مطالعات قرآنی درباره مخاطبین آخرین كتاب آسمانی ادیان توحیدی، مباحث متنوعی را رقم زده است. از جمله اینكه مخاطب اصلی قرآن كریم كدام گروه است؟ آیا مردم مكه دوران صدر اسلام مدنظر بوده یا كل بشریت و آیندگان یا هر دو؟ یعنی آیا برخی آیات مختص زمانه پیامبر اكرم (ص) است و باید در همان قالب تاویل و تفسیر شوند تا مورد بهرهبرداری غیراصولی قرار نگیرند یا اینكه همه آیات فرازمانی و فرامكانی هستند؟ یا هر كدام درصدی از آیات را در بر میگیرند؟ به عبارت دیگر در این مجموعه مباحث، اینكه مخاطب اصلی قرآن را بشناسیم و در عین حال بدانیم براساس متدولوژی قید شده در این كتاب، برخی آیات «متشابه» بوده و وابسته به شأن نزول خود هستند، دارای اهمیت است. از جهت تعداد، یقینا آیات مربوط به همه انسانها و اعصار بیشتر است و همچنین غلبه رویكردی آیات قرآن برای عموم است. بنابراین میتوان گفت روح كلی قرآن برای كل بشر است، اگر چه مردم مكه در دوران نزول را هم در برخی آیات مورد خطاب قرار میدهد كه اگر چه در آنها نیز درسها و عبرتهایی برای همه انسانها نهفته است، تعمیم دادن آیاتی كه مخاطب خاص دارد، منطقی به نظر نمیرسد. از جمله آیات متعددی كه نشان از پیام جهانی و فرازمانی قرآن كریم دارد، عبارتند از: «إِنْ هُو إِلّا ذِكْرٌ لِلْعالمِین / این قرآن چیزی جز تذكری برای جهانیان نیست. التكویر، ۲۷». ذكر «برای عالمین» اشاره به جهانیان است و به اعراب جاهلیت محدود نمیشود. همچنین «وما هُو إِلّا ذِكْرٌ لِّلْعالمِین/ در حالی كه این (قرآن) جز مایه بیداری برای جهانیان نیست. سوره القلم، آیه ۵۲» و مانند این آیات در سورههای ص، تكویر، انعام و یوسف نیز مشاهده میشود. در استفاده از كلمه «الناس» نیز اینچنین است: «ما أرسلناك الاّ كافةً للناس بشیراً و نذیراً/ ما تو را بشارتدهنده و ترساننده برای عموم مردم فرستادیم. سوره سبا، آیه ۲۸». كلمه «الناس» بارها در قرآن كریم تكرار و در دعوتها این لفظ به كار برده شده است. مترجمین شاخص و معتبر قرآن كریم چه به زبان فارسی و چه سایر زبانها مثل انگلیسی «الناس» را اشاره به تمام بشریت میدانند و آن را محدود به زمان و مكان نزول قرآن نكردهاند. «سوره الناس» خود بهترین مصداق این تعبیر است كه نوع بشر را مخاطب قرار میدهد. حتی در انتهای این سوره در كنار نوع بشر، نوع دیگری از مخلوقات (من الجنه و الناس) مورد اشاره قرار میگیرد و این دایره را وسیعتر میكند. بر این اساس حتی به نظر میرسد تذكر قرآن برای حیات هوشمند در همه عالم آمده است. پس آیا میتوانیم پیام آن را با اولویت زمان و مكان پیامبر (ص) و دارای روح عربی بدانیم؟
آیه ۱۹ سوره انعام میفرماید: «قُلْای شیءٍ أكْبرُ شهادهً قُلِالله شهِیدٌ بینِی و بینكُمْ و أُوحِی إِلی هذا الْقُرْآنُ لِأُنْذِركُمْ بِهِ و منْ بلغ أ إِنّكُمْ لتشْهدُون أنّ معالله آلِهه أُخْری/ بگو بالاترین گواهی، گواهی كیست؟ بگو خداوند گواه میان من و شماست و (بهترین دلیل آن این است كه) این قرآن را بر من وحی كرده تا شما و تمام كسانی را كه این قرآن به آنها میرسد، انذار كنم. آیا به راستی شما گواهی میدهید خدایان دیگری با خداست؟»
مورد دیگر، آیاتی هستند كه با افزایش دانش بشری، علم و اشراف این كتاب آسمانی را بر پدیدههای پیچیده خلقت روشن میسازد. مثلا درباره عناصر طبیعت، آیات متعددی آمده كه با وجود ادبیات محدود آن زمان، با دانش وسیع و رو به رشد انسان سازگاری دارد. این سازگاری شگفتانگیز با یافتههای علمی مدرن، متنوع و رو به ازدیاد است. مثلا آیه ۴۷ سوره الذاریات كه میفرماید: «والسماء بنیناها بِأیدٍ وإِنا لمُوسِعُون/ و آسمان را با قدرتی وصفناپذیر بنا كردیم و ما گسترشدهندهایم.» این نكته كه كیهان در حال گسترش بیشتر است اخیرا مورد توجه اخترشناسان قرار گرفته است و در واقع قرآن در اینگونه موارد چنان سخن گفته كه آیندگان در هر دورهای به نسبت دستاوردهای علوم تجربی به فهم جدیدی دست مییابند. آیا این خود نشان از زمان شمولی قرآن ندارد؟
البته كه رسول اكرم (ص) وقتی دعوت را آغاز كرد، خطاب به قوم خودش انذار داد، زیرا جمعیتی كه پیش از او برای آنان بیمدهندهای نیامده بود باید پیام الهی را بشنوند. این نكتهای اساسی و غیرقابل چشمپوشی است كه همه پیامبران در درجه نخست قوم خود را دعوت میكنند، خواه دعوت آنان جهانی باشد، خواه منطقهای كه میفرماید: «وما أرْسلْنا مِنْ رسُولٍ إِلّا بِلِسانِ قوْمِهِ لیبین لهُمْ/ ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا برای آنان بیان كند. سوره ابراهیم، آیه ۴ ».
بنابراین آیاتی داریم كه مشخصا مرتبط با مسائل سنتی و اجتماعی جامعه پیامبر (ص) است و مثال بارز آن، آیات مرتبط با بردهداری است كه آن زمان و حتی تا سده گذشته در بسیاری مناطق جهان مرسوم بود، اما اسلام از دو راهكار اساسی متناسب با شرایط اجتماعی آن دوران برای حذف بردهداری استفاده كرد: یكی ترویج و تحسین آزادسازی و دوم مذموم شمردن و ممنوعیت راههای بهرهكشی كه از جمله آیات ۳۲ و ۳۳ سوره نور در این مورد است.پس همچنانكه ابتدا اشاره شد، پیام قرآن كریم جهانی است و خطاب كلی آن به همه بشریت است؛ بارزترین آیات در تایید این باور نیز عبارتند از:
«یا أیها النّاسُ إِنّا خلقْناكُمْ مِنْ ذكرٍ وأُنْثى وجعلْناكُمْ شُعُوبًا وقبائِل لِتعارفُوا إِنّ أكْرمكُمْ عِنْدالله أتْقاكُمْ إِنّالله علِیمٌ خبِیرٌ/ ای مردم همانا شما را از یك مرد و یك زن آفریدهایم و به هیات اقوام و قبایلی در آوردهایم تا با یكدیگر انس و آشنایی یابید، بیگمان گرامیترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترین شماست كه خداوند دانای آگاه است. سوره حجرات، آیه ۱۳».
و آیه ۲۵۶ سوره بقره: «لا إِكْراه فِی الدِّینِ ٭ قدْ تبین الرُّشْدُ مِن الْغی ٭ فمنْ یكْفُرْ بِالطاغُوتِ ویومِنْ بِاللهِ فقدِ اسْتمْسك بِالْعُرْوهِ الْوُثْقیٰ لا انْفِصام لها ٭ واللهُ سمِیعٌ علِیمٌ/ در دین هیچ اجباری نیست. هدایت از گمراهی مشخص شده است. پس هر كسی كه به طاغوت كفر ورزد و به خدای ایمان آورد، به چنان رشته استواری چنگ زده كه گسستنش نباشد. خدا شنوا و داناست.» دو آیه بالا، جان كلام قرآن برای انسانها در همه عصرها و نسلهاست كه اختیار دارید تا انتخاب كنید و اگر بهترینها را پیروی كنید به نفع شماست، چراكه به محكمترین دستاویز برای استواری دست یافتهاید.
نظرات