خبرنگاران در جوامع توسعهنیافته رسالت بس خطیری دارند و همواره با ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مواجهاند که اصولاً گفتوگو، پرسشگری، آزادی بیان و شفافیت را برنمیتابند و با رهبران وسیاستمدارانی دستوپنجه نرم میکنند که خواهان حفظ وضع موجود و استمرار این مناسبات معیوباند. بدین منوال مواجهه میان نیروهای اقتدارگرا که هرگونه نظارت واقعی را برنمیتابند و به ساختارهای ناشفاف وغیرپاسخگو خو کردهاند با خبرنگاران که بنا به رسالت حرفهای و شغلی، کاری جز پرسشگری از کیفیت مناسبات پنهانی، غیر قانونی و غیراخلاقی صاحبان قدرت، ثروت و منزلت ندارند امری بدیهی و کاملاً محتمل خواهد بود و همین تضاد منافع میان اقتدارگرایان با خبرنگاران است که سالانه هزاران خبرنگار و روزنامهنگار در سراسر دنیا را در معرض انواع فشارها، زندانی شدن و پایمال شدن حقوق و آزادیها قرار داده است به گونهای که امروز جوامع توسعهنیافتهی جهان سوم به زندان بزرگ روزنامهنگاران بدل شده است.
بدین شکل تا زمانی که ساختارهای بسته و غیرمنعطف در این جوامع به نفع دموکراسی و آزادی اندیشه و بیان دستخوش اصلاحات اساسی نگردد، این جدال و رویارویی استمرار خواهد یافت و عدهای همانند گذشته، پنهانکاری، عدم پاسخگویی و ناشفافیت را دستور کار روزمرهی خویش قرار میدهند و درمقابل پارهای از افراد که دانستن را حق مردم میدانند، با تحمل هزینههای سنگین، در راستای احقاق این حق گام برمیدارند و بدین ترتیب این بازی خطرناک و پرهزینه تا اطلاع ثانوی و تا زمانی که ساختارهای کهنه و فرسودهی اجتماعی بتوانند به حیات و بقای خود ادامه دهند، استمرار خواهد یافت. البته با این تفاوت که با همگانیشدن شبکههای اجتماعی و گسترش فضای مجازی عرصه برای اقتدارگرایی رهبران در جوامع خاورمیانهای و جهان سومی به نسبت گذشته اندکی تنگتر گردیده است. باید دید و آیندهی جدال خبرنگاران با اقتدارگرایان را نظاره کرد.
نظرات