نخستین گروه ترکان در زمان حکومت محمود غزنوی به آذربایجان راه یافتند، اما از زمان تسلط سلجوقیان بود که قبایل ترک با کثرت بیشتری به آذربایجان روی آوردند (یارشاطر۳-۶۲). چون آذربایجان چراگاههای زیادی داشت و ترکان قومی چادرنشین و دامدار بودند بیش از سایر جاها به آذربایجان روی آوردند. از این زمان بود که نام بعضی از روستاها در آذربایجان ترکی شد(افشارسیستانی،۸۱۵).
در سال ۴۴۶ هجری قمری طغرل بیک به آذربایجان رفت، در تبریز ابومنصور وهسودان بن محمد روادی (رَوَندی) حکومت میکرد. وی از طغرل بیک اطاعت نمود و به نامش خطبه خواند. سپاهیانی که در خدمت حکمران آذربایجان بودند انقیاد او را پذیرفتند. بلادشان در اختیار آنها به جای ماند و گروگان از آنها بگرفت و رو به ارمنستان نهاد و قصد ملازگرد نمود(ابن اثیر،۳۰۲).
در سال ۴۴۷ هجری قمری طغرل بیک، پس از بازگشت از غزو روم، به منظور رسیدگی به اوضاع ری به آنجا رفت و همینکه در ری از کارهای خود فراغت یافت به همدان برگشت و چنین آشکارا کرد که میخواهد حج گذارد و راه مکه را اصلاح کند و به شام و مصر برود. به اصحاب خود در دینور و قره میسین نامه نوشت و دستور آماده سازی سیور سات را داد. این امر بغداد را به لرزه درآورد(ابن اثیر،ج۲۲،ص۳۱۲).
طغرل بیک به حلوان رسید و رسولی نزد خلیفه فرستاد و در اظهار اطاعت و بندگی مبالغه نمود. خلیفه در خطبه خواندن به نام طغرل بیک در مساجد پیشقدمی نمود و هشت روز مانده از رمضان این سال به روز جمعه بنام طغرل بیک در جوامع بغداد خطبه خوانده شد (ابن اثیر،۳۱۳). طغرل بیک روز دوشنبه پنج روز مانده به ماه رمضان وارد بغداد شد و در باب الشماسیه فرود آمد (ابن اثیر،۳۱۴). سلطان طغرل بیک در روز جمعه هشتم رمضان سال ۴۵۵ هجری قمری در سن تقریبی ۷۰ سالگی درگذشت و از او فرزندی باقی نماند(ابن اثیر،۳۷۷).
بعد از سلطان طغرل و در سال ۴۶۳ هجری که آرمانوس چهارم، امپراطور روم در دشت ملازگرد، اسیر ایرانیان شد تمام ارمنستان و کردستان به تدریج به تصرف حکومت سلجوقی ایران در آمد و آلب ارسلان، تمام امارات کردنشین را ضمیمه خاک خود کرد(زکی،۱۱۳). با آغاز دودمان سلجوقی، فصل تازهای در تاریخ اعراب مسلمان گشوده شد، زیرا در همه جای ایران کار اعراب به دست ترکان تازه مسلمان افتاد (افشارسیستانی،۸۱۵).
سلجوقیان با پیوند دین و دولت و سیاست و سپردن امور تعلیم و تربیت بدست علماء، با تقویت تشکیلات کشوری و دیوان سالاری بر آن شدند تا نمونه جدیدی از دولت اسلامی را برپا دارند و موقعیت خود را بعنوان حکام دنیوی مستحکم و مسجل سازند و ساختار حکومت خود را با نیازهای جامعه آنزمان هماهنگ نمایند (کاویانپور،۱۶۱). در نخستین سالهای قرن پنجم هجری تغییرات عمده ای در ترکیب اجتماعی و سیاسی سرزمین های خلافت شرقی پدید آمد.
به طور کلی سپاهیان به سبب شکستی که در ارکان اقتصاد مالی مملکت افتاده بود قدرت را بدست گرفتند و بعنوان مُقَطِع (قطعه دار یا زمین دار) مالیاتی را که می بایست عاید خزانه مملکت شود، می خوردند. آنان علاقه دائمی به زمین نداشتند و آنچه بیشتر مورد توجه آنان بود، این بود که در کوتاه ترین زمان ممکن از زمینی که موقتا در تصرف داشتند حداکثر فایده را در برگیرند (لمبتون،۱۲۰).
هنگامی که حکومت متکی به میلیتاریزم (نظامیان) روی کارآمد، نظامیان با بهره جویی از قدرت خود در روش و اصول اقطاع (واگذاری زمین) که سابقا بوجود آمده بود اعمال نفوذ کردند (لمبتون،۱۲۱). اقطاع بارزترین خاصیت اداره املاک و اراضی سلجوقیانست (همان،۱۳۲). سلجوقیان مسیر ترقی و تکامل روش اقطاع را مشخص کردند و این همان روشی است که در سراسر قرون وسطی معمول بود و تا قرن بیستم میلادی همچنان دوام یافت (لمبتون،۱۲۰) و آخرین تقسیم بندی مردم نیز عبارت بود از تقسیم آنان به نظامی و غیرنظامی که بیشتر توام با تقسیم بندی نخستین می شد، زیرا سپاهیان بیشتر ترک و شاید بتوان گفت که ماموران غیر نظامی غالبا غیر ترک بودند (لمبتون،۱۳۱).
ششم گفته شد سلسله شدادیان به وسیله محمد شداد بن کرتو از عشیرت رَوَدی که عشیرت صلاح الدین است تاسیس یافت. این سلسله در سال ۴۶۵ هجری به دو شاخه تقسیم شد یکی شاخه گنجی و دیگر شاخه آنی. آنی نوبه به نوبه گاه به گرجیان تعلق می یابد و سپس به شدادیان. ملکشاه سلجوقی این سلسله را منقرض کرد. در خور تذکر است که این شاهزادگان کُرد بر توده ای سلطنت می کردند که بیشترشان ارمنی بودند. اینان بناهای تاریخی جالبی از جمله دو مسجد به سبک معماری محلی در آنی که به شهر ( هزار ویک کلیسا) معروف است به یادگار گذاشته اند.تاریخ سلسله شدادیان در عین حال که صحنه هایی از زندگی توام با ظرافت و لطافت دارد، پُر از چکاچاک شمشیرها به نام تبلیغات اسلامی نیز هست (نیکیتین،۳۸۷)
به شرحی که در بعد خواهد آمد، بعد از حکومت روادیان و شدادیان در فاصله بین حکومت سلجوقی تا دوره صفوی گروه های دیگری از کردان نیز در منطقه حکومت نمودند که در این میان می توان از کردهای یزیدی نام برد. معروف ترین گروه کردهای یزیدی با عنوان دنبلی نامیده شده اند. کردهای یزیدی در شهر خوی و شهرهای اطراف در دوره هایی حکومت نموده و در دوره قاجار مضمحل گشته و به ایلات و عشیره های مختلف تقسیم و سران آن بعنوان طبقه مرفه به بطن دولت وقت وارد گشتند (ریاحی،۱۱۳). یزیدیان روسای قبایل را بعنوان پیران طریقت در عصر خود می شناسانند (همان) واژه پیر در اسامی برخی روستاها و مزارات، احتمالا باقی مانده از این دوران می باشد، مثلا نام روستای پیر هادی در دهستان دشتِ بخش سیلوانا.
کیومرث حاجی محمدی؛ پژوهشگر حوزه فرهنگ و تاریخ
نظرات