تاریخچه مسجد بابُری

 ساخت مسجد بابری[1]

 بابری نام مسجدی در شهر آیودیا[2] در بخش فیض آباد بود که در ایالت اوتارپرادش[3]  هند (با بیش از ۳۱ میلیون مسلمان) در 100 کیلومتری شرق لکنهو برفراز تپه‌ای به‌نام «رام کوت[4] » به معنی «قلعه رام[5] » وجود داشت. این مسجد که در سال 935 ق (1527 میلادی) به دستور اولین شاه گورکانی هند، « ظهیرالدین محمد بابُر[6]» ( پنجمین پشت از نوادگان تیمور لنگ) و به دست «میرباقی[7] اصفهانی» اولین حاکم منصوب او در این منطقه بنا شده بود. گفته می‌شود میر باقی اصفهانی پس از تصرف بنایی از راهبان هندو نام آن را مسجد بابری نهاد اما تا پیش از دهه ۱۹۴۰ م این مسجد به نام «مسجد جنمستان[8] » به معنی «مسجد زادگاه» نامیده می‌شد که اذعان به محل تولد راما، خدای هندو بود. در کتاب «تاریخ بابری» نیز آمده که سربازان بابر بسیاری از معابد هندو در چاندری[9] را تخریب کردند.

تخریب مسجد بابری

این مسجد در ۶ دسامبر ۱۹۹۲ م/۱۵ آذر ۱۳۷۱ ش توسط هندوهای افراطی تخریب شد. ایشان معتقدند که مسجد در محل زادگاه خدای آن‌ها (راما) بنا شده بود و پیش‌تر معبدی در آن مکان قرار داشته که در زمان بابر تخریب شده‌است.  پس از تخریب در میان ویرانه‌های مسجد، کتیبه‌ای به زبان سانسکریت و خط ناگاری همراه با بیش از ۲۶۰ شی قدیمی دیگر به دست آمد که تأییدی بود بر اینکه آن محل بخشی از معبد باستانی بوده‌است که مورد تأیید هیئتی از کتیبه‌شناسان، دانشمندان زبان سانسکریت، مورخان و باستان شناسان قرار گرفت. 

  درگیری های پس از تخریب مسجد

از زمان تسلط انگلیسی‌ها بر شبه قاره هند تا کنون مسجد بابری موضوع درگیری‌های خونین میان هندوها و مسلمانان بوده‌است و تاکنون حدود ۲۰۰۰ نفر مسلمان و هندو در این درگیری‌ها جان باخته‌اند.

 طولانی‌ترین تحقیق تاریخ هند

کمیسیون لیبرهان[10]  از ۱۶ دسامبر ۱۹۹۲ تا ژوئن ۲۰۰۹ م/خرداد ۱۳۸۸ ش درباره رویدادهایی که به تخریب مسجد منتهی شد تحقیق کرد و گزارش خود را پس از نزدیک به ۱۷ سال تحقیق و بررسی به مانموهان سینگ[11] ، سیزدهمین نخست‌وزیر هند ارائه کرد. ولی نتایج این گزارش اعلام نشد. دادگاه الله آباد در سال 2010 زمین مسجد را بین مسلمانان و هندو ها تقسیم کرده بود.

 

رأی نهایی دادگاه

دیوان عالی هند در ۱۸ آبان ۹۸ در زمان نارندرا مودی[12] ، چهاردهمین نخست‌وزیر هند به صراحت اعلام کرد: این مسجد در محل یک معبد بنا شده بود و مسلمانان حقی در آن ندارند. دیوان عالی هند در حکم خود اعلام کرده است به مسلمانان مقدار مشابهی زمین در جای دیگری داده خواهد شد تا مسجد خود را در آنجا بسازند. 

 بالبیر سینگ

بالبیر سینگ[13]  در خانواده راجپوت[14] متولد شد که در دهکده ای نزدیک پانیپات[15] در ایالت هاریانا[16] ساکن بودند. پدر او دولت رام[17] ، معلم مدرسه بوده و یكی از پیروان سرسخت گاندی بود و طرفدار صلح و همزیستی بود. بالبیر بعداً به همراه خانواده به پانیپات نقل مکان کردند و در آنجا به مکتب شیو سنا[18] پیوست و همچنین به طور منظم در مراسم ساخا[19] در پانیپات شرکت می‌کرد. بالبیر به یک هندوی افراطی داوطلب[20] تبدیل شده بود که تخم کینه مسلمانان را در دلش کاشته بودند. وی همچنین از ایدئولوژی[21]  RSS الهام گرفته بود. حزب حاکم فعلی[22] (BJP) حزب حاکم سیاسی RSS است. به دلیل مسجد بابری اختلافات شدیدی میان مسلمانان و هندوها وجود داشت. حزب های افراطی هندو هر از گاهی با مسلمانان دچار کشمکش می‌شدند. تا اینکه حکم تخریب مسجد بابری توسط دیوان عالی هند صادر شد. این مسجد در ۶ دسامبر ۱۹۹۲ م/۱۵ آذر ۱۳۷۱ ش توسط هندوهای افراطی تخریب شد. 

 ماجرای اسلام آوردن محمدعامر ( بالبیر سینگ)

عامر نومسلمان در بازدید از مدرسه اسلامی تجویدالقرآن شاه صاحب[23] در محبوب نگار[24]، داستان پرماجرای متحول شدن و اسلام آوردن خود را بدین شکل بازگو می‌کند:

من و دوستم یوجندرا پال[25]  در اول دسامبر به آیودا رسیدیم تا مسجد بابری را خراب كنیم و آرامگاه رام ماندیر را بسازیم. من از جمله هندوهای افراطی داوطلب  بودم  كه از سراسر هند به آیودا رسیده بودیم تا در یك عمل كفر آميز به هزاران RSS بپیوندیم.  روز ۶ دسامبر من اولین فردی بودم که به بالای گنبد مرکزی رسیدم و چکش را در دست خود گرفتم. می‌ترسیدیم دولت، ارتش را برای محافظت از مسجد مستقر کند اما نیروی امنیتی آنجا نبودند و این باعث تقویت ما شد و ما از نظر ذهنی آماده بودیم که مسجد را تخریب کنیم. ما با افرادی که دارای بیل و کلنگ بودند دست به دست هم دادیم و بالاخره مسجد تخریب شد. وقتی اولین ضربه را بر مسجد وارد کرد. احساس بی قراری و نگرانی می‌کرد. اما عزم دینی و جوانی او را به ادامه فعالیت واداشت. پس از پایین آوردن مسجد ، حتی دو آجر را برداشتم تا به عنوان یک سوغات برای تسکین کینه خود و تحقیر مسلمین نگه داردم و هنوز هم در دفتر شیو سنا نگهداری می‌شود. اما وقتی وضعیتم رو به وخامت گذاشت ، من را به خانه خود منتقل کردند. من از دستاورد خود احساس افتخار می‌کردم و هنگام بازگشت به شهر، قهرمانانه از من استقبال کردند. 

     اما با عکس العمل عجیب پدرم که معلم بود مواجه شدم. او درب خانه خود را بر من بست و گفت: من به شاگردان مسلمان، هندو و مسیحی خود درس می‌دهم که چگونه مسالمت آمیز در کنار هم زندگی کنند ولی تو مایه شرمساری من شدی. من مجبوراٌ سرم را به نشانه شرم و خجالت آویزان کردم. پدرم خیلی زود در استقلال هند از خونریزی و خشونت گسترده ناراحت شده و تمام تلاش خود را برای کمک به مسلمانان منطقه انجام داد. او آرزو کرده بود که من و برادرانم راه او را دنبال کنیم. خانواده سکولار من اقدامات من را محکوم کردند. من به دلیل احساسات زیادم در کار داوطلبانه شرکت کرده بودم ، اما بعدا فهمیدم که اشتباه کردم. فهمیدم كه به میل خود از قانون استفاده کرده ام و قانون اساسی هند را نقض كرده ام. 

از آن روز به بعد قلب و روح من خوب کار نمی کرد. آشفتگی روحی پیدا کرده بودم. به خودکاوی عمیق و عذاب وجدان زیادی دچار شده بودم . همه فکر می‌کردند تعادل روانی خود را از دست داده ام. وقتی پزشکان می‌آمدند می‌گفتند که من بیشتر از دو سه ماه دیگر زنده نخواهم بود. 

در همین حال سلامتی دوستم یوجندرا پال نیز رو به وخامت گذاشت. او با شهوت به زنان نگاه می‌کرد و لباس های خودش را پاره می‌کرد. بنابراین خداوند او را در جهان فعلی تحقیر کرده بود. همه او را با دمپایی و کفش می‌زدند. خانواده وی او را در خانه زندانی کردند. آنها همه چیز را برای معالجه وی انجام دادند. از جادوگران سیاه و غیره یاری خواستند اما فایده ای نداشت. سرانجام پس از قطع امید از هر طرف ، پدر یوجندرا با مولانا كلیم صدیقی[26] مشورت کرد و كل داستان را برایش بازگو کرد. مولانا كلیم صدیقی به او توصیه كرد كه در پیشگاه خداوند توبه کند. پدر یوجندرا درست از مقابل مسجد محله شروع به توبه نمود. به زودی وضعیت یوجندرا بهبود یافت. یوجندرا و پدرش با دیدن این معجزه هر دو اسلام را پذیرفتند. یوجندرا در 10 ژانویه 1993 به دین اسلام درآمد و خود را به « محمد عمر»[27] تغییر نام داد.    

هنگامی که یوجندرا داستان خود را برای من تعریف کرد، از طریق یوجندرا پال با مولانا آشنا شدم. رفتار و نحوه فهم او مرا به سمت احیای روح سوق داد. صدیقی یک روحانی هندی است که یک مرکز آموزش اسلامی را در دهکده فولات[28] واقع در خاتولی تهسیل[29] از منطقه مظفر نگار[30] در ایالت اوتار پرادش را اداره می‌کند. مولانا ارزشهای اسلامی را از طریق آیات قرآن برای من توضیح داد. در آن زمان فهمیدم کاری که انجام داده ام، اشتباه گناهکارانه ای بوده است. من شش ماه بعد از دوستم در 11 ژوئن 1993 مسلمان شدم و اسم خود را به « محمد عامر » [31] تغییر دادم. یک فشار مداوم از پریشانی ، اضطراب ، خجالت و شرم باعث شد دین خود را از هندوئیسم به اسلام تغییر بدهم. بلافاصله من احساس بهترشدن کردم. از آن زمان قلب و روح من احساس راحتی و آرامش می‌کرد. تقریباً 27 داوطلب دیگر نزد مولانا كلیم صدیقی اسلام آوردند. بیشتر هندوهایی که بابری مسجد را تخریب کرده اند یا دیوانه شده اند یا در اثر بیماری فوت کرده اند. در حالی که عده ای توبه کرده و مسلمان شده اند.

یکی دیگر از هندوهای افراطی دیگر که اسلام را پذیرفته است شیوا پراساد[32] می‌باشد. او رهبر سابق جوانان باجرنگدال[33] است. پراساد حدود 4000 هندوی افراطی را آموزش داده بود. یک سال پس از تخریب مسجد، پراساد دچار افسردگی و توهم شدیدی شد و خود را بخاطر گناه غیرقابل بخشش سرزنش می‌کرد. پراساد به روانپزشکان و مقدسین زیادی مراجعه کرد اما هیچ آرامشی در روح او حاصل نشد. تا پنج سال به حالت انزوا زندگی کرده و در سال 1997 ، به دنبال شغل به شارجه[34]  رفت. در سال 1999 ، وی رسماً اسلام را در شهر شارجه پذیرفت و خود را « محمد مصطفی»[35]  نامید.

اقدامات جبرانی عامر تازه مسلمان 

عامر پس از مسلمان شدن از جنوب حیدرآباد از شهر پانیپات به جنوب کشور مهاجرت کرد. پیشتر ادعا كرده بود كه آماده است هر مجازاتی را كه در این پرونده به وی برسد تحمل كند. محمد عامر اکنون مبلغ اسلام است، ریش بلندی گذاشته ، کلاه عرقچین می‌پوشد، با یک زن مسلمان ازدواج کرده و مدرسه ای را برای گسترش آموزه های اسلامی برای مخاطبان زیادی در شهر حیدرآباد اداره می‌کند. 

او و دوستش عهد كرده بودند كه در عوض مشارکت در تخریب آن مسجد،  100 مسجد احداث كنند و گناهان خود را شستشو دهند. او طی 28 سال 90 مسجد ساخته است. اولین مسجد را در هاریانا در سال 1994 بنا کرد و آن را مسجد مدینه[36]  نامگذاری کرد. وی همچنین یکی از مشهورترین مساجد را در مندو[37]  در نزدیکی هاترا[38] بنا کرد. وی عمدتاً مساجد را در ایالت های شمال و شمال شرقی می‌ساخت.  

وی در حال ساختن مسجدی در حافظ بابا نگار[39] در نزدیکی جاده بالاپور[40] در حیدرآباد[41] است و نام آن را مسجد رحیمیه[42]  گذاشته است. مردم محلی در حال حاضر شروع به خواندن نماز در سایه موقت کرده اند. وی افزود: این مسجد با زمین به اضافه 6 طبقه در زمین 3200 متر مربع ساخته شده است و یک مدرسه (مدرسه مذهبی) را نیز شامل می‌شود.

     

عامر در طی این 27 سال از سال 1993 تا 2020 بسیاری از مساجد را نوسازی كرده است. وی همچنین تعداد کمی از مساجد فرو ریخته شده در موات[43] را با کمک مسلمانان محلی بازسازی کرد. تاکنون حدود 90 مسجد ساخته بطوریکه ساخت 35 مورد تمام شده و 59 مورد در دست ساخت است.       

حکم دادگاه هند اعطای5 هکتار زمین جایگزین به مسلمانان برای ساخت مسجد بود. او از اسد الدین اویسی[44] رئیس مجلس اتحاد المسلمین کل هند(AIMIM) [45] بخاطر پذیرش این خیرات دادگاه آيوديا انتقاد كرد. او با اظهارات خود ادعا کرد زمینی که برای ساخت مسجد اعطا شده است خیرات یا صدقه نیست بلکه جبران خسارت است.        

محمد عامر گفته است: « مسلمانان باید در حال پیشرفت باشند و در جهت بهبود روابط با برادران هندو تلاش كنند. خدا با ماست. ما باید نیازهای خود را فقط از او بخواهیم.»

عامر نومسلمان با چندین خبرگزاری مثل آژانس آنادولو[46] ، دی ان ای اندیا[47] ، تی دی ان ورلد[48] مصاحبه کرده و در مورد اسلام آوردنش گفتگو کرده است. خداوند متعال او را توفبق دهد و  امثال محمد عامر را زیاد کند ان شاء الله. 

منابع: 

·        https://aa.com.tr/en/asia-pacific/hindu-fanatic-part-of-babri-mosque-demolition-now-builds-mosques/1663610

·        https://archive.siasat.com/news/nearly-27-kar-sevaks-embraced-islam-bid-find-forgiveness-former-kar-sevak-mohammed-aamir-1275207/

·        https://dnaindia.com/india/report-responsible-for-razing-babri-masjid-three-guilt-ridden-karsevaks-have-embraced-islam-2565361

·        https://globalvillagespace.com/babri-masjid-balbir-singh-who-demolished-babri-masjid-embraced-islam/

·        https://indiatoday.in/india/story/kar-sevak-from-haryana-who-was-part-of-babri-masjid-demolition-now-preaches-islam-builds-masjids-1162804-2018-02-07

·        https://mpositive.in/2020/01/19/reverted-muslim-amir-is-building-a-mosque-in-hyderabad/ 

·        https://mpositive.in/tag/kar-sevak-yogendra-pal-aka-mohammed-umar/

·        https://opindia.com/2017/12/factcheck-how-reliable-are-reports-about-kar-sevaks-converting-to-islam-to-atone-for-babri-demolition/

·        https://tdnworld.com/uncategorized/participated-in-the-demolition-of-historic-babri-masjid-balbir-singh-and-yogendra-pal-are-now-converted-muslims/

·        https://hawzahnews.com/news/436305/ ساخت مساجد توسط یکی از عاملان هندوی تخریب مسجد بابری هند

·        https://ostoorehsazan.ir/1396/10/18/ ساخت مساجد توسط یکی از عاملان هندوی تخریب مسجد بابری هند  

·        https://rahyafteha.ir/ ساخت و تعمیر مساجدپس از قبول اسلام توسط هندوی تازه مسلمان 

·        https://shabestan.ir/ ساخت ۹۰ مسجد در هند پس از مسلمان شدن  

·        https://sunnionline.us/farsi/ تخریب‌کنندۀ مسجد بابری مسلمان شد 

 

پانوشت‌ها:

[1] Babri Masjid: Mosque of Babur

[2] Ayodhya

[3] Uttar Pradesh

[4] Ramkot

[5] Rama's fort

[6] Zahīr ud-Dīn Muhammad Babur (1483-1530)

[7] Mir Baqi

[8] Janmasthan

[9] Chanderi

[10] Liberhan Commission

[11] Manmohan Singh

[12] Narendra Modi

[13] Balbir Singh

[14] Rajput  

[15] Panipat

[16] Haryana

[17] Daulat Ram 

[18] Shiv Sena

[19] Sakha 

[20] Kar Sevaks

[21] Rashtriya Swayamsevak Sangh

[22] Bharatiya Janata Party

[23] Shah Saheb

[24] Mahboob Nagar

[25] Yogendra Pal

[26] Maulana Kaleem Siddiqui

[27] Muhammad Umar

[28] Phulat

[29] Khatauli tehsil

[30] Muzaffarnagar 

[31] Muhammad Aamir

[32] Shive Prasad  

[33] Bajrang Dal

[34] Sharjah

[35] Mohammed Mustafa

[36] Masjid-e-Madina

[37] Mendu

[38] Hathra  

[39] Hafez Baba Nagar

[40] Balapur

[41] Hyderabad 

[42] Masjid-e-Rahimiya

[43] Mewat 

[44] Asaduddin Owaisi

[45] All India Majlis-e-Ittehadul Muslimeen

[46] Anadolu Agency

[47] DNA India

[48] TDN World (The Daily Notification)

نسخه‌ی مصوّر مقاله با فرمت PDF