نگارش: عابد حسن بارک زهی
انتخابات 14 آبان آمریکا مورد توجه بسیاری از رسانههای خبری معتبر جهان قرار گرفته است. وضعیت سیاسی اقتصادی آمریکا برای همه کشورهای جهان دارای اهمیت است سونامی اقتصادی و بعد از آن سونامی سیاسی این کشور 300 ساله تأثیرات زیادی بر اقتصاد و سیاست بینالملل ایفا میکند تأثیرات سیاسی آن منطقه استراتژیک خاور میانه را بیش از پیش به چالش میکشد برای همین هم حاکمان و سیاستمداران این منطقه با ژستها و موضع گیریهای سیاسی و منطقهای سعی بر تأثیر گذاری بر این انتخابات در جهت منافع خود و کشور خود دارند. البته اینکه این نوع بمباران رسانهای و سیاسی تا چه اندازه بر مردم آمریکا و آراء ایالتی و الکترال آن کشور موضوع پیچیدهای است که هنوز قابل توضیح وتوجیه کامل نیست. دو حزب جمهوری خواه و دموکرات که مک کین و اوباما برای رسیدن به قدرت بر آن سوار هستند عملکردهای مختلف و مشابه زیادی در عرصه بینالمللی و داخلی آمریکا داشتند.
جمهوری خواهان که در عرصه سیاستهای اقتصادی و رفاه داخلی دچار سر در گمی و شکست شدند سعی دارند که با نشان دادن سیاست خارجی فعال و تأثیرگذار به خصوص در مسائل خاورمیانه، تروریست، افغانستان، عراق و ایران بیبرنامه بودن حریف دموکرات را بیشتر زیر سؤال ببرند و خام بودن و سطحینگری دموکراتها را بیشتر نمایان کند. در طرف دیگر دموکراتها نقطه ضعف جمهوری خواهان را در شکست برنامههای اقتصادی آمریکا در داخل و خارج از آمریکا میدانند و بیبرنامه بودن آمریکا در حمله به عراق و بقاء در این کشور آشوب زده را بزرگترین آسیب به مردم آمریکا عنوان میکنند و به دلیل لمس شدن این مشکلات در حال حاضر توسط ملت آمریکا وزنه برتری به نفع دموکراتها در این انتخابات شده است. برنامه خروج سه ساله نیروهای آمریکایی از عراق توسط اوباما جایگاه اوباما را در منطقه خاورمیانه و داخل آمریکا مورد توجه بیشتری قرار داده است هر چند دموکراتها دنبال تدارک بیشتر نیروهای خود را در افغانستان و فشار تحریم بیشتری بر ایران را به عنوان سر تیتر برنامههای خود قرار دادند.
نکته قابل توجه در بر خورد دموکراتها بر عکس جمهوری خواهان در عرصه بینالمللی از حالت تهاجم نظامی به حالت فشار سیاسی و تحریم اقتصادی است که این جناح آن را کم هزینهتر برای آمریکا و موثرتر بر دشمن خود میدانند به هر حال دموکراتها در این انتخابات موفق شدند با اکثریت قاطع آراء الکترال 52 ایالت آمریکا بیش از 60 درصد آراء مردم را از آن خود نماید وباراک اوباما اولین رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا شناخته شود این بار تئوریسینهای قدرت و ثروت نتوانستند با تبلیغ جنگ و چپاول خللی بر آن وارد کنند و رویای مارتین لوتر کینگ رهبر سیاه پوست آمریکا به حقیقت نزدیکتر شد در سخنرانی سال 1963 گفت: « آرزو دارم روزهای ملت آمریکا معنای واقعی دین و آیین خود را درک کنند. آرزو دارم روزی چهار فرزند خرد سالم نه با رنگ پوست بلکه با شخصیتشان ارزیابی شوند. » و واقعا نژادپرستی جیمز مل و جان دیویی به حاشیه رانده شده است. البته لیبرال دموکراسی دموکراتها و آمریکائیها را فقط باید از منظر آکادمیک آن مورد تقدیر قرار دهیم نه از منظر سیاسی و ژورنالیستی آن. چون معنای سیاسی آن غالب کننده استکبار و فساد و تجاوز و پول پرستی و برهنگی است. اوباما بیشتر تمرکز خود را بر قشر متوسط جامعه متمرکز کرد و بر دستان این قشر توانست به کاخ سفید راه یابد قشری که از جایگاههای قدرت و ثروت منحرف کننده به دور بودند البته انتقاد از سیاست خارجی نو محافظه کاران نیز یکی دیگر از عوامل پیروزی اوست که میگفت: چگونه است که افغانستان پایگاه تروریسم در خاورمیانه است و آمریکا باید چهار هزار سربازش را در عراق به کشتن بدهد و هزار میلیارد دلار پنج سال در عراق هزینه کند. آمدن اوباما هر چند عرصه سیاست جنگ را تنگتر میکند و کشورهایی مثل ایران خواهند توانست راحتتر نفس بکشند اما شکی در این نیست حاکمیت آمریکا فشارهای سیاسی و تحریمهای جدیتری را و شاید این بار بر منافع نفت و گاز کشور ایجاد کنند، روابط سنتی صهیونیستها و دموکراتها این طیف در کاخ سفید مشکلات عدیدهای بر ایران بوجود خواهد آورد. ادامه سیاست خارجه تهاجمی طبعا تأثیر منفی در درازمدت بر کشورها ایجاد خواهد کرد و با توجه به بحران اقتصادی در سطح جهان و تأثیرات آن بر کشور ما سیاست خارجهای عاقل و با تدبر نیاز است که در جهت مهار این بحران نه بحران سازی سیاسی حرکت کند و همفکران آن در جامعه جهانی جایگاه ویژهای پیدا کنند.
نظرات