بین این قبضها، 7 میلیون تومان، 10 میلیون تومان و حتی 22 میلیون تومان هم دیده میشد. این قبضها برای شهری صادر شده است كه در منطقه سردسیر قرار دارد و استفاده از گاز برای گرم كردن خانهها بیشتر از استانی مثل تهران یا یزد است. این قبضها فقط برای مشتركان خانگی صادر نشده و افراد تحت پوشش كمیته امداد، بهزیستی و حتی روستاهای استانهای سردسیر هم با رقمهای چند میلیون تومانی روبهرو شدند؛ آن هم در زمستان سرد امسال كه دمای هوا آنقدر در این استان پایین بود كه آبشار گنجنامه یخ زد و مردم مجبور بودند بیشتر از وضعیت عادی از وسایل گرمایشی استفاده كنند. استفاده از گاز برای گرمایش در خانههای روستایی به دلیل مساحت بالاتر و تفاوت آن با خانههای شهری، بیشتر است و ساكنان این مناطق هم از این تغییرات در امان نماندهاند. تا پیش از تغییر تعرفه گاز در بخش خانگی، با همین میزان مصرف، رقمهای بسیار كمتری روی قبضها نوشته میشد، اما از اوایل آذر امسال ماجرا تغییر كرد و تعرفه گاز افزایش پیدا كرد.
صدور قبضهای گاز میلیونی در شهرهای مختلف برای مشتركان خانگی در زمستان امسال آنقدر سروصدا كرد و بازتاب داشت كه مسوولان بسیاری از استانها اعلام كردند كه مردم فعلا قبضهای گاز نجومی را پرداخت نكنند. این ماجرا كه از دی امسال شروع شده، هنوز هم ادامه دارد و بسیاری از مشتركان خانگی نمیدانند چطور باید این قبضها را پرداخت كنند. شركت ملی گاز اعلام كرده است كه با توجه به تعرفههای جدید، مشتركان باید مصرف گاز را كنترل كنند.
ماجرای گروهبندی جدید تعرفههای گاز چیست؟
شركت گاز ادعا میكند ۶۴ درصد از مشتركان بخش خانگی در سه پله اول مصرف قرار دارند و بر اساس تعرفههای جدید، هیچ تغییری در گازبهای این گروه از مشتركان ایجاد نمیشود. مشتركان پرمصرف در پلههای چهارم تا دهم قرار دارند و ۶۰ درصد گاز بخش خانگی را مصرف میكنند. اما ماجرای دستهبندی مصرفكنندگان گاز چیست؟
بر اساس سیاستگذاری دولت در حوزه انرژی، پنج اقلیم برای كشور در نظر گرفته شده كه طبق آن اقلیم اول، اقلیم خیلی سرد و اقلیم پنجم، بسیار گرم است. برای تعیین بهای گاز هم علاوه بر توجه به اقلیمها، ۱۲ پلكان تعریف شده است كه هر قدر بالاتر میرود، میزان مصرف هم افزایش پیدا میكند. پلكان اول تا سوم مشتركانی هستند كه مصرف گاز متعارفی دارند و تعرفه گاز برای آنها تغییر نكرده است. از پله چهارم افزایش قیمت آغاز میشود: به این ترتیب پلكان چهار، پنج و شش نسبت به سال گذشته با افزایش 30 درصدی قیمت گاز روبهرو شدهاند. مشتركانی كه در پلكان هفت، هشت، 9 و 10 قرار دارند هم به ازای هر مترمكعب گاز 50 درصد هزینه بیشتری نسبت به سال گذشته میپردازند. علاوه بر این مشتركانی كه در پله 11 و 12 قرار دارند و بسیار پرمصرف هستند، باید به ازای هر مترمكعب پنج و شش هزار تومان بپردازند.
شركت گاز میگوید كه قبضهای گاز بر اساس تعرفه جدید صادر شده است؛ بر مبنای این تعرفهها و طبق ادعای این شركت، رقم قبض گاز 60 درصد از مردم هیچ تغییری نكرده و قبض گاز حدود 90 درصد مردم كمتر از 102 هزار تومان اعلام شده است. فقط مشتركان دو پله آخر یعنی حدود 1.6 درصد از مردم شاهد صدور قبوض گاز با مبالغ زیاد بودند كه علت آن هم مصرف غیرمتعارف اعلام شده است؛ اتفاقی كه برای بسیاری از ساكنان استانهای سردسیر رخ داده است.
صدور همین قبضهای عجیب و سرسامآور در برخی مناطق باعث شد رییسجمهوری دستور دهد كه 70 درصد افزایش قبوض گاز از بازه زمانی 16 آذر تا 15 اسفند امسال به مردم بخشیده و تخفیف داده شود. شركت گاز توضیح داده است كه روال این تخفیف به این صورت است كه یكبار قبض گاز با تعرفه قدیم و یكبار با تعرفه جدید محاسبه و در صورت افزایش قبض، 70 درصد آن به مشتركان بخشیده میشود.
قبضهای گاز جدید در استان همدان؛ از 400 هزار به چهار میلیون تومان
نمونه تغییرات تعرفههای گاز را در استان همدان به عنوان یكی از استانهای سردسیر كشور كه در اقلیم یك قرار میگیرد، بررسی كردهایم و به نتایج جالبی رسیدهایم: طبق تعرفههای جدید گاز، شهروندانی كه تا 257 مترمكعب گاز مصرف میكنند، به ازای هر مترمكعب گاز، 41 تومان پرداخت میكنند.مشتركانی كه میزان مصرف گاز آنها بین 250 تا 690 مترمكعب باشد، به ازای هر مترمكعب 69 تومان پرداخت میكنند كه نسبت به قبل تغییر چندانی نداشته است، اما شهروندانی كه مصرف گاز آنها در ماه بیش از 1025 مترمكعب باشد، باید به ازای مصرف هر مترمكعب گاز شش هزار تومان پرداخت كنند و تعرفه آنها با گروههای كممصرفتر متفاوت است. مصرف گاز این منطقه سردسیر در بیشتر موارد حدود 1700 تا دوهزار مترمكعب است و با توجه به تغییرات تعرفه گاز، مصرف هر 100 مترمكعب گاز توسط مشتركان خانگی، حدود 600 هزار تومان برای آنها هزینه دارد؛ این یعنی تعرفههای جدید از قیمت پایه تا قیمت گازی كه دهك آخر باید بپردازد تقریبا 150 برابر افزایش داشته است و هر چه مصرف بالاتر برود، هزینه بیشتری هم باید پرداخت شود. روند قیمتگذاری تصاعدی گاز از سال 1390 آغاز شد، اما تعرفههای جدید امسال با هیچ سال دیگری مشابهت ندارد. تعرفههای جدید گاز آذر امسال تصویب، اما اواخر دی اجرا شد و در همین بازه زمانی هم قبضهای گاز برای مردم صادر شد و مشتركان هم آن را پرداخت كردند، اما این قبضها اصلاحیه خوردند و گرانتر شدند؛ یعنی مشتركان خانگی باید مابهالتفاوت قبضهای جدید را پرداخت كنند . گروه دیگری از مشتركان كه این تغییرات جدید اصلا به نفع آنها نبود، افراد تحت پوشش كمیته امداد و بهزیستی بودند. سال گذشته طرحی تصویب شد كه طبق آن قرار شد افراد تحت پوشش این نهادها میتوانستند تا میزان مشخصی گاز مصرف كنند و هزینه آن را نپردازند. امسال بسیاری از این خانوادهها با توجه به اینكه اطلاعی از تغییر این تعرفهها نداشتند، بیشتر از این میزان مشخص شده گاز مصرف كردند و حالا قبضهای میلیونی برایشان صادر شده است. سال گذشته در همین بازه زمانی بیشترین رقم قبض گازی كه برای مشتركان خانگی صادر میشد حدودا 200 هزار تومان بود، اما الان همان میزان مصرف حدود سه تا چهار میلیون تومان برای مشترك هزینه دارد.
برخی مشتركان روستایی استان همدان امسال قبضهایی با رقمهای بالا مثل 27 میلیون تومان هم دریافت كردهاند كه راهی غیر از پرداخت آن ندارند، در غیر این صورت با قطع گاز روبهرو میشوند. یكی دیگر از تغییرات جدید امسال در حوزه مصرف گاز، بازه زمانی خواندن كنتورهای گاز برای تعیین میزان مصرف است؛ پیش از تغییرات جدید، این بازه زمانی 45 روزه بود، اما از دی امسال به بعد 30 روزه در نظر گرفته میشود.
جهانیسازی قیمت انرژی به نام یارانه پنهان
«همت قلیزاده»، كارشناس اقتصاد انرژی میگوید كه دلیل این تغییرات، سیاستگذاری اشتباه دولت در حوزه انرژی است كه طبق رویه جدید خود، تصمیم گرفته است كه قیمت حاملهای انرژی را جهانی كند، اما این اقدام به نام یارانه پنهان به مردم معرفی میشود.
او در گفتوگو با «اعتماد» میگوید كه این فرمول جدید مشكلات زیادی دارد: «ما در بحث انرژی در كشور مشكلی به نام یارانه پنهان انرژی داریم. در این مدل سیاستگذاری، فرمولی ساخته شده است كه ایراداتی دارد. برای مثال یكی از مشكلات این فرمول این است كه برای قیمتگذاری بنزین، فوب خلیجفارس نشان شده است. دولت میگوید ما به مردم میزان مشخصی یارانه میدهیم و قیمت بنزین هم باید به فوب خلیجفارس برسد. در خصوص قیمت گاز هم همین تصمیم را دارند. در حالی كه این كار ظلم است و علمی نیست. دلیل این تورم و گرفتاری اقتصادی كجاست؟ خود حاكمیت و برنامهریزان اقتصادی فهمیدهاند این قیمتها و تورم ناشی از آن، منجر به اعتراضات میشود و به طریقی هم میخواهند آن را اصلاح كنند.»
قلیزاده ادامه میدهد: «موضوع جهانیسازی قیمت انرژی از سال 1386 و در دوره آقای احمدینژاد آغاز شد كه آن را به نام طرح سهمیهبندی مصرف بنزین معرفی كردند، اما اصل ماجرای فروش نفت به قیمت جهانی به اقتصاد ایران بود. در شرایط تحریم میبینیم كه نفت و بنزین را به خریداران داخلی گرانتر از خارجیها فروختهاند. همین خط فكری در حوزه گاز هم ادامه پیدا كرده است. چیزی به نام یارانه پنهان وجود ندارد و كسانی كه از آن دفاع میكنند، اطلاع درستی از موضوع ندارند. درآمد شركت گاز و پالایشگاهها در بودجه به قیمت جهانی ثبت میشود. من به این اقدامات، تك دولت و پاتك مردم میگویم؛ دولت بر مبنای قیمتگذاری دلاری حركت میكند و قرار است قیمت گاز را به 75 درصد قیمت صادراتی برساند، اما قیمت صادراتی آن هم درگیر مسائل سیاسی شده است. حالا قرار است چهار قیمت جهانی را در نظر بگیرند و آنها را مبنای قیمتگذاری قرار دهند، یعنی كشورهای امریكا، هلند، انگلیس و شرق آسیا.»
اشاره قلیزاده، تعیین تعرفه گاز بخش خانگی بر اساس قانون هدفمندی است. به اعتقاد او «دولت وارد روند قیمتگذاری بحرانساز شده است و افزایش حدود 80 درصدی قیمت گاز اتفاق عجیبی بود. با این حال مسوولان این حوزه در رسانهها اعلام میكنند كه قیمتها افزایش داده نشده، بلكه فقط پرمصرفها جریمه شدهاند! وزارت نیرو آذرماه امسال ترازنامه انرژی را منتشر كرد، اما آمارهای مربوط به ایران در آن نبود. منتشر نكردن آمارها یعنی آلوده كردن جامعه به تحلیلهای رسانهای. وقتی آمارها منتشر میشود، میبینیم كه حتی آمارهای رسمی هم با گفتههای مسوولان مغایرت دارد. این بازی رسانهای است.»
او به مدل قیمتگذاری سهپلهای گاز در جهان اشاره میكند و میگوید: «مدل قیمتگذاری حوزه گاز در جهان سه پلهای است: یك پله برای كم درآمدهاست، یك پله بر اساس بهای تمام شده آن محصول است كه بیشتر شامل طبقه متوسط میشود و پله بعدی هم مربوط به تعرفههای تجاری است. در ایران پنج اقلیم و 12 پله درست شده است. به دلیل اینكه دامنه این پلهها كوچك شد، بسیاری از مردم كم درآمد هم در پلههای بالاتر قرار گرفتند. در رسانهها میگویند كه این كار عادلانه است، اما بحث ما این است كه چرا درآمد مردم به ریال است، اما هزینههای آنها باید دلاری باشد؟ تا سال 88 قیمت انرژی در ایران هیچ ارتباطی به خارج از كشور و دلار نداشت و هشت تومان به ازای هر مترمكعب برآورد شده بود، اما ناگهان بعد از بحث هدفمندی یارانهها این عدد به 165 تومان به ازای هر مترمكعب رسید. در واقع قیمتگذاری حوزه انرژی بهطور ناگهانی بر مبنای دلار انجام شد. حالا افق این قیمتگذاری كجاست؟ بازارهای جهانی. اما هنوز درآمد مردم در انتهای جدول قرار دارد.»
نام قیمتگذاری جهانی را یارانه پنهان گذاشتهاند
این كارشناس اقتصاد انرژی میگوید كه « قیمت گاز مایع را برای روستاییان 10 برابر كردهاند. روند تغییرات قیمت گاز هم مثل افزایش قیمت بنزین است. با همین روند در آبان 98 فاجعهای آفریدند و حالا قیمت بنزین را نمیتوانند افزایش دهند. اگر هم بخواهند این كار را انجام دهند، آن را باید به 12 هزار تومان افزایش دهند. این كار یعنی فاجعهای تازه.»
او ادامه میدهد: «برخلاف تبلیغات سنگینی كه زمستان امسال در رسانهها شاهد آن بودید، ما با كاهش دایمی سهم مصرف خانگی از كل مصرف گاز كشور روبهرو بودیم؛ بهطوری كه سهم مصرف خانگی از گاز كشور كه بهطور متوسط 40 درصد بود، به 24 درصد رسید. این آمارها رسمی است. مصرف سرانه گاز هم از 2800 مترمكعب در سال، به 1700 مترمكعب رسیده است. بیشترین میزان مصرف گاز در كشور توسط صنایع و پتروشیمی انجام میشود كه ناكارآمد هم هستند و مصرف بالایی هم دارند، اما رسانه چیزی از آن نمیگوید. قیمت گاز خانگی در امریكا پنج سنت و در میانگین جهانی، هشت سنت است، اما در ادبیات امریكا چیزی به نام یارانه پنهان انرژی نداریم. اسم قیمتگذاری جهانی را گذاشتهاند یارانه پنهان و آن را به سیاست آلوده كردهاند.»
قلیزاده در گفتههای قبلی خود گفته بود حدود 12 درصد از مصرف گاز در كشور در واحدهای صنعتی همچون پالایشگاههای نفت و گاز و در محل تولید چاههای نفتی و گازی به خصوص در سكوهای دریایی صورت میگیرد. طبق بررسیها این اتلاف انرژی بیشتر در بخش عرضه، تولید، انتقال و توزیع است و به مصرفكننده نهایی ربطی ندارد. مصرف سرانه خانوارها هم از سال ۸۶ كه سهمیهبندی انرژی و جهانیسازی قیمتها رخ داد تا امروز، نزولی بوده است.
مصرفنامتعارفی نداریم
او در ادامه به تاثیر مستقیم و غیرمستقیم قیمت انواع انرژی بر قیمت كالاها میگوید و ادامه میدهد: «طبق ترازنامه انرژی و ترازنامه هیدروكربوری، در 20 سال اخیر مصرف سرانه گاز خانوار در كشور میزان نامتعارفی نداشته است. سرمایهگذاری و تولید ما در بخش گاز به خصوص در سالهای تحریم كاهش پیدا كرده است. در واقع مشكل ما در سمت تولید است و توان آن را نداریم. این واقعیت است كه تحریم به توان تولید گاز در كشور آسیب زده است. با وجود این با تبلیغات هنگفت از گسترش شبكه گازرسانی میگوییم. ما 400 هزار كیلومتر شبكه گازرسانی داریم.»
او معتقد است كه مشكل حوزه گاز این است كه مبتنی بر یك سیاستگذاری غلط و برخلاف روند جهانی است؛ چون با گسترش شبكه گازرسانی، حجم مصرف هم بالا رفته و این مشكل، با ابزار قیمت حل نمیشود، اما دولت همواره مردم را پرمصرف توصیف میكند و هشدار میدهد.قلیزاده همچنین به این موضوع اشاره میكند كه در ایران بیشترین سهم مصرف انرژی مربوط به گاز است: «در دنیای امروز كشورها از شش یا هفت نوع حامل انرژی استفاده میكنند، اما در ایران تلاش میشود كه سهم انرژی كشور را به سمت گاز ببرند. اخیرا به شكلی ناجوانمردانه ایران را با چین مقایسه كردند؛ در حالی كه 56 درصد مصرف انرژی این كشور مربوط به زغالسنگ است و شبكه گازرسانی بزرگی ندارد. بنابراین چنین مقایسهای كه از سمت رسانه و شركت ملی گاز شنیده میشود هیچ مبنایی ندارد. صنعت ما بیشترین ناكارآمدی را دارد كه منشا آن هم سرمایهگذاری نكردن، ارتقا ندادن تكنولوژی و تحریم است. ما در این حوزه به سرمایهگذاری خارجی نیاز داریم. آیا ما در شرایط تحریم باید انرژی را به ملت خودمان گرانتر از كشورهای خارجی بفروشیم یا باید به آن تخفیف بدهیم؟ چطور ممكن است كه نفت خام را به كشورهای دیگر با تخفیف میدهیم، اما به داخلیها نه؟ ما در سال 1399، نفت خام را به مشتریان داخلی بشكهای 632 هزار تومان و به مشتریان خارجی حدود 320 هزار تومان فروختهایم. این جفا در حق مردم است.»
سیاستگذاری پنج اقلیمی و 12 پلهای اشتباه است
قلیزاده معتقد است كه این مدل قیمتگذاری در هیچ كشور دیگری دیده نمیشود و ورود به دهكبندی فقط برای گمراه كردن مصرفكننده انجام میشود؛ چون در مدلی كه به نام یارانه پنهان انرژی تعریف كردهاند، در نهایت ملت در برابر دولت قرار میگیرد. او این كار را نوعی كلاهبرداری توصیف میكند كه طبق آن دولت میخواهد قیمتها را به شكلی افزایش دهد كه مردم متوجه آن نشوند.
قلیزاده ادامه میدهد: «اگر به آمارهای رسمی مراجعه كنید، متوجه میشوید كه دهكها بر اساس نمونه محدودی از خانوارها به دست آمدهاند، اما به كل كشور تعمیم داده میشود. اساسا این سیاستگذاری كه بر مبنای این آمار انجام و گزارشهایی كه به عنوان دهكهای درآمدی منتشر میشود، ایراد دارد. یارانه پنهان انرژی اسم دیگر جهانیسازی قیمت است. موضوع این نیست كه به سمت اقتصاد جهانی نرویم، مساله تحریم است. ما در این شرایط، نفت ملی را با مدل یارانه انرژی به قیمت دلاری به مردم فروختهایم. در كدام كشور یك بشكه نفت خام را به پالایشگاه داخلی به دلار جهانی میفروشند، در حالی كه حقوق مردم حدود شش میلیون است؟ بر اساس اطلاعات سایت كدال، در سال 1400 حدود 1200 میلیارد تومان نفت خام به مشتریان داخلی فروخته شده است، در حالی كه بودجه كل كشور 1300 میلیارد تومان بود. تا سال 1385 قیمت فرآوردههای پالایشگاهی رایگان در نظر گرفته میشد، چون نفت ملی بود. از سال 1386 به بعد، این فرآوردهها را با قیمت جهانی به مردم میفروشیم و میگوییم چرا تورم ایجاد شد؟ در سال 1386 بودجه عمومی كشور به 65 هزار میلیارد تومان رسید، اما برای اولینبار 40 هزار میلیارد تومان وارد بودجه شركتهای نفتی شد. بعد گفتند چرا تورم ایجاد شده است؟ دلیل اصلی آن نقدینگی و بانك است. ما نمیگوییم قاچاق بنزین نیست، ولی این عدد روزی 60 میلیون لیتر نیست.»
یارانه پنهان چیست و موافقان حذف آن چه میگویند؟
چیزی كه از آن به عنوان یارانه پنهان یاد میشود، یارانهای است كه دولت روی برخی كالاها میپردازد تا آن كالاها ارزانتر به دست مردم برسد. مانند یارانه بنزین، آب، برق، گاز و دارو. مخالفان پرداخت یارانه پنهان میگویند همه به صورت مساوی از آن استفاده نمیكنند و كسی بیشترین سهم را از یارانه پنهان دارد كه از آن كالا یا خدمات استفاده بیشتری كند. برای مثال كسی كه خودرو دارد از یارانه پنهان انرژی استفاده میكند، اما فردی كه خودرو ندارد از این یارانه بیبهره است یا افرادی كه آب و برق و گاز بیشتری مصرف میكنند یارانه پنهان بیشتری از دول ت میگیرند. محمدباقر نوبخت اعلام كرده بود كه دولت سالانه ۱۴۰۰ میلیارد تومان یارانه پنهان میدهد و سهم هر ایرانی از این یارانه روزانه ۴۵ هزار تومان است. یعنی یك روز یارانه پنهان هر فرد معادل یك ماه یارانه نقدی است. سال گذشته هم مجلس طرحی داده بود كه طبق آن یارانه پنهان حذف میشد و به نظر میرسید كه مهمترین هدف آن طرح حذف یارانه پنهان انرژی بود. طرحی كه به نظر میرسد بخشی از آن با تعرفههای جدید گاز عملی شده و به گفته برخی كارشناسان اقتصادی، دلاری كردن قیمت حاملهای انرژی است.
دیدگاهی وجود دارد كه طبق آن زمانی كه دولت یك كشور، تولید انحصاری كالایی را بر عهده میگیرد، قیمت آن كالا هم توسط دولت تعیین میشود؛ در این شرایط دولت تمایل دارد برای جذب حمایت مردم قیمتها را پایین نگه دارد و به عبارتی به مردم یارانه پنهان دهد. این اتفاق باعث شده دولت كالایی كه میتوانسته به قیمت بالاتر بفروشد و درآمد بیشتری كسب كند به قیمت پایین عرضه میكند و حالا در شرایطی كه دولت دچار مشكل اقتصادی است به دنبال بازیابی درآمدهای خود است. یكی از توجیحات موافقان آزاد كردن قیمت انرژی این است كه پرداخت این نوع یارانهها، نه تنها هزینههای قابل توجهی را به دولتها تحمیل میكند، بلكه به دلیل تغییرات قیمتی كه پس از پرداخت ایجاد میكند، آثار جانبی دیگری را نیز به همراه دارد. به عنوان مثال پرداخت یارانه انرژی، با پایین نگهداشتن قیمت برای مصرفكننده، به مانعی برای اصلاح الگوی مصرف تبدیل میشود.
سیاستگذاری غلط در انرژی باعث تورم میشود
قلیزاده به عنوان یكی از منتقدان این رویه، یكی از دلایل اصلی تورمهای اخیر را سیاستگذاری دولت در حوزه انرژی میداند و میگوید: «موضوع تورمهای اخیر هم به دلیل همین سیاستگذاری در حوزه انرژی است و دهكبندی و زیاد كردن پلهها گمراه كردن مصرفكننده است. درواقع راهی برای تامین منابع مالی در مدل جهانی كردن قیمت انرژی است كه برای مصرفكننده داخلی صورت میگیرد و به نام یارانه پنهان خوانده میشود. البته این كار خود دولت را هم غرق میكند. بحرانهای مالی دولت زیاد است و حقوق و دستمزد كاركنانش در حال سركوب است و در سالهای آینده منجر به بروز اعتراضات اجتماعی میشود. غیر از ایران، ونزوئلا و شوروی سابق هم در یك دوره این مدل سیاستگذاری را در حوزه انرژی اجرا كردهاند. ونزوئلا آن را متوقف كرد، اما شوروی سابق آن را ادامه داد. هنوز هم تورم در كشور ونزوئلا بالاست، اما از آن نرخهای بالای تورم فاصله گرفته است. غیر از این دو كشور، هیچ كشوری تا امروز این كار را انجام نداده است. البته در این دو كشور هم چیزی به نام یارانه پنهان مطرح نشد و این موضوع فقط در ایران وجود دارد. ضمن اینكه در هیچ كتاب و مقالهای هم موضوعی به نام قیمتگذاری بر اساس یارانه پنهان انرژی وجود ندارد. همه میدانند كه بازار آزاد خوب است، اما این را هم میدانیم كه انرژی به صورت انحصاری در دست دولت است، با وجود این، دولت اختیاراتی در دست دارد كه طبق آن میتواند قیمتها را بالا ببرد، اما درآمد مردم ریالی باقی بماند.»
دولت وارد روند قیمتگذاری بحران ساز شدهاست و افزایش حدود 80 درصدی قیمت گاز اتفاق عجیبی بود. با این حال مسئولان این حوزه در رسانهها اعلام میکنند که قیمتها افزایش داده نشده، بلکه فقط پرمصرفها جریمه شدهاند! وزارت نیرو آذرماه امسال ترازنامه انرژی را منتشر کرد، اما آمارهای مربوط به ایران در آن نبود. منتشر نکردن آمارها یعنی آلوده کردن جامعه به تحلیلهای رسانهای. وقتی آمارها منتشر میشود، میبینیم که حتی آمارهای رسمی هم با گفتههای مسئولان مغایرت دارد. این بازی رسانهای است. مدل قیمتگذاری حوزه گاز در جهان سه پلهای است: یک پله برای کم درآمدهاست، یک پله بر اساس بهای تمام شده آن محصول است که بیشتر شامل طبقه متوسط میشود و پله بعدی هم مربوط به تعرفههای تجاری است. در ایران پنج اقلیم و 12 پله درست شده است. به دلیل اینکه دامنه این پلهها کوچک شد، بسیاری از مردم کم درآمد هم در پلههای بالاتر قرار گرفتند. در رسانهها میگویند که این کار عادلانه است، اما بحث ما این است که چرا درآمد مردم به ریال است، اما هزینههای آنها باید دلاری باشد؟ تا سال 88 قیمت انرژی در ایران هیچ ارتباطی به خارج از کشور و دلار نداشت و هشت تومان به ازای هر متر مکعب برآورد شده بود، اما ناگهان بعد از بحث هدفمندی یارانهها این عدد به 165 تومان به ازای هر متر مکعب رسید. در واقع قیمتگذاری حوزه انرژی به طور ناگهانی بر مبنای دلار انجام شد. حالا افق این قیمتگذاری کجاست؟ بازارهای جهانی. اما هنوز درآمد مردم در انتهای جدول قرار دارد.
نظرات