مجلس یازدهم در شرایطی به روزها و هفتههای پایانی فعالیتهایش نزدیک میشود که در رزومه فعالیتهای این مجلس، طرحها و لوایح پرحرف و حدیثی چون طرح صیانت، طرح حجاب و عفاف و... همچنین ابهامات بسیاری چون ماجرای خودرو گیت و... قرار دارد. در یک چنین شرایطی، افکار عمومی ایرانیان و فعالان سیاسی میخواهند بدانند با آغاز به کار مجلس دوازدهم، آیا باید منتظر همین نوع کنشگری در مجلس تازه باشند یا الگویی متفاوت از مجلس قبلی در این مجلس شکل میگیرد. مسعود پزشکیان، نماینده منتخب مجلس دوازدهم معتقد است که هر چند فضای کلی مجلس دوازدهم شباهتهای بسیاری با مجلس قبلی دارد، اما در عین حال میگوید: «قدرت به طور کامل دراختیار اکثریتی که در مجلس یازدهم هر کاری دوست داشتند میکردند، نخواهد بود.» گفتوگوی «اعتماد» با نماینده منتخب مردم تبریز در مجلس آینده دامنه وسیعی از موضوعات متفاوت و متضاد را درگرفت. از نحوه کنشگری اقلیت مستقل و میانهرو و اصلاحطلب در مجلس دوازدهم گرفته تا انشقاق عمیقی که این روزها میان اصولگرایان بر سر قدرت افزونتر ایجاد شده است. او با نظیرسازی مفاهیم متعالی موجود در نهجالبلاغه با دیدگاههای مدرن اندیشمندانی چون عجم اوغلو، دوران جدید را دوران جوامع قدرتمند و نه هنگامه لویاتانهای بزرگ ارزیابی میکند و با استناد به رهنمودهای نهجالبلاغه میگوید: «رعیت به صلاح نمیرسد مگر اینکه والیان صالحی داشته باشد. والیان آدمهای صالحی نمیشوند، مگر اینکه رعیت مطالبهگر در مقابل آنها باشد...»
مجلس دوازدهم به زودی تشكیل میشود، اما هنوز ابهامات بسیاری درباره تركیب این مجلس و ضرورتهای آن وجود دارد. شما چه تصوراتی از فعالیت در این مجلس دارید؟
برای مجلس دوازدهم باید به دنبال نمایندگانی گشت كه از تندرویها دورند، با ارزش هستند، كارشناس هستند و در رشته تخصصی خود به دنبال ایجاد شرایط بهتر و اصلاح میگردند. این گزاره اگر در مجلس آینده محقق شود، مستقلها و طیفهای میانهرو میتوانند اقدامات قابلتوجهی در مجلس دوازدهم صورت دهند. شخصا در مجلس تلاش خواهم كرد از حق و حقوق مردم دفاع كنم و در برابر تندروها و افراطیگریها و رفتارهای ناعادلانه برخی افراد و جریانات بایستم. تلاش میكنم واقعیات را به گوش مردم برسانم و مواردی كه برخی دوست دارند در پستوها نگه دارند را شفاف به سمع و نظر مردم و رسانهها برسانم. اساسا یكی از دلایلی كه تندروها به دنبال رد صلاحیت من و امثال من بودند، به دلیل همین افشاگریها بود. من معتقدم در مجلس دوازدهم باید با جمع حركت كرد و دیدگاههای كارشناسی را پذیرفت. من پزشك هستم میتوانم در این حوزه ایدهپردازی كرده و طرح ارایه كنم، شما در حوزه رسانه و اطلاعرسانی ممكن است نظراتی داشته باشید كه قابل توجه باشد، فرد دیگری در حوزه اقتصاد و... همه این ظرفیتها به نفع مردم باید به كار گرفته شوند.
یكی از مشكلات عدیده كشورمان فقدان تخصصگرایی و شایستهسالاری است. در این زمینه چطور میتوان ساختار مدیریتی كشور را به این سمت و سو هدایت كرد؟
من از كمك فكری و پشتیبانی تخصصی استقبال میكنم. میانهروها به صورت تیمی باید عمل كنند تا بتوانند دستاوردهای بیشتری خلق كنند. اگر مسوولیتی به عهده من گذاشته شد تا در جایگاهی قرار بگیرم و از حقوق مردم دفاع كنم، این كار را خواهم كرد. تلاش میكنم سخنگوی مردمی باشم كه صدای آنها شنیده نمیشود. برخی طیفها به دنبال ساكت كردن این نوع نمایندگان (و مدیران) هستند. اساس شكلگیری انقلاب در راستای این بود كه انقلاب برای كمك به محرومان و تحقق عدالت است. به ما گفته شد حضرت علی (ع) فردی بود كه در زمان خلافتش زمانی كه با یك مسیحی به دادگاه رفت به دلیل اینكه نتوانست شاهد بیاورد از سوی قاضی محكوم شد. به ما گفتند پس از پیروزی انقلاب یك چنین حاكمیتی قرار است محقق شود. امروز اما آیا واقعا اینگونه است؟ امروز كسی جرات شكایت كردن از مسوول رده چندم را دارد؟ حتی اگر حرف شاكی درست باشد باز هم گوشش را میكشند. میگویند حضرت علی (ع) كسی بود كه مخالفانش در همان مسجدی كه او نماز میخواند، صفوف جداگانه نماز داشتند و كسی به آنها تعرضی نمیكرد. این ساختاری است كه مردم و دلسوزان انقلاب به دنبال تحقق آن بودند.
مجلس دوازدهم را از منظر گرایشهای سیاسی موجود در آن چگونه میتوان تحلیل كرد؟
شاید هنوز برای قضاوت نهایی درباره گرایشهای موجود در مجلس زود باشد چون برخی از نامزدها مشخص نیست چه نوع كنشگری در مجلس خواهند داشت.برخی از نمایندگان شناخته شده هستند، برخی از نامزدها هم قرار است در دور دوم رقابت كنند و منتخبان راهی مجلس شوند. اما بهطور كلی تصور میكنم بافت و ساختار مجلس دوازدهم، با مجلس یازدهم متفاوت است. قدرت بهطور كامل در اختیار اكثریتی كه در مجلس یازدهم هر كاری دوست داشتند میكردند، نخواهد بود، به خصوص با روند انشقاقی كه در بطن اصولگرایان شكل گرفته و گروه تندرویی از درون آنها به وجود آمده است. این تندروها به نظرم اخلاق را رعایت نمیكنند و همهچیز را زیر سوال میبرند. چه به درست یا به ناحق حرفهایی را میزنند كه نباید به این صورت در جمع طرح شود، اگر فردی با فردی دعوا دارد، خوب است بروند در اتاقی مشكلاتشان را طرح كنند. اما اینكه علیه افرادی كه در این كشور پستهای مهم و بزرگی را دارند، اینگونه فضاسازی و تخریب شود، درست نیست. تصور میكنم، آینده مجلس دوازدهم، متفاوت از مجلس یازدهم خواهد بود. طیف قویتری از مستقلین در آن شكل میگیرد و اصولگرایان با اختلافاتی كه در درون خود دارند به راحتی نخواهند توانست، همه خواستهها، منویات و خواستههای خود را در مجلس به كرسی بنشانند.
برخی طرحها، لوایح و ایدهها در مجلس یازدهم استارت خورد كه نگرانیهای بسیاری را برای افكار عمومی شكل داد. طرحهایی مثل طرح صیانت از فضای مجازی، لایحه حجاب و عفاف، طرح جوانی جمعیت و... از جمله این ایدههای غیر متعارف بودند. فكر میكنید سرنوشت این نوع طرحها و لوایح در مجلس دوازدهم چگونه رقم میخورد؟
به نظرم، طرحها و لوایح بسیاری ممكن است در مجالس مصوب شوند. اما زمانی كه این مصوبات با وجدان عمومی جامعه و مطالبات مردم همخوان نباشند، حتی اگر قانون شوند هم اجرایی نمیشوند. با زور و دستور نمیتوان باور و تفكر افراد را تغییر داد. روشی كه افراد و جریانات تندرو در مجلس یازدهم دنبال میكنند و خودشان نشسته و لایحه حجاب و عفاف را نوشتهاند، فایدهای نخواهد داشت، جز اینكه تعدادی از اقشار جامعه را نسبت به دین بدبین میكند. اگر هدف نهایی اصلاح جامعه است، با زور و دستور و جریمه كردن و زندانی كردن و توهین كردن نیست. با این روش نمیتوان به دستاوردی رسید. نباید تجربههای آزموده شده را دوباره تكرار كرد.حضرت علی (ع) در یكی از خطبههای مهم خود میفرمایند: فردی كه با عمق علم و آگاهی میخواهد تصمیمی بگیرد و با بصیرت میخواهد عمل كند، در آغاز كار باید ببیند این مداخله آیا به نفع اوست یا به ضرر او. اگر مفید است، ادامه دهد.»این دوستان هم بیایند در یك شهر و یك منطقه این روش را ارزیابی كنند، بعد ببینند اگر این روشها، حجاب را بهتر كرد، ادامه دهند، اما اگر اثرات مثبتی نداشت، از آن دست بردارند.حضرت
علی (ع) میفرمایند: «كسی كه بدون علم حركت كند، مانند روندهای كه در مسیر خلاف میرود و هر اندازه تندتر برود به همان اندازه از هدف خود دورتر میشود.»تندروها در حال دور كردن مردم از دین و معنویت و... هستند. اگر كسی میگوید باید نماز خواند باید به دنبال فرهنگسازی و اقناع عمومی باشد، با زور كه نمیشود مردم را نمازخوان كرد و حجاب بر سر آنها گذاشت.45سال است در این مملكت، تلاش میشود به زور حجاب را بر سر مردم گذاشت، درست نشد، امروز هم با زور و خشونت و روشهای سلبی نمیتوان بهبودی حاصل كرد.
در تاریخ نظام پارلمانتاریستی ایران شاهد شكلگیری اقلیتهای موثری بودهایم. جدا از حضور چهرههایی چون مدرس و دكتر مصدق در طیفهای اقلیت مجالس شورای ملی و تاثیر قابلتوجه آنها در سالهای پس از انقلاب هم اقلیت مجلس پنجم شورای اسلامی وجود دارد كه در واقع زمینهای برای شكلگیری حماسه دوم خرداد شد. در عین حال در هرمجلسی هم اقلیتهای غیرموثری وجود داشتند. طیف اقلیت حاضر در مجلس دوازدهم از كدام دسته خواهند بود؟
مشكلی كه ما در طیفهای اقلیت در پارلمانهای كشور داریم در حوزه social capacity (توسعه اجتماعی) است كه باید روی آن فكر كرد. در ایران هرگز اقلیت یا مجموعهای كه بنشینند كنار هم و زبان و نگاه مشتركی در اقتصاد، فرهنگ، آموزش، سیاست و... ایجاد كنند، نبوده است.خاطرم هست در زمانی كه رییس دانشگاه بودم، برادرانی كه در جنبش اصلاحات بودند مرا صدا كردند و گفتند «بیا عضو حزب ما شو.» از آنها پرسیدم رویكردهای حزبشان را در حوزه بهداشت و درمان شرح دهند تا ببینم با ایدهآلهای من همخوان است یا نه؟ گفتم اگر قرار باشد با شما همقسم شوم باید بدانم در بهداشت و درمان قرار است این افقها محقق شود. این مانیفست هنوز تهیه نشده بود. گفتم ابتدا باید این دورنما ترسیم شود و بعد عضوگیری شود. واقعیت آن است كه امروز در كشور برای بهداشت و درمان، آموزش، سیاست و اقتصاد كشور یك زبان و نگاه مشترك وجود ندارد. اینكه گروهی جمع شوند و بگویند مردم اگر ما به قدرت برسیم، بهداشت و درمان، آموزش، سیاست خارجی و بازار را اینگونه اداره میكنیم. بعد هم كه به قدرت رسیدند به وعدههایشان پایبند باشند. امروز هم افراد در قالب طیف اقلیت كنار هم قرار میگیرند اما تنها در مخالفت با حزب رقیب با هم اشتراك دارند. هنوز این توان اجتماعی ایجاد نشده است. بنابراین طیفهای اقلیت و احزاب و جریانات باید بنشینند و در مسائل مختلف كشوری براساس علم و تجربه جهانی به یك نگاه و رویكرد مشترك برسند و نقشه راه ارایه كنند. اما امروز 10نفر در یك طیف، 10 حرف متفاوت میزنند. این روند مشكلی را حل نمیكند. فكر میكنم هنوز این پتانسیل اجتماعی شكل نگرفته اما میتوان با بحث، گفتوگو و نشست این مسیر را طی كرد.
با توضیحات شما و از منظر گفتمانی اصلاحات را چطور میتوان تعریف كرد؟
بحثی كه من دارم و در زمان حضور در وزارت بهداشت و درمان آن را دنبال میكردم، از منظر علمی اصلاحات را عدالت، هزینه - اثربخشی و كارایی تعریف میكردم. در این چهار آیتم به دنبال اصلاح هستیم. عدالت را میخواهیم مستقر كنیم، كیفیت را، هزینه و اثربخشی و كارایی را. این مفاهیم در سیاست به برنامهای خاص نیاز دارند در بازار نوع دیگر و در آموزش و پرورش و...برنامه دیگری نیاز دارند. اما اینها تعاریف علمی دارند، قابل اندازهگیری هم هستند. وقتی میگوییم اصلاح كردیم یعنی آیا مناسبات اجتماعی و اقتصادی عادلانهتر شده؟كیفیت بهتر شده، رضایتمندی افزایش یافته؟آیا مشتری و افكار عمومی راضی هستند؟اگر این المانها محقق شده، اصلاحات شكل گرفته و در غیر این صورت نه. اگر روشی پیاده شد كه اثر بخشی بهتری دارد، رضایتمندی بیشتر ایجاد میكند و عادلانهتر است، باید مورد قبول همه طیفها باشد. اگر این نظرات به دلایل سیاسی و جناحی پذیرفته نشود، نادرست است. قرآن میفرماید: «متقی كسی است كه حرف درست را بگوید یا اگر حرف درست را به او میگویند، بپذیرد.»در زبان مدیریت یعنی: « حركت بدون خطا. »در اقتصاد این حركت بدون خطا معنی خاصی دارد و در پزشكی معنای دیگر. هر چه باشد اینگونه نیست كه خودرویی ساخته شود كه مدیرش نماز شب بخواند اما خودرو هنوز از كارخانه بیرون نیامده با مشكلات عدیدهای مواجه شود! تقوا یعنی تولید یك خودروی استاندارد، ایمن و مورد قبول مردم. خداوند میگوید، چه كسی ظالمتر از آن است كه حرف حق را نپذیرد.
در میان جریانات اصلاحطلب بحثی طی ماههای اخیر درخصوص ضرورت استفاده از رویكردهای سیاست محور از یكسو و رویكردهای جامعهمحور از سوی دیگر شكل گرفته است. گروهی از اصلاحطلبان معتقدند برای پیگیری مطالبات مردم باید به فكر رایزنی و ایجاد ارتباط با حاكمیت بود و طیفی دیگر معتقدند باید به دنبال مطالبات جامعه به صورت مطلق گام برداشت. نظر شما درخصوص این دوگانه چیست؟
خطبه 216 نهج البلاغه بسیار زیباست. كتابی هم توسط عجم اوغلو نوشته شده به نام راه باریك آزادی كه جذابیتهای بسیاری دارد. در راه باریك آزادی گفته میشود برای اینكه یك جامعه اصلاح پیدا كند و درست شود به یك لویاتان و حاكم پرقدرتی نیاز دارد تا مقابل هرج و مرج بایستد، امنیت ایجاد كند، عدالت را شكل دهد و... یك نفر دیگر این رویكرد را نقض میكند و میگوید، ممكن است یك حكومت این ضرورتها را ایجاد كند اما خودش بدتر از جامعه بدون حاكم تندروی داشته باشد و منشا هرج و مرج شود. با این استدلالها نهایتا اینطور نتیجهگیری میشود كه در مقابل یك حكومت قدرتمند به یك جامعه قدرتمند نیاز است تا اجازه ندهد، حاكمیت پایش را از گلیم قانون فراتر بگذارد و تندروها را به زیر بكشد. حضرت علی (ع) در خطبه 216 میفرماید: «رعیت به صلاح نمیرسد مگر اینكه والیان صالحی داشته باشد.والیان آدمهای صالحی نمیشوند، مگر اینكه رعیت مطالبهگر در مقابل آنها باشد...» قدرت لغزندگی به سمت دیكتاتوری دارد. شما اگر به من بال و پر زیادی بدهید و از من زیاد تعریف كنید، آرامآرام تصور میكنم تافته جدا بافتهای هستم و خود را گم میكنم. اما به عنوان فردی كه رییس یك اداره یا متولی دولتی هستم، اگر با مطالبهگری مردم مواجه شوم، سطح و جایگاه خود را خواهم شناخت.
نظرات