کاک باقی متخلّص به صیّاد از هنرمندان بنام شهر پاوه و هورامان، چندی پیش به دیار حق شتافت و جمع خویشان و دوستداران ایشان را در ماتم و اندوه فرو برد. او عمر گرانبهای خود را در تلاش برای کسب فضیلت و معیشت سپری کرد. فوت ایشان، چنان اندوهی در دل دوستان و بازماندگان بجای گذاشت که زدودن آن کار آسانی نیست.

کاک باقی هنرمندی دلسوز، متعهّد و متواضع که لحظات خوش زندگی خود را در پاسداشت فرهنگ و هنر دیار هورامان سپری کرد و با تألیف و گردآوری آثار ارزشمند و داشته‌های فرهنگ غنی این مرز و بوم نام نیکی را از خود به یادگار گذاشت، که در حدّ خود این کار از عهده‌ی هرکس جز او برنمی‌آمد. ایشان با تألیف کتاب «هه‌وارگه‌ی سه‌یاد و هه‌وارگەو خاسان»، ترجمه‌ی «دیوان بابا طاهر»، «ضرب‌المثل‌های هورامی» در صف هنرمندانی قرار گرفت که بدون توقّع و چشم‌داشت با جان و دل با خلق آثار گرانبها، صفحه‌ای زرین به تاریخ هورامان افزود.

کتاب «هه‌وارگه‌و خاسا» ازجمله آثار مکتوبی است که جای آن در تاریخ هورامان خالی بود. کتابی مدوّن و مستند از سرگذشت مردانی بزرگ و شرح مختصری از جوانمردی و فداکاری آنها در طول حیات پربارشان است. هم‌چنین مجموعه اشعاری که نشان از ذوق سرشار کاک باقی در وصف حال مردانگی، شجاعت و غیرت، مردان نیک‌سیرت، و توصیف زیبائیهای هورامان، که مورد تحسین شعرا و نویسندگان منطقه قرار گرفت.

کاک باقی هرچند از سواد خواندن و نوشتن محروم بود امّا فرزند دلسوز و فداکار ایشان «داده چنور شفیعی» همراه و همراز پدر زحمت گفته‌های او را بجان خرید و مکتوب کرد و دین خود را ادا نمود.

باورم نیست که دیگر نشنوم آوای تو

یا نبینم روی ماه و قامت رعنای تو

سالها سنگ صبورم بودی و هم صحبتم

بی تو رنگ یأس دارد منزل و مأوای تو

علاوه بر آثار مکتوب، موزه‌ی مردم‌شناسی ایشان نتیجه‌ی دهها سال تلاش و رنج و تحمّل سفرهای مداوم به مناطق هورامان برای به دست آوردن و کشف آثار و اشیای ارزشمند و گرانبهای صنعت این دیار بوده است، قابل تحسین و تقدیر است.

این آثار و ابزار نشان از تاریخ پرفراز و نشیب ساکنان این سرزمین دارد و هرکدام در نوع خود گویای رازی نهفته در متن تاریخ این سرزمین می‌باشد. این هنرمند فداکار، برای به دست آوردن یک صنعت دستی به مناطقی سفر می‌کرد که در شرایط عادی کمتر کسی حاضر به طی این کوره‌راهها و تحمّل اینهمه سختی و زحمت بود. ولی ایشان بارها با پای پیاده مسیرروستاها و مناطقی را طیّ می‌‌کرد و برای حفظ هویّت فرهنگی، سختی و خستگی را احساس نمی‌کرد.

گاهی ایشان نقل می‌کرد، که برای قانع کردن صاحبان این ابزار و اشیاء ساعتها وقت می گذاشت و با هزینه‌ی شخصی آن را خریداری می‌کرد و هرگز به صرف این مبلغ فکر نمی‌کرد و به قول امروزی‌ها خروجی این هزینه‌ها در فکر و اندیشه‌ی او نمی‌گنجید.

آنچه در نگاه اوّل در این آثار گرانبها و جمع‌آوری اینهمه ابزار و اشیای ارزشمند، در محیطی محقّر، در ذهن بیننده خطور می‌کند زحمات طاقت‌فرسای کاک باقی است؛ امّا در ورای این گنجینه‌ی ماندگار تاریخچه‌ای و بهتر بگویم دایرةالمعارفی از شناسه‌ی این آثار و سیر تاریخی و کاربردی آنها نهفته است که زمانی با زندگی مردم همراه و همنوا بودند و امروز دیگر با پیشرفت علم و تکنیک در تولید و رونق و توسعه‌ی جامعه جایی ندارند و بعنوان رابطی دنیای قدیم را به عصر جدید آشتی دادند. ولی امروز همچنان برای ما قابل توجّه و ارزشمند و بعنوان یک صنعت فرهنگی از جایگاه و یژه‌ای برخوردارمی‌باشند.

امید است در آینده‌ای نزدیک به کوشش نزدیکان و دوستان این هنرمند بزرگ کتابی با مشخّصات این اشیاء و آثار، تدوین و در کنار موزه‌ی مردم‌شناسی جهت استفاده‌ی علاقه‌مندان قرار گیرد.

سخنم را کوتاه می‌کنم که به‌راستی کاک باقی از معدود شخصیّت‌هایی بود که هنر را تنها برای هنر هزینه می‌کردند و هنر و هنرمندی را نه برای منافع شخصی و نه برای رقابت و خودنمایی بلکه تنها برای پاسداشت ارزش‌های فرهنگی و ماندگاری داشته‌های هورامان می‌خواستند. بنده بیش از شش سال در اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان پاوه در خدمت هنرمندان بودم، کاک باقی را شخصیّتی متعهّد، توانمند و متواضع و کم‌توقّع یافتم.

او کسی بود که کینه و کدورت را به دل راه نمی‌داد و دارای صفای درون و چهره‌ای بشّاش که هر مخاطبی را با محبّت و مهربانی به خود جذب می‌ کرد؛ همان صفتی که پیامبر بزرگوار– صلّی‌الله علیه وسلّم– آن را نشانه‌ی ورود به بهشت برین می‌دانست و یاران و نزدیکان را به تخلّق به آن خلق نیکو، سفارش می‌کرد و آن چیزی که کاک باقی از آن بهره‌مند بود و خداوند به او عطا کرده بود: یعنی درونی پاک و باصفا و مبرّا از کدورتها و کینه‌ها.

دڵ گوم بۆ یاگه‌ش مه‌نزڵگه‌ی چه‌مه‌ن

چه‌م گوم بۆ یاگه‌ش دڵه‌ی پرخه‌مه‌ن