1- آیات الاهی
دو گونهی اساسی از تفاهم میان خدا و انسان وجود دارد. یکی زبانی یا شفاهی است که وسیلهی آن زبان بشری مشترک میان دو طرف است، و دیگری غیرشفاهی است که وسیلهی آن از طرف خدا «نشانههای طبیعی» و از طرف بشر پیدا کردن هیئت خاصّ و انجام دادن بعضی حرکتهای بدنی است. طبعا در هر دو حالت ابتکار و آغاز کار به دست خدا است، و از طرف انسانی این ارتباط اساساً نسبت به ابتکار عملی الاهی جنبهی «عکسالعملی» دارد.
1-تصوّر و مفهوم آفرینش
در جهانبینی دینی یا فلسفی، هستی و وجود انسان، بنابر یک قاعدهی کلّی، مسئله عمده در تشکیل میدهد. پرسش ابدی که پیوسته تکرار میشود چنین است: آدمی از کجا آمده است؟ سرچشمهی هستی او در این جهان چیست؟ این پرسش یکی از پرسشهای اساسی است که پیوسته اسباب آشفتگی ذهن و عقل آدمی بوده است. در نگرش قرآنی، پاسخ درست –و تنها پاسخ درست- به این پرسش دور از دسترس نیست: سرچشمهی هستی خود خدا است؛
1- کلمهی الله و معانی اساسی و نسبی آن
همانگونه که به تکرار در فصلهای پیشین اشاره کردم، الله عالیترین کلمهی کانونی در دستگاه قرآنی است، و هیچ کلمهی دیگر از لحاظ رتبه و اهمّیّت از آن برتر نیست. جهانبینی قرآن اصولاً خدامرکزی است، و کاملاً طبیعی است که در این دستگاه تصوّر الله از بالا بر کلّ دستگاه فرمانروایی داشته باشد و بر ساخت معنیشناختی همهی کلمههای کلیدی به صورتی بسیار عمیق نافذ و مؤثّر افتد
1- ملاحظهی مقدّماتی
هدف فصل حاضر به دست دادن حدود برهنه ی ساخت اساسی جهانبینی قرآنی به عنوان مقدّمهای برای تحلیل مفصّلتری از بعضی از مهمترین حوزههای معنیشناختی است که ممکن است در فصلهای آینده بیاید. چنین تصویر کلّی، در صورتی که بخواهیم در وضعی قرار بگیریم که بتوانیم برای مسائل خاصّی که ذهن ما را، در رابطهی میان خدا و انسان در قرآن اشغال میکند، مقامهای شایسته در نظر بگیریم، ضروری است.
1-معنیشناسی همزمان و زمانگذر
حقیقت آن است که اغلب مسائلی که در فصل حاضر مورد بحث واقع شده، در داخل چشمانداز این کتاب قرار نمیگیرد که، همانگونه که مکرّر در فصل پیش بدان اشاره شد، هدف آن تحقیق در جهانبینی قرآن از طریق واژگان آن است. و همین هدف طبیعتاً تعیینکنندهی دامنهی پژوهشها و ملاحظاتی است که پرداختن به آن مجاز شمرده میشود.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل