مقدمه:

بشر در طول تاریخ جهت ادامه‌ی زندگی خود به نحوی از مدیریت استمداد جسته است و در دنیای متمدن و پیشرفته کنونی نیز حیات ملت‌ها، بدون اتکا به وجود سازمان‌ها و در رأس آن مدیریت کارآمد و اثربخش امکان پذیر نیست. مدیریت یکی از ارکان زندگی اجتماعی است و اطلاع از دانش مربوط به آن لازمه فعالیت امروزین است. به قول آقای پی‌تر دراکر پدر علم مدیریت فرزندان امروز باید دانش مربوط به سازمان‌ها را آن‌چنان بیاموزند که پدارنشان دانش کشاورزی را آموختند. ضرورت مدیریت از آن حیث است که در اجتماع منافع، اهداف و سرنوشت افراد، اشخاص و گروه‌ها با یکدیگر ارتباط و اشتراک پیدا می‌‏کند و‌گاه ممکن است در تضاد با همدیگر قرار گیرند، و نیازمند فردی است که به‌تواند همگرایی ایجاد نماید و از تشتت و تعارض بکاهد. ضرورت مدیریت در زندگی اجتماعی تا آن‌جاست که حتی بسیاری از حیوانات که به‌صورت اجتماعی زندگی می‌‏کنند براساس فرمان غریزه، مدیری را برمی‏گزینند. حال انسان‌ها که زندگی اجتماعی دارند، به‌طریق اولی نیازمند سازماندهی، برنامه‏ریزی و سیستمی هستند که به‌تواند آن‌ها را به اهدافشان رهنمون سازد. 

از نظر قرآن کریم، مدیریت و رهبری جایگاهی اساسی در جامعه بشری دارد. قرآن کریم می‌فرماید: «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاس بِإمَامِهِمْ.» (اسراء: ۷۱) بنابراین، سرنوشت هر جامعه را رهبری آنجامعه رقم می‌زند. احادیث شریف نبوی (صلی الله علیه وآله و سلم) متعددی نیز در تأکید بر فعالیت جمعی وجود دارند از جمله این فرمایش گهربار که می‌فرمایند: «صنفانِ مِن أُمَّتی اذا صَلُحا صَلُحَتْ أمَّتی و اذا فَسَدا فَسَدَتْ أُمَّتی»، قیلَ یا رَسولَ اللهِ و مَن هُما؟ قال: «الفُقَهاءُ و الأُمَراءُ» دو صنف از امت من هستند که هرگاه صالح باشند، امت صالح خواهند بود و هرگاه فاسد شوند، امّت فاسد خواهند شد. سؤال شد:‌ای رسول خدا این‌ها چه کسانی‌اند؟ فرمود: فقیهان و امیران. 

از طرفی مدیریت فعالیتی ارزشی است; و مبتنی بر ارزش‌ها و اعتقادات پذیرفته شده اجتماع می‌باشد، آن‌چنان که بوریل و مورگان در کتاب خود تحت عنوان نظریه‌های کلان جامعه‌شناسی و تجزیه و تحلیل سازمان می‌گویند: «تمام نظریه‌های سازمان بر فلسفه‌ای از علم و نظریه‌ای از جامعه مبتنی است.» که بیانگر این واقعیت است که تئوری در خلأ شکل نمی‌گیرد و همین تئوری نیز ملاک عمل بوده و رفتار انسان‌ها را در شرایط مختلف هدایت می‌کند. برهمین اساس می‌توان گفت که نوع رهبری و مدیریت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) مبتنی بر اصولی بوده که از جهان‌بینی ایشان نشأت گرفته است. اما آن‌چه که ما در این مجال در پی بررسی آن می‌باشیم اثبات این موضوع نیست بلکه چنانکه وعده داده بودیم بررسی فعالیت جمعی و به قول امروزی سازمانی پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) می‌باشد. 

مدیریت و سازمان در آموزه‌های دین اسلام 

زندگی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) سرشار از نکاتی است که اگر با نگاهی نو به آن توجه شود، بسیاری از فعالیت‌های سازمانی شناسایی خواهد شد. بسیاری از فعالیت‌های اجتماعی آن بزرگوار در قالب فعالیت‌های جمعی سازماندهی شده و منظم صورت گرفته که امروزه این ویژگی‌ها قابلیت تعمیم به فعالیت در قالب سازمان را دارد. اگر ویژگی‌های علمی بک سازمان را بررسی نمایم خواهیم دید که فعالیت‌های اجتماعی پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) همگی مطابق با این مشخصات انجام گرفته است. بنابراین ابتدا ویژگی‌های سازمان را بیان کرده و سپس به بررسی سیره آن حضرت (صلی الله علیه وآله و سلم) می‌پردازیم. 

هر سازمانی فارغ از این‌که چه فعالیتی انجام می‌دهد و در چه حوزه‌ای کار می‌کند باید دارای چند ویژگی باشد، به‌عبارتی هر مجموعه‌ای را که دارای مشخصات زیر باشد می‌توان سازمان نامید، این ویژگی‌ها عبارتند از: 

۱.هر سازمان یک سیستم است: به‌این مفهوم که از چند بخش یا چند نفر (بیش از دو نفر) تشکیل شده است و مجموعه می‌باشد. 

۲.اجتماعی است: یعنی متشکل از افراد انسانی است. 

۳.دارای اهداف می‌باشد: هر سازمانی درپی تحقق یک یا مجموعه‌ای از اهداف می‌باشد که به‌عنوان مطلوب‌های سازمانی نمایان می‌شوند. 

۴.به‌صورت ارادی و آگاهانه سازماندهی می‌شود: مؤسسین هر سازمانی تعیین بخش‌ها و شیوه انجام امور و وظایف افراد را به‌صورتی آگاهانه و ارادی تعیین می‌کنند. 

۵.دارای حدود و مرز مشخص می‌باشد: سازمان‌ها دارای مرز و چهارچوبی مشخص می‌باشند که باعث تفکیک آن‌ها از همدیگر می‌شود و از تداخل جلوگیری می‌نماید. این حدود و مرز‌ها نشان‌دهنده ورود فرد به سازمان و یا خروج از آن نیز می‌باشد. 

۶.فرهنگ متمایز و متفاوتی دارد: هر سازمان دارای فرهنگ، ارزش‌ها و هنجارهای مختص به خود است که رفتار و گفتار افراد خود را در آنچهارچوب محدود می‌‌کند. 

حال ببینیم که آیا فعالیت‌های پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) براساس این شش ویژگی بوده‌اند؟ 

۱.تمامی فعالیت‌های اجتماعی پیامبر در قالب مجموعه‌ای انجام گرفته است. آن بزرگوار (صلی الله علیه وآله و سلم) همواره همراه با تعدادی از صحابه کرام (رضی الله تعالی عنهم) بوده است. پس از دریافت وحی نیز اولین اقدام پیامبر بزرگوار (صلی الله علیه وآله و سلم) درمیان گذاشتن آن با همسر گرانقدرش (رضی الله تعالی عن‌ها) و دوستان گرامی‌اش بوده است و این امر ضرورت فعالیت جمعی را می‌رساند. اگر چه آیات و احادیث شریف نبوی (صلی الله علیه وآله و سلم) متعددی در تأیید این بند وجود دارد، زندگی و سیره پیامبر بزرگوار (صلی الله علیه وآله و سلم) نیز سرشار از این امر است. با نگاهی گذرا به فعالیت‌های انجام گرفته در کتب تاریخی و سیره مشخص می‌شود که همه فعالیت‌های آن حضرت (صلی الله علیه وآله و سلم) جمعی بوده است. 

۲.تمامی فعالیت‌های دعوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) اجتماعی بوده‌اند و با همراهی بزرگان صحابه (رضی الله تعالی عنهم) انجام گرفته است، به‌گونه‌ای که در غالب موارد هم با آنان هم‌فکری و هم‌اندیشی داشته است. 

۳.می‌گویند تمامی فعالیت‌های یک انسان معمولی با هدف انجام می‌گیرد حال فعالیت در قالب جمع به طریق اولی درپی تحقق هدف یا مجموعه‌ای از اهداف می‌باشد. رسالت عظیم پیامبر اکرم (رضی الله تعالی عنهم) قطعاً هدفمند و هدفدار بوده است، اصولاً اهدافی والا و رسالتی چنین عظیم موجب برگزیده شدن آن بزرگوار (رضی الله تعالی عنهم) شد و اگر چنین نبود آن هم سختی و مشقت را تحمل نمی‌نمود. 

۴.پیامبر گرامی اسلام (رضی الله تعالی عنهم) در تمامی مراحل دعوی و در حیات طبیه خویش نسبت به نظم دادن به امور و سازماندهی فعالیت‌ها و تقسیم کار اهتمام می‌نمود، چنان‌که مصادیق فراوانی در این‌خصوص وجود دارد. با انتخاب فرد شایسته در جایگاه مناسب سعی در تقسیم وظایف داشت که مثال آن انتخاب اسامه به‌عنوان فرمانده لشکر و یا انتخاب بلال به‌عنوان مؤذن و صد‌ها مورد دیگر می‌باشد. 

۵.این‌که پیامبر بزرگوار (رضی الله تعالی عنهم) نسبت به تعیین حدود برای اندیشه اسلامی سعی نمودند جای شک و شبهه نیست. آن بزرگوار دایره دین و اندیشه خود را به‌درستی برای افراد تبیین نمودند تا افراد حدود و مرزهای تشکیلات جدید را به‌درستی درک نمایند و آن را از دیگر افکار، اندیشه‌ها و نهادهای آن زمان تشخص دهند. 

۶.فرهنگ و ارزش‌های ویژه و متمایزی بر فعالیت‌ها و اقدامات پیامبر بزرگوار اسلام (رضی الله تعالی عنهم) حاکم بوده است، آن‌چنان‌که در چهره ظاهری نیز بر این تمایز تأکید شده است مثلا نوع پوشش و یا رفتارهای خاصی که انجام می‌گیرد که‌گاه تحت عنوان سنت از آن یاد می‌شود و نشان دهنده فرهنگ خاص و ویژه‌ای است که باعث تمایز می‌شود. 

همچنان‌که مشخص است آن‌چه که به‌عنوان ویژگی‌های یک سازمان برشمرده می‌شود در فعالیت‌های جمعی پیامبر بزرگوار اسلام (رضی الله تعالی عنهم) نیز مشهود بوده است و بنابراین می‌توان گفت که آن بزرگوار در قالب نهادی فعالیت‌های اجتماعی خود را سازماندهی نموده است که امروزه لفظ سازمان به آن اطلاق داده می‌شود. از طرف دیگری همه اذعان دارند و می‌پذیرند که پیامبر نقش رهبر و مدیری را در جامعه آن زمان ایفا نموده است، این درحالی است که رهبری و مدیریت در بستری معنی پیدا می‌کند که به آن سازمان گفته می‌شود و اصولاً اگر سازمانی وجود نداشته باشد مدیریت نیز مفهوم نخواهد داشت و این خود دلیل دیگری است بر این‌که پیامبر بزرگوار (رضی الله تعالی عنهم) فعالیت‌های خود را در قالب تشکیلاتی منظم و منسجم که هدفمند بوده و به‌درستی طرح‌ریزی گردیده است انجام داده است. در ادامه به یک مورد از فعالیت‌های اجتماعی آن بزرگوار (رضی الله تعالی عنهم) به‌عنوان مصداقی در تأیید گفته‌های قبلی اشاره خواهد شد. 

 به‌عنوان نمونه یکی از حساسترین و سرنوشت‌ساز‌ترین حوادث صدر اسلام، غزوه احزاب است. مورخان، این غزوه را بیشتر از آن جهت با اهمیت می‌دانند که آخرین صحنه تهاجم دشمن به نیروهای اسلام و نقطه اوج اقدامات دفاعی مسلمین بود. اما آن‌چه کمتر در منابع تاریخی مورد توجه قرار گرفته، مدیریت این حادثه سرنوشت ساز و مهم است. مدیریت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) در جریان این غزوه ابعاد مختلفی دارد. در این مجال کوشش می‌شود، در حد امکان یکی از اقدامات مدیریتی پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) در جریان یکی از تدابیر آن حضرت یعنی حفرخندق مورد بحث و بررسی قرار گیرد. 

پس از تعیین مسیر خندق که توسط شخص پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم)، به همراه گروهی از مشاوران ایشان، افرادی چون سلمان فارسی، سعد معاذ و سعدبن عباده انجام شد، نخستین اقدام رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) ایجاد سازمان لازم برای نیل به هدف یعنی حفر خندق بود. این کار به سرعت اما با دقت و ظرافت تمام انجام گرفت. کل نیروهای موجود، مجموعا نزدیک به سیصد گروه عمل‌کننده، تحت مدیریت یکی از بزرگان اصحاب (مهاجر و انصار) هماهنگ شدند. هر چند ارتباط آن حضرت با همه مسلمین ارتباطی صمیمی و مستقیم بود اما در امور محوله، فقط سرپرستان با رسول خدا ارتباط و تماس داشته‌اند. چنان که در ماجرای مواجه شدن گروه سلمان فارسی با سنگ سختی، افراد گروه از سلمان می‌خواهند موضوع را به اطلاع پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) برساند. 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) جهت ایجاد انگیزه و تشدید فعالیت مسلمین قسمتی از مأموریت حفر خندق را به مهاجرین و بخش بزرگ‌تری از آن را به انصار سپردند. برای آنکه میان انصار هم نوعی رقابت به وجود آید آنان را به سه گروه تقسیم کردند که نشان از تقسیم وظایفی است که امروزه بدان اشاره می‌شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) آگاهانه، از رقابت میان قبایل جهت تسریع کار استفاده کردند و نشان از طرح‌ریزی آگاهانه و ارادی فعالیت‌ها دارد. این تدبیر تا حد گروه‌های عمل کننده هم ادامه یافت. ضمن اینکه حوزه کار هر گروه کاملا مشخص، و تداخلی در مسئولیت‌ها هم پیش نمی‌آمد. 

نتیجه‌گیری

زندگی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) سرشار از بهترین شیوه‏‌ها و روش‌های مدیریتی است، قدرت و تأثیر این مدیریت آن‌چنان بوده که در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) از جامعه‏ای فقیر و ناتوان که گرفتار جنگ‌های قومی و قبیله‏ای بر سر مسائل و مفاخر بی‌ارزش بودند، جامعه‏ای نوین و متعالی ساخت، به‌طوری که در مدت کوتاهی توانست بر بزرگ‌ترین امپراتوری‏های زمان خود پیروز گردیده، خود حکومت و تمدن عظیمی را پی‏ریزی نماید. بهترین روش‏‌ها و دستورات اداره و هدایت انسان‏‌ها، در گفتار و کردار پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) گرد آمده است. 

یکی از راه‌های یادگیری، شناخت و رسیدن به موفقیت الگوبرداری است، که آن را شالوده موفقیت می‌دانند چراکه به الهام و تقلید از الگو‌ها می‌توان به‌ه‌مان موفقیت‌هایی داست یافت که آنان کسب کرده‌اند. اما ممکن است گفته شود پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) انسان کامل و بی‏نظیری است که دیگران را امکان راه‏یافتن به جایگاه و منزلت او نیست. اما صرف‏نظر از مقام معنوی و عبودیت دست‏نایافتنی آن حضرت (صلی الله علیه وآله و سلم)، قرآن خلاف این تصور را بیان می‌‏کند و به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) می‌‏فرماید بگو: «اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُم» من بشری هستم مثل شما!؛ و در آیه‏ای دیگر درباره تمام پیامبران می‌‏فرماید: «اِنَّهُمْ لَیَاْکُلُونَ الطَّعامَ وَ یَمْشونَ فِی الاْءَسْواقِ» آنان غذا می‌‏خورند و در بازار‌ها راه می‌‏روند!؛ نیز تکرار تعبیراتی نظیر: «رسولاً منکم»، «رسولاً منهم»، «رَسوُلاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ» به ما می‌‏فهماند که پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) فرشته و یا یک موجود نامتجانس با ما نیست، بلکه او هم انسانی است مثل ما، از جنس ما و با ویژگی‏هایی که ما دارا هستیم تا قابل الگوگیری باشد و بنابراین با تعبیر «لقد» که تأکید مضاعف است می‌‏فرماید: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسوُلِ‏اللّه‏ِ اُسْوَةٌ حَسَنَة لِمَنْ کانَ یَرْجُوااللّه‏َ وَالْیَوْمَ الآخِرِ وَ ذَکَرَاللّه‏َ کَثیرا» مسلما برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است برای آنان که به رحمت خدا و روز رستاخیز امید دارند و خدا را بسیار یاد می‌‏کنند. 

نکته پایانی این‌که اگر خواهان رسیدن به‌‌ همان جایگاهی هستیم که در صدر اسلام بوده است راه چاره الگوگیری از بزرگان دین اسلام و در صدر آنان پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله و سلم) در فعالیت‌های اجتماعی، دعوی و خانوادگی است، اگر چه در این مجال به بررسی فعالیت‌های دعوی و خانوادگی پرداخته نشد و صرفا بر فعالیت‌های تشکیلاتی آن بزرگوار (صلی الله علیه وآله و سلم) اشاراتی شد اما الگوگیری باید همه جانبه و فراگیر باشد و لازم است تا ابعاد مختلف شخصیتی ایشان (صلی الله علیه وآله و سلم) مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد باشد سرآغازی باشد برای تحولی بزرگ در دنیای اسلام انشاءالله. تبیینی اندک بود از یکی از ویژگی‌های شخصیتی عظیم که دانش ناقص این حقیر یارای بیش از این نداشت. 

منابع و مآخذ: 

۱. بوریل گیبسون و گارت مورگان نظریه‌های کلان جامعه‌شناختی و تجزیه و تحلیل سازمان: عناصر جامعه‌شناختی حیات سازمانی. مترجم: محمدتقی نوروزی نشر مشترک سازمان سمت و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره). چاپ سوم. ۱۳۹۰

۲. دفت ریچارد ال. مبانی تئوری و طراحی سازمان مترجمین: علی پارسائیان و سید محمد اعرابی. دفتر پژوهشهای فرهنگی. چاپ ۱۳۸۷. 

۳. شفیعی عباس. مقایسه توصیفی نظام‌های مدیریت سازمانی با نظام مدیریت اسلامی. 

۴.خدمتی. ابوطالب انواع کنترل و نظارت در مدیریت اسلامی. 

۵.ولوی علیمحمد. مدیریت در بحران پژوهشی موردی در مدیریت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) در غزوه احزاب.