محال دشت عبارت از برخی جبال و تلال و مزارع و مراتعی است که از طرف جنوب به اراضی محال مرگور و از مشرق به اراضی بلوکات اندرون ولایت ارومیه و از طرف شمال به رودبار دربند مشهور به رود روضه و از طرف مغرب به سلسله کوه قندیل که اسامی ذرات آن از طرف منتهای حد مرگور یعنی از سمت گردنه زینی آوخ عبارت از کوه میر شهیدان و کوه زربینه است محدود است.
میر شهیدان که مور شهیدان هم میگویند عبارت از ذروه بلند مشهوریست که یک طرف آن منبع یکی از شاخهای رود بردهسور است و سوای این شاخه دو شاخه دیگر هم یکی از کوه پشت بیرام و زینی آوخ از طرف یمین شاخه مذکوره و دیگری از لواحق کوه چهل برد و زیارت بینویان از طرف یسار شاخه مسطوره جاری و قدری پایینتر از قریتین جرمه و بیدکاری که هر دو ملک ایران و در میان تنگه هستند به همدیگر قاتی شده، از میان دربند موسوم به دربند کلو جزو محاذی قریه برده سور که ضابط نشین محال دشت و در دهنه دربند مزبور واقع است به جولکه دشت گذشته موسوم به رود برده سور میشود و از میان محال دشت و شهر ارومیه تا دریای شها قریب برو به مشرق جاری میگردد و آب شهر ارومیه از این رودخانه روضه است که آنهم از لواحق گردنه شندرق و کوه زیارت و گردنه بهال که مایه اتصال کوه زیارت به کوه قرق میربهال یعنی به رشته کوه دوله بیر است، از پهلوی قریه دربند که در دامنه کوههای طرف مغرب و در شمال تنگه بردهسور است جاری به سمت شهر ارومیه است.
محال روضه هم که در حوالی شهر ارومیه است ازین رودخانه آبیاری می شود و همین رودخانه است که حد مابین دشت و ترگور است.
گردنه سندرق عبارت از گردنهایست که راه جرمه و بیدکاری به دربند از بالای آن میگذرد. از طرف مغرب به کوه زیارت بینویان اتصال دارد. کوه زیارت بینویان هم پشته بزرگیست که از ذوروه کوه رزینه به اندرون ملک ارومیه رو به مشرق منشعب گردیده، در محاذی گردنه بهال دو شعبه گشته، شعبه شمالی به رشته کوه دوله بیر و قرق میربهال، در مغرب جولکه مسطحه ترگور و حد فاصل اراضی جبالیه و بسیطه آنست متصل و شعبه جنوبی منتهی به گردنه سندرق است.
در کوههای مغرب این محل باز طایفه هرکی ییلامشی مینمایند و هرکی عبارت از عشیرتیست که از عشایر عمادیه محسوب و قریب سه هزار خانوار میشوند. تابستان را به ییلاقات این حوالی آمده زمستان را بطرف گرمسیر عمادیه میروند(مشیرالدوله،صص،۱۵۷،۱۵۸).
حد فاصل دهستان دشت و دهستان مرگور، گردنه “گَویزَر” قرار دارد. گَویزَر یا گَپِه زَر به معنای بلندی (مرتفع) زرد رنگ است، چون این قسمت از دشت نسبت به قسمتهای پیرامون مرتفعتر میباشد با واژه گَپ یا قَپ به معنای بلند و بخاطر اینکه گیاهان آن زودتر از سایر قسمتها به زردی میگرایند با عنوان زَر، نامیده شده است.
کیومرث حاجی محمدی؛ پژوهشگر حوزه فرهنگ و تاریخ
نظرات