گذشته از درست بودن یا نبودن روایت هفتم اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲)، رژیم صهیونسیتی، با علم کردن روایت ساختگی و مظلومنمایی جهت مشروعیت بخشی به عملیات زمین سوخته، اقدام به حملات سنگین هوایی و زمینی به غزّه نمود و با بمباران و انهدام زیرساختها در یازده ماه گذشته بیش از ۴۰ هزار تن را کشته و دهها هزار نفر را مجروح و ٥/٢ میلیون نفر از ساکنان غزّه را آواره و سرگردان کرده و سرزمین مقاوم و بادگار زیبای انبیا و اولیا را به تلی از خاک و خاکستر تبدیل کرده است.
انجام انواع جرایم جنگی و نسلکشی مردم غزّه، لکه ننگی بر چهرهی سیاه دموکراسی و حقوق بشر غربی ایجاد کرده و اخبار همه روزهی کشتار سیستماتیک مردم بیدفاع غزّه، برای جهانیان امری عادی شده است.
علی رغم اعتراضات و تظاهرات صدها میلیونی گروهها، سازمانها و انجمنهای ضد جنگ در کشورهای مختلف در حمایت از مردم بیدفاع غزّه برای توقف نسلکشی سیستماتیک زنان و کودکان، و صدور آرای دیوان بینالمللی کیفری دربارهی مجرمان جنگ، هنوز هم هیچگونه اقدام ملموسی از طرف شورای امنیت سازمان ملل به عنوان بالاترین مرجع رسیدگی به امنیت جهانی صورت نگرفته است.
حقوق بشر سردمداران غربی
وتوی مکرر قطعنامههای سازمان ملل علیه رژیم اشغالگر توسط آمریکا و کشورهای غربی، سرپوش گذاشتن علنی به جنایات جنگی رژیم اشغالگر در غزّه، نشان از روا داشتن ظلم و تبعیض سردمداران و مدعیان آزادی و حقوق بشر غربی است.
شور بختانه لگدمال کردن حقوق بشر و حقوق بینالمللی، توسط رژیم اشغالگر به جایی رسیده که جنایات پی در پی جنگی و کشتار و نسلکشی مردم بی دفاع غزّه همه روزه در انظار جهانیان و با حضور بنگاههای خبررسانی بینالمللی و وجدان جهانی در حال انجام است؛ به طوری که افسران و سربازان این رژیم از عریان کردن و شکنجه کردن و کشتار و سلاخی کردن مردم عادی غزّه به صورت آنلاین عکس و فیلم گرفته و بدون هیچ ابا و شرمندگی، جنایاتشان را به منظر جهانیان نشان میدهند؛ در مقابل سیاستبازان و سردمداران حقوق بشر و دموکراسی غربی نظارهگر چنین جنایات بوده و اینگونه اعمال را عملیات دفاع از خود توجیه میکنند. واقعاً چه بر سر وجدان جهانی آمده و چه بر سر حقوق بشر و حق حیات بشری آمده است؟
جنگ غزّه
جنگ یکسالهی غزّه و ستم هفتاد سال گذشته رژیم عصیانگر اسراییل بر فلسطینیان، لکهی ننگی بر پیکر نحیف و سیاه حقوق بشر غربی بوده است. آزادگان جهان از مکاتب و اکناف مختلف، دیدند و شنیدند و لمس کردند که حقوق بشر آمریکایی و انگلیسی ادعایی تو خالی و سرابی بیش نبوده و نیست.
نالهی کودکان و آه و فریاد زنان و مردان و پیران غزّهای و فلسطینی آسمان آزادگان جهان را به گریه و عرش را به لرزه در آورده است.
از همه دردناکتر، بیتفاوتی و سکوت مرگبار سردمداران بسیاری از کشورهای عربی اسلامی(الی ما شاء الله) از سلاخی مردم مظلوم غزّه است، برخی از امرای این ممالک در طول جنگ سال گذشته نه تنها قراردادهای چند ده میلیاردی اقتصادی، نظامی و امنیتی با رژیم اشغالگر بسته بلکه این رژیم کودککش را، در از بین بردن فرماندهان و عناصر مقاومت فلسطین، همیاری و مساعدت کردند با حمایت و خیانت چنین امرایی این رژیم، هنوز هم به سلاخی زنان و مردان و کودکان فلسطینی ادامه میدهد.
ترور شیخ اسماعیل هنیه
بعد از عملیات ترور اسماعیل هنیه، رهبر کاریزماتیک و سیاسی حماس در تهران و ترور فؤاد شکر یکی از رهبران حزبالله لبنان توسط رژیم صهیونسیتی، این جنگ نابرابر، در مسیر دیگری قرار گرفت.
تهدیدات انتقامجویانهی ایران و حزبالله، از یک طرف، و لشکرکشی نظامی امنیتی آمریکا از رژیم اسرائیل، بحران خاورمیانه را در موقعیت جدیدی قرار داده است.
انجام هر نوع سیلی و انتقام سخت، از جانب ایران یا حزب الله، احتمالاً به پاسخ سخت از طرف مقابل بینجامد و این نوع تقابل اوضاع منطقه را جنگی و از کنترل خارج کند و با ورود ناخواستهی آمریکا در این جنگ، ممکن است منطقه با عواقب خطرناک و پیچیدهای روبرو شود.
حمایت آمریکا از رژیم اسرائیل
رژیم صهیونسیتی در طول هفت دههی موجودیت خود، بیش از ۳۲۰ میلیارد دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت کرده، این رژیم فقط در سال گذشته با مصوبهی کنگرهی آمریکا و لابی صهیونیستی، علاوه بر کمک نظامی ۳/۷۰۰ میلیاردی سالانه ، بیش از ۱۴ میلیارد کمک نظامی دیگر و ۲۰ میلیارد دلار خرید تجهیزات و جنگندههای پیشرفتهی اف ۱۹ و اف ۳۵ را برای بالا نگه داشتن سطح نظامی استراتژیکی خود در منطقه از آمریکا دریافت کرده است.
شکست چندین بارهی مذاکرات صلح و اضافه شدن شرط و شروط جدید توسط رژیم صهیونسیتی و حملات اخیر به کرانهی باختری، احتمال گسترش جنگ در منطقه را افزایش داده است. شرط کنترل کامل مرز رفح با مصر توسط رژیم صهیونسیتی، حتی داد دوستان مصری رژیم را نیز در آورده است و یا شرط کنترل محور فیلادلفیا بعد از تبادل اسرا، که غزّه را از شمال به جنوب به دو شقه تقسم میکند و شرط عدم خروج دایمی ارتش صهیونیستی از غزّه، داد دوستان آمریکا یی رژیم را نیز در آورده است.
آمریکا که خود، پدید آورنده و حامی این رژیم جعلی و کودککش بوده، با اعزام ناوگان جنگی، و اسکادران جنگندههای پیشرفته به منطقه، سعی در کنترل واکنش ایران و حمایت از اسراییل دارد. باید هوشیار بود که اقدام به انتقام و خونخواهی، نباید بر اساس احساسات بلکه بر اساس محاسبات دقیق و شناخت کامل از مناقشهی مرموز اخیر در خاورمیانه سنجیده و انجام پذیرد.
سودبران اصلی جنگ غزّه
رژیم صهیونسیتی اولین رژیمی است که از این جنگ سود میبرد سرازیر شدن کمکهای دهها میلیارد دلاری آمریکا و کشورهای غربی به طرف اسراییل، بزرگترین منفعت و پشتوانهی تاریخی را برای این رژیم به ارمغان آورده است. رژیم اسراییل درصدد آن است با گستردش دایرهی جنگ و وارد کردن کشورهای غربی بویژه آمریکا به منطقه و کشاندن مستقیم پای ایران به این مناقشه، سعی دارد تکلیف دشمنان خود را برای همیشه یکسره کند.
رژیم اسراییل بعد از جنگ داخلی سوریه با حمایت لجستیکی آمریکا، پایگاههای گروههای مخالف نزدیک به ایران را در سوریه، عراق و لبنان به راحتی هدف قرار میداد و با گسترش جنگ درصدد آن است که همین استراتژی را، یعنی دخالت نظامی در خاک ایران هم پیاده کند اما رژیم خوب میداند ایران هدف سادهای نیست و به تنهایی قادر به مقابلهی آن نیست؛ لذا سعی در کشاندن مستقیم ایران در این مناقشه دارد و ممکن است با ورود نسنجیدهی ایران به جنگ، منطقه مانند بشکهی باروت دچار انفجار شود و جنگی منطقهای و جهانی برپا گردد.
دومین کشوری که از ادامه و گسترش جنگ در خاورمیانه سود میبرد روسیه است. اولین سود روسیه در طول یک سال گذشته از جنگ غزّه برده، به حاشیه رفتن اخبار جنگ روسیه با اوکراین بوده است. دومین سود روسیه، تقسیم حمایت نظامی سیاسی آمریکا بین اسراییل و اوکراین بوده است. سود سوم اینکه ادامه بحران انسانی در غزّه و فلسطین پیش از آنکه روسیه را متأثر کند کشورهای اروپایی را دچار بحران انسانی، مهاجرت و اعتراضات داخلی خواهد کرد.
چشمانداز جنگ غزّه
بدون شک جنگ یک سال گذشتهی غزّه همانطور که فجایع تاریخی را بر ملت ستمدیده فلسطین بوجود آورده است، در مقابل خسارات جبرانناپذیری را بر پیکر رژیم صهیونسیتی نیز آوار کرده است. طبق آمار رسمی رژیم اشغالگر بیش از ۳۵۰۰ نفر از نظامیان ارتش در این جنگ، کشته و ده هزار نفر مجروح و سیصد هزار نفر از مناطق شمالی به داخل آواره شدند و از همه مهمتر اینکه هزاران نفر مردم از سرزمینهای اشغالی گریختند و هنوز هم موج مهاجرت معکوس ادامه دارد.
با تعطیلی و بسته شدن بسیاری از فرودگاهها، کارخانجات، دانشگاهها، مدارس و... خسارات مالی بیش از ۲۰۰ میلیارد دلاری بر اقتصاد رژیم وارد شده است.
به گفتهی بسیاری از تحلیلگران هزینههای سنگین نظامی و خسارات ایجاد شده از ادامهی جنگ در یک سال گذشته، از مجموع خسارات دو جنگ گذشتهی اعراب و اسرائیل به مراتب بیشتر بوده است.
با توجه به خصلت توسعهطلبانه و جنگافروزانهی رژیم اشغالگر صهیونیستی، چنانچه این بار هم بعد از سلسله مذاکرات اخیر و تلاش میانجیگران منصف، آتشبسی هم انجام پذیرد، باز هم بدون حل و فصل اساسی موضوع کشور مستقل فلسطینی، حل این مناقشه به سرانجام نمیرسد و چشمانداز مثبتی بر آن متصور نیست؛ لذا سایهی شوم جنگ هنوز هم بر آسمان فلسطین مستولی است.
نظرات