إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • مادر بینوایان لقب أم‌المؤمنین زینب دختر خزیمة بن حارث بن عبدالله الهلالی است. همان کسی که هم در زمان جاهلیت و هم در هنگام تشرّف به دین اسلام، قلبی مهربان و رئوف داشت،

  • نام مبارکشان حفصه و چهارمین بانویی است که به عنوان همسر وارد منزل پیامبر اسلام( صلی الله علیه و سلم) گردید و نامش در ذهن و قلب مؤمنان به عنوان أم‌المؤمنین حک شده است. براستی زندگی او می‌تواند بهترین نمونه برای بانوان مسلمان باشد.

  • او را به عایشه‌ی صدیقه می‌شناسیم. پدر گرامیشان ابوبکر صدیق( رضی الله عنه)، و مادر بزرگوارش، ام رومان( رضی الله عنها)، دختر عامر کنانی، بود. پدر مهربانش، قبل از اسلام به شجاعت و سخاوت و عدالت و خوش اخلاقی مشهور بود و با طلوع خورشید اسلام، اولین کسی بود که از میان مردان اسلام را پذیرفت و به دلیل دوستی و اطمینانی که پیامبر اسلام( صلی الله علیه و سلم) در خصوص ایشان داشتند، در جریان هجرت به مدینه، همسفر پیامبر( صلی الله علیه و سلم) به مدینه شدند. و به خاطر خدمات فراوان و تصدیق‌های پی در پی و خالصانه‌اش به پیامبر و در راه پروردگار لقب صدیق گرفت. 

  • خدا را سپاس که ما را آفرید و خلعت آفرینش را به ما ارزانی نمود و به ایمان زینتمان بخشید و به ما فرصت بندگی داد، او که منتهای لطف و رحمتش شامل حال ما شده، و فرصت توبه و انابه و طاعت و عبادت حضرتش را نصیب ما فرمود.
    او که سالیان درازی است که رمضان و برکاتش را را روانه‌ی عمر و زندگی ما می‌کند، باشد که استفاده برده، و زاد تقوا برگیریم. 

  • کاری کن...

    04 مرداد 1393

    برادرم کجایی؟ درد مرا شفایی
    بر زخم‌های روحم، خواهر بِنه دوایی
    خمیده قامت جان، شکسته قدر انسان 
    کاری کن ار چه کم! گر، از همراهان مایی
    با چشم سر ببینم هر لحظه رنگ جوری
    گاهی به نام بنب و گاهی یه صلح فوری!
     به روی کودک من جا پای سرد گریه
    از جان و دل تو بینی در من هوای مویه؟
    درون سینه‌ی من مزار مادران است
    صبری بده خدایا غم در دلم نهان است.
    چه وحشتی است یاران!

  • کاری کن...

    04 مرداد 1393

    « برادرم کجایی؟ درد مرا شفایی

    بر زخم‌های روحم، خواهر بِنه دوایی»

     « خمیده قامت جان، شکسته قدر انسان 

    کاری کن ار چه کم! گر، از همراهان مایی»

     

  • نام مبارکشان سودة دختر زمعة بن قیس القرشیه العامریه‌ دومین، کسی است که پیامبر اسلام با ایشان ازدواج فرمود.
    نام مادرشان الشموس بنت قیس بن زید الانصاری و نام برادرش مالک بن زمعة می‌باشد.
    ابتدا با سکران بن عمرو برادر سهیل بن عمرو عامری ازدواج کرد و از او صاحب پنج فرزند شد. ایشان به خاطر حفط باور راستینش به همراه همسرش روانه‌ی حبشه شد

  • زنی هستم که دوست دارم خدایم را بشناسم و به او ایمان بیاورم و با او پیمان بندگی بندم. مهم نیست که در چه سطحی از زندگی هستم، من فطرتی زیبا دارم و‌ زیبایی‌ها، برایش راهنمای وجود پروردگارند. در نگاه معصومانه‌ی کودکم خدایم را می‌یابم، در لطافت شبنم صبحگاهی که صورت گل‌ها را نوازش می‌کند؛ دستهای مهربان پروردگارم را زیارت می‌کنم و هنگام زمستان که کوه‌ها چادر سفید می‌پوشند به یاد می‌آورم برای سبزشدن دامن زندگی‌ام باید بندگی کنم.

  • برای محبوبم

    30 بهمن 1392

     

    اگر محبوبم کنارم بود بیشتر از اکنون عاشقش می‌شدم

    و من بهتر از اکنون می‌زیستم و سرم نورانی‌تر از خورشید می‌شد

    به چه می‌اندیشم

    به مهربانیت استاد، ای استادِ مهربانِ مهربانی!

    به نیازمندی قلبم

    به عطش روح درمانده‌ام

    من مسکینی بسیار غریبم

    غریبی که جیب افکارش بی‌اعتبار می‌نماید در این شهر تاریک و مخوف

  • قلب من می‌شکند، به نم‌نم بارانی،

    به قطره‌ای خون، فتاده از جانی،

    به تشنگی مسافر بیابانی،

    به صدای حزین و تنهای انسانی،