إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • در رابطه با زندگی مشترک، خداوند در قرآن در سوره‌ی روم آیه‌ی ۲۱ می‌فرمایند؛

    وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ.

    و.. از جنس خودتان، همسرانی برای شما قرار دادم تا مایه‌ی آرامش همدیگر شوید و..

    در اینجا دو ‌نکته حائز اهمیت است؛ هم‌جنس بودن و مایه آرامش بودن.

  • از آنجایی که تنها سرمایه‌ی‌ اصلی و اساسی که در اختیار انسان است و مبنا و پایه‌ی هر نوع رشد و توسعه‌ی شخصی و استفاده از نعمت ها و امکانات و تأثیرگذاری بر محیط می‌باشد همین « خود» است که باید پرورش داده شود. بنابراین بهترین و بزرگ‌ترین عشقی که یک پدر می تواند به دخترش هدیه بدهد این است که توانمندش کند تا بتواند خود را باور و بارور کند.

  •  مادری کردن صرفاً خانه‌داری نیست، کارهای خانه را هر شخصی می‌تواند به بهترین نحو یاد بگیرد و انجام دهد اما مهر و محبت و معرفت مادری را هیچ کسی جز مادر نمی تواند داشته باشد و انتقال دهد. مادر در واقع، معلم و باغبان باغ انسانیت است همان باغبان و درخت شکوفا شده‌ای که خود به مرحله میوه‌دهی و تکثیر بذر رسیده است.

  •  برخی‌ها معتقدند زنان مسلمان همین که علم دین که خود بزرگ‌ترین علم است را بدانند کافی باشد!  خداوند زن را برای مرد و خانه و بچه آفریده والسلام..و به رابطه بین سواد و مجرد ماندن دخترها و بالارفتن توقع زن‌ها در خانه و توقع از مردها برای همراهی اشاره کرده و گمان می‌کنند که سواد بزرگ‌ترین دشمن دختران و زنان است.

    در پاسخ می توان گفت: درسته که حضور زن در خانه برای همسر و فرزندان حکم اکسیژن هوا را دارد

  •  

    روح انسان بخشی از روح خداست این یعنی نه‌تنها انسان فطرتاً ارزشمند و توانمند است و می‌تواند انعکاسی از صفات خدا روی زمین باشد بلکه تنها با وصل و رسیدن به اصل و سرچشمه خود است که به آرامش می‌رسد اما در طول تاریخ، انسان‌ها چون چیزی از خدای احد واحد نمی‌دانستند به دنبال این گمشده خود می‌گشته‌اند و اله‌های مختلفی برای خود برمی‌گزیدند تا شاید جوابگوی این نیاز فطری‌شان و وسیله‌ای برای درک اصل و سرچشمه خود باشد.

    إله یعنی عشق، یعنی سرچشمه حیات که مربوط به بعد الوهیت خداوند است.

  • بزرگ‌ترین خطر برای زنان، نه مردان خشن هستند و نه جامعه‌ای نابرابر، بلکه خطر از دست دادن خود است. چون مهمترین سرمایه‌ای که شخص در اختیار دارد، نه سواد است، نه سرمایه است و نه آزادی، بلکه «خود وجود انسان» است.

    هیچ چیز مانند رشد و شکوفایی خود زنان نمی‌تواند به بهتر شدن وضعیت آنها کمک کند و برای این امر هم، زنان نیاز به شناخت و باور خودشان دارند تا خود را و پیچ و ‌خم وجودشان را نشناسند و توانایی‌هایشان را باور و بارور نکنند، نمی‌توانند کاری انجام دهند، تغییری ایجاد کنند و از وجودشان بهره‌ ببرند.