از همان آغاز تجاوز صهیونیستی ـ غربی به غزه تاکنون، عدهای به بهانهی مقصر دانستن حماس و سایر گروههای فلسطینی در حملهی هفتم اکتبر پارسال (۱۵ مهرماه ۱۴۰۳ ه.ش)، در برابر نسلکشی بیسابقه در غزه سکوت اختیار کرده و یا با ژستهای روشنفکر مآبانه و یادآوری گاهبهگاه آن حمله، نه تنها از محکوم کردن صریح و مستقیم صهیونیستها طفره میروند، بلکه در صورت موضعگیری، آنها را همردیف حماس و سایر مبارزان فلسطینی و حتی کمتر از آنها، مقصر دانسته و محکوم میکنند. در این رابطه نکات ذیل قابل توجه و تأملاند:
۱ـ اینگونه موضعگیریها خواسته یا ناخواسته، تبلیغ نوعی بیتفاوتی و توجیه «جنایات جنگی» و «جنایت علیه بشریت» و «نسلکشی» مردم مظلوم فلسطین در غزه را القا میکند.
۲- این عده بیش از ۸۰ سال اشغالگری و غصب مستمر سرزمین فلسطینیها، اخراج، سرکوب، زندانی کردن، شکنجه و تعذیب، ترور، کشتار و نسلکشی آنها را نادیده گرفتهاند؛ و آغاز آن را به هفتم اکتبر پارسال (پانزدهم مهرماه ۱۴۰۳ ه.ش) تقلیل دادهاند؛ و از آن همه تجاوز، اشغالگری، نسلکشی و ظلم و ستم چشمپوشی کرده یا نسبت به آن تغافل میورزند.
۳- رژیم صهیونیستی و همراهان و همدستان آمریکایی و غربیاش با زیر پا گذاشتن توافقنامهی آتشبس مورد حمایت سازمان ملل، علاوه بر محاصره مجدد ۵۵ روزه نوار غزه و ممانعت از ورود هرگونه کمک و مساعدت انسانی از جمله آب، غذا، دارو، سوخت و ...، چهل روز است که در سایهی چراغ سبز و سکوت ننگین و شرمآور جهان و سازمان ملل، نسلکشی وحشیانه در غزه را با فراغت بال بیشتر از سر گرفتهاند. تاکنون علاوه بر تخریب اکثریت مطلق زیرساختها، مراکز درمانی و آموزشی و منازل مسکونی و ... بیش از ۱۶۸ هزار نفر را کشته و زخمی کردهاند؛ که اکثریت آنان را زنان و کودکان تشکیل میدهند. همچنین بیش از ۲ میلیون نفر از این مردم مظلوم، رنجدیده، سرگردان، آواره و بیسرپناه، به همراه هزاران زخمی، معلول و بیمار، بدون آب و غذا و... هر لحظه آماج بمباران و موشکباران این قصابان قسیالقلب قرار دارند.
۴- تجاوزهای مکرر هوایی و موشکی اخیر این رژیم ضد بشری به کشورهای همسایه خود و اشغال بخشهای دیگر از سرزمین آنها و همچنین ترور و کشتار هزاران نفر از مردم و نیز افزایش اشغال سرزمینهای فلسطینی و بیرون راندنشان با خشونت و ساخت شهرکهای استعماری و نسلکشی مردم مظلوم فلسطین در کرانه باختری (۹۵۲ شهید و بیش از ۷ هزار زخمی که بیشترشان زنان و کودکان هستند و به اسارت گرفتن ۱۶۴۰۰ نفر) را، با چه رویی و با کدام بهانه میخواهند توجیه کنند؟!
به یاد داستانی افتادم که در یکی از سفرها، ماموستا محمد رئوف رهنمون بنا به مناسبتی که پیش آمد، آن را تعریف کرد؛ که: در کلاس درس، یکی از دانشآموزان جهت رفتن به توالت دست بلند میکند؛ اما معلم چون گمان میکرد ایشان نیازی به رفع حاجت نداشته و قصدش ترک کلاس است، به وی اجازه نمیدهد. دانشآموز دو سه بار دیگر دست بلند میکند، اما باز هم به وی اجازه نمیدهد. بالاخره در اثر فشار شدید، دانشآموز کنترلش را از دست داده و خود را خیس کرده؛ و با حالتی از خشم، شرم و عصبانیت بلند شده و میگوید: الان حقیقت برایتان روشن شد.
من نیز امیدوارم این توجیهگران صهیونیستهای خونآشام و بری از رحم و مروت، متوجه شده باشند که از همان آغاز اشغال و تجاوز هدف و مقصد صهیونیستها پاکسازی نام فلسطین و مردم فلسطین؛ و تشکیل دولت صهیونیستی در سرزمین موهوم از نیل تا فرات بوده و میباشد. امید که این توجیهگران این حقیقت را درک کرده باشند که جرثومههای فساد، تهدیدی جدی برای اصول و ارزشهای دینی و انسانی؛ و امنیت منطقه و جهان محسوب میشوند.
۵- نکته آخر اینکه عده قابلتوجهی از این توجیهگران مرتب از نگاه انسانی، دین انسانیت، خروج از دایره تنگ و ایدئولوژیک دینی! و دفاع از انسان - به قول فلاسفه انسان بما هو انسان - دم میزنند. حتی تعدادی از آنها به صراحت از حقوق جنسی همجنسگرایان و دفاع از آنها در این زمینه دم میزنند.
ولی افسوس و صد افسوس که گویا به تبعیت از صهیونیستها، در قاموس این عده، مسلمانان و به خصوص مسلمانان فلسطینی ـ بیرون از دایره انسانیت و حتی دایره حیوانات قرار دارند؛ وگرنه حداقل به اندازه حیوانات برای این مسلمانان مظلوم حق و حقوق قائل میشدند.
از خداوند مهربان مهرور صمیمانه خواهانم که حق را آنچنان که هست، به ما بنمایاند؛ و پیروی از آن را نصیبمان فرماید؛ و باطل را آنچنان که هست به ما بنمایاند؛ و تنفر و دوری از آن را نصیبمان فرماید! از خداوند قهار صمیمانه خواهانم که در این شرایط سخت و بحرانی و بسیار غمانگیز دعای ملتهای مظلوم و آزادیخواهان و عدالتطلبان جهان را با تایید, نصرت و پیروزی مردم مظلوم جهان به خصوص در فلسطین، اجابت کرده؛ و شر ظالمان را ز سر آنها کوتاه نماید.
نظرات
دلسوز
12 اردیبهشت 1404 - 08:31بیگمان جای سپاس و قدردانی عمیق است از برادر فرهیخته و دلسوز، کاک حیدر غلامی، که با قلبی آکنده از ایمان، قلمی متعهد و ذهنی روشن، سالهاست پرچم دفاع از مظلومیت مردم فلسطین را بر دوش گرفته و در نوشتارهای پرمغز، تحلیلی و بیپیرایهاش، بیوقفه از حقیقت گفته است؛ حقیقتی که بسیاری از آن گریزانند یا با مصلحتاندیشیهای سرد و خاموش، آن را در حاشیه مینهند. کاک حیدر، تو صدای وجدان بیدار ما در میان هیاهوی سکوتهای آلوده به ترس و مصلحت بودی. تو با هر سطر از مقالاتت، زخمهایی را روایت کردی که جهان به فراموشی سپرده بود، و با جرأت، پرده از چهرهی عریان توحش صهیونیستی و همپیمانانش برداشتی. در جهانی که برخی، مرزهای انسانیت را با معیارهای گزینشی و منافع لحظهای تعیین میکنند، صداقت و پایداری تو در دفاع از حق، چراغی است در تاریکی. از تو ممنونیم، نه فقط برای مقاله امروزت، که برای سالها پایداری، برای اینکه نگذاشتی نام «غزه» و «فلسطین» در یادمان خاک بخورد. باشد که قلمت استوار بماند و دعای شبزندهداران، پاداش روشنگریات باشد. بهراستی، کاک حیدر غلامی، تو نه تنها نویسندهای در میدان قلم، بلکه وجدان بیدار جمعی ما در دفاع از انسانیت هستی.