رمضان آمد، صدای قدم‌هایش گوش نواز است. آسمان رنگی تازه به خود گرفته است. خود را آراسته است، من نیز در این دعوت و در این مهمانی حال دیگری دارم، لحظه لحظه به خدا نزدیک می‌شوم، دل عجیب هوایی دارد، هوای پرواز دارد، دلم می‌خواهد اوج بگیرم تا ملکوت، دلم معراج می‌خواهد، دل من حضور را می‌طلبد.
 حس عجیبی است عطر یاس خانه‌ام با عطر رمضان عجین شده‌اند و در این حال و سرمست از این عطر باید به پیشواز بروم و سجاده‌ام را با بوی یاس و بوی رمضان عطرآگین کنم و قلبم را پاک کنم از هر آنچه مرا منع کند از پرواز و به نماز بایستم و دل را به پرواز درآورم و در محضر حضور او محو شوم و تمام خویش را نثار او کنم و عشق او را به جان بخرم و به سر ببرم.
.آنگاه بشکفند گل‌های دل من و عطرها فضای دلم را پر کنند از بوی بهشت.