ترجمه: «ارزش اعمال فقط به نیت بستگى دارد. هر كس آنچه را نيت نموده نصيبش میگردد. هر كس بانگيزه خدا و رسول خدا "صلّى اللّٰه عليه و سلم" مهاجرت كند، چنين هجرتى بطرف خدا و رسول است و هر كس به منظور رسيدن بدنيا و يا دستيابى به زنى و ازدواج با او مهاجرت كند، چنين هجرتى بطرف همان هدف است».
اما ماجرا تا به این جا ختم نمیشود. بعضی از مسلمانان بوده و هستند که واقعا به نیت خالص و به خاطر خدا اعمالی انجام میدهند که حتی تا درجه ظلم و جنایت به دیگران هم میرسد. آن که بمب به خود میبندد و با افتخار از خود فیلم تهیه میکند و دقایق یا ساعاتی بعد از آن در میان مردم خود را منفجر میکند، تردیدی نیست نه به خاطر مال دنیاست و نه به طمع ازدواج زیرا این نوع عمل تا حد قربانی کردن خود، حاکی از آرزوهای دیگر است. ولی چرا این برداشتها قابل قبول نیست؟
اعمال ما برخاسته از انگیزهها و خواست درونی ماست. هر چه را نیت کنیم، آن را انجام میدهیم. این حدیث دو بار با ادات «إِنَّمَا» در دو جمله اصلی آن، حصر شده است.
بخش اول: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ» که ناظر بر صلاح یا فساد عمل است.
بخش دوم: «وَإِنَّمَا لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى» که ناظر بر ثواب یا عقاب عامل است.
بنابراین، جمله دوم تکراری بر جمله اول نیست.
بعضی تصورشان این است که هر عملی انجام دهیم، به شرط این که نیت خوبی داشته باشیم، نتیجه عمل و خروجی آن هرچند غلط و نادرست باشد، از ثواب آن نیت برخوردار میشویم. مثلا، اگر کسی به نیت جهاد در راه خدا یا دفاع از پیامبر در برابر توهین به او، جایی را بمب گذاری کند و یا حمله انتحاری کند و در این میان افراد بی گناهی هم کشته شوند، أو لاجرم ثواب و پاداش این نیت خیر خود را خواهد برد!
این بدترین، ضد قرآنیترین، و سفاکانهترین برداشت از این روایت است که مبتنی بر جهل و بی خبری از آیات قرآن و همچنین عدم فهم درست از این روایت است. این بخش از آیه ۳۲ سوره المائدة کافی است تا به عمق این برداشت جاهلانه پی ببریم که میفرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا»
وقتی ادعا میکنیم عملی را در راه خدا انجام میدهیم، این ادعا، از همان لحظهی نخست تصمیم، ما را در برابر یک مسؤولیت مهم قرار میدهد و آن، ضرورت آگاهی از امر خداست. باید بدانیم راه خدا که بدان امر کرده است، کدام است؟ باید از حسن یا قبح عمل، آگاه باشیم تا بر انجام یا ترک آن به درستی تصمیم بگیریم.
نیت، یک احساس و میل تهی از آگاهی نیست که هر گاه خواستیم آن را عملی کنیم. عمل ناآگاهانهی ما که موجب ضرر و زیانی به بی گناهان شود، نه تنها ثوابی ندارد، بلکه عقاب دنیایی و اخروی هم دارد. در فعلهای غیر عمد و ناخواسته مانند تصادفات که موجب صدماتی گردد، مسبب آن تصادف باید جوابگو باشد اما این چه برداشت و چه داوری ضد انسانی است که وقتی نام دین و دفاع از ارزشهای دینی به میان میآید، عامل فاجعه را صرفا با این فهم نادرست از روایت، مستوجب اجر و پاداش هم میدانند؟
یا مثلا در سورهی حجرات از شش رفتار نادرست به شدت نهی شده است حال، چگونه میتوان بدون آگاهی از این نهی، با توجیه نیت خیر، مرتکب آن را نه تنها مبرا از عقاب بلکه او را مأجور هم دانست؟ و قس علی هذا...
إنما الأعمال بالنیات یعنی أعمال به سبب نیتها و انگیزهها به وجود میآیند و ارزش گذاری میشوند. در نیتها نوعی خواست و خواهش درونی وجود دارد و شخص عامل به خاطر کسب فضیلت و ارتقاء خود ناگزیر از آگاهی است. با آگاهی است که به انتخاب میپردازیم و اعمال خوب را انجام یا اعمال بد را ترک میکنیم.
اعمال برآمده از نیت خام، ناپخته، و خالی از آگاهی بسیار خطرناک است. بسیاری از مجریان فتاوا، خود جز تقلید و اطاعت کور، کاری نمیکنند از این رو، با ناآگاهی تمام و به تصور خلوص نیت، اعمالی را انجام میدهند که کاملا از انسانیت و آموزههای قرآنی به دور است. گزارشهای موثقی که بعضا با اقرار شخص مرتکب همراه است، حاکی است این افراد به نیت جهاد در راه خدا و اجرای فرمان أو، زنان و کودکان را مورد تجاوز قرار میدهند، به صورت زنان اسید میپاشند، اموال و داراییهای دیگران را مصادره میکنند، و تصور میکنند دارند از دین خدا دفاع میکنند.
نماز از جمله اعمالی است که یکی از حسنهای آن، خاصیت بازدارندگی از فحشا و منکرات است. بخشی از آیه ۴۵ سوره عنکبوت به آن اشاره میکند: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» اما همواره این سؤال مطرح است که چرا آن دسته از مسلمانان که کاملاً هم مقید به انجام نماز هستند اما از این ویژگی بازدارندگی محروم اند و مرتکب فحشا و منکرات میشوند؟ با توجه به ضرورت حسن فاعل و نیت برخاسته از آگاهی او، پاسخ این سؤال روشن است. تقید صرف به شکل ظاهری نماز و فروگذاشتن پیام آن، فرد نماز گذار را در یک حالت دو قطبی قرار میدهد. این عامل است که باید حسن عمل را به نمایش بگذارد. اگر عامل مقید به پیام نماز نباشد و به شکل ظاهری آن اکتفا کند، هیچ اثر مثبتی در زندگی او نخواهد داشت. بعضی با نگاه شدید تفریطی و بی توجه به پیام اصلی نماز، انجام ظاهری آن را کافی میدانند و حتی با فشار بر اطرافیان مخصوصا جوانان، آنان را نیز از انجام نماز بیزار میکنند. آنها با دیدن رفتار دوگانه این گروه از نمازگزاران، ارزش خود نماز را زیر سؤال میبرند و از انجام آن دلسرد میشوند. قرآن به شدت با این دسته از نمازگزاران برخورد میکند و میفرماید: «أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ * فَذلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ * وَ لا يَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ * فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُراؤُنَ * وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ»
خوب توجه کنیم که هیچ یک از این دسته از نمازگزاران یوم الدین را با زبان تکذیب نمیکنند اما قرآن عمل آنان را ملاک قرار میدهد نه ظاهر آن را. خشونت نسبت به یتیم، بی توجهی به مسکین، به فراموشی سپردن پیام نماز، ایجاد ممانعت بر یاری دیگران نمونههای ذکر شده در سوره ماعون است که رفتار دوگانهی فرد را در ریاکاری او برملا میکند. قرآن، بی تعارف و برخلاف ساده لوحان ظاهربین، صدمات ناشی از اعمال این ریاکاران را بر پیکر جامعه، آشکارسازی میکند. همینها هستند که چون به قدرت میرسند، با برجسته کردن و مهم جلوه دادن ظواهر، پیام اصلی و محتوای پر خیر نماز را از اذهان مردم ساده دل و ناآگاه پنهان میکنند. ثروتهای بسیار زیادی برای برگزاری نماز خرج میکنند اما خروجی این عمل شان چیزی جز فساد و فحشا و ظلم نیست. چه بسا در این میان کسانی هستند که قلبا و در نیت خود خیر را در انجام این ظواهر میبینند و حتی آرزوی تحقق خیر را هم داشته باشند اما آیا یک آرزوی تهی میتواند کافی باشد؟
نمازگزارانی را میبینیم که بسیار دقیق ظواهر نماز را رعایت میکنند و حتی علاوه بر نمازهای یومیه و واجب، نوافل را هم به زیباترین شکل انجام میدهند ولی خیلی راحت به این و آن تهمت میزنند، بدون دلیل روشن، اتهام وارد میکنند، با ناقصترین شواهد و از روی شک و گمان دیگران را به صلابهی پیشداوری میکشند، در مقابل هر نوع ظلم و ستم که هر روزه با چشم خود آن را مشاهده میکنند، بی تفاوت هستند. اینها اگر بتوانند در این دنیای فانی گلیم خود را از آب بیرون بکشند! با توجه به روشنگری قرآن، باید پاسخگوی روز جزا باشند زیرا آنان با عمل نکردن به پیام نمازشان، منکر روز جزا هستند. آنان با وجود پیدا بودن دم خروس شان از زیر جامهی ریاکاریها، با حوالهی مسوولیتهای خود به دیگران در تلاش برای پنهان کردن آن دارند. جامعهی ستم دیده باید با توجه به «أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» مراقب این ریاکاران باشد که در یوم العسر در کنج عافیت جا خوش میکنند و تنها ظهور و نمودشان در گفتارها و رفتارهای عافیت طلبانه خلاصه میشود. باید «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ» را ابتدا در مراقبت از احوال خود سپس احوال أطرافیان و کسانی که با آنان محشور و همدم هستیم، معنی کنیم و درک درستی از آن حاصل نماییم.
باید مراقب باشیم:
تا از زمرهی کسانی نباشیم که مورد خطاب «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» اند.
اگر از روی نادانی از وضعیت خود غافل بوده ایم، توبه کنیم و به راه صلاح و خود آگاهی باز آییم.
نیات و انگیزههای خود را در همه احوال بررسی کنیم.
هرگز از خود و از پیرامون خود غافل نشویم.
اگر به یوم الدین باور داریم، مراقب نمونههای ذکر شدهی قرآن و دهها رفتار مشابه آن در زندگی باشیم.
ایمان و علم بدون عمل، هیچ ارزشی ندارد.
سهم بردن از موهبتهای مشترک زندگی بدون ادای مسؤولیت، آن را لجنی و متعفن میکند و آخر و عاقبت شایستهای نخواهد داشت.
از اهمیت اشراف عقل و خرد بر قوای غریزی و عاطفی غافل نشویم. باید بدانیم؛ آنان که بر اشراف عقل و خرد تاکید دارند، اگر در بارهای عاطفی از دیگران بیشتر نباشند، کمتر نیستند. غریزهی بدون اشراف عقل، انسان را به ورطهی افراط و عاطفهی بدون مدیریت عقل، او را به تفریط میکشاند زیرا حوزهی عقل عهدهدار کسب آگاهی است.
نظرات