مسلم خدری

گاهی اتفاق می‌‌افتد آنچه که انسان در دل دارد نمی‌‌تواند بر زبان آورد. اما بیان در دلها و ابراز احساسات اگر چه اندک و ناچیز باشد صرف‌نظر از تخلیه‌ی روانی می‌‌تواند از روی حقایقی که در اذهان مخفی مانده‌اند پرده بر دارد.
هجوم وحشیانه و بی‌رحمانه‌ی صهیونیست‌ها با کمک و دسیسه‌ی همفکران به غزه و مردم فلسطین که منجر به خاک و خون کشیدن آنان شده است برای حق طلبان و آزادیخواهان جهان بسیاری از حقایق را برملا می‌‌کند.
آنچه در این روزها به خوبی مشاهده می‌‌شود اعلام همدردی و همبستگی ملت‌های مسلمان و آزادیخواه جهان با مردم مظلوم و ستمدیده‌ی فلسطین است. حرکت خودجوش اقشار مختلف مردم دنیا از مسلمان و غیر مسلمان بیانگر هوشیاری ملت‌ها است که اگر علت آن را جویا شویم می‌‌توان آن را ثمره‌ی تلاش شبانه‌روزی حرکت‌ها و جنبش‌های اسلامی و آزادیخواهی در تمام نقاط دنیا دانست که در جای خود مایه مباهات و افتخار ملت‌ها است. اما نکته‌ای که در لابلای این تظاهرات و پشتیبانی‌ها و اعلام همدردی‌ها تا کنون به چشم می‌‌خورد عدم توقف بمباران وحشیانه‌ی دشمن صهیونیستی است که این به خوبی نشان می‌‌دهد که ملتهای مسلمان بخصوص، از قدرت سیاسی موثری در عرصه بین الملل برخوردار نیستند و بالعکس برگ برنده فعلا به دست قدرتمندان جهان از جمله آمریکا و اروپا و صهیونیستها است و وتو شدن نشست سازمان ملل از طرف آمریکا که عملا دو بار تلاش سازمان را بی ثمر کرد موید این مطلب است.همه این مشاهدات پیام روشنی دارد برای حرکتها و جنبشهای اسلامی و مصلحان اجتماعی و آن این است که برگ برنده و غالبیت از آن کسی است که در عرصه بین الملل از قدرت سیاسی موثر برخوردار باشدو تا این قدرت سیاسی در قالب حکومت یا حکومتها یا خلافت اسلامی و یا هر تعبیر دیگر بخصوص برای ملتهای مسلمان، بدست نیاید نباید به آینده روشنی امید داشت و این می‌‌طلبد که مسلمانان با عزم جدی و تلاش شبانه روزی و تجدید نظر به گذشته و برنامه ریزی منظم و هدفمند برای آینده به دعوت و تربیت و اصلاح مردم بپردازند تا صرفنظر از بهره مند شدن از ثمرات این دعوت و اصلاح چه در بعد فردی و اجتماعی و غیره بتوانند از طریق انتخابات مشروع و به دور از هیاهوی تبلیغاتی نامعقول به قدرت سیاسی موثر در عرصه‌ی بین الملل برسند آن وقت است که باید انتظار تاثیر گذاری و امید به آینده روشن داشته باشند. اگر چه ملتهای مسلمان تا رسیدن به چنین آرزویی فاصله‌ی زیادی دارند و باید در این راه هزینه‌های هنگفتی اعم از مادی و معنوی بپردازند اما با توکل بر خدا و ثبات قدم و تلاش مداوم رسیدن به آن دست یافتنی است.
دشمنان اسلام نیز پیش از ما این مطلب را به خوبی درک کرده‌اند و به چنین جایگاه و مقامی ‌رسیده‌اند و بهمین منظور جهت جلوگیری مسلمانان و رسیدن آنان به قدرت شعار « دین از سیاست جداست » را سر می‌‌دهند و روز به روز آنرا تبلیغ و برجسته تر می‌‌کنند و متاسفانه این شعار در بین مسلمانان و بخصوص جوانان که شیفته قد و قواره غرب هستند و از هدف شوم آنان بی خبرند تاثیر بسزایی گذاشته است و ناخوداگاه آب به آسیاب دشمن می‌‌ریزند و از دیدن حقایق و واقعیتها، فاصله‌ها دارند. زدودن این غبار غربزدگی و علمانیت در دنیای پیچیده تبلیغاتی امروز از ذهن مسلمانان ناآگاه و خوش باور، تلاش مضاعف دعوتگران را می‌‌طلبد.
از آنچه که گذشت شاید این سوال و یا این شبهه پیش آید که رسیدن به قدرت، هدف است اما واقعیتها و حقایق تاریخ به خوبی نشان داده‌اند که در نگاه اسلام، رسیدن به قدرت هدف نیست بلکه بدست آوردن قدرت همانطور که در قرآن در سوره‌ی حج آیه 40 و 41 آمده است: «الَّذِینَ أُخْرِجُواْ مِن دِیَارِهِم بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَن یَقُولُواْ رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسمُ اللَّهِ کَثِیراً وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ* الَّذِینَ إِنْ مَّکَّنَّاهُمْ فِی الأَرْضِ أَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّکَـاةَ وَأَمَرُواْ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْاْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ»[1] به منظور جلوگیری از فساد و دفع آن است که اگر این دفع فساد صورت نگیرد نه تنها مقدسات اسلامی بلکه مقدسات تمام انسانهااز هر آئین و مذهبی که باشند مورد تهاجم و نابودی قرار می‌‌گیرد. بنابراین بحث از قدرت سیاسی و به دست آوردن آن نه تنها معقول و مشروع است بلکه همچنان که در دنیای پرتلاطم امروز دیده می‌‌شود از ضروریات، و برگ برنده و غالب بودن از طریق آن است.
امروز فلسطین و مردم غزه که جولانگاه قدرت سیاسی سیاستمداران و رسانه‌های تبلیغاتی شده است و هر کدام در صدد بهره‌برداری از آن به نفع خود هستند علی رغم فشارهای سیاسی و نظامی و تبلیغاتی که بر مردم ستمدیده غزه می‌‌رود چیزی که بیش از همه توجه جهانیان و بخصوص مسلمانان را به خود جذب کرده پایداری و مقاومت و ایثار و از خودگذشتگی مردم آن سرزمین است که با حرکات مثبت و انسان ساز و امیدوار کننده ای که از زن و مرد و پیر و جوان سر می‌‌زند می‌‌تواند روح نشاط، آزادگی، استقلال و عزت و سربلندی را در وجود ملتهای مسلمان و ستمدیده و آزادیخواه بدمد.
البته تعریف و تمجید و تحسین و الگو قرار دادن مردم غزه و فلسطین به معنی تبرئه آنان از نقد و اشکال نیست. طبیعی است که گذر از یک حرکت جنبشی و انقلابی و تبدیل شدن به حکومت که ساز و کار خود را دارد نیازمند تجربه و عقلانیت در عرصه بین الملل است و این تجربه و دولت داری مرهون گذر زمان و دست و پنجه نرم کردن با حوادث روزگار است.
نکته مهمی که نباید از آن غفلت کرد این است که جنبش حماس بر اساس انتخابات آزاد و مشروع به قدرت رسیده است نه بر اساس زور و تزویر. از نگاه شرعی و بر اساس قواعد دموکراسی که امروز بشریت از آن دم می‌‌زند کسی که بر اساس انتخابات مشروع و خواسته‌ی بر حق ملتش به حق طبیعی خودش برسد باید آن را به رسمیت شناخت و از تمام جهات به تقویت و تایید آن پرداخت.
متاسفانه قدرت‌های ستمگر در طول تاریخ که از حق و حق‌طلبان بیزار بوده و هستند برای جلوگیری از حاکمیت حقّ حتی اگر به نابودی ملت‌ها انجامیده باشد از هیچ گزینه‌ای صرف‌نظر نکرده‌اند نمونه بارز و زنده‌ی آن در دنیای امروز می‌‌توان مردم غزه و فلسطین که قربانی این ستمگری و حق کشی شده‌اند دانست.
دولت قانونی حماس اگر چه در عرصه‌ی بین‌الملل مرحله‌ی جوانی خود را طی می‌‌کند و در حال حاضر جزء قدرتهای سیاسی دنیا به حساب نمی‌‌آید و حتی از نظر ستمگران زمان، جنبه قانونی ندارد و جایگاه بین‌المللی آن را خدشه‌دار کرده‌اند اما دارای برگ برنده‌ی مهمی است که قدرتمندترین قدرتهای جهان از آن برخوردار نیستند و آن برگ برنده عبارت است از پشتیبانی افکار عمومی که این افکار عمومی از انسانیت انسانها و اسلام و ایمان مسلمانها و همفکر و همسو بودن با حماس سرچشمه گرفته است که جا دارد دولت قانونی حماس آن را به عنوان یکی از بزرگترین نعمت‌های الهی که بر آنان سرازیر شده است برشمارد و و شکر آن را به جا آورند و مواظب باشد این نعمت الهی به نقمت تبدیل نشود که مبادا خداوند آن را از آنان بگیرد.
مجاهدین افغان قبل از بیرون راندن شوروی سابق از این نعمت الهی برخوردار بودند اما پس از بیرون راندن ارتش سرخ از کشورشان بخاطر تنازع و کشمکش درونی که در بین خود داشتند نه تنها آن نعمت را به نقمت تبدیل کردند بلکه از اسم و رسمشان نیز در دنیای امروز به ندرت بحث می‌‌شود. دولت قانونی حماس باید قدر این نعمت را بداند و بدانند که افکار عمومی که در دنیا به پشتیبانی از آنها برخاسته است بیانگر حقانیت و ستمدیدگی آنان از یک طرف و از طرف دیگر بیانگر ستمگری رژیم غاصب صهیونیست و جنایتکاربودن آنان و همفکرانشان است.
درخت سبز و با نشاط قدرت سیاسی حماس که روز به روز در حال شکوفا شدن است و پشتیبانی افکار عمومی دنیا که بیانگر حقانیت آنان است -ان شاء الله- دو عامل مهم در پیروزی آنان می‌‌باشد که امید است از این دو عامل مهم بهره کافی بگیرند و از فساد مفسدان و اشغال اشغالگران در سرزمین جلوگیری کنند و همچنان نمونه بارز مقاومت و صلابت و سختی در مقابل ظلم ظالمان و فساد مفسدان باشند و با صبر و مقاومت صلح و امنیت را به جامعه بشری بازگردانند.
ما مسلمانان نیز وظیفه دینی و ایمانی داریم پایداری و مقاومت مردم فلسطین بخصوص غزه را مورد تحسین قرار دهیم و به آن ببالیم و از هرآنچه که از دستمان بر می‌‌آید از درمی‌‌گرفته تا قدمی تا قلمی تا دعای خیری در حق آنان دریغ نکنیم و باید با تمام توان به پشتیبانی آنان بپردازیم و سبب مقاومت بیشتر و دلگرمی آنان شویم و از سکوت و بی‌تفاوتی که دامنگیر بعضی از حکام عرب شده است دوری گزینیم تا انشاءالله با دعای خیر ما و تلاش و جهاد و مقاومت آنان همه‌ی ما به سربلندی و عزت و شرف از این میدان که به میدان جنگ فرقان نامگذاری شده است بیرون آئیم.
به امید پیروزی حق بر باطل و حاکمیت صلح و آرامش بر جنگ و خونریزی
و ناامنی در دنیا
و السّلام علیکم رحمة الله


[1] ترجمه آیات: همان کسانی که به ناحق از خانه و کاشانه خود اخراج شده‌اند (و از مکه وادار به هجرت گشته‌اند) و تنها گناهشان این بوده است که می‌‌گفتند پروردگار ما خداست! اصلاً اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله‌ی بعضی دفع نکند (و با دست مصلحان از مفسدان جلوگیری ننماید باطل همه جاگیر می‌‌گردد و صدای حق در گلو خفه میکند، و آن وقت) دیرهای (راهبان و تارکان دنیا) و کلیساهای (مسیحیان) و کنشتهای (یهودیان)، و مسجدهای (مسلمانان) که در آنها خدا بسیار زیاد یاد می‌‌شود، تخریب و ویران می‌‌گردد. (اما خداوند بندگان مصلح و مراکز پرستش خود را فراموش نمی‌‌کند) و به طور مسلم خدا یاری می‌‌دهد کسانی را که (با دفاع از آئین و معابد) او را یاری می‌‌دهند. خداوند نیرومند و چیره است (و با قدرت نامحدودی که دارد یاران خود را پیروز می‌‌گرداند،‌ و چیزی نمی‌‌تواند او را درمانده کند و از تحقق وعده‌هایش جلوگیری نماید)...
(آن مومنانی که خدا بدیشان وعده‌ی یاری و پیروزی داده است) کسانی هستند که هر گاه در زمین ایشان را قدرت بخشیم، نماز را برپا میدارند و زکات می‌‌پردازند و امر به معروف و نهی از منکر می‌‌نمایند، و سرانجام همه‌ی کارها به خدا بر می‌‌گردد (بدانها رسیدگی و درباره‌ی آنها داوری خواهد کرد، همانگونه که آغاز همه‌ی کارها از ناحیه‌ی خداست)...