بسم الله الرّحمن الرّحيم
زخمی که در آبانماه پارسال (۱۳۹۹) بر پیکر علم و علماء در شهرستان پاوه ایجاد شده بود در آبانماه امسال (۱۴۰۰) دوباره تازه شد. ارتحال مرحوم مامۆسا سید محمد مصطفایی (مامۆسا قاضی) در روز پنجشنبە ١٥آبانماه ١٣٩٩، و ارتحال مرحوم مامۆسا ملا عمر ولدبیگی در روز شنبە ٨ آبانماه ١٤٠٠.
نەبوو ساڕێژ برینی کۆن
کە چی باری خەمێکی تر
ئەوا داری خەمی ئێمە
بە خەم چەما کەمێکی تر
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
نکتەای که در همین آغاز سخن باید به آن اشارە نمایم این است که، پارسال به مناسبت فوت مرحوم مامۆسا قاضی، نوشتەای تحت عنوان؛ اشارەای گذرا به برخی خصلتهای مرحوم مامۆسا قاضی، جهت انتشار آمادە نمودم کە متأسفانە بە هر دلیل عملی نشد.
اکنون و در اولین سالگرد ارتحال آنمرحوم و درست یک هفتە بعد از فوت عالم گرانمایۀ دیگری از دیار همیشە سربلند و عالِم پرورمان (اورامانات)، (مرحوم مامۆسا ملا عمر ولدبیگی)، اقدام بە انتشار نوشته فوق الذکر مینمایم، بە این امید کە بە یاری خدای سبحان بتوانیم ادامە دهندە راە و روش آنان باشیم، از خدای ذی الجلال و الاکرام خواهان آنم که درجات این دو عالم بزرگوار را تا اعلی علیین عالی بگرداند.
و من اللە التوفیق و علیە التکلان.
شنبە ١٥ آبانماه ١٤٠٠
اشارەای گذرا بە برخی خصلتها و صفاتی کە در وجود مرحوم مامۆسا قاضی برجستە بودند:
با یاد آوری این ملاحظه کە؛
«نَحنُ لا نُزکِّی عَلَی اللەِ اَحَداً»
١- عبادت مامۆسا قاضی و صبرش بر انجام عبادات؛
آنگونه که اغلب از پیرانمان شنیدە ایم در ایام نوجوانی و جوانی همیشە اهل طاعت و عبادت بودە، و مخصوصاً در این سالهای اخیر خود شاهد بودەایم که با وجود کهولت سن و انواع بیماریهای جسمی که داشت بە راستی کە عابد بود و اهل عبادت.
چه در شبهای رمضان (به صورت عام) و چە در شبهای قدر (به صورت خاص)با حضور پر رنگش در نمازهای جماعتِ یومیە و نماز تراویح قوّت قلبی بود برای همە حاضران و اهل جماعت، کە همچون جوانی پر انرژی با کولە باری از تجربە و ایمان در میان شب زندەداران تا نزدیکیهای سحری و اذان صبح در میان جمع مینشست، ایشان نە فقط در ماە مبارک رمضان، بلکە همیشە و در همە حال بر پا دارندە رواتب و نوافل بود.
چه شبها که بعد از جماعت نماز مغرب در مسجد النبی اعتکاف میکرد و در این فاصلە مرتباً یا به اقامه نمازهای سنت مشغول بود و یا مشغول تلاوت کلام اللە مجید، به گونەای که اینجانب هر بار که برای اذان عشاء به مسجد بر میگشتم آن جناب را همچنان در حال تلاوت قرآن و نماز میدیدم، راستی که هر وقت ایشان را با آن حال و وضعیت (کهولت سن و پاهای ورم کردە به علت نارسایی قلبی) داشت اما بسیار جدّی و غرق در عبادت میدیدم به تمام معنی از حال خود خجالت کشیده و احساس شرمندگی میکردم.
به فرمایش استاد ارجمند جناب مامۆسا سیدعبدالقادر عزیزی حفظەاللە تعالی، یکی از دعاهایی کە مرحوم مامۆسا قاضی همیشه تکرارش میکرد این دعا بود که:
[خودٚا پامان جە مزگی نەۆڕۆ]
٢- صبر مامۆسا قاضی بر بیماری؛
چند سال پیش کە آن مرحوم، اضافە بر ناراحتی قلبی و کلیوی دچار ناراحتی پوستی هم شدە بود شرایطش طوری بود کە تحملش برای یک فرد عادی بسیار سخت و طاقت فرسا مینمود اما وی انگار نە انگار کە ذرەای بیماراست و کسالت دارد، تو گویی کە در خدمت حضرت ایوبِ پیام آور (علی نبینا و علیە الصلوات والبرکات)بە صورت حضوری نشستە و شیوۀ موضعگیری و عکسالعمل یک بندەی صابر و شاکر در مقابل پروردگارش بە هنگام ابتلاء و بیماری را آموختە است، کە مرتباً با کلماتی کە بە راستی بر دل عیادت کنندگان و میهماناش (زن، مرد، پیر و جوان) مینشست خداوند را شکرگزاری میکرد و اظهار رضایتمندی از همەی کارهای خدای سبحان و از بیماری و وضعیتی که برایش پیش آمدە مینمود.
در این ایام در محضرش نه خبری از گلەمندی از بیماری بود و نە خبری از شکایت و اظهار عجز در مقابل چنین وضعیتی، و نه خبری از بزرگ بودن مشکل و نە، انگار کە در اوج صحت و سلامت جسمی است.
٣- مهمانداری و مهمان نوازی مامۆسا قاضی؛
هرکس که به خانهاش وارد میشد به گرمیِ هر چه تمامتر تحویل گرفته میشد، بدون تکلّف و خیلی خودمانی همراه با احترام از او پذیرایی میشد بە گونەای کە میهمان در خانە ایشان بسیار راحت بود و میتوان گفت کە از مصادیق این حدیث شریف نبوی بود کە میفرماید:
« مَن كانَ يُومِنُ بالله وَاليومِ الآخِر فَليُكرِم ضَيفَه»
مجلسش معمولاً مجلس وعظ و توصیە بە حق بود و برای وعظ و نصیحت هیچ فرصتی را از دست نمیداد.
٤- خیرخواهی مامۆسا قاضی برای همه، و شرکت وی در مسائل اجتماعی،
شاید بە راحتی بتوان گفت که ایشان آخرین نفر از چند ریشسفید و صاحبنظر و فعال اجتماعی نسل قبلی خانقاە بود که حقیقتاً در این پنجاه سال اخیر، روستایمان در هر زمینەای، پیشرفتی اگر داشتە بعد از لطف خدای مهربان، در سایە زحمات وی و چندین مرد مردانە و سختکوش همچون؛
مرحوم مامۆسا سید عزیز عزیزی
مرحوم حیدر زرساو (لالۆ هێدٚەر)
مرحوم محمود حسینی (قێخا مەحمودٚ)
مرحوم حاجی عبداللە ژالە
مرحوم حاجی سید محمود مسعودی
مرحوم بهرام شهسواری (میرزا بارام) و امثالهم بودە است، خداوند همە را بە رحمت و رضایت خویش شاد بنماید، کە در این میان مرحوم مامۆسا قاضی با عضویتش در انجمن خانە انصاف و.... و سپس در کسوت امام جمعە روستا و بنیانگذاری مسجدالنبیِ خانقاە و امامت آن و نیز داشتن دفتر ازدواج و طلاق نقش بە سزایی در حل و فصل و رتق و فتق امور روستای خانقاە داشتند.
٥- و اما دغدغە همیشگی، علی الخصوص سالهای اخیر عمرِ مرحوم مامۆسا قاضی؛
با ضرس قاطع میتوان گفت کە همّ و غمِ بیست و چهار ساعته این اواخر عمر مبارک مامۆسا مسئله خالی بودن حجرەها از طلبە (فقیه) بود، و برای جذب طلبە و احیای دو باره حجرەها در حد توان و تشخیص خود بسیار تلاش میکرد ودر این راستا از هیچ کوششی دریغ نمیکرد بە هر دری میکوبید.
در توصیە و شفارش مسلمانان و خانوادەها در راستای تشویق و فرستادن فرزندانشان بە کلاسهای قرآن و حجرەهای دینی جهت کسب و تحصیل علوم دینی هیچگاە و قطعاً هیچگاە کوچکترین و کمترین فرصتی را ازدست نمی داد، چرا کە بە حق معتقد بود کە؛
مشعل دینداری و دعوت بە دین را بە صورت تخصّصی، افراد پرورشیافتەی حجرەها در هر عصر و زمانی حامل بودە و هستند، هر چند در کنار آنها افرادی از اصناف دیگری همچون تحصیلکردگان عزیز دانشگاهی و فرهنگیان بزرگوار و... نیز این کار را تا حدود زیادی انجام دادە و میدهند، سە نمونە از بسیاری نمونەهای زندە و ملموس این قضیە، سە خطبە جمعە وی،
اولی در روستای گلال بە تاریخ؛ ٨ آذرماه ١٣٩٨؛
دومی، جمعه خانقاە بە تاریخ؛ ٦ دیماه ١٣٩٨کە اتفاقاً آخرین خطبە جمعە آن مرحوم هم بود در خانقاە؛
و سومی، خطبە جمعه روستای چورژی بە تاریخ ٢٠ دیماه ١٣٩٨، کە اینجانب نیز در خدمتش بودم.
این سه خطبه را به بیان اهمیت علم و علماء از منظر دینی و تشویق مردم برای فرستادن فرزندانشان بە کلاسهای قرآن و طلبگی و تحصیل علوم دینی و احیای حجرەها و مدارس دینی اختصاص دادند.
در پایان از ذات پاک و بیآلایش احدیّت مسئلت دارم کە مرحوم مامۆسا قاضی را با انبیاء و صدّیقین و شهداء و صالحین محشور بگرداند و ما را توفیق عنایت فرماید کە با لحظات باقیماندە عمرمان رضایت حضرتش را جلب نماییم و الگویی عملی از اسلام عزیز کە سراسر خیر و رحمت است برای عالمیان باشیم.
سەشنبە ٢٠آبانماه ١٣٩٩ ە ش
فتح اللە حسین زادە
نظرات