با توجه به شیوع سویه امیكرون در كشور، شاهد گسترش مجدد و شدید كرونا هستیم و در این میان عدم رعایت پروتكل‌های بهداشتی از سوی مردم و تصمیمات چندوجهی از سوی مسوولان نگرانی‌ها را چند برابر كرده است. به‌طور مثال؛ ستاد ملی مقابله با كرونا مصوب كرده است كه «در راستای عمل به شیوه‌نامه‌های بهداشتی تا اطلاع بعدی سفرهای استانی انجام نمی‌شود.» «بازی تیم‌های ملی فوتبال ایران و امارات بدون حضور تماشاگر برگزار می‌شود.» یا ما شاهد تعطیلی جلسات علنی مجلس به علت شیوع كرونا هستیم. اما نظر و مصوبه ستاد ملی مقابله با كرونا این است كه «تعطیلی سراسری مدارس و دانشگاه‌ها به شكل سابق و شاخص‌های قبلی، نباید تكرار شود چرا كه سبب زیان‌های فراوان از جمله افت تحصیلی بسیار شده است. ستادهای استانی مقابله با كرونا فقط بر حسب ضرورت می‌توانند مدارس هر بخش یا شهرستان را برای مدتی كه لازم است، تعطیل كنند.» 

اكنون مهم‌ترین سوال این است كه كدام ضرورت بالاتر از سلامت دانش‌آموز و معلم است؟ در روزهایی كه تاكید بر تزریق دُز سوم واكسن كرونا می‌شود با كدام تضمین، كودكانی را كه هنوز واكسینه نشده‌اند در كلاس‌هایی كه عمدتا نه می‌شود فاصله‌گذاری را در آنها رعایت كرد و نه تهویه مناسب دارند، گرد هم آورده‌اید؟ 

 هر روز می‌بینیم كه شهر یا استانی به رنگ قرمز كرونایی درآمده و موقتا، آموزش مجازی شده است و این درحالی است كه مدت زمان كمی از اعلام اجباری شدن آموزش حضوری گذشته است. آیا این تغییرات در نوع آموزش (مجازی و حضوری) و بلاتكلیفی معلم و دانش‌آموز، آسیب بیشتری به سیستم آموزشی كشور وارد نمی‌كند؟

با توجه به اولویت سلامت و اینكه امروز در موج ششم كرونا گرفتار شده‌ایم، بازگشایی مدارس و اجتماع دانش‌آموزان و معلمین، نتیجه‌ای غیر از آسیب بیشتر جسمی، روحی و آموزشی نخواهد داشت.

با توجه به تجربیات دو سال گذشته و نظر متخصصین و كارشناسان، در حال حاضر عدم اجتماع به هر صورت (مراكز خرید، سینما، رستوران، مدرسه، باشگاه‌های ورزشی و...) و تلاش برای هرچه سریع‌تر واكسینه كردن (سه دُز) بهترین راه برای نجات از این پیك طغیانگر است و به نظر می‌رسد چاره‌ای جز اعمال مجدد محدودیت‌ها نباشد.