بسم الله الرحمن الرحيم

إِنَّاأَنزَلْنَاهُ فِي‌لَيْلَةِالْقَدْرِ

وَمَاأَدْرَاكَ مَالَيْلَةُ ‌الْقَدْرِ

لَيْلَةُالْقَدْرِخَيْرٌمِّنْ‌أَلْفِ شَهْرٍ

تَنَزَّلُ‌الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَابِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ

سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ‌الْفَجْرِ

وارد آخرين روزهاى ماه مبارك رمضان و شب‌های قدر شده‌ایم که زمان برداشت محصول و نتيجه‌گيرى از صیام و قیام و راز و نیاز و دعاست.

دهه‌ى آخر اين ماه، به‌دليل قرارگرفتن شب‌هاى قدر، ارزش بسيارى دارد و به‌تعبير قرآن، ارزش يك شب آن، به اندازه‌ى هزار ماه است.

اما چرا شب قدر، این‌همه با ارزش و گرانسنگ است؟!

دو پاسخ می‌توان به‌ این پرسش داد:

یکم) پاسخی ساده و كوتاه که چون در این شب‌ها و د ر این لحظات، قرآن نازل شده است. اين پاسخ کاملاً‌ درست است. ولى براى همه، مخصوصاً كسانى كه باورمند نيستند، قانع كننده نيست و بايد شما جوانان مسلمان براى ديگران توضيح دهيد كه چرا «شب قدر» براى ما اين همه ارزش و قدر دارد؟

دوم) پاسخی مفصل‌، و آن این‌که چون در این شب‌ها و‌ در این لحظاتی که در آن قرآن نازل شده‌است، «ارزش‌ها» قدر یافتند، شب‌های قدر نیز این‌گونه دارای ارزش و اهمیت‌اند. 

اگر با کمی تسامح، دیدگاه دکتر ماجد عرسان‌الکیلانی را بپذیریم که جامعه را ترکیبی از «اشياء»، «اشخاص» و «افكار» می‌داند، به توضیح مطلب، بیش‌تر کمک خواهد نمود.

الف) اشياء: تمام چيزها و امكاناتى هستند كه براى ادامه‌ی زندگى به آن‌ها نيازمنديم،

ب) اشخاص: افراد و شخصيت‌هايى هستند که توليدِ علم و ثروت مى‌كنند و در مواقع ضرورى، تكيه‌گاه مردم و راهنما و مرشد آن‌ها خواهند شد.

پ) ارزش‌ها: باورها، عقايد و نگرش‌هايى عام و جهان‌شمول هستند كه همگان آن را قبول دارند. ارزش‌ها، نوع روابط اشخاص و افراد، میزان و نحوه‌ی استفاده از اشیا و امکانات و سرانجام انتخاب و تصمیم‌‌گیری اشخاص را بر اساس معیارهایی خاص، برعهده‌ دارند.

جامعه، به هر سه مورد نياز دارد. اما آن‌چه مهم و تعیین‌کننده است، ترتيب قرارگرفتن آن‌ها و جايگاه و وزنى است كه در هر جامعه‌ای دارند.

به تعبیر دکتر کیلانی، جامعه‌اى كه در آن، «اشياء» محور و مدارِ تلاش، قضاوت و روابط هستند، جامعه‌ای مرده محسوب می‌گردد. جامعه‌اى كه در آن، «اشخاص»، محور و مدارِ تلاش، روابط و قضاوت هستند، بيمار است و جامعه اى كه در آن، «ارزش‌ها» معيار و مدارِ تلاش، روابط و قضاوت هستند، این جامعه، زنده و پويا است.

در همه‌ی جوامع، نظم و ترتيب و اهمیت و وزن اين سه مورد یکسان نیست. مثلاً در جوامعی که اشياء در مرتبه‌ى اول اهمیت قرار دارند، انسان‌ها نیز، تلاش كه نه، اصلاً براى به‌دست آوردن و جمع‌آوری اشياء، زندگى مى‌كنند. پول را برای زندگی نمی‌خواهند، بلکه برای کسب و جمع‌آوری پول زندگی می‌کنند.

در چنین جامعه‌ای، انسان‌ها، بر مبنای اشياء و امکاناتی که دارند قضاوت می‌شوند. هر انسانی به میزان پول و دارایی‌اش، و با توجه به ساختمان و ماشینی که دارد، مورد توجه و احترام است. بر همین منوال، معیارِ ارتباط و یا قطع ارتباط با دیگران، دارایی و امکاناتی است که دارند.

بوت چيه ئه‌ورو؟! كاديلاكه، خانووى گه‌وره‌و، فه‌رشى چاكه

اشخاص و افراد، اگر متّصف‌ به ارزش‌ها و حامل و حافظ آن‌ها نباشند، هيچ ارزشى ندارند و بسيار خطرناك هم هستند. همه‌ى فتنه و فساد جهان توسط اشخاصى انجام مى‌گيرد كه اين ارزش‌ها را زير پا مى‌گذارند. زیرا اشیاء به‌خودی خود، هیچ ضرر و زیان و آسیبی به انسان و جامعه نمی‌رسانند. نوع نگاه و نگرش انسان است که نحوه‌ی استفاده و کاربرد اشیا را تعیین می‌کند.

جامعه‌ی سالم، زنده و پویا، جامعه‌ای است که اشخاص برمبنای میزان پایبندی آنان به ارزش‌ها قضاوت می‌شوند. هر انسانی که صداقت و راستگویی بیشتری داشته باشد، هر انسانی که بیش‌از دیگران مسؤولیت‌پذیر و خادم و مفید برای جامعه باشد، هر کسی که بیش‌از سایرین با طبیعت مهربان و حافظ محیط زیست باشد، هر شخصی که پایبندی بیشتری به نظم و قانون از خود نشان دهد و اهل عفو و بخشش و گذشت بوده و کمتر اهل تعصب و تنگ‌نظری باشد، در این جامعه، از اعتماد، جایگاه و احترام بیشتری برخوردار است.

مهمترين ارزش‌هایی‌که مقبول و مورد تأیید جامعه‌ی جهانی هستند، عبارت‌اند از:

- احساس مسؤوليت و پاسخ‌گویی

- کرامت انسانی

- آزادی

- عدالت

- صلح و آشتی

- صداقت و راستى

- وفای به‌عهد و پیمان

- امانتداری

- علم دوستى

- همكارى و تعاون

- رعایت نظم و قانون

- گذشت و بخشش

- تلاش و سختكوشى

شما جامعه‌ای را تصور کنید که در آن احساس مسؤولیت همگانی، صداقت، امانتداری، پایبندی به نظم و قانون، صلح، آزادی و امنیت، عدالت و دادگری، سخت‌کوشی و تلاش و... وجود نداشته باشد. آیا زندگی در چنین جامعه‌ای معنایی خواهد داشت؟ آیا مجالی برای لذت و رشد در چنین جامعه‌ای قابل تصور هست؟ مسلماً خیر! چنین جامعه‌ای نه‌تنها رشد و پویایی ندارد و سیر قهقرایی خواهد پیمود، که نابودی و مرگ آن قطعی است.

در رمضان و شب‌هاى قدر، نه‌تنها «ارزش‌ها» قدر یافتند، بلکه به‌جای «اشخاص» و «اشیا» نشستند. با نزول قرآن در شب‌های قدر، جایگاه و اعتبار اشخاص به میزان تملک و دارایی یا حسب و نسب و قبیله و عشیره باطل گردید و به میزان احساس مسؤولیت و مفید بودن هرکس برای جامعه تغییر یافت.

اگر آن‌گونه که قرآن می‌گوید ثمره و میوه‌ی روزه را تقوا بدانیم، نگاهی گذرا و سریع به آیه‌ی زیر، این چرخش و تحول را از قدرِ اشیا و اشخاص به قدرِ ارزش‌ها نشان می‌دهد.

﴿يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّاخَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ‌اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ‏﴾(حجرات/۱۳)

ای مردم، ما شما را از يك مرد و زنی [پدر و مادری] آفريديم و به صورت ملت‌ها يا قبيله‌هائی در آورديم تا يكديگر را بشناسيد [مبادلات فرهنگی پيدا كنيد. اما بدانيد كه] مسلماً گرامی‌ترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست [برتری‌های نژادی و ديگر برتري‌ها باطل است] و خدا قطعا بسيار دانای باخبر [از جزئيات رفتار شما] است.

در این آیه، «تقوا»، به‌عنوان بالاترین «ارزش» نزد پروردگار معرفی شده‌است. دو معنای مهم برای تقوا، عبارتند از احساس مسؤولیت و خودکنترلی به‌خاطر خدا. یعنی اعتبار و ارزش یک انسان، به میزان احساس مسؤولیت‌اش در برابر خدا، خود، خانواده و دیگران و همچنین، توانایی مقاومت و خودکنترلی او در برابر آن‌چه ضد ارزش و مایه‌ی فساد فرد و اجتماع است، می‌باشد.

حالا نگاهی می‌اندازیم به نمونه‌‌هایی از ارزش‌هایی که بعد از نزول قرآن کریم در شب‌های قدر، قدر و ارزش یافتند و ملاک سعادت و رستگاری در دنیا و اخرت شدند. 

- احساس مسؤوليت و پاسخ‌گویی

يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُواأَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً (تحریم/٦)

وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّتَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً (بقره/٤٨)

ولا تكسبُ كلُ نفسٍ الَّاعليها ولا تزرُ وازرةٌ وزرَ اُخْرى (انعام/ ۱۶۴)

﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ﴾( فاطر/ ۱۸)

- صداقت و راستى

﴿يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾(توبه/ ۱۱۹)

قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(مائده / ۱۱۹)

- وفای به‌عهد و پیمان

بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِين (آل‌عمران/ ۷۶)

لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُون

- امانت‌داری‌

وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُون مؤمنون /۸

وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُون معارج/ ۳۳

- علم‌دوستى

﴿اقراء باسم ربك‌الذی خلق﴾

﴿هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَايَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ﴾( زمر/ ۹)

- همكارى و تعاون

وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ(مائده/ ۲)

- رعایت نظم و قانون

وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ(مائده / ۴۹)

- گذشت و بخشش

وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ( فصلت ٣٤)

الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ(آل عمران ١٣٤)

- تلاش و سختكوشى

لیس للانسان الاّ ما سعی

- صلح و آشتی

وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(بقره / ۲۲۴)

وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ( حجرات / ۹)

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنفَالِ قُلِ الْأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ (انفال/ ۱)

- آزادی

وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ(قصص/ ٥)

وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِـمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا(نساء /٧٥)

- عدالت

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا( نساء/ ۵۸)

يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ( مائده/ ۸)

- کرامت انسانی

وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا (اسرا/ ٧٠)