نویسنده‌: عابدحسین بارکزهی

دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد 1388 یکی از حساس‌ترین انتخابات‌های دوران انقلاب در سی سال گذشته است. چهار سال پیش در پی روزمرگی‌شدن پروژه اصلاحات دوم خردادی نوعی از بدبینی و بی‌توجهی به آن پروژه در سطح جامعه صورت گرفت که باعث شکست فاحش دکترمعین به عنوان نماد اصلاح‌طلبی در انتخابات گردید. در پی این سردرگمی اجتماعی و به دور دوم کشیده شدن انتخابات، هاشمی رفسنجانی به عنوان نماد سازندگی سالیان گذشته که اصلاح‌طلبان زیادی پشت آن سنگر گرفتند تا شاید مقداری از قدرت از دست‌رفته را بازیابی کنند؛ اما آن روی قدرت در هم تنیده کشورمان چهره‌ی حقیقی خود را نشان داد و در آخر سردار سازندگی را پذیرفت و همه چیز را به خدا واگذار کرد و با آه درون از این نتیجه دستکاری شده کاملاً ناراضی و ناراحتی بود.
بعد از روی کار آمدن احمدی‌نژاد از توسط عوامل قدرت و حمایت شدید جناح به اصطلاح اصولگرا، انقلابی و آرمانی امید رفت که با یکدست شدن مجلس و دولت و نظام مشکلات عدیده‌ی اقتصادی و سیاسی و تبعض و بی‌عدالتی کم‌رنگ‌تر شود و یکسان‌سازی سیستم کشور و مردم را به سر منزل رستگاری نزدیکتر نماید؛ اما نتیجه ظاهراً چنانکه انتظار می‌رفت حاصل نشد، حتی در بسیاری موارد پس‌رفت‌ها ملموستر از قبل شده است. اما در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری فضای انتخاباتی در حال تغییر و تحول است و چنانچه که انتظار می‌رفت پیروزی جریانات مختلف از قبل قابل پیش‌بینی نیست. هر طیفی به قصد برد در حال گمانه‌زنی است اما نحوه‌ی قرار گرفتن کاندیدا‌ها به چه ترتیبی است:
الف) محمود احمدی‌نژاد، به عنوان کاندیدای مستقل جریان اصولگرا و انقلابی که طرز عمل و تفکر او بر همگان در طول چهار سال گذشته روشن شده است؛ کابینه‌ی او در طول این مدت تعویض‌های زیادی داشته است، سیستم بوروکراسی در زمان او بیشترین تغییرات را داشته است. از طرف سازمان‌های بین‌المللی بیشترین قطعنامه‌ها و بیانیه‌ها علیه روش کار این دولت صادر شده است و بر جریانات غیر خودی دولت فشارهای زیادی از لحاظ سیاسی و امنیتی آورده شده است و نوعی از حفقان سیاسی در جامعه حاکم بوده است. از لحاظ اقتصادی تورم5/18 درصد دوران خاتمی به 27 درصد در زمان دولت احمدی‌نژاد رسید که چنین آماری بعد از جنگ سابقه نداشته است که طبعاً بسیاری از وعده‌های دولت مهرپرور در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت.
ب) سیدمحمد خاتمی :سردار اصلاحات ایران که یک ماه بعد از کاندیداتوری خود از صحنه کاندیداتوری انتخابات استعفا داده است و دلیل آن‌را حضور میرحسین موسوی در صحنه‌ی انتخابات اعلام کرد. خاتمی به عنوان امید قشر متوسط روشنفکر (دانشجویان، اصلاح‌طلبان، احزاب تحول‌گرا و...) بود که با کنار رفتن او بسیاری از این جریانات دچار مشکل در انتخابات شدند و یافتن جانشین برای او برایشان مشکل و دور از دسترس به نظر می‌رسد.
ج) میرحسین موسوی به نخست‌وزیر دولت جنگ که به دولت کوپنی هم معروف است که اصلاح‌طلبی را برای رسیدن به اصول می‌داند سعی دارد که هر دو جناح چپ و راست اصول و اصلاح را در کنار هم جمع کند و کشور را از بحران احمدی‌نژاد نجات دهد و به سرمنزل آرمانها برساند؛ هرچند آقای موسوی در ایده‌های بیست سال گذشته است، اما همیشه اعلام می‌کند که من موسوی بیست سال گذشته نیستم و سعی دارد با تأکید به قشر مستضعف و جلب نظر بسیجیان دوران جنگ شکاف اصولگرایان را عمیق‌تر کند و با طرح آزادی رسانه‌ها و مطبوعات اصلاح‌طلبان را راضی کند.
د) دولت ائتلافی اصولگرایان: مثلث رضایی، قالیباف و ولایتی که تازگی‌ها لاریجانی آن را به مربع تبدیل کرده است، سعی دارد کاندیدایی غیر از احمدی‌نژاد را مطرح کند تا شاید وضعیت از اینکه است بدتر نشود.
هـ) مهدی کروبی: کروبی که خود را نماینده‌ی حزب اعتماد ملی که خود را اصلاح‌طلب با همراهی جناح چپ روحانیون محسوب می‌کند سعی دارد که جریانات ضد اصولگرایی را دور خود جمع کند تا شاید شکست معترضه چهار سال قبل خود را جبران کند هرچند مردم با وعده‌ی پول به کسی راُی نمی دهند و شاید کروبی و موسوی در آینده به نکات مشترک برسند.
و) افراد مستقل: حسن روحانی، اکبر اعلمی، پورمهر که هر کدام سعی دارند خود را نماینده‌ی جریان اصولگرا معرفی کنند تا شاید بهتر بتوانند مورد تأیید نظام قرار گیرند و به قول خود بهتر بتوانند کشور را از ورطه‌ی بحران و مصیبت نجات دهند. مردم به کاندیدا‌های مطرح شده با دید تردید نگاه می‌کنند و هنوز اکثریت مردم به نتیجه‌ی واحدی از طیف‌ها نرسیده‌اند. بحران اقتصادی در کشور، وضعیت آزادیهای اجتماعی برای احزاب و مذاهب و توجه به قانون مداری از جمله دغدغه‌های مردم است که هنوز بحران مقبولیت را حل نکرده است. بحران اقتصادی جهانی کم کم تأثیرات خود را بر کشور ما هم گذاشته‌ است. که دو [سال] آینده را سالهای زلزله اقتصادی می‌دانند و هر نوع بحران اقتصادی خوا ناخواه ناآرامی‌های اجتماعی را نیز بوجود خواهد آورد. که رییس‌جمهور آینده باید برنامه‌ی شفاف و گیرا برای حل این بحران‌ها داشته باشد.
عدم ارائه‌ی دقیق و کامل برنامه‌ها توسط کاندیداها هنوز فضای مناسبی برای انتخاب صحیح بوجود نیاورده است؛ اما روزهای آینده شاهد داغتر شدن فضای انتخابات خواهیم بود. پیامهای مکرر آمریکا و اوباما تأثیراتی بر انتخابات ریاست جمهوری خواهد گذاشت و جناح‌ها و کاندیدا‌ها را وادار به موضعگیری در این باره خواهد کرد و مردم این نوع موضعگیریها را به دقت تحت نظر دارند.
بسیاری از صاحب نظران معتقدند جریانی که بیشترین تأکید بر تغییر را در سه لوحه‌ی کار خود قرار دهد موفق خواهد شد والا ادامه وضع قبلی مورد تأیید مردم نیست. کاندیدایی که طرح در آغوش گرفتن و توجه دادن به همه اقوام، مذاهب، نظرها و غیره دارد شانس بیشتری برای پیروزی خواهد داشت اما نباید فراموش کرد که تحمل قانون در [این] باب بسیار ضعیف است .