(۱)
دقایقی پیش گزارشهایی را از را رادیو دنبال میکردم که حاکی بود از متهمشدن ترکیه از طرف کُردها و غربیان به سهلانگاری در حمایت از جنگجویان کُرد در سوریه – کوبانی-؛ البته در این میان وزیر امور خارجەی انگلستان خجولانهتر به این امر دامن زد، به گونهای که حتی اندیشیدن در بارەی حمایت از کوبانیها را نیز دشوار و پرهزینه قلمداد نمود! آنگاه که از وی سؤال شد: چرا دولتش به منظور دفاع از کوبانی، هواپیماهایش را روانەی آنجا نمیکند؟ جواب داد: گمان نمیکنم پارلمان با این امر موافقت کند!
پس از این اظهار نظر- عجیب و غریب - وزیر خارجەی انگلیس در بارەی بحران کوبانی، در صفحەی تویترم نوشتم: اگر انگلستانی که ۳هزار کیلومتر با کوبانی فاصله دارد حاضر نباشد، به منظور از مردم بیدفاع کوبانی هواپیما بفرستد، حال اینکه میتواند در یک چشم به هم زدن میتواند آن را فرا بخواند، پس چرا از دولت ترکیه میخواهد که در باتلاق سوریه غرق شود، آنهم بدون موافقت با پیششرطهای کاملاً معقولش؟!
(۲)
در یکی از گزارشها، تهیه کننده با چند نفر کُرد که از عراق و اسکندناوی آمده بودند تا با برادران کُردشان در عین العرب – کوبانی - همدردی کنند، مصاحبه کرده بود، همەی مصاحبەشوندگان ضمن سرزنش دولت ترکیه از آن، خواسته بودند که ارتشاش را برای حمایت از جنگجویان کُرد، به کوبانی گسیل دارد، کُردهایی که ترکیه را تهدید کردهاند اگر به حمایت و پشتیبانی از حزب کارگران کردستان PKK و PYD که آنجا در حال نبرد هستند، مبادرت نورزد، مورد تهاجم آنان قرار خواهد گرفت!
مصاحبەشوندگان در ادامه گفتند: اگر دولت ترکیه این تهدیدهای PKK را جدی گرفته و از آن میترسد باید با «داعش» ی که هرچند تاکنون با آن اعلام جنگ ننموده، وارد نبرد شود!
البته در صورتی که دولت ترکیه به حمایت از PKK نیز بپردازد و داعش را هم از کوبانی بیرون براند باز هیچ ضمانتی وجود ندارد که این حزب علیه آن وارد جنگ و نبرد نشود و حمام خون برپانکند بویژه زمانی که شرایط آموزش و نیرویی انسانی و اسلحه این سازمان بهبود یابد!
(۳)
مسئولان ترکیه نسبت به دخالت نظامی و زمینی و تنهایی در کوبانی، دو نگرانی دارند و به همین خاطر محافظەکارانه و محتاطانه گام بر میدارند.
نگرانی نخست: نگرانی از جنگجویان کُرد است؛ چرا که از دیدگاه مسئولان ترک PKK نسخهای است از جنس «داعش»؛ آنان مجموعهای هستند که ضمن داشتن منافع و اهداف اقلیمی، همواره در تلاشند تا «دولت بزرگ کُردی» را در سوریه، عراق، ترکیه و ایران برپا نمایند، و به منظور رسیدن به این هدف، کردها از گوشه گوشەی جهان به همکاری و همدلی نظامی با همدیگر میپردازند، دقیقاً مانند داعش!
ناگفته نیست که برخی از احزاب کُردی، در چند سال اخیر به حمایت از رژیم بشاراسد پرداخته و علیه اپوزیسیون نقش ایفا نمودهاند، علاوه بر اینکه هنوز اهداف و مرام این تشکلهای کُردی، واضح و آشکار نیست.
(۴)
نگرانی دوم ترکیه مربوط میشود به آثار زیانبار بحران سوریه بر استقرار و آرامش آن، هرگونه دخالت نظامی گسترده در سوریه به معنای سرازیرشدن آوارگان سوریهای به سمت کشور –ی ترکیه - خواهد بود که که تاکنون میزبان بیش از یک میلیون و نیم از آنان بوده و هست؛ البته علاوه بر نگرانی از توطئههای رژیم سوریه علیه این کشور؛ چرا که این رژیم، در داخل ترکیه دارای طرفداران و مزدورانی میباشد! علاوه بر هشدارهایی که از طرف ایران و سایر هم پیمانهای سوریه به این دولت داده شده است، به گونهای که ترکیه بابت هرگونه دخالت در سوریه به شدت نگران بوده و البته حق هم دارد که اینگونه باشد و ضمانتهایی را بطلبد.
(۵)
یکی از چیزهای عجیبی که در این میان مشاهده میشود خواستههای متناقضی است که از طرف احزاب اپوزیسیون ترکیه از جمله کردها، مطرح میشود؛ از جمله مخالفت آنان با تصمیم پارلمان مبنی بر اجازه به ارتش جهت دخالت احتمالی و سازگار با امنیت ملی در سوریه و درخواست از دولت جهت عدم تطبیق مصوبەی پارلمان.
اپوزیسیون، قبلاً با اسکان آوارگان سوریهای در ترکیه مخالفت نموده بود و اکنون با خواسته این کشور مبنی برایجاد منطقهای امن و پرواز ممنوع برای آوارگان؛ آن هم در خاک سوریه به شدت مخالفت میکنند، همان طرحی که پس از سال ۱۹۹۱ و برای کُردهای عراق پیاده شد!
همین اپوزیسیون، در حالی که در بهم زدن امنیت و استقرار کشورشان نقش منفی بازی میکنند همزمان از دولت میخواهند که در یک گام محاسبه نشده و مورد نارضایتی سازمان ملل، در سوریه و کوبانی دخالت نظامی کند؛ آن هم دخالتی که عواقب آن نامعلوم است!
(۶)
سیاست خارجه ترکیه که توسط نخستوزیر فعلی، احمد داود اوغلو طراحی شده است، بر پایه «به صفر رساندن مشکلات» با دولتهای هم جوار استوار است و در همین راستا روابط مسالمت آمیزی با کشورهای ایران و سوریه و عراق و سایر دولتهای همجوار دارد و در عین حال از پذیرفتن دیکتههای دخالت جویانه هم پیمانان غربیاش – مبنی بر دخالت و تجاوز به همسایگان – امتناع ورزیده است و از همین زاویه بود که دولت ترکیه در اوایل از قطع ارتباط با بشار اسد متردد بود و راه حلهای گوناگونی را جهت حفظ روابط مسالمتآمیز دو طرف پیشنهاد نمود ولی مؤثر واقع نشد و سرانجام و پس از گسترش اعتراضهای مردمی در سوریه به قطع ارتباط با وی پرداخت.
(۷)
یک سال قبل یکی از تحلیل گران غربی گفته بود سیاست خارجه ترکیه بجای اینکه مشکلات را به حد صفر برساند دوستان آن کشور را به حد صفر رسانده است؛ البته این دیدگاهی کاملاً مبالغەآمیز است، البته این فرضیه وجود دارد که کشورهایی همچون رژیم اسد، مالکی و سیسی و امثال اینها که ترکیه با آنان قطع ارتباط نموده، آیا اساساً شایسته روابط دوستانه بودهاند یا خیر؟ به نظر نمیرسد ترکیه به تنهایی از این هجران! ضررمند شده باشد؛ بلکه ضررمند واقعی آنانند؛ چرا که ترکیه دولتی است دموکرات و برخوردار از استقرار، عضو ناتو و دارنده درجه هفدهم در اقتصاد جهانی و یکی از معدود دولتهایی است که از بحران جهانی اقتصاد کمترین آسیب را دیده است. ترکیه چه ضرری میکند اگر بشار اسد – و سیسی – با آن دوست نباشد؟
(۸)
متهم شدن ترکیه از سوی دولتهای غربی و همسایه، قبل از هر چیز، بزرگترین دلیل است بر بحرانی که این کشورها از آن رنج میبرند!
درست است که ترکیه با بحرانهای داخلی و خارجی مواجه است،لیکن اغلب انتقادهایی که متوجه این دولت میشود بیشتر جنبەی اعتراف به قدرت و برتری آن دارد و از آن میخواهند که تواناییهایش را به نفع آنان و آنگونه که میطلبند بکار بگیرد! از قضا نکوهش مواضع ترکیه از جانب دولتهایی است که از نیل به جایگاه آن ناتوان و ناکامند!
(۹)
شکی نیست که هنوز هم مسافت طولانی تا آرمانی شدن ترکیه وجود دارد و کماکان نیازمند توسعەی دموکراسی در این کشور است و باید به اختلافاتش با همسایگان پایان داده و همچنین باید به حل بحرانهای داخلی و خارجیاش مبادرت ورزد؛ ولی منصفانه نیست این کشور را بەخاطر مشکلات و بحران کشورهای همجوار مورد سرزنش قرار داده و درصدد انتقال آن بحرانها به ترکیه شویم.
تاکنون و علی رغم هزینه فراوان – مادی و سیاسی- ی که در بر داشته و همچنین بدون کوچکترین حمایت بین المللی، هیچ کشوری به اندازه ترکیه از آوارگان سوریه استقبال و احترام ننموده است.
به نظر من، ترکیه حق دارد نسبت به دخالت نظامی در سوریه محتاط و محافظەکار باشد و بدون ضمانتهای کافی نباید، وارد جنگ شود و هرکس و هر دولت که از ترکیه میخواهد بدون داشتن چنین ملاحظاتی وارد میدان نبرد با داعش شود، سخت در اشتباه است.
نظرات
بدوننام
22 مهر 1393 - 04:56شماها واقعا احمق هستید یا خود را به احمق بودن میزنید. ملت کرد تاکنون وطن فروشان و ناموس فروشانی مثل جماعت جاهلیت شما را به چشم ندیده است. حتی ترک های فاشیت هم این مطلب را درک کردند که هیج کوردی از ترکیه نخواسته است که مستقیما وارد جنک بشود و نیروهای خود را وارد سوریه بکند بلکه تنها کافیست اجازه بدهد نیروهای کورد (آنهم نه نیروهای پ ک ک بلکه نیروهای پیشمرکه ی جنوب کردستان وارد کوبانی شوند اما شما سرسپرده تر از آن هستید که این مطلب را متوجه شوید.
محمد زاده - مهاباد
23 مهر 1393 - 10:25ههههههههه احمق کسی است که واقعیت ها را نمی بیند و تنها تحت تاثیر BBCفارسی و سایر رسانه های اینچنین قرار می گیرد احمق کسی است که نمی داند و یا نمی خواهد که بداند که قرار بود در ترکیه ، آقایان اوجالان و اردوغان ، این دو ابر رهبر کورد و تُرک برای همیشه به آوارگی و دربدری کُردان پایان دهند ولی اکنون توطئه ای با طراحی غربی و عربی و اجرای مزدوران اسد در حال شکل گیری است تا از این حادثه مبارک جلوگیری نماید ! احمق کسی است که نمی فهمد حتی رهبران فهمیده ای چون مسعود بارزانی تاکنون ترکیه را متهم نکرده اند به حمایت از داعش و خیانت به کورد احمق آن کسی است که دوست و دشمن ملت کورد را از هم باز نمی شناسد ؛ نمی داند که اوجالان توسط لیبرال های ترکیه دستگیر و در ایمرالی نگه داری شد ولی با اردوغان در باره آینده و همزیستی دوملت ترک و کورد مذاکره می کند!! احمق آن کسی است که نمی داند و نمی فهمد که فرصت پیش آمده در ترکیه برای کوردها درتاریخ بی سابقه است و مطمئناً اگر فرصت سوزی کنند این بارهم به آینده ملتشان خیانت نموده اند ! احمق شما هستید که از ترکیه انتظار دارید کاری بکند که با معاهدات بین المللی و منطقه ای همخوانی ندارد ! احمق شما و همه هم فکران شما هستید که بجای سرزنش کوردهای سوریه که متفرق هستند ، بر اردوغانی می تازید که خواستار منطقه ای امن برای آوارگان هم زبان شماست! احمق جنابعالی هستید که نمی دانید وابستگی کوردهای سوریه به بشار اسد باعث شده ائتلاف غرب و آمریکا هم از آنان حمایت نکنند ! وافعاً متاسفم که حماقت ، اینگونه برخی امثال شما که حتی جرئت ندارند خود را معرفی کنند را در نادانی مطلق فرو برده است !
محسن
27 مهر 1393 - 08:25متأسفانه چیزی که در همه این تحلیل ها و نظرات کمتر به چشم می آید. رنجی است که امروز پیر و جوان و زن و بچه کوبانی تحمل می کنند. یکی سنگ ترکیه و منافع آن را به سینه می زند و دیگری اوجالان و پ.ک.ک و آن یکی ...، اما در این میان پس زنان و بچه های کوبانی چه می شود؟! او حداقل منافع که حق حیات است نباید داشته باشد تا کسی سنگ آن را به سینه بزند!!! من نه کردم و نه سنی، اما از سعدیم آموختم که رنج آن کوبانی رنج من است، چون از یک پیکریم.