إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • در هر مناسبتی ناقوس‌های کلیسا نزدیک دفترم به صدا در می‌آمدند و من صدای آن‌ها را می‌شنیدم، در شادی‌ها، درغم‌ها و درتعطیلات؛ اما امروز غم و اندوهی بزرگی در خود احساس نمودم امروز صدای زنگهای کلیسا را در وداع همکار شهیدم شیرین ابو عاقله می‌شنیدم ناقوس‌هایی که لرزه‌ای بر اندام می‌انداخت.

    آن‌چه بر سهمگین بودن صحنه می‌افزود، فریادهای الله اکبری بود که داخل کلیسا از گلوی فرزندان سوگوار جنین بلند می‌شد، آن‌چنان‌که صدای ناقوس‌های با تکبیرهای عزاداران این شهید کلمه، شهید جنین و اردوگاه‌ش، شهید شیرین ابو عاقله، در می‌آمیخت.