تا همين اواخر، مزاياي اصلي استفاده از فناوري در بخش منابع انساني ادارات و سازمانها شامل كاهش هزينهها، بهبود بهرهوري و كارايي و كمك به كاركنان در يادگيري و توسعه انساني بود. اكنون، به لطف فناوريهاي هوش مصنوعي، بخشهاي منابع انساني سازمانها ميتوانند برخي از مهمترين چالشهاي تجاري نهادها و بنگاههاي اقتصادي را برعهده بگيرند، ظرفيت عملياتي آنها را افزايش داده و حتي بر موفقيت كلي كسب و كار تاثير مثبت بگذارند. هوش مصنوعي در حال متحول كردن عملكرد و سياستگذاري كلان مديران منابع انساني است و آنان را كارآمدتر و موثرتر از پيشينيان خود ميكند چراكه برخلاف آنچه بسياري از مردم تصور ميكنند، اين ابزار قدرت افزايش تعاملات انساني در محلهاي كار به صورت آشكار و بسيار توانمند دارد. هنگامي كه هوش مصنوعي با نرمافزار آموزش منابع انساني آنلاين تلفيق شود، ميتواند براي كسب و كارها معجزه كند، در اينجا شش مورد اصلي براي تغيير رويكرد و كاركرد دپارتمان منابع انساني نهادها و سازمانها كه توسط هوش مصنوعي در شرف تغييرات بنيادين است آورده شده است:
1- اتوماسيون وظايف اداري و زمانبر: اتوماسيون در عملكرد منابع انساني به طور سنتي و پيشفرض فرآيندي معمولي است و تا حدودي وظايف تكراري و زمانبر را براي پرسنل شاغل به صورت خودكار انجام ميدهد. اما هوش مصنوعي ميتواند تمام وظايف كمارزش را كه وقت سازمانها را تلف ميكند انجام دهد، ازجمله مديريت مزايا، پاسخ به سوالات رايج كاركنان و پردازش فرمهاي مرخصي. اين امر به متخصصان منابع انساني زمان بيشتري براي تمركز بر وظايف با ارزش و ايجاد تغييرات واقعي در سازمان را ميدهد.
2- توسعه استعدادهاي فردي هدفمند: يكي از مزاياي بسيار حائز اهميتي كه هوش مصنوعي به تيم منابع انساني ارايه خواهد داد، كمك به كسب استعدادهاي بهتر براي افراد سازمان است. فرآيندهاي جذب و مصاحبه متقاضيان پستهاي شغلي، غربالگري، انجام مصاحبه و گرفتن آزمون فرآيندهاي بسيار زمانبري هستند، تحقيقات نشان ميدهد كه استفاده از هوش مصنوعي باعث كاهش 13درصدي زمان غربالگري نامزدهاي پستهاي شغلي و همچنين افزايش 16درصدي در تبديل استعداديابي به يك مزيت رقابتي موثر ميشود. هوش مصنوعي قادر است صدها رزومه را در زمان كمتري نسبت به انسان بررسي كند. آن را ميتواند به سرعت مهارتهاي يك نامزد تجزيه و تحليل كرده و آنها را با كاركناني كه در همان موقعيت شغلي بهترين عملكرد را دارند، مقايسه كند. با استفاده از رباتهاي گفتوگو، ميتواند به سرعت اطلاعات بيشتري در مورد نامزدها جمعآوري كند و همچنين فرآيند استخدام را سريعتر كند. همچنين، قادر است پايگاه داده متقاضيان قبلي را براي يافتن يك نامزد مناسب درخصوص موقعيت جديد جستوجو كند. مهمترين امر اين است كه هوش مصنوعي ميتواند تعصب انساني را از بين ببرد و از رويكرد سليقه محور برخي مديران پرهيز كند. تعصب انساني تقريبا همواره در فرآيند استخدام در تمام نقاط دنيا وجود دارد و اغلب به صورت ناخودآگاه توسط كاركنان بخش منابع انساني يا ساير متصديان اعمال ميشود. حتي در صورتي كه يك كارفرما بخواهد بيطرف باشد، تعصب ناخودآگاه ممكن است آن را به سمت تصميماتي كه مخالف باشد هدايت كند. با توجه به عدم وجود تعصب در هوش مصنوعي، ميتواند به سادگي اين الگوها را با تمركز بر ارزيابيهاي مبتني بر داده از بين ببرد و در نتيجه يك محيط كار تنوعپذير و فراگير ايجاد كند.
3- جذب سريعتر و شخصيسازي شده كاركنان: وقتي يك كارمند جديد تجربهاي رضايتبخش از محيط كار داشته باشد، احتمال بالاتري وجود دارد كه در شركت باقي بماند و به همكاران خود ماندن و كار كردن در آن سازمان را توصيه كند. براساس آمارهاي جديد مربوط به حفظ كاركنان و شاخصههاي وفاداري به سازمانها، وجود يك محيط كار متعالي ميتواند بهبود ۸۲درصدي در نگهداشت و وفاداري كارمندان را داشته باشد، اما چه عوامل ديگري ميتوانند به طور قابل توجهي فرآيند ورود و جذب كارمندان را بهبود بخشند؟ پاسخ به اين سوال همانطور كه مطالعات نشان ميدهند، يك پاسخ ساده بيشتر ندارد و آن هوش مصنوعي است. اخيرا (بهار سال جاري) شركت آيبيام يك تحقيق را به منظور بررسي تمام راهكارهايي كه هوش مصنوعي در تغيير منابع انساني دارد، انجام داد. نتايج اين تحقيق كه به عنوان «توسعه تخصص: چگونگي تاثير شناخت محاسباتي در منابع انساني و تجربه كاركنان است» شناخته ميشود، به تبيين راهكارهايي كه هوش مصنوعي در تسهيل ورود كارمندان تاثير ميگذارد، پرداخت. هوش مصنوعي قادر است به كارمندان جديد ارتباط با مخاطبين كليدي، پيشنهادهاي آموزشي، اطلاعات ضروري درباره مزايا، سياستها و هر مورد ديگري كه تجربه كار يكپارچه را تضمين ميكند، ارايه دهد (عموما سازمانها براي نيروهاي جديدالورود يك نيروي همكار و دستيار تعريف ميكنند به اسم «بادي» كه اين كار را تا حدودي مشابه انجام ميدهد، ولي براي سازمان هزينههاي زيادي دارد)، همچنين ميتواند تجربيات شخصيسازيشدهاي را فراهم كند كه به استخدامشدگان جديد كمك ميكند به سرعت با محيط كار جديد سازگار شده و دقيقا بفهمند كه چه كاري را چگونه و در كجا بايد انجام دهند.
4- آموزش كارآمدتر و موثرتر: هوش مصنوعي قادر است نقش مهمي در فرآيند آموزش كاركنان ايفا كند. با همراهي نرمافزارهاي آموزشي، ميتواند مسيرهاي يادگيري شخصيسازي شده را فراهم كرده و به هر فرد مثلا در يادگيري زبان مورد نياز خود كمك كند تا ظرفيت كامل خود را توسعه دهد. علاوه بر تطبيق دورههاي آموزشي با نيازهاي همه، هوش مصنوعي قادر است به آساني شكافهاي مهارتي را شناسايي كند. به اين ترتيب، متخصصان منابع انساني ميتوانند به سرعت براي برطرف كردن شكافهاي مهارتي و تبديل نقاط ضعف كاركنان به نقاط قوت اقدام كنند. همچنين، مديران منابع انساني ميتوانند روباتهاي گفتوگوي هوش مصنوعي را در نرمافزارهاي آموزشي خود به كار ببرند تا از تجربيات يادگيري منحصربهفرد و توسعه بهره برده شوند. روباتهاي گفتوگو در طول شبانهروز در دسترس هستند و ميتوانند پاسخهاي فوري، هوشمندانه و بيدرنگ را ارايه داده و به كارآموزان كمك كنند تا دورههاي خود را به صورت موثر و با موفقيت به پايان برسانند.
5- تصميمگيري شناختي: مطالعه ذكر شده ازسوي IBM نشان ميدهد كه موتورهاي داراي توانمندي شناختي ميتوانند به كاركنان در فرآيند تصميمگيري روزانه كمك كنند و در نتيجه نيازي به مراجعه مستقيم به بخش منابع انساني نباشد. اين مطالعه چندين نمونه جالب را مورد بررسي قرار داده است. يكي از اين مثالها، قابليت تجزيه و تحليل صداي هوش مصنوعي است. با تماس تلفني با مشتري، موتور هوش مصنوعي قادر است شخصيت و روحيه كاركنان را شناسايي كند و به آنها پيشنهاد دهد قبل از جلسه مهمي با مدير، استراحت كنند. مثال ديگر مربوط به بهينهسازي مزايا است، هنگامي كه يك كارمند تمايل دارد روزهاي تعطيل اضافي و بيشتري داشته باشد، نيازي به مراجعه مستقيم به بخش منابع انساني يا مدير مربوطه خود نخواهد داشت، يك موتور هوش مصنوعي به تعداد كاركناني كه قبلا براي آن دوره خاص تعطيلات رزرو كردهاند، يقينا دسترسي دارد. بنابراين، ميتواند به آنها اعلام كند كه آيا احتمال تاييد درخواستشان وجود دارد يا خير.
6- حفظ كاركنان بالاتر: با استفاده از رديابي فعاليتهاي كامپيوتري كاركنان در محيط كار، هوش مصنوعي قادر است تشخيص دهد كه كدام كارمند ممكن است به دنبال ترك شركت باشد. اين امكان را فراهم ميكند تا كاركناني كه از عدم تمايل، بيانگيزگي، عدم بهرهوري يا به دنبال فرصتهاي شغلي ديگر هستند، شناسايي شوند. هوش مصنوعي قادر است هر تغييري در رفتار و ارتباطات آنها را تشخيص داده و به صورت فوري اطلاعات لازم را به مديران منابع انساني ارايه دهد. در ادامه، متخصصان منابع انساني ميتوانند براي حل هر مشكلي اقدامات خاصي را به عمل آورده و كاركنان را در سازمان حفظ كنند. همچنين، هوش مصنوعي ميتواند در توسعه برنامههايي براي جذب و پاداش كاركنان نقش مهمي ايفا كند كه باعث افزايش حفظ و نگهداري آنها در سازمان ميشود.
جمعبندي: هوش مصنوعي به عنوان يك شواليه و ابرقهرمان اما همچنان در لباس مبدل و پنهان، نقش بسيار مهمي در بهبود عملكرد بخش منابع انساني بازي خواهد نمود. با جمعآوري و تجزيه و تحليل دادههاي حياتي، به متخصصان منابع انساني كمك ميكند تا بهترين و بهينهترين تصميمات را در جهت سازمانها و نهادهاي مطبوعشان بگيرند. براي استفاده بهينه از اين فناوري، شركتها بايد هوش مصنوعي را در نرمافزار آموزش منابع انساني آنلاين خود پيادهسازي كنند، اين مهم نشان ميدهد كه استفاده از هوش مصنوعي ميتواند براي هر سازماني در هر جاي اين دنيا مفيد واقع گردد و باعث دگرگوني رويكرد بخش منابع انساني شود. با استفاده از اين فناوري پيشرفته، شركتها به زودي خواهند توانست به طور جامع تصميمات خود را بهبود داده و به سمت بهترين عملكرد نيروي انساني هدايت شوند.
نظرات