إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • در جلسۀ قبل رویه‌های اخلاقی و هنجاری طرح فکری آیدی را در کتاب تکنولوژی و زیست جهان مورد بررسی قرار دادم. گفتم که مسایل هنجاری در فلسفۀ تکنولوژی جای‌گاه فریدی را از آن خود می‌کنند. به تعبیر دیگر، نگاه هنجاری به تکنولوژی، خصیصۀ ممتاز بسیاری از طرح‌های فلسفی در فلسفۀ تکنولوژی است. پرسش ما در آن جلسه این بود که پساپدیدارشناسی آیدی، چه نسبت‌هایی با سطح هنجاری تحلیل تکنولوژی برقرار می‌کند. یدیدارشناسی – و به‌تبع آن پساپدیدارشناسی - کاری توصیفی است و نه هنجاری. به همین جهت، همۀ افرادی که درصدد بوده‌اند

  • مواجهه با آموزه‌ی دترمینیسم تکنولوژیک

     

    (1)

    خلاصه‌ی جلسه‌ی قبل

    در جلسه‌ی قبل گفتم که چندگانگی فرهنگی تنها ارزش مشخص طرح فکری – فلسفی آیدی است. او معتقد است این ارزش را از پدیدارشناسی و پساپدیدارشناسی به ارث برده که بر تحقق چندگانه‌ی امور و اشیا تأکید می‌کند. یعنی اگر در سطح خرد، یک شکل در بسترهای مختلف معناهای متفاوتی دارد در سطح فرهنگی هم می‌توان نسبت‌ میان انسان و فرهنگ‌ را مبتنی بر بسترهای مختلف، متفاوت دید. این رویکرد، شبیه رویکرد گشتالتی به امور است که گسترشی گسترده در سده‌ی بیستم یافت. آیدی هنگامی‌که به مفهوم تکثرفرهنگی و مصادیق آن می‌اندیشد نوعی خاص از این تکثر را مطمح نظر خود قرار می‌دهد.

  • (١)

     در جلسۀ قبل – جلسۀ ششم – توضیح دادم که آیدی مدعی است نگاهی پدیدارشناسانه و به تعبیر درست‌تر پساپدیدارشناسانه به تکنولوژی دارد. پدیدارشناسی هم‌بستگی نزدیکی میان انسان و جهان می‌بیند به‌طوری که هیچ‌یک از این دو بدون دیگری قابل تعریف نیست. در پدیدارشناسی این‌که ما چه چیز را تجربه می‌کنیم (جهان) با شیوۀ تجربۀ جهان و کنش شناختی ما با جهان در ارتباط مستقیم قرار دارد. اگر پدیدارشناسی به نسبت ما با جهان عطف توجه نشان می‌دهد نمی‌تواند از حضور برجستۀ ابزار به‌عنوان واسطه و رابطۀ انسان و جهان به‌سادگی گذر کند. ابزار همیشه و همه‌جا در زندگی انسان وجود داشته است

  • (١)

    در جلسۀ قبل، فصل سوم کتاب تکنولوژِی و زیست‌جهان را مورد توجه قرار دادم. در این فصل آیدی سه پروژۀ فلسفی – پدیدارشناسانه را که در آن‌ها ابزار نقشی جدی دارند به طور خلاصه به بحث می‌گذارد. این سه طرح، یکی چکش هایدگر است و دیگری گالیلۀ هوسرل و دیگری پرکلاه مرلوپونتی. 

    گفتم که هستی و زمان (١٩٢٧) مهم‌ترین نماد دورۀ اول زندگی فکری هایدگر و پرسش از تکنولوژی یکی از نمادهای مهم مرحلۀ دوم زندگی فلسفی اوست. در این میان، «ابزار» موضوع بخشی از رسالۀ اول و محور اصلی رسالۀ دوم محسوب می‌شود. این دو اثر البته به دو دورۀ زندگی فکری – فلسفی هایدگر تعلق دارند.