نویسنده: مسعود رحیمپور
انسانها در حالی به قرن 21 گام نهادهاند که ارتباطات، جهان را تسخیر کرده و کتاب، مطبوعات، کامپیوتر، رادیو، تلویزیون، فیلم و ماهواره، همچنین سهولت و سرعت سیر و سفر، مردم را به گونهای با یکدیگر پیوند داده است که میتوانند به خوبی از احوال یکدیگر آگاه شوند و برای زیستن، شیوههای تازهای برگزینند. یکی از دستاوردهای عصر ارتباطات آگاهی یافتن مردم از باورهای دینی دیگران است اکنون که سدهای پولادین جدایی فرو ریخته است، رهبران ادیان و مذاهب و پیروانشان بیشتر و بهتر از گذشته با یکدیگر ارتباط بر قرار میکنند و آئین یکدیگر را مورد بررسی قرار میدهند. وضعیت جدید برای کسانی که از سر چشمهی زلال اسلام سیراب میشوند، ابداً تازگی ندارد و سنت پیامبران الهی، به ویژه پیامبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) پیوسته همین بوده است و منابع اسلامی به آن گواهی میدهد.
این نوشتار به طور مختصر به بیان مطالبی کلّی درخصوص ادیان و بویژه آئین زرتشت پراخته است. تعریف دین – مذهب – شریعت با پیشرفت دانش، معلوم شد ه است که دربارهی هیچ یک از پدیدههای جهان نمیتوان تعریف کاملی ارائه داد. تعریف باید جامع و مانع باشد، یعنی همهی موارد خودی را دربر گیرد و همهی موارد بیگانه را بیرون کند. درگذشته تصور میشد ارائهی تعریف جامع و مانع امکان دارد، امّا اکنون روشن شده است که هیچ تعریفی جامع و مانع نیست و تعریفها فقط برخی از جوانب موضوعات خود را نشان میدهند. بعضی موضوعات آسان تر و بعضی دشوارتر میشوند. تعریف دین در علم کلام هر دین، کاری نسبتاً آسان است ولی همین تعریف در علم ادیان، به سبب تنوع بسیار زیاد دینهای موجود در جهان کاری دشوار است. دانشمندان برای پیدا کردن یک یا چند وجه مشترک در تعریف ادیان کوشیدهاند، ولی کارشان به جایی نرسیده است. این امر موجب شده است که بیش از هشتاد تعریف برای دین ارائه شود. مذهب در گذشته به مکتبهای فکری درون یک دین، مذاهب چهارگانه ویا پنج گانهی فقه اسلامی، اطلاق میشد. در مغرب زمین واژهی(religion) به معنای مکتبهای درون یک دین و به معنای خود دین نیز به کار میرود. شریعت معمولاً به معنای احکام و قوانین آسمانی و گاهی به معنای دین نیز به کار میرود. دین در جامعهشناسی اگر دین را با چیزی مانند پزشکی مقایسه کنیم، حکم خواهیم کرد که دین یک امری است اجتماعی و پزشکی یک امر فردی. البته به سبب ارتباط محکم و متقابل فرد و اجتماع میتوان هر موضوع فردی را اجتماعی و هر موضوع اجتماعی را فردی نیز نامید. جامعه شناسان دین را یک نهاد اجتماعی میدانند و به همین دلیل، دربارهی آن بحث میکنند. دیدگاه جامعه شناسان به دین رویکردی علمی است. در گذشته علوم به ماوراالطبیعة وابسته بود. از اواخر قرون وسطی، تحقیقات علمی مغرب زمین از ما وراالطبیعه فاصله گرفت و این شیوه کم کم به سراسر دنیا سرایت کرد. ازاین رو، دور از انتظار نیست که جامعه شناسان هنگام سخن گفتن دربارهی دین، کاری به جنبههای آسمانی آن نداشته باشند و آن را ساختهی ذهن بشر جهت تأمین نیازهای معیشتی و تکاملیافتهی جادو بدانند. زیرا دیدگاه علمی هر چیز را بدون توجه به جنبههای آسمانی، تشریح و تبیین میکنند. مراحل دین دین مانند هر پدیدهی دیگر رو به تکامل بوده است و دانشمندان با پیروان ادیان در این نظر موافق هستند؛ جز اینکه دین داران مراحل دین را مانند کلاسهای درسی میدانند، ولی دانشمندان میگویند: دین از جادو و پرستش طبیعت و شرک به مرحلهی توحید رسیده است. دستهبندی ادیان ادیان را میتوان از جنبههای گوناگون دستهبندی کرد:
1- الف: ادیان ابتدائی مانند آنچه میان اقوام ابتدائی دیده میشود ب: ادیان قدیم، مانند آیینهای منقرض شدهی خاورمیانه.
2- الف: ادیان پیشرفته، مانند ادیان بزرگ کنونی ب: ادیان ساده، مانند آنیمیسم، توتمیسم، فتیشیسم.
3-ادیان فلسفی، مانند هندوئسیم، بودیسم و آئین کنفوسیسم
4- الف: وحیانی مانند، یهودیت، مسیحیّت، اسلام ب: ادیان غیره توحیدی مانند هندولیسم، بودیسم، شینتو.
5- الف: ادیان شرقی، مانند هندوئیسم، بودیسم ب: ادیان غربی، مانند یهودیت، مسیحیّت و اسلام علاوه بر این دستهبندیهای دیگری در منابع دینشناسی وجود دارد. درجهبندی ادیان ادیان را میتوان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد. هر یک از عوامل زیر میتواند موجب امتیاز یک دین بر سایر ادیان گردد.
1. پیروان برخی از ادیان پیروان بیشتری دارند و این خود امتیازی مهم به حساب میآید. البته به دست آوردن آمار درست و معتبری از پیروان ادیان گوناگون ممکن نیست؛ زیرا:
اولاً: طیفی از درجهی پایبندی به هر دین وجود دارد که بر اساس آن، کسانی اسماً اهل آن دین هستند و کسانی رسماً و کسی نمیتواند بگوید که برای آمار گرفتن از کجای آن طیف شروع کرد.
ثانیاً: سوال آمارگران در بارهی دین از مصادیق تفتیش عقاید است که در عصر حاضر همه آن را ناپسند میدانند.
ثالثاً: همهی ادیان و یا برخی ار آنها در مناطقی از دنیا ممنوع هستند و هنگام آمار گرفتن، نمیتوان در بارهی آنها سؤال کرد.
2. دعوت برخی از ادیان برای رسانیدن آیین خود به دیگران دعوت دارند و خود را موظف به تبلیغ دین خود میدانند.
3. موقعیت برخی از ادیان به کشورهایی مربوط میشوند که از نظر فرهنگی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی، علمی، اقتصادی و نظامی پیشرفتهتر هستند. هر یک از اسلام و مسیحیت به دارا بودن پیروان زیاد و دعوت، هم چنین اسلام به سبب موقعیت جغرافیایی و ذخایر انرژی کشورهای اسلامی و مسیحیت به علت این که تصادفاً دین کشورهای پیشرفتهی غرب است، از سایر ادیان معروفتر شدهاند. البتّه باید به این نکته اشاره کرد که پیشرفت و معروفیت هیچ ربطی به حقّانیّت ندارد و غربیها مقدار زیادی از پیشرفتهای خود را با فاصله گرفتن از آیین مسیح به دست آوردهاند. دین داری در عصر حاضر تا چند دههی پیش، بسیاری از متفکّران خواب نابودی ادیان را میدیدند، ولی این خواب تعبیر نشد و موجی پیشبینی نشده از گرایش ملتها به معنویت در جهان معاصر همه را غافل گیر کرد. این موج در شرق و غرب جهان به اشکال مختلف جلوه گر شده است. در بسیاری از مناطق به ویژه مغرب زمین صرفاً گرایش به معنویات و عرفان است و در بسیاری از مناطق به ویژه مشرق زمین موجب تقویت و احیای ادیان بومیشده و تعصبهایی را در پی داشته است. البته تعصب برای حفظ هویت ادیان و ملتها بسیار ضروری است ولی در عصر حاضر (ارتباطات) از همگرایی گریزی نیست. از این رو درجاتی از کثرتگرایی دینی در سراسر جهان به چشم میخورد و ادیان مختلف در ادعای طرفداری از هم زیستی مسالمت آمیز بر یکدیگر پیشی میگیرند. ادیان ایران باستان(به نقل از تاریخ) (آیین مغان) قبل از ظهور زرتشت یعنی پیش از پادشاهی مادها، بومیان ایران دینی داشتند که آیین مغان نامیده میشد. کلمهی مغ «مگوش» در زبان قدیم ایران به معنای خادم بوده است. به نظر میرسد مغان سکنهی بومی ایران بودهاند و پس از ورود آریاییها سر زمین خود را تسلیم آنها کردهاند. واژهی مجوس که در زبان عربی به زرتشتیان اطلاق میشود، از همین کلمهی مگوش میآید. برخی معتقدند که ثنویت یعنی ایمان به آفرید گاری برای خوبیها و آفرید گاری برای بدیها در آیین زرتشت از مغان قدیم ایران گرفته شده است و آنان دو گانه پرست بودهاند. (دین زرتشت) هنگامیکه چند قرن از ورود آریاییها به ایران گذشته بود و آن قوم به شهر نشینی روی آورده بودند. در آن روزگار انسان اصلاح گری برخاست و ایرانیان را به آیین تازه ای دعوت کرد و آیین مغان را بر انداخت. این پیامبر مصلح که خود را فرستادهی خدای خوبی و روشنایی معرّفی میکرد، زرتشت نام داشت. ولی مدّعی بود آیین خود را از اهورامزدا دریافت کرده تا جهان را از تیرگیها پاک کند و آن را به سوی نیکی و روشنایی رهنمون شود. زرتشتیان به نامهایی چون مجوسی، گبر و پارسی خوانده میشوند واژهی مجوس فقط یک بار در قرآن در آیهی 17 سورهی حج ذکر شده است. شایان ذکر است عده ای از علمای اسلام، مجوس را اهل کتاب میدانستند.
سرگذشت زرتشت دانشمندان در مورد وجود تاریخی پیامبر ایران باستان شک دارند، اما بیشتر آنان وجود وی را نفی نمیکنند. زردشت، زرتشت، زرادشت، زراتشت و کلماتی از این قبیل از واژهی «زَرَتَوشتر»در گاتها، بخشی از کتاب زرتشت، میآید که به معنای دارندهی شتر زرد است. نام پدرش «پوروشب» یعنی دارندهی اسب پیر، نام مادرش «رُغدو» یعنی دوشندهی گاو و نام قبیله اش «سیتیمه»یعنی سپید نژاد بود. طبری (مورّخ)زرتشت را از فلسطین میداند و میگوید از آن جا به ایران آمده است. ولی عموم مورّخان معتقدند که او ایرانی و اهل آذربایجان بوده است و محل برانگیختگی او را کوهی نزدیک دریاچهی ارومیه میدانند و به همین جهت آب دریاچهی ارومیه برای زرتشتیان مقدس است. دربارهی زمان زرتشت نیز اختلاف است و زمان وی حتی به 6هزار سال قبل از میلاد نیز یاد شده است. اما بر اساس نظرّیهی مشهور، وی در سال 660 قبل از میلاد به دنیا آمد و در سال 630 قبل از میلاد به پیامبری مبعوث شد.گفته میشود زرتشت در سال 583 قبل از میلاد در سن 77 سالگی در آتشکده ای در بلخ به دست تورانیان کشته شده است.
اوستا کتاب آسمانی زرتشتیان اوستا نام دارد که به معنای اساس و بنیاد و متن و نام است.این کتاب به خط و زبان اوستایی نوشته شده است که به ایران باستان تعلِق دارد. اوستا در زمان ساسانیان کتابت شد و به قولی این کار پس از ظهور اسلام صورت گرفته است. زرتشتیان و پژوهشگران به این مسأله اتفاق نظر دارند که اوستا در اصل بسیار بزرگتر بوده است که به عقیدهی برخی روی 12000پوست گاو نوشته شده بود. اوستای کنونی 83000کلمه است و احتمالاً اصل آن دارای 345700کلمه بوده است.اوستای اصلی به 21نسک (کتاب یا بخش )تقسیم میشد و اوستای کنونی نیز 21نسک دارد.
بخشهای پنج گانهی اوستا:
1. یَسنا(جشن و پرستش ) قسمتی از بخش گاتَها به معنای سرود نامیده میشود. گاتها که مشتمل بر ادعیه و معارف دینی و معروفترین قسمت اوستا است و به خود زرتشت نسبت داده میشود در حالی که سایر قسمتهای اوستا را به پیشوایان دینی زرتشت، نسبت میدهند.
2. ویسپرد: همهی سروران، مشتمل به نیایش است.
3. وندیداد: قانون ضد دیو که در بارهی حلال و حرام و نجس و پاک آمده است.
4. یشتها: نیایش، سرود و تسبیح میباشد.
5. خرده اوستا (اوستای کوچک): دربارهی اعیاد و مراسم مذهبی و تعیین سرودهای آنها.
6. زرتشتیان علاوه بر اوستا، تفسیری به نام «زند اوستا» و کتابهای مقدس دیگری به زبان پهلوی دارند. تعالیم زرتشت در آیین زرتشت سه اصل عملی، گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک وجود دارد که مانند آن را در ادیان مختلف مییابیم. از جمله در روایات اسلامی آمده «الایمان تصدیق بالجنان و اقرار باللسان و عمل بالارکان» احترام به آتش به عنوان یکی از مظاهر خدای روشنایی و افروخته نگه داشتن آن و انجام مراسم خاص در اطراف آن در معبدی به نام «آتشکده» به رهبری موبدان، مشخّصترین ویژگی این آیین است.همچنین آبادی،کشاورزی، دامداری وشهرنشینی مورد ستایش قرار گرفته است. احترام به حیوانات، مخصوصاً سگ و گاو و همچنین خوش رفتاری با مردم، جایگاه ویژه دارد. اجساد مردگان خود را به خاک و یا آب نمیسپارند زیرا همهی اینها را مقدس میشمردند و نمیخواستند آن را آلوده کنند. از این رو، جنازهها را در مکانی به نام «دَخمه » مینهادند تا لاش خورها آنها را بخورند. البتّه چند دهه است که مردگان خود را دفن میکنند.
داستان خلقت و دوگانهپرستی یکی از مهمترین شاخصههای آیین زرتشت ثنویت است. یعنی قائل به دو ذات بودن یکی خیر و دیگری شرّ. نور و ظلمت. زرتشتیان قائل به دو ذات (خدا) هستند. خدای خیر و خوبی به نام «اهورا» و خدای شرّ و بدی «اهریمن» که این دو از یک خدای به وجود آمدهاند خدایان در آیین زرتشت، اهورامزدا شش دستیار دارد که به منزلهی فرشتگان ادیان ابراهیمی هستند. آن دست یاران را «امشاسپندان» یعنی جاویدان مقدس مینامند. آنها رهبری دارند به نام سپنتامئینو یعنی فرد مقدس و نامهای خودشان از این قرار است.
1. وهومن
2. اشد و هیشه
3. خششره و هیشه
4. سپنته ارمئیتی
5. هئورتات
6. امرتات پس آنها یزتها قرار دارند که 30 عدد از آنها معروفند. اینها تشکیلات خرد مقدس هستند.البتّه در مقابل اهریمن هم تشکیلاتی دارد. طبق آیین زرتشت دورهی کنونی جهان 12 سال است. خدای نیکی مدت 3هزار سال بر جهان حکم رانی میکرد و در این مدت خدای بدی در تاریکی به سر میبرد.پس از این مدت خدای بدی از تاریکی بیرون آمد و با خدای نیکی رو به رو شد، خدای نیکی به وی 9 سال مهلت داد که با او مقابله کند، وی اطمینان داشت که سرانجام خود او به پیروزی خواهد رسید در این زمان هر دو به آفریدن نیک و بد آغاز کردند و بدین گونه با یکدیگر به مبارزه پرداختند پس از 3000 سال زرتشت آفریده شد و از این زمان به بعد توازن قوا به نفع خدای نیکیگرایید. «آخر الزمان» در «در هزارهگرایی زرتشتی » انتظار ظهور سه منجی از نسل زرتشت مطرح است. این منجیان یکی پس از دیگری جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد.
1. هونیتدر،1000 سال پس از زرتشت.
2. هوشیدرماه،2000 سال پس از زرتشت.
3. سوشیانس ماه،300 سال پس از زرتشت بقای روح زرتشتیان به جاودانگی روح عقیده دارند. آنان میگویند روان پس از ترک جسم تا روز رستاخیز در عالم برزخ میماند آنان به بهشت و دوزخ معتقدند. بهشت زرتشت مثل بهشت اسلام است ولی به خاطر مقدس بودن آتش، دوزخ زرتشتی جایی بسیار سرد و کثیف است که انواع جانوران در آن گنهکاران را آزار میدهند. «ازدواج با محارم » ازدواج با محارم (خواهر، مادر و دختر)یکی از خصوصیات آیین زرتشت است. ا در تاریخ نیز به این اشاره شده است که برخی از پادشاهان و بزرگان زرتشتی با محارم خود ازدواج کردهاند. در کتاب «اردای و ایراف نامه » که آن را به «نیک شاپور» از دانشمندان زمان خسرو اول انوشیروان نسبت دادهاند و شرحی از معراج روح است چنین آمده است: در آسمان دوم روانهای کسانی را دیده است که «خوتیک دس» (ازدواج با محارم) کرده بودند و تا جاویدان آمرزیده شده بودند و در دورترین جاهای دوزخ، روان زنی را گرفتار عذاب جاودانی دیده زیرا که «خوتیک دس» را به هم زده است. یعقوبی میگوید: ایرانیان با محارم خود ازدواج میکردند و این کار را نوعی صله رحم و عبادت میدانستند. نقدهایی به آیین زرتشت ایرانیان قبل از زرتشت پیرو دینی بودند که از آن تعبیر به آیین مجوس میشد. بعدها شخصی به نام زرتشت در میان آنها قیام کرد. و به اصلاح آیین مجوس پرداخت. مؤلّف تاجالعروس میگوید: مجوس بر وزن صبوری مردی بود با گوشهای کوچک که برای ملت مجوس دینی وضع کرد و مردم را به آن فرا خواند. طبق بیان فوق زرتشت مصلحی بوده که در میان مجوس ظهور کرده و آیین زرتشت در ادامهی آیین مجوس و از شاخههای آن است که با گذشت زمان گسترش یافته و جایگزین و امروز از آن تعبیر به دین زرتشتی میشود. این دین سرنوشتی پرفراز و نشیب دارد و چون زمانی به شدت مورد حمایت حکومت ساسانی بود گسترش فراوانی یافت. اما بعد از سقوط این دولت و ورود اسلام به ایران، ناگهان فروریخت و آثار کتبی و ماندگار چندانی از خود به یادگار نگذاشت و آن چه از این آیین به جای مانده بسیار پراکنده و مبهم و نامفهوم است. با این همه میتوان انتقادهای کلّی بر این آیین را در موارد زیر خلاصه نمود.
1. - انحراف از توحید اندیشهی دوگانهپرستی و نمایان شدن دو عنصر اهورامزدا و اهریمن که هر کدام دعوای خالقیت داشتند. با استقلالی که اهریمن در مقابل اهورامزدا داشت لفظ دوگانهپرستی، شایستهی مؤمنین زرتشت میشد. زرتشتیان گمان میکردند با استناد به بدیها و شرور اهریمن، به تنزیه و تقدیس اهورامزدا پرداخته اند. ولی نمیدانستند که این اعتقاد آنها را به شرک آلوده میکند. گذشته از انتقادات و ایرادهای فلسفی بر وجود دو خالق مستقل و تفکیک بین مخلوقات این دو خالق نیز چندان ممکن نیست و شروری را که عدم مطلق و یا عدم نسبی هستند، نمیتوان مخلوق دانست در واقع آیین زرتشت با این ثنویت که دچار آن شده در تبیین و توضیح مبدأ عالم، دچار مغلطه شده و نمیتواند بیانی روشن از آغاز جهان و انسان داشته باشد و به سؤال از کجا آمده ایم ؟پاسخ روشن و مستدل بدهد.
2. تقدیس آتش یکی از نشانههای زرتشتیان، تقدیس آتش است و در ایران قبل از اسلام آتشکدههای فراوانی وجود داشت که آثار برخی از آنان تا کنون نیز باقی مانده است. هر چند زرتشتیان وجوهی را برای تقدیس آتش ذکر میکنند ولی دلیل عقلی و فلسفی برای این تقدیس وجود ندارد و این افراط غیر عقلانی در تقدیس آتش، باعث شده که عده ای آنان را آتش پرست بنامند.
3. ازدواج با محارم ازدواج با محارم (خواهر، مادر و دختر)یکی از خصوصیات آیین زرتشت است. در تاریخ نیز به این اشاره شده است که برخی از پادشاهان و بزرگان زرتشتی با محارم خود ازدواج کردهاند.
4. دفن نکردن مردگان زرتشتیان اجساد مردگان خود را به خاک و یا آب نمیسپارند زیرا همهی اینها را مقدس میشمردند و نمیخواستند آن را آلوده کنند. از این رو، جنازهها را در مکانی به نام «دَخمه » مینهادند تا لاش خورها آنها را بخورند.
5. حمایت از نظام طبقاتی یکی دیگر از شاخصههای آیین زرتشت حمایت از نظام طبقاتی است. در دورهی ساسانیان که دین زرتشتی دین رسمی و مورد حمایت دولت بود، مردم به طبقات مختلفی تقسیم شده بودند که هیچ یک نمیتوانست از طبقهی خود بالاتر برود و اصول و مبانی طبقاتی به شدیدترین وجه در آن اجرا میشد. مسعودی در مروج الذّهب مینویسد: اردشیر بابک سرسلسلهی ساسانیان مردم را هفت طبقه قرار داد. البتّه این قانون اجتماعی از سوی متولیان دین زرتشت یعنی موبدان به شدت حمایت میشد و حتی در مورد آتشکدهها هم مورد اجرا قرار میگرفت و آتشکده ای به شاهان و شاهزادگان و آتشکده ای برای موبدان و آتشکدهای برای مردم عادی اختصاص مییافت. بدین ترتیب نظام طبقاتی حتی در مسائل مذهبی هم اجرا میشد. همهی اینها ریشه در نژادپرستی و به تعبیری خونپرستی داشت. زیرا زرتشتیان دورهی ساسانی اهمّیّت زیادی به پاکی خون خاندانها میدادند. یکی از عوامل ازدواج با محارم نیز همین مسئلهی خونپرستی بود.
6. غیر عقلانی بودن احکام عملی آیین زرتشت
در کتاب اوستا که کتاب دینی زرتشتیان به شمار میآید، احکامی بیان شده که نه تنها غیر عقلانی است، بلکه گاهی انجام دادن آنها محال است. به طور مثال زنی که بچهی مرده به دنیا آورد، چنین حکم داده شده که آن زن باید به نقطه ای دور دست برده شود و دور از آب و آتش نگه داری شود و تنها بعد از خوردن چندین جام گُمیر «پیشاب گاو نر» آمیخته با خاکستر میتواند شیر بنوشد، ولی باز حق نوشیدن آب را تا چندین روز ندارد. همچنین در «وندیداد» آمده است اگر کسی سگ آبی را بکشد باید «ده هزار تازیانه با اسپه – اشترا، ده هزار تازیانه با سروشوچرن بر او بزنند و باید آشونانه و پرهیزگارانه ده هزار بسته هیزم سخت و خشک و پاک را چون تاوانی به روان سگ آبی برای آتش اهورامزدا بیاورد» و البتّه حکم به این جا ختم نمیشود بلکه باید ده هزار مار، ده هزار سنگ پشت، ده هزار قورباغه، ده هزار مورچه، ده هزار کرم خاکی، ده هزار مگس و... را بکشد و خانه و زمینی را به روان سگ آبی داده، 18 اصطبل ویران شده را بازسازی و 18 سگ را از نا پاکی پاک کرده، 18 مرد را طعام دهد و... تا گناه او بخشیده شود. با توجه به مطالبی که در بخش اعتقادی در مورد دو گانهپرستی دین زرتشت هم چنین احکام عملی از قبیل ازدواج با محارم و کفارههای سنگین غیر عقلانی گفته شد، میتوان به جزم گفت که: دین زرتشت نمیتواند مؤمنین به خود را از حیث اعتقادی و رفتاری سعادتمند سازد و برنامهی زندگی آنها باشد و انسان را به سعادت دنیوی و اخروی برساند. یکی از معتقدات آیین زرتشت ظهور سه منجی در هر هزاره میباشد اکنون بعد از گذشت 3000 سال هنوز منجی ظهور نکرده است ! در آموزههای اسلام خلقت هیچ چیزی به شیطان نسبت داده نمیشود و اساساً شیطان قوهی خالقه ندارد. از نظر اسلام همهی اشیاء با قدرت لا یزال الهی به وجود آمده است در صورتی که اهریمن در اوستا به صفت آفریننده متّصف شده میتواند علاوه بر دیوها و پریان نامرئی، جانداران محسوس و مرئی از قبیل: وزغ، مورچه، مار، حشرات و گرگ را خلق کند و بیماری و آفت از قبیل: سیل و زلزله و طوفان و باد خطرناک پدید آورد. مرگ و سرما و زمستان در دین زرتشت مخلوق اهریمن است. اما در دین اسلام خالق مرگ خدا است و سرما و زمستان نیز حادثهی سودمند و مفیدی میباشد. زرتشت یکی از فرق چهار گانهی مجوس است. کیومرثیه زروانیه مسخیه زرتشتیه هیچ دینی نیست که به کردار، رفتار و پندار نیک توصیه نکرده باشد و زرتشتیان نمیتوانند با بزرگ نمایی آن خود را برتر قلمداد کنند. آیین زرتشت دینی است آلوده به شرک و خرافات که از جادّهی اصلی توحید دور شده است به همین خاطر حرفی برای کلّ جهان ندارد و تنها در ایران با روحیهی ملّیگرایی و ناسیونالیستی، قصد دارد جوانان و افراد جامعه را به خود جذب کند.
منابع:
1. تاریخ ادیان و مذاهب از 35 هزار سال قبل تا کنون، عبدالله مبلغی آبادانی، انتشارات منطق، 1373 تابستان
2. تاریخ ایران، حسین پیر نیا، نشر نامک، چاپ هشتم، 1385 بهر
3. آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی، تهران، قم: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، چاپ هشتم، 1385 بهار
4. تاریخ جامع ادیان، جان بایر ناس، ترجمه علی اصغر حکمت، انتشارات علمی و فرهنگی، 1345 چاپ شانزدهم بهار 1385
5. تاریخ مردم ایران قبل از اسلام، عبدالحسین زرین کوب، انتشارات امیر کبیر، چاپ دهم 1386
6. فلسفه و آیین زرتشت، احمد عباسیان، انتشارات ثالث، چاپ دوم
7. برگردان گاتها، موبد رستم شهزادی، انتشارات فردوس، چاپ اول سال 1377
نظرات
بدوننام
14 بهمن 1396 - 04:01عالی بود