محمد حامدی برای تحلیل درست موضوع به نکاتی چند اشاره می شود: ۱. انسان موجودی است که دارای استعدادات مادی و معنوی بالقوهی بینهایت است. که هم برای به فعلیت رساندن و رشد آنها مستعد و آماده بوده و هم نسبت به تحقق این گونه رشد ، به شدت محتاج است. ۲. این امر بر همگان روشن است که کسب آرزوها و نیازهای بینهایت انسان در حیات موقت دنیا ممکن نیست. و برای تحقق آنها نیازمند وجود دو فاکتور اساسی ذیل هستیم: الف: وجود امکانات مادی و معنوی بینهایت. ب: وجود زمان بینهایت. ۳. برای تحقق فاکتورهای دوگانهی فوق لازم است در سه مقطع از حیات بشر این گونه آرزوها و نیازها تأمین شوند. که عبارتند از: الف: قسمت بسیار اندکی از آنها در حیات موقت دنیا تأمین میشوند. ب: قسمتی دیگر در حیات برزخی (از زمان شروع مرگ تا برپایی قیامت) تأمین میشوند. ج: قسمت نهایی از زمان داخل شدن در بهشت تا ابد تأمین میشوند. ۴. مشکل اصلی ما انسانها این است که بر اساس عدم شناخت انسان و استعداداتش، مصرانه خواهان این امر هستیم که تأمین آرزوها و نیازهای بینهایت خویش را به صورت جبری در ظرف محدود دنیا بگنجانیم. که البته این امر جزو محالات است. و هرگز تحقق نمییابد. ۵. از مهمترین مهارتهای زندگی انسان تنظیم انتظارات زندگی است. که غالباً در سه حالت خود را نشان میدهند: الف: داشتن انتظارات از زندگی بر مبنای بیشتر از دنیای واقع. ب: داشتن انتظارات از زندگی بر مبنای دنیای واقع. ج: داشتن انتظارات از زندگی بر مبنای کمتر از دنیای واقع. ۶. منطقیترین حالت تنظیم انتظارات این است که کار خود را از مورد دوم (داشتن انتظارات از زندگی بر مبنای واقع) آغاز کنیم. و در نهایت به مورد سوم (داشتن انتظارات از زندگی بر مبنای کمتر از واقع) ورود پیدا کنیم. تا همیشه و در هر حال خود را کامیاب دانسته و هرگز احساس محرومیت، سرخوردگی و شکست ننماییم. ۷. باید بر این واقعیت مهم اعتراف کنیم که تواناییهای ما بسیار محدود است و در امور ذیل خلاصه میشوند: الف: شناخت حق و باطل و خیر و شر. ب: داشتن عزم قاطع نسبت به انتخاب حق و خیر و ترک باطل و شر از زندگی. ج: شناسایی و بکارگیری اسباب کارها بر طبق نظر متخصصین دو حوزهی دینداری (حوزهی علوم تجربی و انسانی – حوزهی علوم وحیانی). د: دعا کردن برای تحقق نتایج اسباب از جانب خداوند. زیرا تاثیر اسباب ذاتی نبوده و در اختیار خداوند است. بعد از انجام امور چهارگانهی مذکور قادر به انجام کار دیگری نبوده و بعد از آن خداوند، کارهایمان را انجام میدهد. ۸. همهی ما بر این امر مهم ایمان آوردهایم که بعد از انجام امور چهارگانهی فوق از جانب ما، خداوند بینهایت علیم، حکیم و رحیم ادارهی امور مادی و معنوی زندگی ما را بر عهده میگیرد. و البته افعال ایشان کاملاً تخصصی و حکیمانه بوده و اعتراضی بر کار ایشان روا نیست. زیرا تنها بر امور غیر علیمانه، غیر حکیمانه و غیر رحیمانه میتوان اعتراض نمود. که این گونه امور ناقص، از ساحت مقدس خداوند دارای کمال مطلق مبراست. ۹. قریب به اتفاق مشکلات و مصائب زندگی انسانها ناشی از تخلفات آنهاست و خداوند دخالتی در این گونه امور ناروا ندارد. که برای حذف این گونه امور ناخوشایند از زندگی بر ما لازم است که پس از توبه و بازگشت به سوی خداوند ، همهی تلاش خود را در راستای حذف آنها از زندگی بشر صرف نماییم. تا زندگی انسان در حالت مطلوب و خوشایندی قرار گیرد. که در این حالت هرگز انسان خواهان خودکشی نخواهد بود. ۱۰. انسانهای ضعیف با انتخاب خودکشی نمیتوانند صورت مسئله را پاک نموده و به دنبال آن زندگی خوشایندی را کسب نمایند. زیرا در صورت داشتن ایمان به حیات اخروی در جهنم ابدی گرفتار خواهند شد. و در صورت عدم ایمان به حیات اخروی در میان زندگی و عدم، نابودی را انتخاب میکنند. که البته انتخاب نابودی در مقایسه با حیات، امر معقولی نیست. ۱۱. با مطالعهی زندگی انسانها به این واقعیت مهم پی میبریم که قریب به اتفاق مشکلات زندگی انسان با تلاش کافی و با مرور زمان قابل حل هستند. پس بر ما لازم است برای کسب زندگی خوشایند با مشکلات زندگی جنگیده و تا پیروزی بر این کار ارزشمند تداوم یابیم. تا از این طریق برای انسانهای ضعیف نیز الگوی مفیدی را ارائه دهیم. ۱۲. چنان که ما در امورات مختلف زندگی بر متخصصین بشری اعتماد نموده ، شایسته است که بر خدای متخصصین نیز بیشتر از پیش اعتماد نموده و بعد از ادای وظایفمان به نتایج حاصله از جانب ایشان که دارای کمال مطلق هستند، راضی باشیم. زیرا همهی ما این امر را پذیرفتهایم که تنها متخصصین بر مصالح زندگی انسان آگاهی دارند. و غیر از آنها کسی دیگر از اسرار امور آگاه نیست. پس در منظومهی دینی بعد از ادای وظایف ، همهی امور زندگی اعم از خوشایند و ناخوشایند، حکیمانه بوده و چیزی وجود ندارد که مورد اعتراض منطقی قرار گیرد. تا موضوع خودکشی مطرح شود. در نتیجه زندگی انسان بعد از تلاش کافی با همهی خوشیها و ناخوشیهایش زیبا و راضی کننده است. که در این حالت ، عشق به زندگی تولید میشود نه تمایل به خودکشی. ۱۳. براساس قرآن فلسفهی حضور انسان در حیات دنیا خلافت و جانشینی خداوند، بندگی و امتحان الهی است. و البته برای تحقق امتحان الهی لازم است که خداوند با طرح سوالات (از طریق نعمات و مصائب) ساده، متوسط و سخت از انسان، او را محک زده تا در حیات دنیا شایستهسالاری تحقق یابد و نحوهی زندگی اخروی انسان نیز از این طریق از جانب ایشان معین شود. بنابراین از ضروریات حیات دنیا برای تحقق فلسفهی وجودیش (امتحان الهی)، وقوع مصائب است. که این امر نسبت به اعتراضات انسان در زمینه ی حضور مصائب در زندگی انسان پاسخ گوست. و به انسان این امر را تفهیم مینماید که شایسته نیست همهی زندگی انسان را امور خوشایند در بر بگیرند. ۱۴. پس از پایان دورهی امتحان الهی در حیات دنیا و وقوع مرگ، در جهان آخرت، زندگی خوشایند و حقیقی انسان بر طبق میلش آغاز شده و تا ابد ادامه مییابد. که نایل شدن به این نعمت بینظیر دور نیست. پس شایسته است تا حصول آن صبر نمود. ۱۵. در همین حیات پر مصیبت دنیا میتوان با کسب ایمان دینی آگاهانه و حذف گناهان از زندگی، به سعادت متناسب با حیات دنیا نایل شد. و البته تحقق این امر وصفی نبوده بلکه چشیدنی است. أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۚ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [سوره یونس: آیه ۶۲ تا ۶۴] آگاه باشید که دوستان خدا هرگز هیچ ترسی (از حوادث آینده عالم) و هیچ حسرت و اندوهی (از وقایع گذشته جهان) در دل آنها نیست. آنان که اهل ایمان و خداترسند. آنها را پیوسته بشارت است هم در حیات دنیا (به مکاشفات در عالم خواب) و هم در آخرت (به نعمتهای بهشت). سخنان خدا را تغییر و تبدیلی نیست، این است فیروزی بزرگ. الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [سوره رعد: آیه ۲۸] آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست. قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى [سوره طه: آیات ۱۲۳ و ۱۲۴] آنگاه خدا (به آدم و حوا) فرمود: اکنون از عالی رتبه بهشت فرود آیید که برخی از شما با برخی دیگر دشمنید، پس اگر از جانب من برای شما راهنمایی بیاید آن هنگام هر که از راه من پیروی کند نه هرگز گمراه شود و نه شقی و بدبخت گردد. و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود و روز قیامتش نابینا محشور کنیم. ۱۶. در حیات دنیا سه نوع از ارادهها در کنار یکدیگر قرار گرفته و فعالیت میکنند: الف: ارادهی ما برای رسیدن به آرزوهایمان. ب: ارادهی انسانهای دیگر برای کسب کمال. ج: ارادهی خداوند بعد از بکارگیری اسباب از جانب انسان در راستای تحقق اهداف جهان آفرینش و انسان. اینکه همیشه دنیا براساس امیال ما نمیچرخد و در بعضی از حالات با وجود صرف همهی تلاش، بر خلاف میل ما روی می دهد ، بدین خاطر است که هر سه نوع از ارادهها در حیطهی کار خود کاملاً آزاد بوده و در بسیاری از مواقع بر خلاف همدیگر تصمیم میگیرند. لذا در حالاتی از زندگی ارادهی ما با مخالفت ارادهی انسانهای دیگر و خداوند روبرو شده لذا ما به خواستههای مطلوب خویش نخواهیم رسید. که برای رفع این نقیصه نمیتوان کاری را صورت داد. بنابراین چارهای جز این نداریم که بعد از بکارگیری اسباب به نتایج حاصله (چه مطابق میل ما باشد و چه نباشد) راضی بوده و بیخود با غم و غصه خودآزاری ننموده و این واقعیت حکیمانه را بپذیریم. بنابراین آنچه زندگی ما را دچار بدبختی میکند ترک برنامهی خدا و اطاعت از غیر خدا و هواهای نفسانی است، نه وجود مصائب. منابع: ۱. کتاب نقش ایمان در زندگی اثر دکتر یوسف قرضاوی ۲. کتاب سیمای صابران در قرآن اثر دکتر یوسف قرضاوی ۳. کتاب اسماء حسنی اثر استاد ناصر سبحانی ۴. کتاب بندگی خدا اثر استاد ناصر سبحانی ۵. کتاب انسان در جستجوی خوشبختی اثر محمد حامدی ۶. کتاب چرا معامله با خداوند اثر محمد حامدی ۷. کتاب نگاهی بر انسان شناسی قرآنی اثر محمد حامدی
نظرات