مردمان امروز عجب مردمان عجیبی هستند..!

البتّه مردم هر روز این‌گونه بوده‌اند!

به خدا ایمان ندارند چون او را نمی‌بینند 

و کرونا را هم باور ندارند چرا که با چشم سر نمی‌بینند!

به گمانم چندین و چند هزار انسان کشته شده به وسیله‌ی کرونا نشانه‌ی خوبی برای اثبات حضورش باشد ...! اینطور نیست؟!

امّا نه، انگار که این مردمان با هیچ نشانه‌ای متوجه نمی‌شوند. 

چه، اینان با دیدن این همه آیه‌ی قدرت و عظمت و شکوه و جلال در هستی، به وجود خدای لایزال پی نبرده‌اند!

دیگر این جای خود دارد!

عجبم از این نوع انسان‌ها!

به‌نظر من غیر ملموسات قابل درک‌ترند حتّی تا ملموسات!

منظورم این است که آن چیزی‌ که هست و با چشم می‌بینی؛

تلاشی نمی‌طلبد شناخت آن،

و شاهکاری هم نیست ایمان به آن،

و عجایبی نیز نیست پیروی از آن!

لکن؛ آن‌چه که به چشم نمی‌آید و از دیده پنهان است عجب چیز غریبی است!

که اعجاز می‌خواهد شناخت آن

و معرفت می‌خواهد طلب آن

و ایمان می‌خواهد باور به آن.

چاره‌ای نداری!

باید باور کنی

وقتی با تمام وجود احساس می‌کنی

وقتی نشانه‌ها فریاد می‌زنند

وقتی حس از چشم قوی‌تر می‌شود

وقتی قلب فرمان می‌دهد

آن‌گاه است که باید به ذهن درمانده‌ی خود بفهمانی که او هنوز کوچک است و از ادراک ناتوان !

به همین علّت است که همیشه تعدادی اندک، راه دوّم را بر‌می‌گزینند و اصلا ًدر توان‌شان هم نیست، که این راه را برگزینند!

عاجزند و بی‌چاره‌ی خود،

 چرا که فقط به چشم سر خود ایمان دارند و به هر آن‌چه که آن چشم، ببیند و گواه بر آن باشد!

امّا دسته‌ی دوّم را مرز و حدّی نیست، دیوار و سدّی نیست.

ایمان می‌آورند به هر چه که قلب‌شان بدان گواهی دهد،

سر می‌سپرند به هر چه که قلب‌شان را تسخیر کند

و یقین پیدا می‌کنند به هر چه که ذهن‌شان را در‌نوردد...

برای آن ذهن‌های بیچاره و مستأصل و قلب‌های درمانده باید چاره‌ای اندیشید، باید فکری کرد،

تا بی‌خدایی روان‌شان را تماماً از بین نبرده‌ است و تا بی‌ایمانی به کرونا تماماً از صحنه‌ی زندگی حذفمان نکرده‌ است!

.........................................................................................................................................پی‌نوشت:

شناسه‌ی «مان» در کلمه‌ی «حذفمان» باید «شان» یعنی «حذفشان» بود، ولی به دلیل این‌که متأسفانه بی‌ایمانی به کرونا نه‌تنها یقه‌ی خودشان، بلکه یقه‌ی باورداران را نیز می‌گیرد، آن را به این صورت آورده‌ام!

چنان‌چه برای بی‌خدایی شناسه‌ی «شان» به درستی آمده‌ است چرا که بی‌خدایی آن‌ها امری شخصی است و اثر چندان مستقیمی بر زندگی «مان» ندارد!