به مناسب سال جدید هجری شایسته است قدری در موضوع هجرت رسول خدا –صلّیالله علیه و سلّم– از مکه به یثرب تأمل کنیم؛ این هجرت یکی از مراحل مهم تاریخ بشریت را تشکیل میدهد و پندها و عبرتهای فراوانی در خود دارد.
هجرت پس از آن انجام گرفت که رسول خدا –صلّیالله علیه و سلّم– و یارانش به لحاظ اقتصادی و اجتماعی در وضعیت ناگواری قرار گرفتند؛ تعدادشان اندک بود و فشارهای اقتصادی و روحی عرصه را بر آنان تنگ کرده بود. بنابراین چارهای جز ترک وطن به امید یافتن پناهگاه امن نداشتند. این هجرت در راه خدا انجام گرفت زیرا قریش آنان را در تنگنا قرار داده بودند و هر روز بر مشکلات روحی و جسمی آنان افزوده میشد:
وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ [نحل: 41]
«و کسانی که پس از ستم دیدنشان، در راه خدا هجرت کردهاند، در دنیا، [در سرا و سرزمین] نیکویی جایشان میدهیم و اگر بدانند بیگمان پاداش اخروی بزرگتر است.»
خداوند به این مهاجران وعدهی پاداش آخرت داد و این فضیلت شامل تمام مهاجرانی میشود که در هر زمان و مکانی به اجبار از خانه و کاشانهی خود بیرون رانده میشوند.
نکتهی مهم این است که رسول خدا –صلّیالله علیه و سلّم– مکه را ترک کرد و دیگر هیچوقت در آن ساکن نشد.
مروری گذرا بر هجرت نبوی
مکّه کهنترین نماد در تاریخ بشریت است:
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ [آل عمران: 96]
«نخستین خانهای که برای [عبادت] مردمان نهاده شد، آن است که در مکه [بنا شده] است و مبارک و رهنمای جهانیان است.»
مکّه مادر آبادیها است و همواره یکتا و بیمانند باقی خواهد ماند. رسول خدا –صلّیالله علیه و سلّم– حدود [حرم] این شهر را معیّن کرد تا مردم در همان نقاط لباس احرام را به تن کنند و همگان اعم از فقیر و غنی و سیاه و سفید مناسک حج را با شعارهای هماهنگ و بدون هیچگونه اختلافی انجام دهند.
خداوند متعال به هر شهر و دیاری جز مکّه وعدهی عذاب داده است:
وَإِن مَّن قَرْيَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَاباً شَدِيداً كَانَ ذَلِك فِي الْكِتَابِ مَسْطُوراً [إسراء: 58]
«و هیچ شهری نیست مگر آنکه ما پیش از [فرارسیدن] روز قیامت نابودکننده یا عذابکننده [اهل] آن به عذابی شدید هستیم و این امر در لوح محفوظ نگاشته شده است.»
رسول بزرگوار اسلام –صلّیالله علیه و سلّم– در یثرب دولت تشکیل داد و دوران مدنیّت را در آن افتتاح کرد. او نام یثرب را به «مدینه منوّره» تغییر داد و دوران نوینی از تاریخ بشری را بر مبنای کثرتگرایی و برابری آغاز کرد؛ در دولت او گروهبندیهایی چون مردان و زنان و بردگان و اربابان و... وجود نداشتند؛ مؤمن به کار خود میپرداخت و نصرانی و یهودی و منافق و مشرک هم با آسایش در کنار هم زندگی میکردند. رسول خدا –صلّیالله علیه و سلّم– هیچوقت مردم را بر مبنای تکالیفی چون نماز و روزه محاسبه نمیکرد؛ او روابط اجتماعی خود را به جای عبودیّت بر تنظیم قرارداد بنا کرد و راهحلهایی برای برونرفت از وضعیت ناگوار آن زمان ارائه داد. در مقام عمل به رسالتی که بر او محوّل شده بود از همگان پیشتاز بود.
در دولت او هیچکس از حسابرسی معاف نبود و همگان در برابر قانون مساوی بودند. حکومت را برای هیچکس موروثی نکرد بلکه مردم را آزاد گذاشت تا به صلاحدید خود فرد اصلح را انتخاب کنند. او جامعهای مدنی تشکیل داد و نظام حکومتش را به دین مرتبط نساخت و به حاکم صفات دینی نبخشید. با اینکه جهان پیشرفتهی امروز این مسائل را بدیهی میبیند اما پیروان محمد از زمان وفاتش تاکنون در عصر بدویت زندگی کردهاند و هیچگاه به مدنیّت گام ننهادهاند.
نظرات