پر واضح است که‌ امروزه بشریت در عصر پیشرفت‌های تکنولوژیکی و علمی، ارزش‌های مادی، امیال و تضعیف ارزش‌های معنوی و دینی، در وهله‌ی اول خستگی اذهان و وجدان را بیش از هر زمان دیگری به سقوط و تباهی کشانده است، به‌گونه‌ای که‌: احساس پوچی و بی وجاهتی کرده‌ و در جهان و زیستگاه مخنّق خویش غرق غفلت گشته‌ است؛ به‌ این معنا که‌ آدمی به‌ ابزار و آلتی تبدیل شده‌ که‌ فراغ ندارد و برای استیلاء یافتن بر آرمان و امیال زندگانی دنیا، تمام ارزش‌های والا را تضییع کرده است.
یقیناً برای بازگردیدن طمأنینه و آرامش روحی، ماه مبارک رمضان بهترین و لایقترین فرصت برای احیای وجدان، ارزش‌های معنوی و ایمانی و القای آن در ذهن آدمی، برای ساماندهی به زیستگاه و دیاری است که بشریت در آن به اوج آسودگی می‌رسد.
حقیقت و سرّ روزه کلیدی زرین و ایستگاه شاذی بوده که: انسان متدین را به‌ همدمی عارفان و شاهراه شغف، راز و نیاز و سیری ایمانی با حضرت یار شیفته و فریفته کرده است. فاکتورهای رشد روح و توان آدمی، در گارانتی بخشش و واگذاشتن برخی، دلبستگی و عاشقی است؛ یعنی هنگامی که‌ در مسیر و گذرگاه احسان و نیکی گام می‌نهیم، بایستی از برخی امیال و خواسته‌ها همچون: مال، وقت و لذت‌های دنیوی و... دست بازداریم، تا با این شگرد بیشترین لذت را از عبادت، مناجات و نیایش با خداوندگار خویش برده و ایشان را نیز خشنود سازیم.
در واقع یکی از بزرگترین و پرمعناترین جوهره و پیغام‌های دین به‌ویژه روزه، سامان بخشیدن و آراستن زندگانی بشر است؛ به عبارتی روزه کارناوالی برای خودتکانی از گرد و غبار انباشته‌شده‌ بر شاهرگ نَفْس و جان دردمندان و مجالی زرین برای برچیدن میوه‌ و محصولات رسیده‌ی هستی است؛ تا نهایتاً در انزوای دل‌ شب، زبان و دل را به سخن واداشته و با پرتو زرین ستارگان از بهر استشمام نسیم الفت دل و جان غرق شویم و منظری فتّان و بی‌همتا از هر سو، پیرامون شوق و شعف سیری ایمانی و روحی با خداوندگار هستی مهیا سازیم.
چشم بگشا که جلوه دلدار
متجلی است از در و دیوار
(عطار نیشابوری)

پیامبر اکرم ﷺ می‌فرماید: قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: «أَعْدَدْتُ لِعِبَادِيَ الصَّالِحِينَ مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَلَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَلَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ»؛ خداوند متعال می‌فرمايد: برای بندگان صالحم نعمت‌هایی مهیا ساخته‌ام که هرگز چشم رؤیت نکرده و گوش نشنفته و به دل و ذهن احدی نفوذ نکرده است.
در پی تعمق و تأمّلی اجمالی در احادیث گوهربار پیامبر ﷺ معلوم می‌گردد که: نسیم رحمانی و احساس عرفانی و ژرف‌‌‌نگری عابدانه، در هنگام تضرع و سوز شب‌بیداری، به درجه‌ای می‌رسد که آدمی در مقابل آن مستأصل و حیران گشته و مست عشق ربانی می‌شود.
رمضان؛ پروسه‌ای است که بشر را به دیار عشق، رخسار نورین و روان پاک عارفان می‌برد و فرصتی زرین برای اندوختن قوْت و خرمن و خوردن از میوه‌های غمگساری است که حضرت ﷺ با دستان مبارکشان در باغستان تقوا کاشته‌اند؛ دریغا! این باغ و گلستان به رغم باغ و گلستان دنیوی کمتر محسوس است، برای خاربست کردن گرداگرد آن به‌ پاخاسته و از ملوث گشتن آن ممانعت کنیم، گهگاه علف و گیاهان هرز و خشکیده را دور بیفکنیم، یا هرس کردن آنکه مستلزم هرس است؛ هرس کردن در ازای زینت دادن، شکفتن، تجلی قله‌های صباحت، رقص رنگ‌ها و سمفونی آواهای متنوع این باغستان.
هر که او بیدارتر پر دردتر
هر که او آگاه تر رخ زردتر
(حضرت مولانا)

یقیناً هر کالج و آموزشکده‌ای از تغذیه‌ی‌ مقوی روحیِ ویژه‌ای برای فراگیران خویش برخوردار است، رمضان نیز همانند آموزشکده‌های مترقی دیگر، چندی از الزامات مدرن را برای مشارکان خویش ترتیب داده است، از این روی اساتید و مدیران کالج رمضان، قرآن را به‌سان تغذیه روحی این دانشکده مقرر داشته‌اند تا صفحات زرین زندگانی متعلمان را با نواختن نت‌هایش مملو از لذت معنوی کند.
نمی‌توان منکر ارتباط تنگاتنگ قرآن و رمضان با یکدیگر شد: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» ‎﴿البقرة: ١٨٥﴾‏ در این آیه‌ی شریفه «شَهِدَ» از مصدر «شهود» به معنای حضور جسمانی نیست، بلکه مقصود حضور روح و روان برای انتباه آدمی است.
مولانا می‌فرماید: مپندار که داستان فرعون و موسی(ع) پایان یافته است، خیر! آنان زنده‌ و در درون تو هستند؛ این تو هستی که برمی‌گزینی کدامین را متابعت کنی. 
به‌ تعبیری: رمضان سفره‌ای معنوی است که برای مشتعل ساختن شور و شعف حضرت یار که حضور قلب در لحظه است، پهن می‌شود لیکن دشوارترین معضل مؤمن این است که نمی‌تواند در لحظه حاضر گردد، بدین سبب آدمی همواره در گذشته و آینده بوده و به نحوی در توهم به سر می‌برد.
هنگامی رمضان مایه‌ همدمی و استحیای قلب می‌گردد که: اسرار رمضان از عالَم ظاهر هستی من، به باطنم راه پیدا کند تا آن را درک کنم؛ درست هنگامی که در باطن من رسوخ می‌کند: «فَمَن شَهِدَ» رمضان من معنا می‌یابد، به عبارتی: همانگونه که جهان هر شخصی با جهان دیگری متفاوت است و بنی‌بشر ایدئولوژی خاص خویش را دنبال می‌کند، به همان شیوه رمضان هر یک از ما با رمضان دیگری مغایرت دارد.
دریغا! در عصر کنونی بسیاری از مؤمنان روزه ماه رمضان را در حلقه‌ مقفل بندگی برهوت، بدون برجسته سازی تمایز تبیین عرفانی و فقهیِ روزه برآورد می‌کنند و شریعت به خوبی بدین نکته اشاره داشته و می‌فرماید: بهشت جایگاه کودک و سالخورده نیست، اینجاست که بایستی تحول ژرف و ماهوی در باطن ما پدید آید که آیا سزاوار بهشتی شدن هستیم یا خیر؟! قرآن قصد دارد اختلالات روانی بشر را با ایجاد محیطی فتان در رمضان برطرف کند تا تحول عظیمی رخ دهد، چنانکه سيد می‌فرماید: بهشت اینجاست اگر در آن گام نگذاری، لذت بردن در آنجا دشوار خواهد بود.
رمضان نقل زندگانی از "قال" به "حال" است، پس برای‌ چه ذره‌ای مؤانست روحی در رمضان ما احساس نمی‌شود؟
یقیناً رمضان زمانی برای دیگران معنا می‌یابد که مؤمن قادر به حضور در این ماه مبارک باشد و آن را ببیند و بشناسد، آنگاه وظیفه اوست که رمضان را به دیگران نیز معرفی کرده و حقایق را گنگ و مبهم نسازد، بلکه بکوشد و مضمون و مفاد را به دیگران انتقال دهد تا میان مردم رد و بدل شده و از صاحبش جدا گردد؛ یعنی بسان موضوع مرگ صرفا کلمه و جمله نباشد، آدمی مرگ را نمی‌بیند آنچه برایش قابل رؤیت است مرگ نیست بلکه میت است! و برای درک معنای واقعی مرگ باید طعم آن را بچشد؛ امام غزالی در این راستا می‌فرماید: روزه مؤالفت زندگانی است و بهترین مناط برای آزمودن مسلک عرفان و تأثیر روزه تجربه‌ی عرفا است. 
از منظر اشخاصی که دیده‌ی دلشان کور است، روزه تنها احتراز از تناول و مفطرات روزه است و قصد دارند به زندگانی خویش طوری نظم بخشند که گویی روزه تنها برای درک حال فقرا و چند امر متعارف دیگر و چرخش حول حلقه‌ای فقهی است که آیا فلان پیشامد مبطل روزه است یا خیر؛ ضمن اینکه روزه حالت مهم و حساسی است که عشق را به مقام معشوق می‌رساند؛ لیکن امروزه بُعد معنوی و ایمانی روزه بهره و بازده‌ای برای ما دربر ندارد. بشر نتایج فعالیت روزمره خویش را پر ارج میپندارد، لیک اگر چنین باشد روزه هیچ نقشی نداشته و نخواهد داشت!
درخور ذکر است که: مفاهیم قرآنی به طور کلی زنده هستند و باید بلاواسطه و با رغبت فراوان با آنان رفتار کرد، روزه نیز از آن اموری است که بایستی همانند مرحله قبل با آن تعامل شود، یعنی به‌مانند اولیاء الله، آری آنان به نحو احسن به ادراک این مطلب رسیدند؛ لیکن در عصر حاضر، وعاظ و مؤمنان بر خلاف آنان، غالبا بُعد ظاهری روزه را می‌نمایانند و از اظهار پیغام و سرّ روزه روی گردانیده‌اند، در صورتی که اینک دشوارترین جنگی که آدمی در آن شرکت می‌کند، جنگ با نفس خودش است!