وقتی ما ازدواج میکنیم، اکثر ما توجه نمیکنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کردهایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی برخلاف ما داشته باشند.
یکی از اشتباهات رایج بعد از ازدواج، این است که تصور کنیم خانواده شوهر مثل خانواده خودمان است. باور کنید خانواده همسر در بهترین شرایط ارتباطی، باز هم خانواده فرددیگری هستند و مگر در موارد استثنا منافع فرزندشان را قربانی منافع شما نمیکنند.
چطورعروسی رویایی برای خانواده شوهر باشید؟
در گذشته عروس خانواده معمولا با خانواده شوهر زندگی میکرد و هیچ مشکلی نداشتند؛ اما این فرهنگ با گذشت زمان کمرنگتر شده است.
یکی از سخت ترین رابطههایی که ما برقرار میکنیم، با خانواده شوهر است. وقتی ما ازدواج میکنیم، اکثر ما توجه نمیکنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کردهایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی برخلاف ما داشته باشند.
زمانی که این اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، کشمکش و درگیری شروع میشود. بنابراین چقدر درگیری قابل تحمل و پذیرفتنی است؟ این موضوع بستگی به افرادی دارد که وارد بحث میشوند. بنابراین یک قاعده کلی درمورد خانواده شوهر این است که از احساساتتان به عنوان یک راهنما کمک بگیرید. بعضی از مسائل وجود دارد که نباید اقوام شوهر در آنها دخالت کنند.
قوانین کلی درمورد نحوه رفتار با خانواده شوهر
موضوع اول پول و یا نداشتن پول است
زمانی که خانواده همسر سعی میکنند زوج را از لحاظ مالی حمایت کنند یا اهداف مالی در سر دارند، عاقلانه آن است که موضوع را عوض کنیم. مطمئننا در بیشتر موارد خانواده همسر سعی میکنند که به فرزند و یا عروس و دامادشان کمک کنند اما اگر آنها این قصد را داشته باشند که روش زندگی خودشان را بر زندگی فرزندشان پیاده کنند، نشان میدهد که آنها قصد دخالت و فضولی در زندگی شما را دارند. دلیلی ندارد که خانوادهها از فرزندانشان به خاطر نحوه خرج کردن پولشان، یا پس انداز کردن آن یا حتی مقدار درآمد ماهیانه شان عیب جویی کنند. اگر نیاز مبرمی به پول پیدا کردید عاقلانهتر آن است که از افراد دیگری پول قرض بگیرید. بهترین راه این است که برخی مسائل زندگیتان را بین خودتان خصوصی و شخصی کنید و در خانوادههای همسرتان نفوذ نکند.
دومین و شاید سخت ترین مورد بین همسر و خانواده همسر بچهها هستند
نگهداری فرزندتان توسط خانواده شوهر یک اشتباه بزرگ است. حتی اگر آنها صلاحیت و توانایی این کار را داشته باشند اما نگهداری فرزندتان توسط آنها میتواند به یک موضوع ناراحت کننده بین شما تبدیل شود. خانواده همسر پدربزرگ و مادربزرگ هستند نه یک مراقب. اگر پدربزرگ و مادربزرگها در نقش یک مراقب باشند آنها میتوانند تمام رفتارهای شخصی خودشان را وارد تربیت بچه شما بکنند. در این صورت بچهها دو سری پدر و مادر خواهند داشت و خانواده شوهر هم حق دخالت بیشتری در تربیت و شکل گیری شخصیت فرزند شما دارند.
برای بیشتر افراد، ارتباط برقرار کردن با خواهرشوهر و مادرشوهر بسیار سخت است. حتی اگر مادرشوهرشان را به عنوان بهترین دوستشان بدانند. موارد بسیاری وجود دارد که زنها توسط مادرشوهرانشان احساس تحقیر و سرزنش میکنند. تنها علت قابل قبول آن حس حسادتی است که در این رابطه وجود دارد. بسیاری از مادرشوهرها نگران نحوه رفتار کردن عروسشان با پسرشان هستند. حتی اگر رابطه عروس و مادرشوهری بسیار دوستانه باشد، مادرشوهر هر شب با عروس تماس میگیرد تا ببیند عروسش برای دردانهاش بعد از پشت سر گذاشتن یک روز سخت کاری چه غذایی درست کرده است. زیرا او نمیتواند تحمل کند که پسرش بعد از یک روز سخت کاری یک غذای آماده و سطحی بخورد. او همچنین به اتو کردن لباسهای پسر و نوهاش اصرار میکند. با این کار او میخواهد این حقیقت را روشن کند که من لباسهای پسرش را اتو نمیکنم.
درچنین مواردی بهترین طرز برخورد با مادرشوهر، تشکر کردن از اوست. اجازه دهید هرآنچه که میخواهد انجام دهد، و به یاد داشته باشید که این شما هستید که هر شب همسرتان را در خانه میبینید. اگر او فکر میکند شما تنبلید پس چه کسی کارهای خانه پسرش را انجام میدهد؟ او همسر و فرزند شما را دوست دارد و میخواهد بهترین کارها را برای آنها انجام دهد. قانون بعدی با فامیل شوهر این است که آنها هرگز نباید از رفتارهای همسرمان که برای ما ناخوشایند است آگاه شوند.
چگونگی رابطه با مادر شوهر
پدر و مادرها عیوب فرزندانشان را خوب میدانند، و نیازی به یادآوری آنها نیست. انجام دادن این کار مشکلات عدیده ای را سبب میشود. اگر همسرتان مشکلاتی دارد با دوستانتان در میان بگذارید نه با مادرشوهرتان. زیرا زمانی که مشکلتان با شوهرتان حل شد، هرآنچه که شما درمورد همسرتان با مادرشوهرتان مطرح کردید به خاطرش میماند. بهترین راه این است که مشکلات زناشویی تان را با دوستانتان و یا غریبهها مطرح کنید یا در دفتر خاطراتتان یادداشت کنید.
درمورد رابطه من و مادرشوهر هم باید بگوییم که ابتدا ممکن است ارتباط برقرار کردن با او کمی سخت باشد اما با مشخص کردن حد و حدودی بین شما و او مشکل حل میشود. هرگز نباید مسائل مالیتان را با خانواده همسر در میان بگذارید، یا مراقبت از بچههایتان را به خانواده همسرتان بسپارید و یا بدگویی همسرتان را نزد خانوادهاش بکنید. پس نتیجه میگیریم که خانواده شوهر هنوز هم ما را به چشم فرزندانشان میبینند. و این نشان دهنده عشق و دوست داشتن بین ماست.
وقتی دو نفر با هم ازدواج میکنند در واقع گستره ی وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل میدهند. بخش عمدهای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانوادههای زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خوردهاند. در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهمیت ویژهای دارد. چون عروس (در مورد داماد هم صدق میکند) وارد خانواده ای میشود که هیچ شناختی از آنها ندارد، بنابراین در گام اول باید سعی کند نسبت به اخلاق پدر شوهر و مادر شوهرش شناخت پیدا کند.
و پس از شناخت، علل رفتارها و کلام آنان را دریابد و پس از این شناخت و درک به راحتی میتواند از برخی از رفتارها که موجب تحریک مادرشوهر و اختلاف میگردد اجتناب کند و برخی رفتارهای آنان را نیز بدون این که ناراحت شود بپذیرد. عموماً خانمها و همینطورآقایان با یک نگاه ایده آل وارد خانوادۀ جدید میشوند، در حالی که باید بپذیرند که همۀ انسانها یک سری نقصهایی دارند. به هر حال ممکن است اختلاف پیش بیاد که برای مقابله با استرس ناشی از این contact، در وهله اول باید متوجه باشید که چه اتفاقهایی ممکن است بیفتد و سپس باید بدانید که در مقابل این اتفاقها چه حرکتی باید انجام دهید تا حریم احترام و صمیمیت بین شما نشکند و در عین حال، مرز شخصی زندگی خود را نیز با آنها داشته باشید. باید یاد بگیرید به جای اینکه گله مادر شوهر و جاری را به همسرتان بکنید، به شکلی صحیح ابراز وجود کرده و به صحبت کردن با خانواده او و بیان انتظاراتتان بپردازید.
راه حلی که ممکن است که شما از آن استفاده کنید، این باشد که به همسر خود گله کرده و از وی بخواهید که با آنها درگیر شوند. ولی توصیه میکنم که این راه حل اشتباه را فراموش کنید، چون نه تنها سودمند نیستند، بلکه روابط شما را با خانواده همسر و به تبع آن با همسرتان تیره و تار میکند. به جای آن باید به شیوه ای صحیح به آنها بفهمانید که خط قرمزهای روابط شان با شما کجاست. خیلی مؤدب و مهربان باید جلوی کنجکاویهای مادرشوهر را بگیرید. باید بدون اینکه از کوره دربروید، با کلام مناسب و واژه گزینی صحیح این مسأله را حل کنید. یادتان باشد که اختلاف داشتن در زندگی کاملاً طبیعی است و یک مشکل محسوب نمیشود، بلکه شیوه حل اختلاف است که همواره میتواند مشکل ساز باشد.
این را بدانید شما باید در برخورد با آدمهای مشکل (هر که باشد، دوست، همکار یا مادر شوهر) حد فاصل را رعایت کنید و مشکل را ختم نمایید وگرنه آنها از کاه، کوه میسازند و بحران درست میکنند. همچنین به خودتان آرامش بدهید و با متانت بگذارید آنها هر چه میخواهند بگویند و فقط شنونده باشید. پاسخ شما بهتر است فقط تأیید و «بله، سعی میکنم» باشد و بعدش دنبال کار خودتان بروید؛ چون این افراد هیچ قلقی ندارند و باید حرفهایشان را در کمال آرامش شنید و تأیید کرد تا گفتگو کوتاه شود. البته اگر صحبتشان با نظر شما موافق نیست میتوانید بدون ابراز مخالفت فقط آن را تأیید نکنید. مطمئن باشید در هر شرایطی از زندگی با خانواده همسر میتوانید لذت ببرید، به شرط آنکه شیوه حل اختلافتان را بلد باشید و مرزها را حفظ کنید.
نظرات