جنایتی كه در افغانستان رخ داد، در نوع خود بینظیر بود؛ هر چند هنوز هیچ گروهی مسؤولیت آن را به عهده نگرفته است. در مظلوم بودن این ملت همین بس كه اگر چنین جنایتی علیه مردمی دیگر صورت میگرفت، واكنشهای رسمی و تبلیغی فراوانی را شاهد بودیم؛ گویی كه مرگ دختران و دانشآموزان افغانستانی به امری طبیعی و قابل انتظار تبدیل شده است و این بدتر از اصل جنایت رخ داده است، در واقع عادی تلقی شدن مرگ برای بخشی از مردم به ویژه زنان و دختران، تاسفبارتر از اصل این مصیبت است. اتفاقی كه پس از این ماجرا در فضای عمومی رخ داد محكوم كردن هر گونه گفتوگو با طالبان بود. گفته شد كه طالبان تروریست است و نباید با آنها گفتوگو كرد و برخی نیز جنایت اخیر را منسوب به آنان كردند. در این یادداشت میكوشم كه این نگاه را نقد كنم. البته این به معنای آن نیست كه هر گونه مذاكرهای كه تاكنون صورت گرفته درست و قابل دفاع است. مطلقا چنین نیست. زیرا از جزییات ماجرا اطلاعی ندارم. به علاوه مذاكره به معنای تایید طرف مقابل نیز نیست. اصولا هدف مذاكره فراتر از تایید و رد طرف مقابل است. هدف كاهش آلام مردم است. این مسالهای بود كه در كلمبیا نیز جنجالی شد. گروه تروریستی فارك دهها سال با حكومت كلمبیا درگیر بود در نهایت در چارچوب یك توافق، سعی كردند با یكدیگر كنار بیایند. در تروریستی بودن گروه فارك به ویژه در دهههای اخیر شكی نیست، ولی مساله این است كه دهها هزار نفر از مردم كلمبیا قربانی این جنگ و ستیز میان فارك و حكومت شدند و باید برای آن راهحلی پیدا میشد. از فارك بدتر گفتوگو با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی بود. اگر چه همه اینها با یكدیگر تفاوتهایی دارند ولی منطق اصلی آنها این است كه در گفتوگو بیش از آنكه به سوابق گروه یا حكومت مقابل نگاه كنند، دنبال پیدا كردن راهی برای كاهش خشونت در حال و آینده هستند.
در مذاكره دنبال مشروعسازی یا نامشروعسازی یكدیگر نیستند. اگر طرف مقابل به هر دلیلی قدرت دارد كه میتواند چند دهه دوام بیاورد، همین كافی است كه تن به مذاكره با آن داده شود؛ مشروط به اینكه معطوف به كاهش خشونت باشد.
در ارتجاعی بودن گروه طالبان شكی نیست. نه فقط طالبان كه بقایای القاعده نیز همین هستند. اقدامات تروریستی آنان نیز بر كسی پوشیده نیست، ولی واقعیت داشتن آنها را نیز نمیتوان انكار كرد. از زمان حمله ایالات متحده با آخرین تجهیزات و امكانات به افغانستان كه كشورهای زیادی نیز آنان را حمایت میكردند، دو دهه گذشته است. اگر قرار بود كه طالبان با قدرت نظامی نابود شود، بهطور قطع در این بیست سال نابود شده بود. بنابراین اگر میبینیم كه ایالات متحده با آنان گفتوگو میكند، فقط به معنای شكست راهبرد نظامی آنان در افغانستان است. اگر با حضور دو دههای امریكا و هزینههای هزاران میلیاردی نتوانستند طالبان را ریشهكن كنند، طبعا در غیاب این ارتش قدرتمند هم نخواهند توانست. در این صورت چند راه باقی میماند. یك ادامه وضع موجود است كه به معنی وجود یك دولت مركزی ضعیف و ناپایدار است كه فقط به بخشی از خاك افغانستان حاكمیت دارد و حتی قادر نیست امنیت را در شهرهای اصلی برقرار كند. در این صورت افغانستان روز به روز مستهلك میشود. راه دیگر جنگ تمامعیار علیه طالبان تا نابودی كامل آنان است كه بعید است نیروی مسطح افغانستان قادر به انجام چنین هدفی باشد. كاری كه پس از بیست سال با حضور امریكا و متحدانش نتوانستند انجام دهند. راه سوم نیز رسیدن به حدی از تفاهم و ادغام همه نیروها در ملتی واحد است. البته این هدف آسان به دست نمیآید ولی هر چه باشد معقولانهتر از ادامه وضع موجود است. البته هیچ مذاكرهای نباید به ضعف نیروهای دولتی منجر شود. همه دولتها و همسایگان باید كمك كنند كه دولت مركزی دست بالا را در مذاكرات داشته باشد. باید پذیرفت كه بازگشت پیروزمندانه طالبان و نیز ادامه وضع موجود برای همه كشورها زیانبار است و نه فقط برای مردم افغانستان. ولی این به معنای وارد شدن در یك بازی صفر و یك نیست. طالبان شری است كه در یك فرآیند اجتماعی تاریخی نابود میشود و نه در یك فرآیند نظامی.
نظرات
عرفان زاهدی
30 خرداد 1400 - 06:20جرا باید خود را جماعت اسلامی نامید و ضد جماعت جهادی باشید و آنان را تروریست و حتی ترکیبی از تروریستها بنامید درحالیکه چندین سال است مشغول مبارزه با کفر و کافرانی هستند که به خانه و کاشانه اشان وارد شده اند و زنان و کودکان افغان را کششتند و مردانشان را اسیر و شکنجه و زندانی و در نهایت اعدام و یا به هر نحوی دیگر کشتند؟؟؟؟؟ در اینکه دخترانی این چنین قربانی شوند در منفور بودنش شکی نیست نه بر انسانها و نه بر اسلامیون. ولی بکار بردن صیغه جمع برای مکان و زمان و گروه از تروریست گرفته تا ترور و ... کاری بس خاینانه است به جماعت جهادی. در ضمن دولت مرکزی که دست در دستان کفار گذاشته است برای نابودی ملت افغان آیا قابل ستایش و یا قابل تقدیر است؟ مگر نه اینکه دولت مرکزی کفار را در خاک افغان اسکان داده برای نابودی ملت و سرزمین؟ [....]