری نیست. اساسا اموری كه به حیطه روحِ انسان مربوط میشوند، با اجبار و اكراه پیش نمیروند. این امور به قلب و روحِ انسان مرتبط است. فردی كه اراده كرده دیندار باشد، برخی اعمال را هم میباید انجام دهد. این اعمال را برای تربیتِ خود انجام میدهد. تعبیر قرآن این است كه بعد از انجام این اعمال، «شاید با تقواتر شوید.» مرحوم علامه طباطبایی میگفت اینگونه اعمال برای این است كه مانع از افسارگسیختگی انسان بشود. حقیقتا هم همینگونه است. فردی كه اراده كرده دیندار باشد، با اینگونه اعمال، نفسِ خود را به كنترل درمیآورد. یعنی گامی فراتر از دیگران در تربیتِ خود برمیدارد. در چارچوبِ دین، ابزارهایی تعبیه شده تا انسان را از این افسارگسیختگیها باز دارد. یكی از این ابزارها هم روزه است.
اما این ابزارِ روزه داری كه شما از آن یاد میكنید، گاهی باعثِ كمكاریها، یا بد اخلاقیها هم شده است. یعنی در ماهِ رمضان شاهدیم كه بعضا در سطح جامعه، بداخلاقیهایی به خاطر كمطاقتی و گرسنگی ایجاد میشود.
متاسفانه همینگونه است. این هم از فهمِ ناصحیح نسبت به روزهداری و اعمالِ عبادی نشأت گرفته است. برخوردِ ما نسبت به مقولهای چون ماه رمضان، این است كه گویی به اجبار و اكراه، فردی را مجبور كردهاند كه روزه بدارد. این امر صحیحی نیست. فردی كه دیندار میشود، به اراده خود وارد عرصه دین میشود. اراده میكند كه با یكسری اعمال، اخلاقِ متعالیتری به دست آورد. اراده میكند كه یك خودداری و كنترلِ درونی ایجاد كند. یا مواجههاش با دیگران، كریمانهتر و صبورانهتر شود. اینها هدفهای دینداری است. اما متاسفانه این موضوع قلب شده است. تصور این شده كه همگان می باید مراعاتِ حالِ فردِ روزهدار را بكنند. قضیه كاملا بالعكس است. در واقع كسی كه روزه میگیرد، میباید تمرینِ صبر كند. كسی كه روزهدار است خود را ملزم كرده كه در این یكماهه، با وقایعِ بیرونی، برخوردی لطیفتر داشته باشد. اگر سابقا در موقعیتی كسی با او درشتی میكرد، فردِ روزهدار در این یك ماه، تمرین میكند كه مدارای بیشتری كند. در این یك ماه، وقایعِ بیرونی كه تغییری نمیكنند. این فردِ روزهدار است كه باید درونِ خود را پاكیزهتر كند. مواجههاش با همان وقایعِ همیشگی، مهربانانهتر باشد. وقتی اربابرجوعی مراجعه كرد، فردِ روزهدار است كه باید همان مشقتهای پیشین در مواجهه با افراد را با صبرِ بیشتر و كرامت بیشتری پاسخ گوید. این فردِ صائم است كه باید مراعاتِ دیگران را بكند. نه اینكه دیگران همگی از كارِ خود باز بمانند، چراكه او روزه گرفته است! این قضیه كاملا بالعكس فهمیده شده است. گویی همگان میباید مراعاتِ حالِ فرد روزهدار را بكنند. تصور كنید فردی كه به باشگاهِ ورزشی میرود، رفته است كه بدنِ ورزیدهتری به دست آورد. حال در باشگاه اگر همگان بخواهند به او كمك كنند و اجازه ندهند تا وزنهای سنگین بردارد، آیا او اساسا رشدی میكند؟ آیا اساسا باشگاه رفتن، اثری به حالش دارد؟ او به باشگاه رفته است تا تمرینهای سخت انجام دهد. نه اینكه دیگران او را كمك كنند و از وزنههای سنگین، او را مانع شوند. روزه داری هم اینچنین است. فردِ روزهدار میباید در آن شرایطِ سخت، تمرینِ اخلاق كند، تمرین صبر كند. باید رفتارِ پسندیدهتری نسبت به سابق به انجام برساند. این یك ماه، تمرینِ فردِ دیندار است برای ورزیدهتر شدنِ اخلاقی. برای گشایشهای روحی. برای رسیدن به این مطلوب، این وزنههای سختِ بیرونی را میباید مكرر استفاده كند و از مواجهه با آن پا پس نكشد.
اما در جامعه ما این نگاه كمتر وجود دارد. بعضا احكامِ قضایی درخصوص روزهخواری در ملا عام وضع شده است. این قوانین، دیگران را ملتزم میكند كه مراعاتِ حال ِفرد روزهدار را داشته باشند.
بله این دیدگاه هنوز وجود دارد. البته این را نیز در نظر داشته باشیم كه در قوانین و احكامِ قضایی، سخنی از مجازاتِ روزهخواری بیان نشده است. یعنی این مصداقِ مشخص ذكر نشده است. صرفا در ماده ٦٣٨ قانون مجازات اسلامی است كه تظاهر به هر عملِ حرامی در انظارِ عمومی جرم محسوب میشود. اما فارغ از بُعد قانونی، فكر میكنم خودِ دینداران هم میباید ابتدا به مرتبهای برسند كه مخالفتها با دینشان، یا اعمالِ عبادیشان، آنها را چندان برافروخته نكند. به هر حال همانگونه كه عرض كردم، فردِ دیندار، واردِ عرصه دین شده است تا این وزنههای سنگینِ اخلاقی و این ریاضتها را به كار بگیرد و خود را متعالیتر كند. بله ممكن است كه حتی نماز و روزه گرفتنِ آنها هم در نظر برخی افراد نامقبول بیاید اما وقتی كه هدفِ شما روشن و مشخص است و تربیتِ خود را در نظر دارید، دیگر وقایع بیرونی چندان شما را ناخوش نمیكند. البته ملتزمین به دینداری شریعتاندیش، در قالبِ فریضه امر به معروف و نهی از منكر، خود را موظف به مقابله با افرادی میدانند كه ضوابطِ شرعی را مراعات نمیكنند اما باید دید كه آیا واقعا اینگونه تذكرها در قالبِ امر به معروف تعریف میشود یا خیر؟ همانگونه كه مطلعید، یكی از شرایطِ امر به معروف، احتمالِ اثرگذاری در فرد است. آیا در زمانه حاضر این امر و نهیهای لسانی، تاثیری در فرد مقابل میگذارد؟ این البته خود نیاز به بحث مبسوطی دارد. بنده تصورم این است كه این امر و نهیها اگر از جانبِ فردِ صاحب نفس و مُزكایی انجام شود، میتواند اثرگذار باشد. آنهم نه صرفا با تذكرهای زبانی. بلكه رفتار و كردار انسانها در این میان بسیار اثرگذارتر است. به تعبیری: كونوا دُعاه النّاس بِغیر السِنتِهِم. یعنی مردم را با غیر از زبان، به هدایت دعوت میكنند. وجود چنین افرادی، خود به تنهایی برای اثرگذاری بر دیگران كافی است. به تعبیری:
در درونشان صد قیامت نقد هست/ كمترین آنكه شود همسایه مست
اما اگر این امر و نهیها از جانبِ فردی باشد كه صرفا داعیه دینداری دارد و چندان به تزكیه نپرداخته، حتی احتمالِ اثرِ معكوس هم وجود دارد. بعضا به لجاجتهای دو طرفه هم كشیده میشود و احتمالِ تاثیرگذاری را از بین میبرد.
نواندیشان دینی در این خصوص چگونه میاندیشند؟ یعنی مواجهه آنها با رمضان و برخورد با غیرِ روزهداران به چه صورت است؟
نواندیشان دینی البته در مباحثِ خود كوشیدهاند تا سبكهای مختلفِ دینداری را از هم تفكیك كنند. سپس مواجهه هر كدام از این سبكها را با روزهداری ترسیم نمایند. اما اجازه دهید از برخی ایدههای نواندیشان دینی نام ببرم كه برمبنای آن، میتوان برخورد با غیر روزهداران را براساسِ آن تنظیم كرد. فیالحال سه ایده كه از جانب نواندیشان دینی عنوان شده را مطرح میكنم. نخستین ایده، طرحی است كه محمد مجتهد شبستری درخصوص دوران مختلف دینداری بیان میكند. ایشان معتقد است كه بشر در طول دورانِ حیاتِ خود، پنج مرحله از دینداری را پشت سر گذاشته است. از دورانِ اسطورهای دینی شروع شده و به زمانِ حاضر رسیده است. ایشان برای دینداری در جهان معاصر ویژگیهایی را بر میشمارد. به باور ایشان در دورانِ جدید دینداری، مرز كفر و ایمان چندان مشخص نیست. حتی مرز میانِ ادیان مختلف نیز برداشته شده است. انسانها بیش از آنكه به «اعتقاداتِ» خود اصرار بورزند، به «ایمان» توجه دارند. به كسب آرامشِ درونی می اندیشند. خدایی را مورد توجه قرار میدهند كه از درونِ آنها بر آنها مكشوف میشود. در این دوران از دینداری، نمیتوان دیگران را به جرمِ بی اعتقادی یا حتی كفر، مورد نكوهش قرار داد. عدم التزام به یك دین و مسلك خاص، نباید انگشتِ اتهام را به سمتِ او نشانه برود. ایده دیگر را آرش نراقی بیان كرده است. ایشان از مقولهای به نام «حقِ نا حق بودن» سخن میگوید. براساس این اصل، ممكن است كه من انتخابِ شما را درخصوص امر «الف» نادرست و بر خطا بدانم. اما این حق را به شما میدهم كه در این مورد، حتی خطا و اشتباه كنید، چرا كه شما هم دارای هویتِ انسانی مستقلی هستید. شما فاعلی مختارید و حقِ انتخاب دارید. حتی اگر بر خطا باشید. حُرمت نهادن به حقِ انتخاب، در واقع حفظ كرامتِ انسانی افراد است. دینداران میباید كرامتِ انسانی ِهمگان را درنظر داشته باشند. و لقد كرّمنا بنی آدم را پیش چشم قرار دهند. كرامتِ انسانی اقتضا میكند كه به انتخابِ دیگران حتی اگر بر خطا باشند نیز احترام گذاشت.
ایده سومی كه اینجا از آن سخن می گویم طرحی است كه ابوالقاسم فنایی بیان كرده است. ایشان به تقدم اخلاق بر دینداری توجه میدهند. معتقدند كه فردِ دیندار، ابتدا میباید از عرصه اخلاق، گذر كرده باشد و سپس پای به وادی دین بگذارد. فنایی در تبیینِ این موضوع، عنوان میكند كه فردِ دینداری كه رذایلِ اخلاقی را از زندگی خود پاك نكرده، دین را هم صحیح نخواهد فهمید. او میگوید در عرصه دین نمیتوان به هیچ بهانهای، اقدام به عملی غیراخلاقی كرد.
این سه ایده، به ما میگوید كه مواجهه با افرادی كه روزهدار نیستند هم میباید به نحو مداراجویانه باشد. اگر خشم و غضبی علیه دیگران به وجود آید، شاید روزهداری هم به هدفِ خود نرسد. نتیجه و ثمره روزهداری میباید رسیدن به صلحِ كل را برای ما به ارمغان بیاورد، نه اینكه خشم و غضب نسبت به دیگران را افزون كند.
من كه صلحم دایما با این پدر/ این جهان چون جنّت استم در نظر
آیا فارغ از نگاهِ نواندیشان دینی، رهیافتی در فقه نیز در این خصوص درنظر گرفته شده است؟
اتفاقا تصورم این است كه ما در موضوعاتِ فقهی، كمتر حكمی كلی و بلا قید داریم و این كمك بسیاری میكند كه با غیر روزهداران مواجه شویم. ببینید، جهانِ امروز دنیایی است كه انسانها را در قالبِ یك سری اعداد میبینند. یعنی شما كه فیالمثل در صفِ بانك ایستادهاید، صرفا شما را با شمارهای كه دارید و نوبتی كه گرفتهای، می شناسند. میگویند شماره ٣٧ الان نوبت شماست. یعنی نگاه نمیكنند كه شما چه داستان و ماجرا و قصهای دارید. ممكن است فردی كه بعد از شما نوبتش میرسد، بسی مشكلاتِ بیشتری داشته باشد یا بیش از شما عجله داشته باشد یا حتی كسالت احوالی داشته باشد و نتواند منتظر بماند. اما جهانِ امروز، اینگونه دغدغهها را چندان وقعی نمینهد. شما صرفا در قالب همان نظامِ سفت و سخت و قراردادی میباید كارها را به انجام برسانید. اما در نظامِ دینی اینگونه نیست. در همین ماجرای روزهداری، ببینید چقدر قیدهای مكرر در این میان وجود دارد. میگوید اگر فردی مسافر است روزه ندارد، اگر فردی بیمار است، اگر زنی باردار است، اگر كسی به حد تشنگی مفرط رسید و چندین و چند قید دیگر را میآورد تا شما، حكمِ خود را پیدا كنید. شما در مواجهه با فردی كه روزه ندارد، نمیتوانید یكباره او را به بیقیدی و بیدینی متهم كنید. در مأثوراتِ دینی تاكیدهای مكرر وجود دارد كه در اینگونه موارد، نباید اساسا جستوجو كرد. بالفرض هم كسی را ببینید كه روزه ندارد، نمیتوانید او را محكوم كنید، چرا كه در خودِ فقه به برخی از افراد اجازه داده و حتی امر كرده كه روزه نداشته باشند. حتی بعضا روزهداری آنها امری حرام اعلام شده است. همگی اینها به ما میگوید كه دین، از قالبِ آن حكمِ كلی دادن، فراتر رفته و احوالِ هر فرد را در نظر میگیرد. یعنی به نحوی دین آمده است كه احوالِ شما را دگرگون كند. نه اینكه یكسری اعمال صرفا انجام شود و یك رفتارِ همگانی به انجام برسد و هیچ ثمرهای بر شما نداشته باشد. حال ماهِ رمضان نیز آمده است تا تمرینی باشد برای به دست آوردنِ اخلاق كریمانهتر، برای به دست آوردنِ روحِ متعالیتر. كسی كه این اهداف را دنبال نكند و صرفا از خوردن و آشامیدن صرفنظر كند و در عین حال، تندخویی سابق را پیشه كند، شاید با «صائم» هم نسبتی نداشته باشد و به هدفِ روزهداری دست نیابد.
در واقع كسی كه روزه میگیرد، میباید تمرینِ صبر كند. كسی كه روزهدار است خود را ملزم كرده كه در این یكماهه، با وقایعِ بیرونی، برخوردی لطیفتر داشته باشد. اگر سابقا در موقعیتی كسی با او درشتی میكرد، فردِ روزهدار در این یك ماه، تمرین میكند كه مدارای بیشتری كند.
فردِ دیندار، واردِ عرصه دین شده است تا این وزنههای سنگینِ اخلاقی و این ریاضتها را بهكار بگیرد و خود را متعالیتر كند. بله ممكن است كه حتی نماز و روزه گرفتنِ آنها هم درنظر برخی افراد نامقبول بیاید اما وقتی كه هدفِ شما روشن و مشخص است و تربیتِ خود را درنظر دارید، دیگر وقایع بیرونی چندان شما را ناخوش نمیكند.
ماهِ رمضان نیز آمده است تا تمرینی باشد برای به دست آوردنِ اخلاق كریمانهتر، برای به دست آوردنِ روحِ متعالیتر. كسی كه این اهداف را دنبال نكند و صرفا از خوردن و آشامیدن صرفنظر كند و در عین حال، تندخویی سابق را پیشه كند، شاید با «صائم» هم نسبتی نداشته باشد و به هدفِ روزهداری دست نیابد.
نظرات